به گزارش سرویس بین الملل
خبرگزاری صدا و سیما سید حسن نصر الله گفت: سخنان امشب من درباره نبرد جرود عرسال و جرود فلیطه است نبردی که هم اکنون نیز در جریان است. ما به توصیف، شرح، شفاف سازی و ترسیم چارچوب و اینکه به کجا می رویم و به کجا خواهیم رسید و گزینه های فعلی ما چیست و بعداً چه خواهد بود، خواهیم پرداخت. با این حال پیش از آنکه وارد موضوع اساسی سخنرانی امشب شویم اجازه دهید برخی نکات لازم را یادآور شوم:
اولاً از موضع مقاومت کنندگان از اهالی بیت المقدس و کرانه باختری و تمامی فلسطینی هایی که به شهر قدیم قدس آمدند تا از مسجد الاقصی دفاع کنند و پیروزی جدیدی را رقم بزنند تجلیل و قدردانی به عمل می آوریم و بر آنها درود می فرستیم، آنچه ما طی این روزها از فلسطینی ها دیده ایم یک پیروزی بوده است که این پیروزی باید تکمیل شود، فلسطینیان باید دشمن صهیونیست را وادار کنند که دروازه های الکترونیک را برچینند و تدابیر جدیدی که اتخاذ کرده اند و قصد دارند بواسطه آن حاکمیت خود را بر مسجد الاقصی اعمال کنند ملغی کنند، فلسطینی ها با حضورشان، با نمازهای شان، با تکبیرات شان، با مشت های گره کرده شان و با سینه های شان که در برابر گلوله سپر کرده اند این پیروزی را رقم خواهند زد. این تجربه چه به لحاظ نظامی و چه غیرنظامی تجربه جدیدی است و از جمله تجارب گزینه های مقاومت مردمی محسوب می شود.
ثانیاً تمایل دارم که از برادر عزیزم سید عبدالملک بدرالدین الحوثی که چند روز پیش سخنرانی کرد و به روشنی و بدون هیچ تعارفی اعلام کرد که او و تمامی مبارزان یمن مظلوم و غریب، در هر درگیری با دشمن اسرائیلی در کنار لبنان، سوریه و فلسطین قرار دارند. این سخنان حاکی از تاکید بر معادله توانمندی است که امت ما مردم مسلمان و جنبش های مقاومت امت اسلامی می خواهند آن را تاکید و تثبیت کنند. من از او و از تمامی عزیزان، صابران و ثابت قدمان در یمن شریف تشکر می کنم.
ما به علت اینکه در لبنان مشغول اوضاع جرود عرسال و اوضاع امنیتی کشور بودیم فرصت نیافتیم آنگونه که شایسته است فعالیت های مردمی در حمایت از حوادث قدس داشته باشیم، شما ببینید در جهان اسلام و جهان عرب کجا برای ابراز همبستگی با قدس، مسجد الاقصی و ملت فلسطین راهپیمایی ای به گستردگی و شکوهمندی راهپیمایی های مردم یمن در حمایت از قدس انجام شد، بنابراین ما از این حضور پرشکوه مردم یمن برای ابراز همبستگی با قدس و مسجد الاقصی تشکر و قدردانی می کنیم. من می خواهم هرکس که موضعی اشتباه در قبال آنچه در یمن می گذرد اتخاذ کرده در این موضع خود تجدید نظر کند.
ثالثاً این روزها مصادف با سالگرد نبرد تمّوز (سی و سه روزه) است نبردی که در آن پیروزی بزرگی برای مقاومت رقم خورد و مسلماً همه ما این روزها به گونه ای به این مساله می پردازیم اما امشب من قصد ندارم که درباره نبرد تموز سخن بگویم بلکه تنها تمایل داشتیم به این پیروزی صرفاً اشاره ای کرده باشم.
رابعاً چند روز دیگر یعنی اول اوت روز ارتش لبنان است و به این مناسبت من به فرماندهان، افسران و سربازان ارتش تبریک می گویم، به شهدا، اسیران و خانواده های آنها نیز تبریک و تهنیت می گویم. همچنین این روز، روز ارتش عربی سوریه نیز هست که من به فرماندهان، افسران، سربازان، شهدا و مجروحان ارتش سوریه تبریک می گویم.
خامساً امروز من به اظهارات دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا و اظهارات دیگر مسئولان دولت آمریکا درباره حزب الله پاسخ نمی گویم تا هیئت دولتی لبنان که در آمریکا حضور یافته راحت کارهای خود را انجام دهد و دچار تنگنا نشود. اما پس از بازگشت هئیت دولتی لبنان از آمریکا، در دیگر مناسبت ها درباره اظهارات ترامپ سخن خواهم گفت.
سادساً پیش از پرداختن به موضوع اصلی سخنرانی خود این نکته را یادآور می شوم در سخنانی که ایراد خواهم کرد قصد ندارم با کسی وارد کشمکش شوم و همچنین نمی خواهم به بحثی بی نتیجه با کسی بپردازم و باعث شوم که خود و اعصاب مان را فرسوده کرده و وقت ارزشمند شما را نیز ضایع کنم، بلکه ما مسائل را به شکلی مثبت، مسئولانه و آرام ارائه خواهیم کرد. هرچند که برخی از بعضی موضعگیری ها، اظهارنظرها و بیانیه ها ناراحت و ناخرسند هستند. ما در نبردی مسئولانه قرار داریم که در این نبرد جانفشانی ها صورت گرفته و خونهایی گرانبها بر زمین ریخته شده است، نبردی که سرنوشت کشور را می سازد، بنابراین ما باید مسئولانه سخن بگوییم.
