پخش زنده
امروز: -
14 مرداد سالروز تصویب اعلامیه اسلامی حقوق بشر از سوی دولت های عضو سازمان کنفرانس اسلامی است. این روز از سوی جمهوری اسلامی نیز به عنوان روز حقوق بشر اسلامی و کرامت انسانی نامگذاری شده است.
مصادیق قرآنی حقوق بشر
در قرآن مصادیقی فراوانی برای حقوق بشر وجود دارد که در اینجا به چند مورد از آنها اشاره می شود.
الف: حقوق طبیعی
از جمله حقوقی که در قرآن بر آن تأکید شده حقوق طبیعی انسان است. به طوری که حقوق طبیعی انسان در قرآن و اسلام بسیار گسترده تر از حقوق طبیعی مطرح در مکتب های غربی است. این حقوق را می توان در محورهای ذیل بیان کرد.
1- حق حیات
در قرآن، حیات، موهبتی الهی خوانده شده و هیچ فرد یا مجموعه ای نمی تواند این حق را از فرد سلب کند و یا به صورت فیزیکی و غیرفیزیکی به جسم و روح انسان آسیب برساند. قرآن در مسئله حفظ جان و مال و آبروى انسانها تا آنجا پیشرفته که جان یک انسان را همچون جان تمامى افراد بشر ارج مىنهد و در این زمینه مى فرماید: «مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَیْرِ نَفْس اَوْ فَسَاد فِى الاْرْضِ فَکَاَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعاً وَ مَنْ اَحْیَاهَا فَکَاَنَّمَا اَحْیَا النَّاسَ جَمِیعاً»؛ (هر کس انسانى را بدون ارتکاب قتل، یا فساد در روى زمین بکشد، چنان است که گویى همه انسانها را کشته و هر کس انسانى را رهایى بخشد چنان است که گویى همه مردم را زنده کرده است).[1]
همچنین در آیات دیگری آمده: «ولاتقتلوا النفس التی حرم الله إلا بالحق؛ و کسی را که خداوند خونش را حرام شمرده نکشید جز به حق.»[2] «و لاتقتلوا أولادکم خشیة إملاق نحن نرزقهم و إیاکم إن قتلهم کان خطأ کبیرا؛ و فرزندانتان را از ترس فقر نکشید! ما آنها و شما را روزی میدهیم؛ بی تردید کشتن آنها گناه بزرگی است».[3] «ولاتقتلوا أنفسکم إن الله کان بکم رحیما؛ خودکشی نکنید، خداوند نسبت به شما مهربان است».[4] «قَدْ خَسِرَ الَّذینَ قَتَلُوا أَوْلادَهُمْ سَفَهاً بِغَیْرِ عِلْمٍ وَ حَرَّمُوا ما رَزَقَهُمُ اللَّهُ افْتِراءً عَلَی اللَّهِ قَدْ ضَلُّوا وَ ما کانُوا مُهْتَدینَ؛ به تحقیق کسانی که فرزندان خود را بر اساس جهل و نادانی به قتل رساندند، زیانکار شدند و آنچه را خدا روزیشان کرده از روی افتراء بر خدا، به خودشان حرام کردند، به تحقیق گمراه گشته اند و هدایت شده نمی باشند.»[5] یا در باب قصاص آمده: «وَ لَکُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاةٌ یا أُولِی الْأَلْبابِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ؛ اى صاحبان خرد! براى شما در قصاص، حیات (و زندگى نهفته) است. باشد که شما تقوا پیشه کنید».[6]
2- حق مالکیت
حق مالکیت یکی از حقوق طبیعی خوانده شده است، این حق که از نیازها و ویژگی های انسان به وجود می آید مورد توجه خداوند قرار گرفته است و در بسیاری از آیات بر این حق مسلم انسان تأکید شده است.
