کشوری که نخست وزیرش 3 بار برکنار شد !
بر کناری نواز شریف و آینده پاکستان
سرانجام دادگاه عالی پاکستان ،نخست وزیر قبلی کشور را مجرم شناخت و رای به عدم صلاحیت وی داد. درصورت سلب صلاحیت نخست وزیر ،کابینه وی نیز منحل می شود.
به گزارش سرویس بین الملل
خبرگزاری صدا وسیما ،سرانجام دادگاه عالی پاکستان در پرونده مربوط به استناد "پاناما " محمد نواز شریف نخست وزیر قبلی پاکستان را مجرم شناخت و رای به عدم صلاحیت وی داد.
زمینه نظری
براساس قانون اساسی پاکستان ،درصورت سلب صلاحیت نخست وزیر ،کابینه وی نیز منحل میشود. براساس رای دادگاه عالی پاکستان ممنون حسین رئیس جمهوری پاکستان موظف شده است در چارچوب قانون با رایزنی با حزب حاکم مسلم لیگ نواز و احزاب مخالف و تعیین نامزد هریک از انها برای تصدی پست نخست وزیری ، نخست وزیر جدید پاکستان را انتخاب نماید .
ناکامی در سه دوره
محمد نواز شریف تاکنون سه بار به عنوان نخست وزیر پاکستان برگزیده است که هر سه بار نیز نتوانسته است دوره پنج ساله نخست وزیری خود را به پایان برساند.
نواز شریف دراولین نخست وزیری خود از سوی احزاب مخالف به تقلب در انتخابات متهم و از سوی رئیس جمهوری وقت پاکستان برکنار شد.دومین دور نخست وزیری وی نیز با کودتای پرویز مشرف فرمانده کل نیروی زمینی ارتش پاکستان در سال 1999 ناتمام ماند و سومین بار نیز نواز شریف در ششم مرداد ماه سال 1396 با رای دادگاه عالی سلب صلاحیت و از کار برکنار شد .به همین دلیل وی نخست وزیر ناکام در پاکستان لقب گرفته است .به نظر می رسد رای دادگاه عالی برای نواز شریف دردناک تر از دو مرحله قبلی برای کنارزدن از قدرت باشد. زیرا محمد نواز شریف رئیس حزب حاکم مسلم لیگ نواز در دوئل قضایی از حزبی شکست خورد که در چند سال اخیر تلاش کرده است خود را از یک حزب محلی در ایالت خیبرپختونخواه به یک حزب ملی تبدیل کند .
بنابراین شکست خوردن از یک حزب مخالف کوچک از دیدگاه حزب حاکم مسلم لیگ نواز برای نواز شریف و خانواده اش بسیار سنگین است .عمران خان قهرمان کریکت پاکستان و رئیس حزب تحریک انصاف پاکستان در دوسال اخیر تلاشهای زیادی را برای وادار کردن نواز شریف به کناره گیری از قدرت پی گیری کرد.متهم کردن وی به تقلب در انتخابات سال 2013 اولین زورآمایی عمران خان با نخست وزیر قبلی پاکستان بود که برای وادار کردن وی به کناره گیری از قدرت تظاهرات و اعتصابات زیادی را در ایالتهای مختلف پاکستان سازماندهی کرد اما نوازشریف با تجربه بالایی که داشت موفق به مدیریت بحران شد و تلاشهای عمران خان ناکام ماند.سال گذشته افشای فساد مالی برخی مقامات و محافل سیاسی جهان از سوی موسسه موسوم به "پاناما" فرصت تازه ای را برای احزاب مخالف نواز شریف فراهم آورد تا از طریق قضایی علیه وی وارد عمل شوند و نواز شریف را وادار به کناره گیری از قدرت نمایند
با توجه به اینکه در این پرونده فقط نام فرزندان نواز شریف ،حسن ،حسین و مریم نواز ذکر شده و نامی از محمد نواز شریف ذکر نشده است وی بسیار مطمئن بود که از این پرونده نیز به سلامت عبور خواهد کرد .به همین دلیل نواز شریف با اعتماد به نفس آمادگی کامل خود و خانواده اش را برای بازجویی از سوی کمیته تحقیقات پرونده اعلام کرد .اما پس از احضار دختر نواز شریف برای بازجویی و اعتراض شخص محمد نواز شریف و برخی وزرای کابینه اش که بیانگر عصبانیت آنان نشان داد که نخست وزیر قبلی پاکستان در مراجعه به دادگاه در مورد پرونده فساد مالی فرزندانش دچار اشتباه محاسباتی و راهبردی شده است .زیرا برآینده دیدگاهها و نظرات حاضر در کمیته تحقیقات و پنج قاضی دادگاه به نفع نواز شریف نبود.زیرا وقتی دوتن از قضات دادگاه عالی خواستار سلب صلاحیت نواز شریف شدند مخالفان ،خود را پیروز نهایی دوئل قضایی با نخست وزیر سابق دانستند .