امروز من به اظهارات دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا و اظهارات دیگر مسئولان دولت آمریکا درباره حزب الله پاسخ نمی گویم تا هیئت دولتی لبنان که در آمریکا حضور یافته راحت کارهای خود را انجام دهد و دچار تنگنا نشود. اما پس از بازگشت هئیت دولتی لبنان از آمریکا، در دیگر مناسبت ها درباره اظهارات ترامپ سخن خواهم گفت.
بنابراین موضوع اصلی ما نبردی است که هم اکنون در جرود عرسال و جرود فلیطه در جریان است. من بر اساس عادت همیشگی که سخنان خود را عنوان بندی می کنیم امشب نیز سخنانم از عنوان بندی برخوردار است:
عنوان اول: هدف از این نبرد چیست؟ هدف از نبرد کنونی بیرون راندن افراد مسلح و گروه های مسلح از منطقه ای است که تحت کنترل جبهه النصره است خواه در جرود فلیطه باشد یا جرود عرسال؛ یعنی چه در خاک سوریه باشد و چه در خاک لبنان. دلیل ما برای دستیابی به این هدف این است که حضور گروه های مسلح در این جرود عرسال و فلیطه خطراتی زیادی برای لبنان و سوریه به همراه دارد.
به هر حال ممکن است کسی در درستی این نبرد تردید کند و متوجه ضرورت این نبرد نباشد، من چنین شخصی را به مردم هرمل ارجاع می دهم تا از ساکنان هرمل بپرسد، از گلوله ها و موشک هایی که بر سر آنها فرود می آمد و خودروهای بمب گذاری شده ای که با آن مواجه بودند. من او را ارجاع می دهم که گردشی در روستاهای هرمل داشته باشد، به القاع، رأس بعلبک، عرسال، لبوه، نبی عتمان، بزالیه، یونین، جمالیه و بعلبک داشته باشد و ببیند که مردم از خودروهای بمب گذاری شده چه رنجی را متحمل شده اند چه کسانی که بر اثر این اقدام های تروریستی شهید شدند و چه کسانی که زخمی شدند و همچنان برخی از زخم هایی که بر پیکر آنها وارد شده رنج می برند. برود مناطقی را ببیند که طی سال ها و ماه های گذشته تهدید به حملات انتحاری جدیدی شده اند، خوب است وضعیت این ها را بپرسد و آنگاه خود پاسخ این را بیابد که چرا ما باید دست به این نبرد می زدیم.
عنوان دوم درباره زمان این نبرد است. اساساً از سال 2015 برنامه ای برای آغاز این نبرد وجود داشته است اما زمان این نبرد تا به امروز به تأخیر افتاد. ما در سال 2015 بخش عمده ای از بلندی های موجود در خاک لبنان و خاک سوریه را بازپس گرفتیم تا اینکه به شرائطی رسیدیم که پیش از جمعه گذشته شاهد آن بودیم. بنابراین سوال این نیست که چرا ما در حال حاضر این نبرد را آغاز کردیم بلکه سوال این است که چرا این نبرد به تأخیر افتاد. آنچه که باعث شد تا نبرد جرود عرسال و فلیطه در این زمان آغاز شود این بود که طی ماه های گذشته مشخص شد منطقه جرود بار دیگر به پایگاه هایی برای حضور تروریست های انتحاری و ساخت کمربندهای انفجاری، بمب و خودروهای بمب گذاری شده تبدیل شده است. از آنجا که شبکه های تروریستی که در درون لبنان شکل گرفته بود به برکت تلاش های ارتش لبنان و سازمان های امنیتی رسمی نابود شده بودند تروریست ها فعالیت های خود را در منطقه جرود عرسال و فلیطه متمرکز کرده بودند.
ما این تصمیم را گرفتیم. البته مسلماً برخی درباره این قضیه اشکال می کردند و من به اختلاف دیدگاه هایی که در این خصوص وجود دارد احترام می گذارم اما باید بر این مساله تاکید کنم که تصمیم به آغاز این نبرد، تصمیمی نبود که ایران گرفته باشد، ایران به حزب الله نگفته که به جرود عرسال و فلیطه برو، همچنین این تصمیم یک تصمیم سوری نیست، حتی در جرود فلیطه(منطقه ای که در خاک سوریه واقع است) نیز این یک تصمیم سوری نیست، بلکه ما با سران سوریه تماس گرفتیم و با آنها مذاکره کردیم و از آنها خواستیم در این نبرد ما را یاری کنند و اگر ما به آنها نمی گفتیم اولویت آنها نبرد در جاهای دیگر بود. اما با درخواست ما بود که آنها با ما در این نبرد حضور یافتند. بنابراین این یک تصمیمی بوده است که خود حزب الله اتخاذ کرده است و ربطی به هیچ یک از طرف های منطقه ای نداشته است و در هیچ جای دیگر جز در میان حزب الله مورد بحث و بررسی قرار نگرفته است.
ما از زمستان گذشته خود را برای این نبرد آماده می کردیم در زمستان ما درباره این مساله به عنوان یک ایده گفتگو می کردیم و به لحاظ نظری برای آن برنامه ریزی کردیم. با آغاز بهار کارهای اطلاعاتی را انجام دادیم و آمادگی های لجستیک و انسانی را فراهم کردیم. با انجام این کارها ما میان دو گزینه مخیر بودیم یکی اینکه نبرد را قبل از ماه رمضان آغاز کنیم که در این حالت این احتمال وجود داشت که نبرد تا ماه رمضان کشیده شود و گزینه دوم ما این بود که پس از ماه رمضان نبرد را آغاز کنیم که ما این گزینه دوم را ترجیح دادیم. ما برای زمان انجام این نبرد نیز از کسی دستور نگرفته ایم و جایی این زمان را برای ما مشخص نکرده است.
