پخش زنده
امروز: -
اگر بخواهیم در صدر خصوصیات شهید رجایی نامی ببریم، بعد از کار برای رضای خدا، ساده زیستی اش نقطه بارز اوست. در حقیقت، رویکرد ساده زیستانه چه در زندگی و چه در عرصه مدیریت از ویژگی های بارز و برجسته شهید رجایی بود.
مدیریت ساده زیستانه شهید رجایی
اگر بخواهیم در صدر خصوصیات شهید رجایی نامی ببریم، بعد از کار برای رضای خدا، ساده زیستی اش نقطه بارز اوست. در حقیقت، رویکرد ساده زیستانه چه در زندگی و چه در عرصه مدیریت از ویژگی های بارز و برجسته شهید رجایی بود. امام خمینی (ره) درباره این ویژگی شهید رجایی فرموده اند:
«من در مطالعاتی که در ایشان (شهید رجایی) کردم به نظرم آمد که از حال دستفروشیاش تا حال ریاست جمهوری، در روح او تأثیری حاصل نشد. آقای رجایی و آقای باهنر این طور نبودند که ریاست در آنها تأثیر کرده باشد، آنها در ریاست تأثیر کرده بودند، یعنی آنها ریاست را آورده بودند زیر چنگ خودشان. ریاست آنها را نبرده بود تحت لوای خودش».
بررسی زندگی شهید رجایی نشان می دهد که ایشان از همان دوران کودکی با فقر و یتیمی دست و پنجه نرم کرده است. به طوری که در سن چهار سالگی پدرشان را از دست داده و از آن پس با سرپرستی مادر و تنها برادر خود زندگی کرده است. در سن 13 سالگی به تهران می آید و در این شهر به گفته خودشان با فقر اقتصادی شدیدی رو به رو بوده، به طوری که مدتی در جنوب تهران دست فروشی کرده است. بنابراین بی تکلفی و ساده زیستی در خون رجایی جاری و ساری شده بود، و همان طور که امام خمینی(ره) نیز فرمودند شخصیت شهید رجایی به گونه ای شکل گرفته بود که ریاست و پست و مقام در او اثر نداشت.
حمیدرضا مقدم فر از مشاورین فرمانده کل سپاهو از هم محل های های شهید رجایی در تهران در این خصوص می گوید: « از مهم ترین ویژگی هایی که شهید رجایی را به عنوان یک اسوه و کسی که الگوی مدیریت کلان کشور بود، در اذهان جا داده در درجه اول سادگی و بی تکلفی وی بود، او زندگی ساده ای داشت و در زندگی کاری هم این حال و هوا را داشت و چون جنس او از طبقه پایین یا متوسط مردم بود در جنوب شهر زندگی می کرد. لباس، دفتر کار و محل زندگی وی بی آلایش بود و تعمد داشت که حتما باید مسئولین از همین جنس باشند و همین سبک زندگی را داشته باشند یعنی ظاهر سازی نمی کرد و همین گونه بود. من جوان 20 ساله بودم و با ایشان رفت و آمد داشتم و هم محل بودیم و همه این موارد را در زندگی این شهید می دیدم.»
سید مسعود خاتمی رئیس سابق سازمان هلال احمر کشورو از مدیران دولت شهید رجایی نیز درباره این خصوصیت شهید رجایی می گوید: « شهید رجایی فردی مردمی، مبارز، انقلابی، متدین، ساده زیست و به معنای واقعی خدمتگزار بود. او برای مردم حکومت می کرد و آنچه را که مردم به خاطر آن انقلاب کرده اند را پیش می برد.»
شهید رجایی در راستای مدیریت ساده زیستانه، ویژگی همیشه با مردم و برای مردم را نیز در صدر خصوصیات خود داشت. همرزمان و همکاران شهید رجایی همواره بر این نکته تأکید داشتند و دارند که از مهم ترین ویژگی شهید رجایی ارتباط عاطفی ای بود که با مردم داشت، یعنی وی در دوران مسئولیت خود در آموزش پرورش، نخست وزیری و ریاست جمهوری روحیه و هدفش را حفظ کرد و انسانی کاملا پرارتباط با مردم و با ملاحظات مردم زندگی می کرد. امام خمینی (ره) در این باره میفرمایند: « ارزش آقای رجایی، ارزش آقای باهنر ... به این بود که خودی بودند، با مردم بودند، برای مردم خدمت میکردند. مردم احساس کرده بودند که اینها دارند خدمت میکنند... .»
