به گزارش
خبرگزاری صدا و سیما؛ اما زیبایی و تمایز اقتصاد مقاومتی در ایران اسلامی هم این است که مقام معظم رهبری با انباشت تجارب انقلابی، اجرایی و قانونگذاری و ولایت امور مسلمین؛ ان را تقدیم ملت و نظام کرده اند و بارها فرمود: ه اند که الگوی اسلامی ایرانی برای توسعه و پیشرفت همراه با عدالت نیاز است.
از طرف دیگر استمرار دشمنی بیگانگان و دشمنان دیرین و نوین این نظام هم تایید میکند که رمز استقلال اقتصادی کشورمان همان اقتصاد مقاومتی است، چون تحریمها را به فرصت تبدیل میکند، امت سازمانی در نظام اقتصادی ایجاد میکند، منابعی پایان ناپذیر برای تولید ثروت برای همه شهروندان حقیقی و حقوقی ایجاد میکند، قدرت چانه زنی دیپلماسی را تقویت میکند و در نهایت هراس دشمن را تشدید خواهد کرد، چون انها از استقرار اقتصاد مقاومتی به شدت میترسند برای اینکه همه توطئهها را ناکام خواهد گذاشت.
به همین خاطر سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی که از سوی مقام معظم رهبری در پایان سال ۱۳۹۲ ابلاغ شده است، سند شایسته و بایسته برای تحولات اقتصادی ایران و توسعه فرهنگ تولید ثروت پایدار محسوب میشود.
ثروتی که هویت درون زا دارد و به عوامل ملی و بومی، متکی است و در تعامل بیرونی هم برونگرا خواهد بود البته در شرایط برد - برد.
هم سنجی سیاستهای اقتصاد مقاومتی با همتاهای پیشنین مانند برنامههای مختلف توسعه پنجساله و سند چشم انداز بیست ساله و اسناد میان مدت (دو تا ۵ ساله) نشان میدهد که نظام جمهوری اسلامی ایران میخواهد در دهه پیشرفت همراه با عدالت به پیشرفتی فراتر از الگوهای رایج و اسیب پذیر برسد.
الگوهای رایجی که حتی در کشورهای توسعه یافته و صنعتی هم آسیب پذیر است مانند بحرانهای مالی و اقتصادی در غرب که از ۲۰۰۷ اغاز شده است و همچنان ادامه دارد.
"اقتصاد مقاومتی"، واژهای تازه، اما با کاربردی تاریخی و همیشگی است که در شرایط کنونی کشور و محیط بین المللی ناشی از تحریمها حساسیت و اهمیت بیشتری دارد.
اگر عقلانیت و خرد مذهبی و اسلامی و ملی در جامعه نهادینه شود همواره باید برای استقرار اقتصاد مقاومتی تلاش کنیم و هر کسی باید حداقل یک قدم برای پیشرفت کشور بردارد.
جوهره اقتصاد مقاومتی را حداکثر سازی بهره وری منابع و تکیه بر مزیت نسبی پایدار و
مبتنی بر تنوع اقلیمی تشکیل میدهد و این را هم بدانیم که اقتصاد مقاومتی موضوعی کاملا قابل تحقق است، چون ایران منابع زیرزمینی، روزمینی، راهبردی، نیروی انسانی و دانشهای آن را دارد و باید بهره وری منابع آب و خاک افزایش یابد.
به شرط اینکه همه مردم در هر نقطه از ایران برای تحقق ان تلاش کنند و وارد برنامه ریزی و تقسیم کار شوند.
اقتصاد مقاومتی مبتنی بر این فرضیه است که توسعه و تلاش برای پیشرفت، وسعت بخشیدن به دامنه تولید ثروت در سرزمین ایران میتواند از موانع بیرونی مانند تحریمها نوشته یا نانوشته عبور کند، وضع موجود را میتوان با بهبود روش کار و فعالیت و افزایش بهره وری ارتقا داد، فاصله توسعه نیافتگی با وضع مطلوب در میان مدت قابل برطرف شدن است و توسعه اقتصادی در ایران زمین باید " برای ملت، با کمک ملت و همراه با ملت " باشد تا محیط بیرونی را به راحتی مدیریت کنیم.