سید حسن نصرالله گفت: زمان آغاز این نبرد ربطی به مذاکرات ژنو، آستانه، دیدار پوتین و ترامپ، روابط ایران و آمریکا و مناطق کاهش تنش، درعا، بحران کشورهای حوزه خلیج فارس با قطر و آنچه در قدس می گذرد ندارد بلکه این تصمیم پیش از وقوع همه این حوادث گرفته شده است، پس با این سخنان کمی اعصاب تحلیلگران را راحت کنیم. ما در چارچوب حقایق و وقایع دست به اقدام می زنیم.
اگر کسی کمترین اطلاعی از کارهای نظامی و نبرد داشته باشد به خوبی می داند نبردی که در منطقه جرود عرسال و فلیطه در گرفته است تصمیمی نیست که چند روز پیش گرفته شده باشد و پس از آن نبردی راه افتاده باشد که طی مدت زمانی کوتاه به این موفقیت ها رسیده باشد. این نبرد، نبردی است که زمینه سازی برای آن باید دستکم از چند ماه پیش صورت گرفته باشد و این مساله تاکید می کند که این نبرد با وقایع، حوادث و تحولات سیاسی که در برهه اخیر اتفاق افتاده هیچ ارتباطی ندارد.
عنوان سوم درباره آنچه در نبرد رخ داد. ما از آغاز گفتیم که میدان نبرد خود شرح دهنده وقایع است از این رو طی روزهای گذشته هیچ یک از نیروهای ذی ربط حزب الله برای شرح نبرد در جرود عرسال و جرود فلیطه در تلویزیون حضور نیافت یا کنفرانس خبری برگزار نکرد. میدان نبرد و آنچه که رسانه ها درباره این نبرد پخش می کردند خود گویای حقایق و واقعیت های میدانی بود.
اجازه دهید به آنچه در نبرد گذشت بپردازیم. نخست اینکه در میدان نبرد جغرافیایی همه شما از صفحه تلویزیون منطقه ای که نبرد در آن جریان داشت دیدید. منطقه ای که جبهه النصره در کنترل خود داشت منطقه ای به مسافت نزدیک به صد کیلو متر مربع بود. این صد کیلومتر مربع دشت و صحرا نبود بلکه یک منطقه کوهستانی بود که ارتفاع برخی از کوهها به 2300 متر و 2500می رسد. در منطقه تحت تصرف جبهه النصره کوه ها و تپه های بلند و ارتفاعات دشوار وجود داشت. هر کس کوچکترین دانش نظامی داشته باشد می داند که نبرد در این منطقه از دشوارترین انواع نبرد است.
تصمیم به آغاز این نبرد، تصمیمی نبود که ایران گرفته باشد، ایران به حزب الله نگفته که به جرود عرسال و فلیطه برو، همچنین این تصمیم یک تصمیم سوری نیست، حتی در جرود فلیطه(منطقه ای که در خاک سوریه واقع است) نیز این یک تصمیم سوری نیست، بلکه ما با سران سوریه تماس گرفتیم و با آنها مذاکره کردیم و از آنها خواستیم در این نبرد ما را یاری کنند و اگر ما به آنها نمی گفتیم اولویت آنها نبرد در جاهای دیگر بود. اما با درخواست ما بود که آنها با ما در این نبرد حضور یافتند. بنابراین این یک تصمیمی بوده است که خود حزب الله اتخاذ کرده است و ربطی به هیچ یک از طرف های منطقه ای نداشته است و در هیچ جای دیگر جز در میان حزب الله مورد بحث و بررسی قرار نگرفته است.
دوم اینکه در این کوه ها و تپه ها، دشمن موضع دفاعی گرفته و کاملاً سنگربندی کرده است و این وضعیت به آنها نوعی دست برتر را می دهد بویژه اینکه این ها سال هاست که در این کوه ها حضور دارند و با این مناطق آشنایی دارند غارهای آن را می شناسند و در این مناطق تونل حفر کرده اند. در این منطقه سنگرهای طبیعی وجود دارد که از هر نوع سنگر و خطوط دفاعی که نظامی ها ایجاد می کنند محکم تر و قوی تر است.
افراد مسلح هیچگونه مشکلی هم ندارند، نه از نظر تجهیزات نظامی و مواد غذایی و پزشکی و نه از نظر روحیه چرا که خانواده های شان در اردوگاه های آورگان در نزدیکی آنها حضور دارند و آنها می توانستند نزد خانواده شان بروند.
سوم اینکه نیروهای ما در موضع هجومی بودند و بنابراین آنها باید دست به تحرک می زدند آن هم به صورت علنی، و در این حال دشمن که در جایگاه مستحکمی موضع گرفته بود می توانست نیروهای ما را هدف قرار دهد. از این رو نیروهای ما ارتفاعات در هرجایی که امکان داشت پیاده تردد می کردند و از خودروهای نظامی استفاده نمی کردند. این ها دشواری هایی بود که باید به آنها توجه داشت.
ما دست به هیچ اقدام غیرمنتظره و ناگهانی نزدیم زیرا ما چند ماه قبل از آغاز نبرد در این مناطق سخن ها گفته بودیم و هشدارها داده بودیم و راه حل برای تصفیه امور ارائه کرده بودیم. گفته بودیم که بیایید تا مساله را از طریقی مشخص حل و فصل کنیم به گونه ای که به حضور افراد مسلح در جرود عرسال و فلیطه پایان دهد و آنها به جایی دیگر مثلاً با توافق سران سوریه به ادلب سوریه منتقل شوند و حقوق پناهجویان تضمین شود.
