به گزارش خبرنگار
خبرگزاری صدا و سیما؛ با اینکه بیش از ۲۰ میلیون نفر از مردم کشورمان در این بخش کم و بیش فعالند، در بحثهای صورت گرفته هنگام انتخابات، متاسفانه هیچ کدام از نامزدها به بخش کشاورزی ورود کارشناسی نداشتند.
محمود حجتی در دوران چهار ساله خود برای توسعه پایدار کشاورزی جوش و خروشها و جنب و جوشهای بسیاری را متحمل شده و از این رهگذر تلاشهای زیادی را به همراه نگرانیهای برای خدمت به کشاورزان به کار گرفته است، ولی آیا کشاورزی ما باید بر پایه مدیریت کجدار و مریز این چنینی رشد پایدار پیدا کند؟
در ادامه به برخی عملکردها و ظرفیتهای حوزه کشاورزی وهمچنین برخی ابهامها اشاره میشود:
۱ - تولید ۱۲۰ میلیون تن در سال
اینکه در کشورمان سالانه حدود ۱۲۰ میلیون تن محصولات کشاورزی تولید میشود، بررسی، بازنگری و تحلیلهای لازم را میطلبد، زیرا این آمارها از یکایک مزارع حاصل نشده و روشهای آمارگری نیز اعلام نشده است که از جمله میتوان تولید مقدار ۱۴ میلیون تن گندم را در سال گذشته در همین آمارها جست و جو کرد تا به پرسشهای پیام گونه غیر رسمی نیز پاسخ داده شود.
۲ - سهم مدیریتهای بهزراعی
در همین راستا نیز در ادامه، این پرسشها نیز بی جواب مانده اند که در تولید ۱۴ میلیون تن گندم تا چه میزان میتوان روی مدیریتهای بهزراعی حساب باز کرد تا از این عامل مهم به عنوان پشتوانههای پایدار برای ادامه تولید در شرایط بحرانی کمک گرفت و نیز بررسی کرد که اگر در سالهای آینده، ریزشهای آسمانی به اندازه و بموقع صورت نگیرند، تا کجا میتوان روی مدیریتهای بهزراعی حساب باز کرد؟
۳ - فرهنگ صادرات پایدار
گاهی به وزیر گزارش میدهند که صادرات محصولات کشاورزی افزایش داشته و حتی به اقلام صادرات محصولاتی اشاره میشود که اولا معلوم نیست که تولید آن برای صادرات در مقایسه با کشورهایی که آب در آن کشورها رایگان است و در کشور ما بسیار گران تمام میشود، صرفه اقتصادی برای صادرات وجود دارد؟
تجربه نشان داده است که متقاضی دریافت این محصولات در بازارهای هدف تا چه اندازه میتواند در پایداری کیفیت، کمیت و قیمت آن در آنجا تبلیغ و سرمایه گذاری کند که تجربهها در سالهای گذشته نشان داده است، چون صادر کننده کشورمان اکثرا از سرریز مصرف داخل، صادرات خود را انجام داده است، به شهادت بررسیها و پرسشهای عینی در بازارهای بین المللی، حتی صدور آن دسته از محصولات باغی که قاعدتا باید از ماهیت صادراتی برخوردار باشند، صادرات باری به هر جهت داشته اند که این روش نمیتواند صادرات را پشتوانه توسعه پایدار تولید با کیفیت و قابل رقابت با انواع مشابه عرضه در بازارهای هدف قرار دهد.
* کشت و صنعتهای ورشکسته
شاید هم هنوز به وزیر گزارش نکرده اند که تعداد هفت کشت و صنعت واقع در جنوب به غیر از کشت و صنعتهای شهید رجائی و شهید بهشتی که متعلق به اتحادیه مرکزی تعاونیهای روستایی است، سایر کشت و صنعتها که خود را تولید کننده نیشکر مینامند، باید بدهکاریهای چند ده میلیاردی به بانک کشاورزی و سازمانهای بیمههای اجتماعی، هر سال همچنان به بدهکاریهای خود میافزایند و معلوم نیست چرا در مزایدههای فروش این شرکتها نیز عقب نشینی میکنند.
در محافل کشاورزی این سوال مطرح شده است که آیا واقعا وزارت جهاد کشاورزی نمیخواهد حداقل با فروش این کشت و صنعتهای ضرر دیده، کارنامه خود را در کوچکتر شدن بخش دولتی در کشاورزان سبکتر رقم بزند؟
برای مثال، میتوان به کشت و صنعت کارون اشاره کرد که علاوه بر تحمل ضرر، با مکانیزاسیون نیم بند خود، هر ساله مقادیر زیادی نیترات را به رود کارون وارد میکند، زیرا این کشت و صنعت روش دیگری را به غیر از مصرف انبوه کودهای شیمیایی و شست و شوی اراضی زراعی به سوی کارون، برای تولید نیشکر ندارد و اگر شکر حاصل از این نیشکرها را آزمایش کنیم، به احتمال کیفیت بسیار دلچسبی را نخواهد داشت، ضمن آنکه اراضی در اختیار این کشت و صنعتها از هر گونه هوموس، کربن و میکروارگانیسمها تهی
است، در حالی که این کشت و صنعت قاعدتا باید الگویی برای تولید اقتصادی، بهینه ساز آب و خاک و مکانیزاسیون و در عین حال دوستدار محیط زیست باشد.