هر چند وی همچنان به پیروزی خود در مصاف با عمران خان امیدوار بود .
چرایی واگذاری قدرت
در این مورد و اینکه چگونه نواز شریف و خانواده اش به عنوان کهنه سیاستمداران و تجار پاکستان میدان سیاست را به حزب تحریک انصاف واگذار کردند مسایل مختلفی مطرح است که عبارتند از :
اول آنکه به نظر می رسد اختلاف و تنش میان دولت نواز شریف و آمریکا در مورد افغانستان ،موقعیت محمد نواز شریف را به عنوان نخست وزیر قبلی پاکستان به شدت تضعیف کرد.رویکرد وی به سمت چین و توسعه همکاری با روسیه که مقامات کابینه نوازشریف مدام از آن به عنوان گزینه های روی میز اسلام آباد برای جایگزینی روابط با واشنگتن یاد می کردند موجب تشدید تنش میان دو طرف شد .سفر اخیر جان نیکلسون رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا به پاکستان که در راولپندی با قمر جاوید باجوا فرمانده نیروی زمینی ارتش این کشور دیدار کرد نمی تواند بی ارتباط با رای اخیر دادگاه عالی ضد نواز شریف باشد.
به عنوان دومین دلیل ،ارتش پاکستان هم دو هفته پیش با انتشار بیانیه ای به گونه ای بی طرفی خود را در مورد پرونده مربوط به فساد مالی نواز شریف و خانواده اش ابراز و بر عدالت و رعایت قانون تاکید کرد. اتخاذ چنین موضعی از سوی ارتش پاکستان به گونه خالی کردن زیر پای نواز شریف تلقی شده است .
سومین موضوع قابل توجه در مورد رای دادگاه عالی پاکستان ضد نواز شریف ،باخت بزرگ عربستان در عرصه سیاسی پاکستان است.
نواز شریف که در سال 1999 با کودتای پرویز مشرف از قدرت برکنار شد حدود هشت سال در عربستان و در پناه خاندادن آل سعود بود و با کمک آن نیز در سال 2008 به پاکستان بازگشت و در انتخابات شرکت کرد .
پیروزی حزب مسلم لیگ نواز در انتخابات سال 2013 پیروزی بزرگی برای عربستان در منطقه و عرصه سیاسی پاکستان تلقی شد.به همین دلیل بسیاری براین اعتقادند از سال 2013 روابط اسلام آباد با پاکستان نه تنها به شدت توسعه یافت بلکه نواز شریف برای قدردانی از رژیم آل سعود و خشنود کردن آن از هیچ کاری کوتاهی نکرد که آخرین مورد آن موافقت با پیوستن ژنرال بازنشسته راحیل شریف فرمانده قبلی نیروی زمینی ارتش پاکستان به ائتلاف خود ساخته عربستان در جنگ یمن بود که اعتراضات گسترده زیادی را در داخل پاکستان برانگیخت.
بنابراین بسیاری از تحلیلگران ،عرصه سیاسی پاکستان را دوئل میان سه ضلع مثلث امریکا -ارتش و احزاب مخالف پاکستان با خانواده نواز شریف و عربستان می دانند که در نهایت آنها بازنده آن شدند.
چهارمین موضوع قابل توجه در رای دادگاه ضد نواز شریف موضع ارتش پاکستان در مورد عملکرد و برنامه های نواز شریف بود .ارتش پاکستان به صراحت از عملکرد دولت نواز شریف نخست وزیر قبلی پاکستان در برخورد با تروریسم انتقاد کرده و آنرا متهم کرده بود که با برخورد دوگانه با گروههای تروریستی دستاوردهای ارتش را برای مقابله با تروریسم در مناطق قبایلی از بین می برد .علاوه براین ،به رغم درخواست مقامات ایالتی و محافل سیاسی و مذهبی برای تامین امنیت مناطق بحرانی از سوی ارتش ،نواز شریف مخالف دخالت آن بود زیرا نگران بود ارتش با گسیل نیروهای خود به خیابانها کودتا کند .چرا که ارتش پاکستان از سال 1949 زمان استقلال این کشور همواره نقش تعیین کننده ای را در تحولات سیاسی و امنیتی این کشور ایفا کرده و مدت زمان بیشتری از سیاسیون قدرت را در اختیار داشته است .بخصوص انکه خود نواز شریف یک بار از سوی نظامیان برکنار شده بود .