«ولله ما فی السموات و ما فی الأرض و کان الله بکل شی ء محیطا؛ خداوند به عنوان مالک همه هستی و مالک انسان، با توجه به نیازهایی که در انسان پدید آورده، حق مالکیت را به او بخشیده است».[7] «لاتأکلوا أموالکم بینکم بالباطل إلا أن تکون تجارة عن تراض منکم؛ اموال همدیگر را به ناروا مخورید مگر آنکه داد و ستدى با تراضى یکدیگر از شما [انجام گرفته] باشد».[8] «إن ترک خیرا الوصیة للوالدین و الأقربین بالمعروف؛ اگر مالى بر جاى گذارد براى پدر و مادر و خویشاوندان [خود] به طور پسندیده وصیت کند».[9] یا در سوره نازعات و عبس آمده: «مَتاعاً لَکُمْ وَ لِأَنْعامِکُمْ؛ همه اینها برای بهره گیری شما و چهارپایانتان است!».[10]
3- حق استفاده از طبیعت و مواهب آن به عنوان حقی عام
از دیگر حقوق طبیعی که خداوند برای انسانها قرار داده حق استفاده از طبیعت و مواهب آن برای عموم است. «وَ لَقَدْ مَکَّنَّاکُمْ فِی الْأَرْضِ وَ جَعَلْنا لَکُمْ فیها مَعایِشَ قَلیلاً ما تَشْکُرُونَ؛ و همانا شما را در روی زمین تمکّن و توان ( استفاده از مواهب آن ) دادیم و برای شما وسایل زندگی فراهم کردیم ، اما بسیار کم سپاس می گزارید».[11] در سورهای دیگر در این خصوص آمده: «الَّذی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ فِراشاً وَ السَّماءَ بِناءً وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزْقاً لَکُمْ فَلا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْداداً وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ؛ همان خدایی که زمین را برای شما بساطی ( گسترده ) و آسمان را بنایی ( برافراشته ) قرار داد و از آسمان آبی ( به صورت باران و برف و تگرگ ) فرود آورد و به وسیله آن از میوه ها برای شما روزی بیرون آورد ، پس برای خداوند شریکانی قرار ندهید در حالی که می دانید ( آنها قدرت این آفرینش و اعطاء روزی را ندارند ).»[12]
ب: حقوق طبیعی معنوی
خداوند به هنگام آفرینش انسان ها چنان که به انسانها خواسته ها و آرزوهای مادی داده است، به آنها ویژگی ها و خصوصیاتی نیز که معنوی خوانده می شوند ارزانی داشته است که آن ویژگی ها و به تعبیری آن گرایش ها در تمام انسانها به صورت طبیعی و ذاتی وجود دارند، مانند حقیقت جویی، خیرخواهی، گرایش به زیبایی، عشق، خداپرستی، عدالتخواهی، عزت جویی. «فأقم وجهک للدین حنیفا فطرة الله التی فطر الناس علیها؛ پس روی خود را متوجه آیین خالص پروردگار کن! این فطرتی است که خداوند انسانها را بر آن آفرید.»[13]
1- حق داشتن کرامت
در دیدگاه قرآن انسان موجودی است که توان رسیدن به مقام خلیفه الهی را داراست و خداوند در او از روح خود دمیده است: « وَنَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِی فَقَعُواْ لَهُ سَاجِدِینَ ، فَسَجَدَ الْمَلآئِکَةُ کُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ؛ پس زمانیکه کار آن را به پایان رساندم و از روح خود در او دمیدم، برای او به سجده بیافتید، پس فرشتگان همگى یکسره سجده کردند».[14] و به انسان کرامت عطا کرده است: «و لقد کرمنا بنی آدم؛ و به راستى ما فرزندان آدم را گرامى داشتیم».[15]
2- حق برقراری مساوات
مساواتی که قرآن میان انسانها قایل است شامل دو قسمت عمده مساوات در اصل انسانیت و مساوات در حقوق و اجرای قوانین و احکام میباشد، که جهت اثبات این مطلب میتوان به ترتیب به آیات زیر اشاره کرد: «یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوبا و قبایل ان اکرمکم عندالله اتقیکم؛ ای مردم، شما را از مرد و زنی آفریدیم و شما را ملت ملت و قبیله قبیله گرداندیم تا با یکدیگر شناسایی متقابل حاصل کنید. در حقیقت گرامیترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست.»[16] «ان الله یامرکم ان تودوا الامانات الی اهلها و اذا حکمتم بین الناس ان تحکموا بالعدل؛ خداوند به شما فرمان میدهد که سپرده ها را به صاحبان آنها رد کنید و میان مردم به عدل داوری کنید».[17]
ج: حقوق سیاسی اجتماعی
از جمله حقوقی که خداوند در قرآن برای انسانها قائل شده اند حقوق اجتماعی سیاسی است. حقوقی که انسانها در زندگی سیاسی اجتماعی شان لازم است از آنها برخوردار باشند.