عواملی وجود داشت که به پیروزی ما در این نبرد کمک کرد. یکی از این عوامل نقشه نبرد بود. ما از نقشه ای خوب و دقیق و کار شده برخوردار بودیم. ما بر اساس تمامی تجاربی که پیشتر کسب کرده بودیم این نقشه را طراحی کردیم.
عامل دیگر پایبندی به این نقشه بود. نیروهای ما به صورت درست و دقیق به نقشه پایبند بودند. دیگر اینکه فرماندهان نظامی و میدانی ما از تجربه بسیار زیادی برخوردار بودند. آنها از خرد و آرامش لازم برای مدیریت نبرد برخوردار بودند.
عامل دیگر شجاعت و دلیری مبارزان ما بود آنها از روحیه ای بالا و انضباط برخوردار بودند. مساله قابل توجهی که مبارزان ما از آن برخوردار بودند شور بسیار زیادی بود که در آنها وجود داشت. همچنین آنها از آرامش بسیار زیادی برخوردار بودند. می گفتند، شوخی می کردند و می خندیدند.
به برکت فداکاری های این مبارزان و بویژه به برکت جانفشانی های شهدا و مجروحان عزیز این پیروزی ها حاصل شد.
تا این لحظه اوضاع به گونه ای رقم خورده است که ما می توانیم بگوییم پیروزی نظامی و میدانی بسیار بزرگی در پیش روی ما قرار دارد و این پیروزی بزرگ طی بیست و چهار ساعت محقق شد. یعنی در دو روز اول نبرد تحول بزرگی در جبهه نبرد به وجود آمد و پس از آن ما به صورت عامدانه با درنگ کم کم پیش رفتیم. این پیروزی همه را شگفت زده کرد. زیرا در منطقه ای دشوار و در شرایطی دشوار این پیروزی به دست آمد و با این سرعت و با کمترین هزینه ممکن محقق شد.
چهارم اینکه، نبرد در جرود فلیطه، یک نبرد مشترک است. یعنی ما و ارتش عربی سوریه به صورت مشترک در کنار هم با تروریست ها می جنگیم و برخی از نیروهای ما و آنها به فیض شهادت رسیده اند و برخی نیز زخمی شده اند و ما توانستیم جرود فلیطه را به طور کامل آزاد کنیم. می توان گفت در خاک سوریه، جبهه النصره دیگر جایی ندارد.
پنجم اینکه اقدام هایی که ارتش لبنان در محیط عرسال و جرود عرسال و در امتداد خط تماس با تروریست ها انجام داد در رقم زدن این پیروزی و موفقیت نقش بسیار اساسی داشت.
برخی می گویند با ارتش لبنان هماهنگی های لازم صورت نگرفته بود در پاسخ به این سوال باید به وقایع بپردازیم، ارتش لبنان در چارچوب مسئولیت قانونی خود در خط تماسی طولانی با گروه های مسلح قرار دارد. با این نبرد خط تماس در تمامی منطقه بسته شد، و با هوشیاری ارتش لبنان ورود و خروج به جرود ممنوع شد.
دوم اینکه جدای از این اقدام علیه تروریست ها، ارتش لبنان بارها اقدام به صدور بیانیه کرده و اعلام کرده است که مقرهای افراد مسلح را در این منطقه هدف قرار داده است از این رو افراد مسلح احساس کردند که آنها امنیت ندارند. نه اینکه خیال شان از بابت ارتش لبنان راحت باشد و تنها نبردشان با حزب الله باشد.
سوم اینکه ارتش لبنان از منطقه عرسال و تمامی دیگر مناطقی که در خط تماس بودند حمایت عملی کرد. با این حال عرسال از ویژگی خاصی برخوردار بود زیرا جبهه نبرد به آنها نزدیک تر بود و در نتیجه باید به اهالی این منطقه تضمین و آرامش داده می شد و برخی تدابیر اتخاذ می شد. کنار گذاشتن منطقه عرسال از هرگونه درگیری و حمایت از این منطقه و دیگر مناطق عامل اصلی و تعیین کننده بود. این اقدام راه را بر روی تمام فتنه گران بست.
همچنین ارتش لبنان اقدام به حمایت از پناهجویان سوری و اردوگاه های آنها کرد و به آنها اطمینان خاطر داد و آنها را یاری کرد. ارتش سوریه از نزدیک شدن افراد مسلح به اردوگاه های پناهجویان سوری ممانعت به عمل می آورد و اینگونه امنیت این اردوگاه ها را تامین می کرد. بنابراین ارتش لبنان از طریق حضورش، از طریق بر عهده گرفتن مسئولیتش و از طریق شب بیداری و روز بیداری توانسته است سد بلند مشکلات را پشت سر بگذارد و این حمایت اطمینان بخش را به عمل آورد و کاری کند که همگان متوجه نبرد حقیقی شوند.