با این حال در مقطع فعلی به چند دلیل ارتش پاکستان نمی توانست از طریق زور و اعمال قدرت نظامی ،نواز شریف را از قدرت برکنار کند که عبارتند از:
1-مردم پاکستان که در انتخابات پارلمانی سال 2013 با رای بالایی حزب مسلم لیگ نواز را به پبروزی رساندند موافق کودتای دیگر نیستند.
2-کشورهای منطقه ای نیز آماده استقبال از کودتا در پاکستان نیستند زیرا حملات گروه تروریستی داعش در خاورمیانه و افغانستان به اندازه کافی برای کشورهای منطقه دردسر ایجاد کرده است .
3-آمریکا نیز هر چند از عملکرد نواز شریف ناخرسند است اما پس از ورود دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهوری آمریکا به کاخ سفید هنور سیاست و راهبرد این کشور درقبال افغانستان و پاکستان مشخص نیست .با این حال با قدرت گرفتن مجدد نظامیان در آمریکا با پیروزی جمهوری خواهان در انتخابات اخیر ریاست جمهوری به نظر می رسد همکاری ارتش پاکستان و ارتش آمریکا مناسب تر از زمان ریاست جمهوری باراک اوباما رئیس جمهوری قبلی آمریکا شده است .موضوعی که نواز شریف به نظر می رسد در محاسبات خود در نظر نگرفته بود.
با توجه به این متغییرهای تاثیر گذار بر نقش ارتش پاکستان در تحولات سیاسی این کشور به نظر می رسد ژنرالهای پاکستان این بار ترجیح دادند خواسته های خود را از طریق دستگاه قضایی اجرایی کنند.این بدان معنا است که در مرحله اول ارتش پاکستان و آمریکا خواهان برهم خورد نظم سیاسی در پاکستان نیستند و انتظار دارند نخست وزیر بعدی که از حزب حاکم مسلم لیگ نوار خواهد بود در سیاستهای امنیتی و رویکردهای منطقه ای وبین المللی خود تجدید نظر نماید .در غیر این صورت ممکن است تا انتخابات بعدی که در سال 2018 برگزار می شود دولت جدید پاکستان را ناکارآمد کنند تا تاثیر منفی خود را در انتخابات برجای بگذارد.
پنجمین موضوع تاثیر گذار در رای دادگاه عالی ،موضع حزب مخالف "مردم" بود.این حزب در زمان ریاست بی نظیر بوتو در سال 2008 در توافقی با نواز شریف متعهد شده بودند در صورتی که هر یک از دو حزب "مردم" و یا "مسلم لیگ نواز" به قدرت رسیدند از حاکمیت آن تا پایان دوره پنجساله اش حمایت کنند.از اینرو حزب "مردم" با حمایتهای نواز شریف و حزبش برای اولین بار موفق شد دوره 5 ساله حاکمیت خود را از سال 2008 تا 2013 به اتمام برساند .
از اینرو نواز شریف انتظار داشت حزب "مردم" نیز از وی در یک سال باقی مانده از حاکمیتش حمایت کند.اما این حزب با موقعیت شناسی و سوار برموج اعراضات عمومی و احتمالا اطلاع از رای دادگاه و تاثیر عوامل تاثیر گذار برآن، نقش دوگانه ای را ایفا کرد.به این معنا حزب" مردم " در همان حال که از برکناری نواز شریف حمایت کرد ، خواستار ادامه فعالیت و حاکمیت حزب مسلم لیگ نواز در قدرت شد تا قرارداد سال 2008 را نیز زیرپا نگذاشته باشد .این موضع حزب "مردم " موجب شکاف میان احزاب مخالف نواز شریف شد.زیرا عمران خان به عنوان رهبر حزب تحریک انصاف خواهان سلب صلاحیت نواز شریف و برگزاری انتخابات زودهنگام بود که دادگاه به آن رای نداد.
ششمین موضوع قابل توجه در مورد رای دادگاه عالی پاکستان ضد نواز شریف متاثر از عملکرد وی در عرصه تحولات داخلی اعم از اقتصادی و امنیتی است .با گذشت حدود چهار سال از حاکمیت حزب مسلم لیگ نواز ،نتوانسته است به انتظارات مردم در مورد حل مشکلات اقتصادی و همچنین برخورد با گروههای تروریستی و برقراری امنیت پاسخ دهد.ادامه قطع برق و مشکلات عدیده ای که برای مردم و صنایع ایجاد کرد به همراه تشدید حملات خونین در مناطق مختلف پاکستان باعث تا همه گروههای مخالف حتی جماعت اسلامی نیز در کنار حزب مخالف تحریک انصاف رودر روی نواز شریف قرار بگیرند .