ضرورت ساده زیستی کارگزاران نظام
ساده زیستی از موضوعاتی است که در زندگی فردی، اجتماعی، مادی و معنوی انسانها تأثیر بسزایی دارد، که متأسفانه کمتر به آن توجه شده است. این در حالی که ساده زیستی از نظر اسلام و فرهنگ دینی، یکی از ارزش های معنوی و متعالی به حساب می آید. در این میان، هرچند ساده زیستی برای تمام افراد جامعه ارزش محسوب می شود اما برای مسئولان و مدیران جامعه یک ضرورت است. زیرا یکی از مهم ترین اثرات ساده زیستی مسئولان ترویج فرهنگ قناعت، ساده زیستی و دوری از تجملات در جامعه است.
رهبران، مدیران و کارگزاران جامعه، مسئولیت سنگین تری دارند، آنان تأثیرگذار بر دیگران هستند و الگوی دیگران محسوب می شوند و از این رو میبایست زندگی خود را بر اصل ساده زیستی بنا کنند؛ به کم قناعت کنند و از برخی مصارف تجملی و لذّت های دنیا پرهیز نمایند. بکوشند با چشیدن طعم فقر، مشکل محرومان را درک نمایند و در جهت حل آن، اقدام کنند. حضرت علی (ع) در این زمینه می فرمایند: « همانا خداوند مرا امام و پیشوای خلقت خود قرار داده و بر من واجب کرده که درباره خویشتن، خوراک و پوشاکم را مانند مردم ضعیف تنظیم کنم، تا فقیر به فقر من اقتدا کند و دارایی ثروتمند، او را به طغیان نکشد.»
امام علی(ع) در کلام دیگری می فرمایند: « آیا به همین رضایت دهم که مرا امیرالمؤمنین خوانند و در تلخی های روزگار با مردم شریک نباشم؟ و در سختی های زندگی الگوی آنان نگردم؟»
مخاطب سخن امیرالمومنین(ع) بیشتر رهبران و کارگزاران جامعه است به طوری که به آنان می فرمایند: « بر پیشوایان حق واجب است که در خوراک و پوشاک به ضعیف ترین مردم تأسی کنند و به چیزی ممتاز نگردند که رعیت قدرت بر آن را ندارند. تا بدین وسیله فقیر و مستمند که آنان را مشاهده می کند، راضی باشد به آنچه خداوند به او داده (آرامش خاطر بیابد، چون امامش هم مانند او زندگی می کند) و ثروتمند (با دیدن زندگی رهبر جامعه) شاکر و خاضع گردد.»
با توجه به بیان فرازهایی از سخنان امام علی (ع) (و البته گفتارهای بی شماری از پیامبر گرامی اسلام(ص) و ائمه اطهار (ع) در این خصوص که به دلیل جلوگیری از اطاله کلام بیان نشدند،) میتوان گفت ساده زیستی رهبران و کارگزاران جامعه حداقل دو اثر روشن و برجسته را به دنبال خواهد داشت:
الف) از یک طرف؛ فقراء و محرومان و تنگ دستان با دیدن زندگی ساده رهبر و دولتمرد خود، ضمن تقویت اعتبار مسئولین نزد آنان، تحمّل دشواری های زندگی بر ایشان آسان میشود و به آنچه خداوند به آنان داده قانع میگردند و آرامش مییابند.
ب) از طرف دیگر؛ ثروتمندان جامعه با دیدن ساده زیستی رهبران جامعه، به ثروت خود نمی بالند، طغیان نمی کنند، از اسراف و تبذیر جلوگیری می کنند، و در نهایت به آنچه که خداوند به آنان اعطا کرده شاکر و فروتن میگردند.
اما از سویی، اگر مسئولین و رهبران جامعه، کاخ نشین شده، روح اشرافی گری و تجمل گرایی و اسراف آنان را قبضه کرده باشد، فقیران جامعه تحمل خود را از دست داده طغیان می کنند و ثروتمندان گستاخ شده دست به چپاول می زنند.