سید حسن نصر الله دبیر کل حزب الله لبنان گفت: ما باید به رفتار عقلانی و مسئولانه گردان های اهل الشام اشاره داشته باشیم. گردان های اهل الشام یک گروه مسلح است که در جرود عرسال حضور داشته و هنوز نیز حضور دارند، آنها در خطوط مقدم نبرد نیز مواضعی داشتند. در روز نخست، آنها در نبرد شرکت کردند و میان ما و آنها درگیری صورت گرفت همچنان که میان ما و جبهه النصره درگیری واقع شد، اما از آنجا که آنها با عقلانیت رفتار کردند و به ندای عقل پاسخ مثبت دادند و فهمیدند که این نبرد چشم اندازی برای آنها ندارد در زمانی که درها به روی راه حل و تصفیه باز بود آنها به این گزینه پاسخ مثبت دادند و تصفیه ای را پذیرفتند که خون ما و آنها را حفظ می کرد و از همگان حمایت به عمل می آورد، آنها در روز دوم تصمیم گرفتند که از خطوط مقدم نبرد عقب نشسته و به اردوگاه های آوارگان سوری در وادی حُمَیّد و شهر ملاهی بازگردند و مسئولیت حمایت اهل و عیال شان را بر عهده داشته باشند. ما این عقب نشینی را برای آنها تسهیل کردیم. ما به آنها اطمینان خاطر دادیم که ما متعهدیم که هیچ گونه مشکلی برای اردوگاه های آوارگان در وادی حمید و در شهر ملاهی ایجاد نشود. با وجود این حضور ما برای حمایت و محافظت از این اردوگاه ها ، خود عاملی در اطمینان بخشیدن به آوارگان است. زیرا این اردوگاه ها خارج از چارچوب توافق و مسئولیت و سیطره ارتش لبنان است. ما از این اقدام عاقلانه و مسئولانه تشکر می کنیم. ما نسبت به گردان های اهل الشام به نوعی متعهد هستیم و این تعهد را داریم که در هر زمان با هماهنگی دولت سوریه یا دولت لبنان زمینه را برای خروج ایمن و کرامت مندانه افراد مسلح گردان های اهل الشام به جایی که می خواهند بروند فراهم کنیم.
سید حسن نصرالله گفت: زمان آغاز این نبرد ربطی به مذاکرات ژنو، آستانه، دیدار پوتین و ترامپ، روابط ایران و آمریکا و مناطق کاهش تنش، درعا، بحران کشورهای حوزه خلیج فارس با قطر و آنچه در قدس می گذرد ندارد بلکه این تصمیم پیش از وقوع همه این حوادث گرفته شده است،
نکته هفتم در خصوص حوادث نبرد که به جبهه النصره مربوط می شود این است که متاسفانه فرماندهان این جبهه به هیچ یک از درخواست های پیشین ما توجهی نکردند ما این باب را برای آنها هم باز کردیم و این راه حل بهترین راه حل بود و ما در این باره جدی بودیم اما آنها با روحیه ای غیرمسئولانه با مسائل برخورد کردند. ای بسا آنها بر اساس برخی از تحلیل های اشتباه شان تصور کرده بودند که تمامی این مسائل جنگ روانی است و نه نبردی و نه جنگی در خواهد گرفت و از این رو این فرصت را از دست دادند.
حتی وقتی نبرد هم آغاز شد آنها با توجه به موقعیت جغرافیایی منطقه و ویژگی های آن این توهم را داشتند که شاید بتوانند در نبرد با نیروهای حزب الله پیروز میدان باشند. به هر حال وقتی پیروزی های سریعی برای نیروهای ما رقم خورد و سنگرهای افراد مسلح در خطوط مقدم فرو ریخت و قله ها و ارتفاعات بلند منطقه به دست ما افتاد آنها مناطق تحت کنترل شان را از دست دادند، اتاق های عملیات شان به تصرف ما در آمد و مقرهای اصلی شان به دست ما افتاد و تعدادی زیادی از آنها کشته و زخمی شدند و به شدت دچار اضطراب و تشویش شدند.
ما معتقدیم که اصرار آنها بر اینکه به درخواست های ما پاسخ مثبت ندهند کار اشتباهی بود و بیش از این نمی توان آن را توصیف کرد.
این افراد مسلح از جرود فلیطه بیرون رانده شدند و در منطقه جرود عرسال نیز آنها تقریباً بخش بیشتر این منطقه را از دست داده اند و تنها چند کیلومتر مربع برای شان باقی مانده است. به طور عملی آنها هم اکنون در منطقه کوچکی گیر آمده اند آنها در وادی حمید و شهر ملاهی از سه جهت محاصره شده اند. یک طرف نیروهای حزب الله قرار دارند که با آنها می جنگند و همچنان این پیشنهاد را برای آنها دارند که بدون نبرد به حل و فصل مساله بپردازند و از سوی دیگر ارتش لبنان حضور دارد که به آنها اجازه نمی دهد این افراد وارد اردوگاه ها، عرسال یا دیگر مناطق لبنانی شوند، از طرف سوم نیز داعش حضور دارد که آنها را در صورتی پذیرا می باشد که به فرمان آنها گردن نهند و از آنها متابعت کنند. از ادبیات جبهه النصره بر می آید که آنها داعش را خوارج و سگان جهنم می دانند و معتقدند که کشته شدگان داعش در جهنم هستند. بنابراین شرط نخست داعش برای پذیرا شدن و پناه دادن به نیروهای جبهه النصره بیعت با ابوبکر البغدادی است که این مساله برای پیکارجویان جبهه النصره واقعاً خوار کننده است. به هر حال نیروهای جبهه النصره هم اکنون خود را در این تنگنا قرار داده اند.
مساله هشتم درباره حوادث نبرد این است که با وجود شدت و دشواری های این نبرد، امنیت شهر عرسال محفوظ باقی ماند که البته این مساله مدیون ارتش لبنان است. حتی به صورت اشتباهی نیز لطمه ای به امنیت عرسال وارد نشد هر چند که در نبردی به این بزرگی امکان وقوع اشتباه وجود داشت اما چنین چیزی رخ نداد چرا که نیروهای حزب الله و ارتش لبنان به شدت مراقب بودند که اشتباهی رخ ندهد. در مورد اردوگاه های آورگان نیز اوضاع بر همین منوال بود. در خصوص عرسال تمایل دارم بار دیگر بر این مساله تاکید کنم که از چندین سال پیش و آغاز این حوادث حتی یک روز هم عرسال و اهالی عرسال مورد هدف نبوده اند آنها به هیچ وجه مورد هدف قرار نگرفته بودند هرچند که برخی تلاش می کنند تا فتنه ای مذهبی برپا کنند و شعار سر دهند که اهل سنت غیور کجایند و بگویند چرا نشسته اید و نمی دانید چه بر سر اهل سنت می آید؛ اما همه این سخنان، سخنانی بی پایه است این ادعاها ظلم و اتهام های نادرستی است که نیروهای ما زده می شود.
