به گزارش خبرگزاری صداوسیما مرکز کرمانشاه، هنوز دو ساعت از اعلام خبر پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل متحد نگذشته بود که رژیم بعثی عراق از زمین و هوا مواضع نیروهای ایرانی را مورد هجوم قرار داد. زاغههای مهمات و بیمارستان دزفول از جمله مکانهایی بودند که مورد حمله دشمن واقع شدند. دشمن با این تحلیل که دیگر قوای نظامی ایران قادر به پدافند مؤثر از مواضع خود نیست، در تاریخ ۳۱ تیر ماه سال ۱۳۶۷ بر حملات خود افزود و توانست بار دیگر جاده اهواز ـ خرمشهر را قطع نماید؛ همچنین رژیم بعثی عراق به مناطق غربی یورش برد و توانست منطقه وسیعی را تصاحب کند.
پیام حضرت امام به مردم و اعلام اخبار صحنههای جنگ از رادیو ـ تلویزیون آن هم بدون سانسور، سبب شد که عده بسیاری از غیر نظامیان وارد مناطق جنگی خصوصاً جبهههای جنوب شوند.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران نیز با حضور این نیروی عظیم مردمی توانست با تجربهای که در هشت سال نبرد با استکبار به دست آورده بود به سازماندهی نیرو بپردازد و در تاریخ ۲ مرداد ماه سال ۱۳۶۷ در قالب اجرای عملیات غدیر، جاده استراتژیک اهواز ـ خرمشهر را بازپس گیرد و به روایتی دشمن را تا پشت دروازههای بصره یعنی همان مناطقی که در عملیات کربلای پنج و هشت نتوانسته بود به دست آورد عقب راند.
سازمان منافقین نیز با سابقه کشتار چندین هزار نفری در ایران در تحلیلی به این نتیجه رسید که اکنون با توجه به پایان یافتن درگیری نظامی میان عراق و ایران حکومت اسلامی با امواج بنیان کن ناراضیان طیفهای مختلف مردم روبرو خواهد شد و چون جنگ که عامل وحدت بخش بوده وجود ندارد میتوان از این وضعیت بهترین استفاده را در جهت انهدام نظام و تصاحب قدرت کرد؛ آنان با حمایت کامل دولتمردان بعثی خود را برای حمله به ایران آماده کردند.
رژیم بعثی عراق با همه توان پشتیبانی از منافقین را بر عهده گرفت. نیروی هوایی عراق با بمباران مداوم عقبه نیروهای خودی در صدد ایجاد اختلال در پشتیبانی جبههها بود؛ یکی از اقدامات آنان بمباران شدید باند پایگاه شهید نوژه همدان بود که مرحوم هاشمی رفسنجانی، جانشین وقت فرماندهی کل قوا و فرماندهی قرارگاه خاتم الأنبیا (ص) در یادداشتهای روزانه خود مربوط به سال ۱۳۶۷ بدان اشاره کرده است.
نیروهای منافقین در صبح روز سوم مرداد ماه سال ۱۳۶۷ از مرزهای غربی کشور گذشتند و بدون وجود مانع قابل ملاحظهای قصر شیرین، کرند، سرپل ذهاب و اسلام آباد غرب را تصرف کردند. نکته جالب توجه در این یورش منافقین این است که آنان مواضع تصرفی را به نیروهای اندکی جهت پدافند میسپردند و عمده قوای خود را جهت شرکت در حمله به پایتخت به جلو میفرستادند؛ به این نیروها دستور داده شده بود که به هیچکدام از وسایل و مهمات موجود در منطقه دست نزنند و تنها به فکر پیشروی سریع به سمت تهران باشند.
منافقین بنا داشتند تا سه روز آینده به تهران برسند؛ آنان به طرفداران خود در داخل کشور گفته بودند که محل ملاقاتشان میدان آزادی تهران خواهد بود.
نیروهای موجود در منطقه پس از غافلگیری اولیه، خود را بازسازی نمودند و خود را جهت حمله به دشمن آماده کردند. در این میان نقش دو یگان پیش از شروع رسمی عملیاتی که علیه منافقین انجام شد و به انهدام بخش وسیعی از آنان انجامید و مرصاد نام گرفت برجستهتر است. یکی لشکر شش ویژه بود که یک هفته پیش از شروع درگیری با منافقین در این منطقه حضور داشت و اولین یگان مقابله کننده با منافقین بود و دیگری لشکر ۳۲ انصار الحسین همدان بود که مسأله را هنگامی که میخواستند از غرب به جنوب جهت مقابله با عراق بروند، متوجه شده بودند و در همان تنگه چهارزبر، جهت مقابله با منافقین مانده بودند.
امیر سپهبد شهید علی صیاد شیرازی، با آنکه در آن مقطع زمانی مسئولیت اجرایی نداشت با احساس تکلیف شرعی به همراه امیر دریابان علی شمخانی به منطقه وارد شد؛ وی پس از بررسی اوضاع و درک میزان وخامت وضعیت منطقه با فرماندهی وقت هوانیروز تماس گرفت و آنان را جهت شرکت در عملیاتی فوری علیه منافقین توجیه کرد.
سرانجام در سحرگاه روز پنجم مرداد ماه سال ۱۳۶۷ با دو فروند هلیکوپتر کبری و یک فروند هلیکوپتر ۲۱۴ شناسایی حمله وسیع به منافقین با رمز مبارک یا علی بن ابیطالب (ع) و فرماندهی امیر سپهبد شهید علی صیاد شیرازی نماینده حضرت امام (ره) در شورای عالی دفاع ملی آغاز شد.
این شهید بزرگوار با هدایت مستقیم نیروها در منطقه عملیاتی توانست ضربهای جبرانناپذیر بر پیکره سازمان تروریستی و منحط منافقین وارد کند.
درباره میزان نیروهای دشمن در منطقه عملیاتی مرصاد اختلاف وجود دارد، ولی حداقل این نیروها را میتوان پنج هزار نفر اعلام نمود.
بدین ترتیب، عملیات غرور آفرین مرصاد جهنمی برای منافقین برپا نمود و نقشه حضور آنان در تهران و تصاحب قدرت را بر هم زد و فروغ جاویدان آنان را به دروغ جاویدان مبدل ساخت.