به همین دلیل به رغم انتظار حزب حاکم نواز شریف مردم پاکستان واکنش چندان مناسبی در مخالفت با رای دادگاه ضد نوازشریف از خود نشان ندادند و صرفا برخی از وزرای کابینه وی به رای دادگاه اعتراض کردند و خود نواز شریف نیز آنرا بدون هیچ گونه اعتراضی پذیرفت .
پیامدهای رای دادگاه
پیامدهای رای دادگاه عالی پاکستان در مورد سلب صلاحیت نواز شریف در عرصه تحولات سیاسی این کشور است که عبارتند از :
1-کنار رفتن نواز شریف ازقدرت به معنای پایان حاکمیت وی بر پاکستان نیست.زیرا نواز شریف همچنان رهبر حزب حاکم مسلم لیگ نواز است که در انتخابات سال 2013 با پیروزی قاطع ،اکثریت کرسیهای پارلمان را کسب کرد .بنابراین این حزب مجددا باید نامزد خود را برای تصدی پست نخست وزیری به پارلمان معرفی کند.هر چند احزاب مخالف نیز از این حق برخوردارند اما به دلیل ترکیب نمایندگان پارلمان ،نامزد حزب حاکم مسلم لیگ نواز از شانس بیشتری برای پیروزی برخوردار است .
2-از اینرو احزاب مخالف سعی می کنند پیروز رای دادگاه عالی را حزب تحریک انصاف و عمران خان معرفی کنند که خود را رودر روی حزب حاکم و خانواده نواز شریف قرار ندهند.زیرا احزاب مخالف کوچک مانند تحریک انصاف و منهاج القران خواهان برگزاری انتخابات زودهنگام بودند.
3- تردیدی نیست وادار کردن دادگاه عالی به پی گیری پرونده فساد مالی نواز شریف و فرزندانش حرکتی جمعی متشکل از همه احزاب مخالف سیاسی و مذهبی و حتی نظامیان و آمریکا بود اما مشکل می توان تصور کرد که اتحاد و همکاری ارتش که تاثیر گذارترین عنصر قدرت در پاکستان تلقی می شود با احزاب کوچکتر مانند تحریک انصاف برای تشکیل جریان قدرتمند سوم برای تضعیف موقعیت دو حزب بزرگ پاکستان یعنی مسلم لیگ نواز و مردم شکل گرفته باشد
4-چهارمین پیامد رای دادگاه عالی ضد نواز شریف طرح این سوال مهم است که آیا با این رای دوره سیاستمداران کهنه کار و قدیمی در پاکستان سپری شده است و عرصه سیاسی پاکستان نیازمند پوست اندازی در میان رهبران سیاسی خود است ؟زیرا ذهنیت جامعه پاکستان در مورد مسایل مربوط به امور مالی و عملکرد آنان چندان مثبت نیست و آمیخته با ظن و اتهامات بیشماری در مورد فساد مالی رهبران سیاسی پاکستان است .از اینرو هر چند برخی از محافل سیاسی در پاکستان براین باورند نواز شریف قدرتمند تر از گذشته برای چهارمین بار نیز به عرصه قدرت به عنوان نخست وزیر پاکستان بازخواهد گشت اما بسیاری نیز براین اعتقادند که دوره این گونه رهبران سپری شده و جامعه پاکستان نیازمند رهبرانی جسورتر که از هر گونه اتهامی مبرا باشند است تا بتواند دربرابر مافیای فساد مختلف اقتصادی و گروههای تندرو و تروریستی ایستادگی کند .
جمع بندی
با عنایت به رای دادگاه عالی پاکستان ضد نواز شریف، طرح این سوال مهم است که آیا این رای ،بیانگر استقلال عمل دستگاه قضایی در برابر سیاستمداران فاسد است ؟ و یا فشارهای محافل مختلف در آن تاثیر داشته است ؟ به نظر می رسد معامله ای در این راستا صورت گرفته باشد .دستگاه قضا برای نشان دادن استقلال رای خود در حمایت از به اصطلاح دمکراسی، با ادامه فعالیت حزب مسلم لیگ نوازموافقت کرد و تحت فشارها و درجهت آرام کردن جامعه ،رای به برکناری نواز شریف از نخست وزیری داد .از اینرو با مخالفت دادگاه عالی با برگزاری انتخابات زودهنگام پارلمانی در پاکستان به نظر نمی رسد اهداف احزاب مخالف کامل برآورده شده باشد./
============================================
نویسنده : مجید وقاری - کارشناس سیاست در آسیا /
.