حزب الله و مبارزان و شهدای حزب الله جز خوبی چیز دیگری برای عرسال و مردم عرسال نمی خواهند ما تنها امنیت، آرامش، صلح و کرامت برای مردم عرسال می خواهیم و انشاالله همین که این نبرد پایان یابد ما حاضریم که تمامی مواضع و مناطقی که به کنترل خود در آورده ایم به ارتش لبنان تسلیم کنیم. ما به دنبال اینکه سلطه خود را اعمال کنیم و حضور نظامی در این منطقه داشته باشیم نیستیم و قصد تحمیل خود بر هیچ کس نداریم. هدف ما طرد این افراد مسلح بود چرا که آنها دست به فعالیت های تروریستی می زدند و کشور و مردم لبنان را در معرض تهدید و خطر قرار داده بودند. ما امیدواریم که فرماندهی ارتش لبنان در اولین فرصت ممکن این مسئولیت را بپذیرد و من از همین جا اعلام می کنم که ما آماده ایم تمامی مناطقی که تصرف کرده ایم و وارد آن شدیم به ارتش تسلیم کنیم. ما به خاطر این در این منطقه وارد شدیم تا اهالی عزیز عرسال بتوانند با آرامش خیال به باغ ها و مزارع خود بروند و در ارتفاعات و بلندی های منطقه خود حاضر شوند.
در مورد اردوگاه های آوارگان سوری هم باید بگویم که این اردوگاه ها هدف برخورد نخواهد بود هیچ کس به این اردوگاه ها نزدیک نخواهد شد و هیچ کس حق نزدیک شدن به این اردوگاه ها را ندارد، گذشته از اینکه ما با ساکنان این اردوگاه ها به لحاظ سیاسی اختلاف داشته باشیم یا نه اما با لحاظ اخلاقی، انسانی، دینی و شرعی کسی حق ندارد تحت هیچ عنوان و علتی به آنها بدی کند، حتی اگر این عنوان، عنوان شرائط نبرد دشوار باشد.
من همیشه و به طور مشخص امروز به برادران مان تذکر داده ایم که باید بر سر این مساله سختگیری صورت گیرد زیرا ما از آن بیم داریم که خدای ناکرده کسی اقدام به هدف قرار دادن آوارگان کند و این مساله به بهانه ای برای تبلیغ علیه مقاومت و ارتش لبنان تبدیل شود و امور به جاهای ناخوشایند کشانده شود.
عنوان چهارم: هم اکنون چه چیزی در جریان است و ما به کجا می رویم؟ این سوال سوال مهمی است زیرا هر آنچه که ما پیش از پاسخ دادن به این سوال گفته ایم یکسری توصیفات و وقایع بوده است. در وضعیت کنونی برای تحقق بخشیدن هدف مان که همان اخراج تمامی افراد مسلح از این منطقه باشد در دو زمینه فعالیت صورت می گیرد. زمینه نخست عرصه میدانی است و زمینه دوم در چارچوب مذاکرات است.
حزب الله و مبارزان و شهدای حزب الله جز خوبی چیز دیگری برای عرسال و مردم عرسال نمی خواهند ما تنها امنیت، آرامش، صلح و کرامت برای مردم عرسال می خواهیم و انشاالله همین که این نبرد پایان یابد ما حاضریم که تمامی مواضع و مناطقی که به کنترل خود در آورده ایم به ارتش لبنان تسلیم کنیم. ما به دنبال اینکه سلطه خود را اعمال کنیم و حضور نظامی در این منطقه داشته باشیم نیستیم و قصد تحمیل خود بر هیچ کس نداریم.
اولاً در عرصه میدانی پیشروی های ما ادامه دارد. من به برادران رزمنده تاکید کرده ایم که به صورت برنامه ریزی شده و کاملاً سنجیده پیشروی کنند و برای این کار عجله به خرج ندهند. علت اصلی این مساله این است که تعدادی از نیروهای جبهه النصره که باقی مانده اند در یک فضای بسیار کوچک گیر آمده اند و این فضا به شدت به اردوگاه های آوارگان سوری در وادی حمید و شهر ملاهی نزدیک است و این افراد تلاش می کنند که به این اردوگاه ها پناه ببرند در نتیجه باید اقدام هایی که علیه این ها صورت می گیرد باید کاملاً دقیق باشد. حتی برخی از انواع سلاح ها که ممکن بود به کار گرفته شود هم اکنون یا به کار گرفته نمی شود یا با احتیاط بسیار بالا مورد استفاده قرار می گیرد. زیرا ما نمی خواهیم هیچگونه اشتباهی در حق آوارگان و غیرنظامیان صورت گیرد و این امر مسئولیت بسیار زیادی در خصوص نظارت دقیق بر عرصه میدانی نبرد بر دوش ما گذاشته است. همچنین ما عجله ای برای کاری نداریم. تا کنون مبارزان و فرماندهان ما پیروزی و موفقیت نظامی بسیار بزرگی با کمترین زیان های ممکن رقم زده اند.