1- حق آزادی
حق آزادی و اختیار در همه حال از سوی خداوند برای فرد به عنوان حق غیر قابل سلب ثابت و محفوظ است. «إِنَّا هَدَیْناهُ السَّبِیلَ إِمَّا شاکِراً وَ إِمَّا کَفُوراً ؛ بدرستی ما او را به راه هدایت کردیم، حالا خواه هدایت بپذیرد و شکر گزارد و خواه آن نعمت را کفران کند».[18]، یا در آیه دیگری می فرماید: «... من شاء فلیومن و من شاء فلیکفر... ؛ هر کس خواست ایمان بیاورد و هر که خواست کفر بورزد».[19]
1-2- آزادی بیان
می توان گفت فضای گفتگو و بیان در دین اسلام آزاد است؛ اما به شرطی که بر اساس «حکمت و موعظه حسنه» باشد و حدود و مرز دیگران، اندیشه و عقیده دیگران را مورد تجاوز و تعدی قرار نگیرد. نص صریح قرآن آزادی بیان و گفتوگو را مشخص و معلوم نموده است.
«فبشر عباد، الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه، اولئک الذین هداهم الله و اولئک هم أولوا الألباب؛ مژده بده به بندگانم، آن کسانی که به همه سخنان گوش فرا میدهند، و از نیکوترین و زیباترین آنها پیروی میکنند. آنان کسانیاند که خدا هدایتشان بخشیده است و ایشان واقعاً خردمندند».[20]
2- عدالت
عدالت و قسط و تحقق و پایداری آن از دیگر حقوقی است که خداوند در قرآن بر آن تأکید دارد. تا آنجا که هدف از رسالت پیامبران، برقراری قسط و عدل معرفی شده است. «لقد أرسلنا رسلنا بالبینات و أنزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط؛ ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آنها کتاب و میزان نازل کردیم، تا مردم قیام به عدالت کنند».[21] و یا در سورهای دیگر می فرمایند: «و لکل امة رسول فاذا جاء رسولهم قضی بینهم بالقسط و هم لایظلمون؛ برای هر امتی رسولی است، هنگامی که رسول ایشان به سوی آنان بیاید به عدالت در میان آنها داوری می شود و ستمی به آنها نخواهد شد».[22]
همچنین قرآن در مسئله عدالت و قسط، تا آنجا پیش مى رود که اجراى اصل عدالت را در حقوق افراد یک جامعه بر همه چیز مقدم مى دارد و هشدار مى دهد که نکند خصومت هاى شخصى یا روابط دوستانه مانع اجراى عدالت گردد. «یا ایها الذین آمنوا کونوا قوامین لله شهداء بالقسط و لایجرمنکم شنئان قوم علی ألا تعدلوا اعدلوا هو أقرب للتقوی؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید همواره برای خدا قیام کنید، و از روی عدالت، گواهی دهید، دشمنی با جمعیتی شما را به گناه و ترک عدالت نکشاند، عدالت کنید که به تقوا نزدیک تر است.»