۴ - محدودیت ارتباط وزیر با اهل فن
در محافل کشاورزی این زمزمهها شنیده شده که ارتباط وزیر جهاد کشاورزی علیرغم خلق و خوی اجتماعی وی با اهل فن حداقل بوده و در بسیاری جهات توصیهها و پیشنهادات و صداها همواره به اطلاع وزیر نرسیده است؛ هر چند وزیر در فرصت هایی از بازدیدهای بسیاری در مزارع کشورمان به طور نسبی از کشاورزان کسب اطلاع حاصل کرده است.
الف- مکانیزاسیون ناسازگارک
توسعه پایدار مکانیزاسیون به ویژه برای اصلاح ساختار بستر بذر و جلوگیری از تخریب اغلب خاکهای زراعی به خاطر فقدان سازگاری کاربرد ماشینها با نوع خاکها و سایر عوامل صورت نمیگیرد.
ب- عواقب مصرف کودهای شیمیایی
مصرف کودهای شیمیایی به عنوان عمده عامل تغذیه محصول، کمیتها را در مزرعه تا حدودی تامین کرده است، ولی در عوض به کیفیتهای محصول و خاک مزارع آسیب رسانده و این روند به همراه مکانیزاسیون ناسازگار، دیر یا زود بسیاری از کشاورزان را در فاز نخست از انواع نابلد از میدان به در خواهد برد و این روند باعث افزایش مهاجرتهای انبوه از روستاها به حاشیه شهرها میشود.
ج- بهره گیری نتیجه بخش از حضور هیاتهای خارجی
تا به حال تعداد زیادی هیاتهای خارجی از کشورهای آلمان، اتریش، فرانسه، ایتالیا و ... به کشورمان آمده اند و بحثهای امیدبخشی نیز صورت گرفته و حتی وزیر و هیئتهای دولتی همراه نیز به همان کشورها سرزده و تبادل نظرهایی نیز انجام گرفته، ولی بخش کشاورزی تا به حال نتیجه کارسازی از این دید و بازدیدها، نگرفته است. در اغلب این بازدیدها، بخش دولتی اطلاعاتی را به همراه آمار و ارقام مقدار تولید و نیازها به هیاتها داده و بخش خصوصی نیز چنین تبادل نظرهایی با آنها داشته است، ولی این اطلاعات دوگانه، تناقص هایی را نیز نشان داده اند که در بسیاری از جهات به علت دریافت اطلاعات ناقص یا نارسا، شرکتها با پیشنهاداتی در نمایشگاهها و همایشها شرکت کرده اند که با وضع موجود کشاورزی کشورمان سازگاری نداشته است.
در پیشنهادی که چند ماه پیش به وزیر ارائه شد، اعلام گردید که تعدادی زمین زراعی با زیرساختهای مستعد در استانهای مختلف در اختیار هر کشور قرار دهیم تا آنها هر آنچه را که برای همکاری ادعا میکنند، بر اساس تولید به کمک فناوریهای پیشرفته و سازگار انجام گیرد و همین پایگاه ها، زمینه هایی برای آموزشهای علمی نیروهای تحصیلکرده کشورمان قرار گیرد.
اینکه فکر کنیم، خارجیها میتوانند به کشورمان بیایند و برای مثال در تولید کلزا، غلات، چغندر قند، ذرت و ... به ما کمک کنند و بذرهای با کیفیت را بدین منظور به کار گیرند، با آفات مزارع ما مبارزه کنند، قدر مسلم کشاورزی ما را به جایی نمیرساند.
تا به حال عقد قراردادهای سمبلیک هیاتها با تشکلها و شرکتهای بخش خصوصی نیز مطلب تازهای نبوده و نتایجی را نیز به بار نیاورده است، به غیر از آنکه از این رهگذر فقط برگزار کنندگان نمایشگاهها در تهران و سایر استانها منفعت برده اند که آثار سرخوردگی در برخی از شرکتهای خارجی نیز در این نمایشگاهها دیده میشود و دیری نخواهد انجامید که حضور خارجیها در این قبیل نمایشگاهها نیز فروکش میکند، بدون آنکه دستاوردی برای کشاورزی کشورمان به بار آورد، در این صورت سفرهای هیاتهای ایرانی نیز به محافل دعوت کننده به حداقل میرسد و فقط آنچه میماند، خاطرات وزیر و معاونان وی است که در این خاطرات، جای بخش خصوصی دارای دانش فنی و اثرگذار در این سفرها خالی بوده است.
برخی کارشناسان هم معتقدند دستاوردهای کشاورزی غیرقابل انکار است و دولت دوازدهم با هدفمندی و برنامه ریزی هوشمندانه میتواند این دستاوردها را تا چند برابر افزایش دهد.
امیدواریم مثلث طلایی وزارت، نخبگان و کشاورزان شکل بگیرد تا اقتصاد کشاورزی ایران در دوره جدید بتواند شاخصهای نجومی در محصولات مزیت دار ثبت کند.