یک نکته هم باید به رسانه ها بویژه رسانه های دوستدار و هوادار ما باید بگویم و آن این است که ما برای پایان این نبرد تاریخ مشخص نکرده ایم. درست است که برخی از برادران ما در اتاق عملیات گفته اند که نبرد رو به پایان است. درست است که این نبرد رو به پایان است اما به معنای آن نیست که مثلاً تاریخ و ساعت دقیقی برای پایان نبرد مشخص شود، اینگونه نیست، ما نباید عجله به خرج دهیم، خون برادران مان برای ما بسیار ارزشمند است. حتی ما به دنبال آن هستیم که در چارچوب شرایط معینی به این افراد مسلح به توافق برسیم و بدون نبرد به حضور آنها در این منطقه پایان دهیم. ما به رسانه ها، دوستان و هواداران خود می گوییم عجله نکنید، اجازه دهید برادران ما این نبرد را به دور از هرگونه فشاری مدیریت کنند و به گونه ای مسئولانه عمل کنند که کمترین تلفات داده شود و بهترین موفقیت به دست آید.
زمینه دوم مربوط به مذاکرات است. در زمینه مذاکرات می توانم بگویم که دیروز (سه شنبه) مذاکرات جدی آغاز شده است. کسی که این مذاکرات را در دست دارد یک طرف رسمی لبنانی است که این طرف لبنانی بر اساس کانال هایی که در اختیار دارد به صورت مستقیم با ما و بامسئولان جبهه النصره که در جرود عرسال حاضر هستند در ارتباط است و مذاکرات و گفتگوها را پیش می برد. این مذاکرات با جدیتی خاص دنبال می شود. با این حال سران جبهه النصره چه آنهایی که در جرود عرسال حاضر هستند و چه آنهایی که در ادلب هستند باید بدانند که اوضاع میدانی در جرود عرسال به گونه ای نیست که اجازه دهد جبهه النصره در موضعی قرار گیرد که بخواهد شرایط خود را بر ما تحمیل کند. در نتیجه فرصتی که آنها در روز جمعه از دست داده اند هم اکنون در دسترس قرار دارد ولی با این حال وقت تنگ و فرصت کم است. بنابراین ما از جبهه النصره می خواهیم که از فرصت استفاده کرده و با جدیت بیشتری در مذاکرات حضور داشته باشد.
ما کاری با خانواده های افراد مسلح نداریم. حتی به خانواده های آنها که ما را کشته اند و خودروهای بمب گذاری شده کار گذاشته اند و سربازان ارتش لبنان را سر بریده اند تعرضی صورت نخواهد گرفت چرا که ما مانند دیگران نیستیم.
بنابراین آنچه که ما به سوی آن حرکت می کنیم تحقق بخشیدن به هدفی است که برای خود در نظر گرفته ایم، این هدف نیز به دو طریق محقق می شود که عبارتند از نبرد در عرصه میدانی و دیگر مذاکره برای تصفیه امور؛ هم اکنون ما در هر دو راه گام بر می داریم و امیدواریم که به نتیجه مطلوب دست پیدا کنیم.
ما هم اکنون در برابر پیروزی بزرگ و قطعی قرار داریم. این پیروزی به خواست خدا کامل خواهد شد یا از طریق عرصه میدانی یا از طریق گفتگو. و تمامی این سرزمین به اهل آن بازخواهد گشت و مردم همه در امنیت به سر خواهند برد. با این ضربه نظامی طومار جبهه النصره برای همیشه در لبنان پیچیده خواهد شد البته تهدید امنیتی به طور کامل از بین نمی رود.
مبارزان ما، مجروحان ما و خانواده های شهدا، این پیروزی قطعی و محقق شده را که ما تکمیل آن را انتظار می کشیم، به همه لبنانی ها تقدیم می کنند. این پیروزی همچون دیگر پیروزی هایی که در سال های 2000و 2006 به دست آمد به همه لبنانی ها و همه ملت های منطقه که از تروریسم و ارعاب تکفیری ها رنج برده و می برند تقدیم می شود. این پیروزی به مسیحی ها و به همه مسلمان ها تقدیم می شود. اجازه دهید یادآور شوم که از میان مذاهب اسلامی آنکه بیش از همه از این تروریسم تکفیری و از حماقت و کشتارها و وحشی گری این تروریسم تکفیری رنج دیده است اهل سنت هستند و ما در عراق، سوریه، افغانستان و پاکستان شاهد این مساله بوده ایم. تکفیری ها وارد مسجدی می شوند که مملو از جمعیت است و از امام جماعت گرفته تا مأمومین همه سنی هستند و در چنین مسجدی عملیات انتحاری انجام می دهند.
ما معتقدیم که در مبارزه با تروریسم به وظیفه خود عمل می کنیم و انتظار تشکر و قدردانی از هیچ کس را نداریم و اگر در این راه شلاقی هم بخوریم خود را ناراحت نمی کنیم و پاداش آن را از خدا می خواهیم. همین که ما به وظیفه خود در برابر خداوند و امت مان و ملت مان عمل می کنیم ما را بس است.
عنوان پنجم: پس از پایان یافتن پرونده جبهه النصره در جرود عرسال، مبارزه با تروریست ها در دیگر بلندی های لبنان چگونه خواهد بود؟ ما پاسخ به این سوال را به وقتی دیگر موکول می کنیم.
عنوان ششم: نبرد ما علیه تروریست ها از سطح عالی و گسترده تایید سیاستمداران، روحانیون، احزاب، شخصیت های رسمی و غیر رسمی، رسانه ها و نخبگان رسانه ای، فرهنگی، اجتماعی و هنری برخوردار شد و همگان به اشکال مختلف از تایید این نبرد خبر دادند. به هر حال ما از همه کسانی که از این نبرد به هر شکلی حمایت کردند تشکر و قدر دانی می کنیم.