[23] در سورهای دیگر آمده: «یَا اَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا قَوَّامِینَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ للهِ وَلَوْ عَلَى اَنفُسِکُمْ اَوِ الْوَالِدَیْنِ وَالاْقْرَبِینَ اِنْ یَکُنْ غَنِیّاً اَوْ فَقِیراً فَاللهُ اَوْلَى بِهِمَا؛ اى کسانى که ایمان آوردهاید! همواره و همیشه قیام به عدالت کنید. براى خداگواهى دهید، اگر چه به زیان شما، یا پدر و مادر و نزدیکانتان بوده باشد! [چرا که] اگر او [کسى که گواهى شما به زیان او است] غنى یا فقیر باشد، خداوند سزاوارتر است که از آنان حمایت کند».[24] همچنین از تاکیدهاى فراوانى که قرآن درباره حمایت از ایتام و نظارت دقیق بر وضع آنها و سرپرستى از آنها و اموالشان تا زمانى که بزرگ شوند نیز این مسئله روشنتر مىشود، در یک جا مىفرماید: «اَنْ تَقُومُوا لِلْیَتَامَى بِالْقِسْطِ؛ درباره یتیمان قیام به عدالت کنید».[25]
3- حقوق غیر مسلمانان
در مورد اهل کتاب خداوند به پیامبر گرامی اسلام (ص) دستور میدهد که در صورت حکمیت بین آنها حق و عدالت را رعایت کن و در بین آنان به عدالت حکم کن «فأن جاؤوک فاحکم بینهم أو اعرض عنهم وان تَعْرِضْ عنهم فلن یضروک شیئاً، و ان حکمت فاحکم بینهم بالقسط؛ اگر ایشان نزد تو آمدند (و داوری از تو خواستند) در میانشان داوری کن، یا از ایشان روی بگردان (و کاری به داوری آنان نداشته باش و مترس که) اگر از آنان روی بگردانی، هیچ زیانی نمیتوانند به تو برسانند ولی اگر در میانشان داوری کردی، دادگرانه داوری کن چرا که بیگمان خداوند دادگران را دوست میدارد».[26] یا در جایی دیگر قرآن دستور به رعایت عدالت نسبت به غیر مسلمانان صادر فرموده است. «لا ینهاکم الله عنالذین لم یقتلوکم فیالدین و لم یخرجوکم من دیرکم و أن تبووهم و تقسطوا و إلیهم ان الله یحبالمقسطین؛ خداوند شما را باز نمیدارد از اینکه نیکی و بخشش بکنید به کسانی که به سبب دین با شما نجنگیدهاند و از شهر و دیارتان شما را بیرون نراندهاند خداوند نیکوکاران را دوست میدارد».[27]
با توجه به بیان مصادیقی از حقوق بشر قرآنی واضح است که رفتار و عملکرد بسیاری از ملل مسلمان و به ویژه برخی از حکام دولت های اسلامی فاصله بسیاری با آیات نورانی کتاب آسمانیشان دارند. و این نشان میدهد که آنان تنها ظاهری از اسلام و مسلمانی را یدک می کشند.
پژوهش خبری // پژوهشگر: حسین رمضانی پور
[4]- سوره نساء، آیه 29
[5]- سوره انعام، آیه 140
[6]- سوره بقره، آیه 179
[7]- سوره نساء، آیه 126
[8]- سوره نساء، آیه 29
[9]- سوره بقره، آیه 180
[10]- سوره نازعات، آیه 33؛ سوره عبس،آیه 32
[11]- سوره اعراف، آیه 10
[12] - سوره بقره، آیه 22
[13]- سوره روم، آیه 30
[14]- سوره حجر، آیات 29 و 30
[15]- سوره اسراء، آیه 70
[16]- سوره حجرات، آیه 13
[17]- سوره نساء، آیه 58
[20]- سوره زمر، آیه 18
[21]- سوره حدید، آیه 5
[22]- سوره یونس، آیه 47
[23]- سوره مائده، آیه 8
[24]- سوره نساء، آیه 135
[25]- سوره نساء، آیه 127
[26]- سوره مائده، آیه 42
[27]- سوره ممتحنه، آیه 8