جاهطلبی و امتیازخواهی کارگزاران و دولتمردان و قرارگرفتن آنان در یک طبقه ممتاز و بیگانه از زندگی تودهها، پدیدهای خطرناک است و بسیاری از انحرافات و انحطاطات جامعه، از این نقطه آغاز میشود. این امتیازخواهی های کارگزاران دولت اسلامی، جامعه را به سمت بی عدالتی اجتماعی سوق می دهد و در نتیجه ارزش های معنوی و انقلابی را کمرنگ می کند و اگر جلوی آن گرفته نشود، موجب گسترش فرهنگ اشرافی گری و ثروت اندوزی و تجمل گرایی می گردد و جامعه اسلامی را از درون پوک و بی ارزش می نماید.
امام خمینی (ره) بنیانگذار انقلاب اسلامی و رهبر نظام جمهوری اسلامی به تأسی از پیامبر گرامی اسلام (ص)، امام علی (ع) و سایر ائمه اطهار (ع) ضمن پیش قدم در ساده زیستی و زندگی دور از تجملات و اشرافی گری همواره دولتمردان نظام را به این موضوع توصیه و نسبت به عواقب روی آوری آنان به خوی اشرافی گری هشدار می دادند. « ... آن روزى که دولت ما توجه به کاخ پیدا کرد، آن روز است که باید ما فاتحه دولت و ملت را بخوانیم. آن روزى که رئیس جمهور ما خداى نخواسته، از آن خوى کوخ نشینى بیرون برود و به کاخ نشینى توجه بکند، آن روز است که انحطاط براى خود و براى کسانى که با او تماس دارند پیدا مى شود. آن روزى که مجلسیان خوى کاخنشینى پیدا کنند خداى نخواسته، و از این خوى ارزنده کوخ نشینى بیرون بروند، آن روز است که ما براى این کشور باید فاتحه بخوانیم. ... وقتى کسى احساس نکند که فقر معنایش چى است، گرسنگى معنایش چى است، این نمى تواند به فکر گشنه ها و به فکر مستمندان باشد. لکن آنهایى که در بین همین جامعه بزرگ شده اند و احساس کردند فقر چى است، دیدند، چشیدند فقر را، احساس مى کردند، ملموسشان بوده است که فقر یعنى چه، اینها مى توانند به حال فقرا برسند. کوشش کنیم که این وضعیت در همه ما محفوظ باشد. در مجلس ما، در ارگانهاى دولتى ما.»
یا در جایی دیگر امام خمینی(ره) خطاب به مسئولین می فرمایند: «...آن چیزی که مردم به آن توجه دارند و موافق مذاق عامه است، اینکه زندگی شما ساده باشد، همانطوری که سران اسلام و پیغمبر اسلام و امیرالمؤمنین و ائمه ما زندگیشان ساده و عادی بود بلکه پایینتر از عادی. آنها هم که جمهوری اسلامی را بپا کردند، مردم عادی هستند، و کسانی که بالابال ها نشستهاند، هیچ دخالتی در این مسائل نداشته و ندارند. این مردم بازار و کشاورز و کارگران کارخانهها و طبقات ضعیف به حسب دنیا و قوی به حسب آخرت هستند که این توقع را دارند که اگر خدای نخواسته، نفوس این مردم از ما منحرف بشود، ضرر آن برای ما تنها نیست، بلکه برای اسلام است و ما باید حفظ کنیم آنهایی را که اسلام و جمهوری اسلامی را نگه داشتهاند و بعد از این هم نگه خواهند داشت، و حفظ آن به این است که زندگی ما ساده و عادی باشد.»
امام خمینی(ره) در فرازی دیگر درباره انقلابیون واقعی و کارگزاران حقیقی نظام جمهوری اسلامی می گویند: «بحث مبارزه و رفاه و سرمایه، بحث قیام و راحتطلبی، بحث دنیاخواهی و آخرت جویی دو مقولهای است که هرگز با هم جمع نمیشوند و تنها آنهایی تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند. فقرا و متدینین بیبضاعت گردانندگان و برپادارندگان واقعی انقلاب ها هستند. ما باید تمام تلاشمان را بنماییم تا به هر صورتی که ممکن است خط اصولی دفاع از مستضعفین را حفظ کنیم.»
باتوجه به آنچه که بیان شد، می توان اذعان کرد که شهید رجایی نمونه بارز یک مسلمان و مصداق عینی مدیر و دولتمردی مردمی و انقلابی که در دامان مکتب اسلام و رهبری امام خمینی (ره) پرورش یافته است. کارگزاری که می تواند الگویی مناسب برای مسئولان، مدیران، دولتمردان نظام جمهوری اسلامی باشد.
پژوهش خبری // گروه سیاسی
* منابع در آرشیو موجود است.