عنوان هفتم و آخر: از همه کسانی که جانفشانی کردند، از شهدا، خانواده شهدا، مجروحان، خانواده های مجروحان و مبارزان چه آنهایی که در این نبرد حضور داشته اند و چه آنهایی که در دیگر نبردها دست به فداکاری زده اند تشکر می کنم.
ما معتقدیم که در مبارزه با تروریسم به وظیفه خود عمل می کنیم و انتظار تشکر و قدردانی از هیچ کس را نداریم و اگر در این راه شلاقی هم بخوریم خود را ناراحت نمی کنیم و پاداش آن را از خدا می خواهیم. همین که ما به وظیفه خود در برابر خداوند و امت مان و ملت مان عمل می کنیم ما را بس است.
ما در زیارت نامه اهل بیت پیامبر علیهم السلام آنها را اینگونه خطاب قرار می دهیم «بابی انتم و امی و نفسی، کیف اصف حسن ثنائکم و احصی جمیل بلائکم، و بکم اخرجنا الله من الذل و فرج عنا غمرات الکروب و انقذنا من شفا جرف الهلاکات»(پدر، مادر و خودم فدایتان، چگونه نیکی شما را توصیف کنم و چگونه آزمایش نیک شما را شماره کنم، خداوند بواسطه شما ما را از خواری بیرون آورد و بواسطه شما ما را از گرفتاری ها نجات بخشید و ما از پرتگاه های هلاکت و نابودی رهانید)، شما شهدا، مجروحان، مبارزان، مقاومت کنندگان، همه پدران و مادران و همسران و عزیزان این افراد، وارث این ائمه ما هستید شما دوستان آنان هستید، شما کسانی هستید که در خط ائمه علیهم السلام گام بر می دارید. در کالبد هر زنی از شما روح بی بی زینب علیها السلام قرار دارد زینبی که پس از واقعه کربلا می گوید « ما رأیت الا جمیلا» (جز نیکی چیز دیگری ندیدم)، در مردان شما ایثار عباس وجود دارد عباسی که آب ننوشید و بر کرانه نهر فرات چنین گفت «یا نفس من بعد الحسین هونی/ و بعده لا کنت أن تکونِ» (ای نفس پس از حسین تو دیگر خوار و بی ارزشی/ پس از او می خواهم که دیگر نباشی)، در شما روح اباعبدالله الحسین وجود دارد حسینی که وقتی تمام دنیا او را محاصره کردند و او را بین دو گزینه مخیر ساختند میان شمشیر و ذلت، این سخن را برای تاریخ به یادگار گذاشت سخنی که تا قیامت ماندگار است «هیهات من الذلّة»، بنابراین اجازه دهید تا به شما بگویم « پدر، مادر و خودم به فدایتان، چگونه نیکی شما را توصیف کنم، زبان از مدح شما عاجز است، -چطور شما را مدح بگویم در حالی که جملات، کلمات و اشعار گنجایش مدح شما را ندارد، شما افرادی نجیب و بزرگوار هستید که هیچگاه در فداکاری بخل نورزیده اید نه در تقدیم خون تان و نه در دادن جگر گوشه های تان و نه در دادن اموال تان و نه در صبر و مقاومت بخل نورزیده اید- و چگونه آزمایشی را که به نیکی پس داده اید شماره کنم - امتحان هایی که شما طی چهل سال گذشته از پس آن بر آمده اید چگونه می شود بر شمرد- خداوند بواسطه شما ما را از خواری خارج کرد -ما همانگونه که این سخن را برای ائمه خود می گوییم برای شما نیز می گوییم، خدا بواسطه شما ما را از خواری خارج کرد، خدا بواسطه خون های شما، فداکاری های تان، شهدای تان، مجروحان تان، اشک تان، صبرتان، مقاومت تان، ایثارتان، شجاعت و شهامت تان ما را از خواری خارج کرد، خدا ما را بواسطه مقاومت از خواری اشغال، خواری ضعف، خواری ترس و خواری شکست و حقارت خارج کرد- خداوند بواسطه شما در کار ما گشایش ایجاد کرد و گرفتاری ها را از ما برطرف ساخت- این شما بودید و فرزندان شما و قهرمانان شما بودند که این مشکلات و ناراحتی ها را از چهره این ملت زدودند، ملتی که در معرض اشغالگری قرار داشت و نزدیک بود که وطن و ناموسش تباه شود، ملتی که در معرض تکفیر قرار داشت و در معرض هم و غم و خواری و قتل و کشتار و به اسارت رفتن قرار داشت، اما خداوند بواسطه شما این گرفتاری ها را از ما بر طرف کرد- و بواسطه شما ما را از پرتگاه های هلاکت و نابودی نجات داد- اینکه ملت ما در این سرزمین در امنیت و آرامش به سر می برد و عزتمندانه و کریمانه زندگی می کند و می تواند با تمامی مشکلات و خطرات روبرو شود و از تهدید هیچ کس بیم ندارد و نه از تهدید ترامپ می ترسد و نه اهمیتی به تهدیدات اوباما، بوش، نتانیاهو و شارون می دهد بواسطه شماست» ای فداکاران شریف خداوند از جانب ملت، وطن و امت تان به شما بهترین جزا و ثواب در آخرت دهد و شما را در دنیا حفظ کند و پیروزی را نصیب تان کند و در دنیا و آخرت چهره شما را سفید گرداند، خداوند از شما قبول کند. انشاالله با مسئولیت پذیری هرچه بیشتر و همکاری و اتحاد همگان به پیروزی، عزت و امنیت و آرامش هرچه بیشتر دست یابیم. بار دیگر از هرکس که ما را مورد حمایت قرار داد و از ما پشتیبانی کرد تشکر و قدردانی می کنم.