این را باور کنیم که هر کشوری فقط میتواند با تکیه بر مزیتهای تولیدی خود شامل نیروی انسانی، منابع روزمینی، زیر زمینی، جغرافیایی و منابع مجازی یا فراملی (مانند ترانزیت) به اهداف توسعه خود برسد و الگوی توسعه اقتصاد ملی را میتوان با تکیه بر نظریههای توسعه اقتصادی شرق و غرب، غنیتر و به طرحهای پردستاورد تبدیل کرد، اما همواره باید توجه کنیم که مدل توسعه نباید وارداتی باشد، بلکه اقتصاد هر کشوری به الگویی بومی نیاز دارد که مقام معظم رهبری بارها از ان به عنوان الگوی اسلامی - ایرانی نام برده اند.
ما توسعه اقتصاد را برای ملت ایران و در سرزمین ایران احتیاج داریم و تجربه بیش از ۷۰ سال سابقه برنامه ریزی در کشور نشان میدهد که نمیتوان بدون تکیه بر الگوهای بومی به پیشرفت اقتصادی دست یافت.
هر کشوری در هر برههای از زمان به الگوی ویژهای برای توسعه اقتصادی نیاز دارد و نمیتوان برای همه کشور یا حتی دو کشور همسایه، یک الگوی واحد برای برنامه ریزی و توسعه، معرفی کرد.
اقتصاد ایران نیز از این رویکرد، مستثنی نیست و امور به الگوی اقتصاد مقاومتی نیاز دارد.
از طرف دیگر الگوهای برنامه ریزی که در دهههای قبل مورد توجه بوده است، امروز نمیتوانند با همان ساختار کارایی داشته باشند، بلکه برای دهه اینده به الگوی نوینی از توسعه نیاز است تا در دهه پیشرفت همراه با عدالت هم موفق شویم.
استقرار اقتصاد مقاومتی برخی اصول ثابت هم دارد که با تکیه میتوان الگوهای توسعه را متناسب با "هستها و نیستها یا بایدها و نبایدها " طراحی و ارائه کرد که در ادامه به برخی از انها اشاره میشود:
۱) توسعه با تکیه برمزیتهای نسبی و مطلق اقتصادی و تولیدی، پایداری بیشتر دارد
۲) توسعه اقتصادی باید به مختصات طبیعی اقتصادی ملی تبدیل و از الگوی توسعه "تنفس مصنوعی " پرهیز شود.
۳) نباید تئوریهای غربی و نظریههای دیرین و نوین اقتصاددانان غربی و شرقی را به طور کامل طرد کنیم بلکه باید از انها برای طراحی الگوی اقتصادی کشور استفاده کنیم و در خدمت بگیریم نه اینکه در خدمت انها باشیم حتی برجام.
۴) توسعه اقتصادی را برای ایران زمین و شهروندان ایرانی میخواهیم.
برای تحقق این هدف میتوانیم از تمام تئوریهای، مدلها و تجارب اقتصاد توسعه در دنیا استفاده و مدل بومی و مطلوب توسعه اقتصادی ایران استفاده کنیم که دستاوردهای ان قابل توجه و متناسب با نیازهای اقتصادی و اجتماعی کشور باشد.
مدیریت اقتصادی هر کشور همان مدیریت طرفهای عرضه و تقاضاست و نمیتوان با رهاسازی یکی از این طرفها در کنترل اقتصاد موفقتر شد.
اگر طرف عرضه را تابع سیاستهای سازمان تجارت جهانی و واردات و نظم تولید جهانی بکنیم دیگر نمیتوان برای تولید داخل و توسعه آن برنامه ریزی کرد.
اگر طرف تقاضا را رها کنیم بخش تولید شکست خواهد خورد و اقتصاد هرج و مرج حاکم میشود و نافرمانیهای اقتصادی جریان مییابدکه نتیجه طبیعی ان فروپاشی اقتصادی است.
امروز هم برای خروج از وضعیت رکود یا شبه رکود باید مدیریت طرفهای تقاضا را تقویت کنیم، چون با تقویت عرضه نمیشود به رونق رسید (به دلیل فقر تقاضای موثر یا قدرت خرید).
پس " مدیریت طرف تقاضا" مایه نجات است که با توسعه تولید، خودتکایی و بومی سازی نظام تولید همراه میشود.
به گفته جوزف استیگلیتز برنده جایزه نوبل اقتصاد، کشورهای آسیایی نباید بازار آمریکایی را مد نظر قرار دهند بلکه به توسعه بازارهای بومی خود بپردازند.
به عقیده این اقتصاددان، تنها کشورهایی میتوانند نیروی محرکه داخلی قوی را برای توسعه اقتصاد ملی تامین کنند که به بازارهای محلی و بومی روی آورند.
استیگلیتز در سخنرانی خود خواستار ایجاد یک ساختار مالی همهجانبه جدید هم شده است که به دلار آمریکا وابسته نباشد.
وخیم شدن پیامدهای بحران مالی بین المللی که روند آن از سال دو هزار و هفت آغاز شده، باعث شده است الگوی اقتصادی بیشتر کشورها تغییر کند.
در ایران هم برای استقرار اقتصاد مقاومتی باید تکیه ما به تولید داخل و تقاضای ملی و تکیه تقاضا برای عرضه داخلی باشد و میان طرفهای عرضه و تقاضا همبستگی صریح و شفاف ایجاد شود.
همبستگی به وضعیتی گفته میشود که دو طرف تابع تولید در اقتصاد یک کشور (عرضه و تقاضا) از همدیگر حمایت و پشتیبانی میکنند و حمایت از تولید ملی بسیار مهم است.
اگر اقتصاد کشور "بومی و ملی محور" باشد به راحتی میتوان طرفهای عرضه و تقاضا را در جهت حفظ تعادل مدیریت کرد، اما اگر به واردات بی رویه وابسته شویم آسیب پذیر میشویم.
هم واردات بی رویه مشکل است و هم صادرات مواد خام و کالاهایی با حداقل ارزش افزوده مشکل ساز است؛ بنابراین سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی مهمترین تلاش کاربردی و نظری برای اصلاح هدفمند ساختارهای اقتصادی کشور در همه بازارها و در سطح سیاستهای ملی و فراملی است و همه عوامل خرد انسانی (یک فرد) تا تشکلها و ملت را در بر میگیرد.
اقتصاد ایران به نظام و طرح بزرگی برای ایجاد بزرگراه رشد و توسعه پایدار نیاز دارد و تحول در عرصه نرم افزاری، مدیریت ذهنی و توسعه تئوریهای اقتصادی مبتنی با ویژگیهای بومی ضروری است.
" خرد متعارف " برای تحقق این سیاست بزرگ، المپیک دانش اقتصادی، توسعه روشمند علوم انسانی، ارتقای بهره وری، تبیین واژههای اقتصادی و اجتماعی ویژه جامعه ایرانی اسلامی و... است.
این یا سیاستهای کلی در واقع تلاش گسترده برای اصلاح ساختارهای اقتصادی است که البته نقطه اغاز برای " خلق نسل جدید اقتصادی" در ایران اسلامی محسوب میشود.
نمیتوان با خرد متعارف گذشته به این اهداف رسید بلکه باید با خردهای متهورانه و غیر متعارف، اما علمی و مبتنی بر عقلانیت به این سمت حرکت کنیم.
اقتصاد مقاومتی موقعی تحقق خواهد یافت که هر لحظه از زمان، هر وجب از خاک و هر فرد ایرانی مبنعی دائمی برای تولید ثروت باشند و همگراییها به حداکثر برسد، ثبات سیاستی داشته باشیم، ثبات نسبی اقتصاد در همه بازارها تضمین شود و اقتصاد و سرمایه انسان محور و دانش بنیان شکل بگیرد و گردش پیدا کند.
توسعه درون زای اقتصاد ملی و استفاده از ظرفیتهای داخلی و همه مزیتهای نسبی برای استقرار اقتصاد مقاومتی ضروری است.
باید به سمت مردم محور کردن فعالیتهای تولیدی و توزیعی برویم و از تولید ملی با رویکرد محصولات دانش بنیان حمایت کنیم.
مردم صاحب اصلی انقلاب و نظام هستند و باید در همه عرصههای اقتصادی و سیاسی و فرهنگی وارد شوند و در آن صورت میتوانیم اقتصاد غیرآسیب پذیر داشته باشیم و از همه ظرفیتها برای تقویت تولید و رشد و توسعه اقتصادی استفاده کنیم.
هیچ محدوده ممنوعه برای تولید ثروت وجود نداشته باشد.
باید بهره وری ملی در مدیریت و ثروتهای کشور و تولید و توزیع خدمات ایجاد شود تا به اقتصاد پرقدرت و مقاومت دست یابیم که توسعه اقتصاد معیشتی در کنار اقتصاد گفتمان انقلابی و مقاومتی است.
اقتصاد مقاومتی هویتی پایان ناپذیر دارد و ایران اسلامی باید اقتصاد پنج ستاره را در شان ملت عزیز طراحی و مستقر کند.
در چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی میتوانیم زمینه استقرار این رویکرد جدید و راهبرد ممتاز را فراهم کنیم و باید ان را به گفتمان و شعور اقتصادی و اجرایی و برنامه ریزی تبدیل کنیم.
یادداشت: اسماعیل محمدی