آن سوی تلاش های میانجیگرانه تیلرسون برای حل بحران قطر
میانجیگری دیرهنگام وزیر امور خراجه امریکا در تنش میان ائتلاف سعودی و قطر می تواند ناشی از نگرانی خارج شدن ابتکار عمل از دست دولت ترامپ و ورود اتحادیه اروپا به ماجرا باشد.
رکس تیلرسون وزیر امور خارجه امریکا در حالی با تاخیر 37 روزه بین قطر و ائتلاف مهاجم سعودی میانجیگری کرده که تاکنون تلاش های میانجیگرانه کویت و برخی از کشورهای اروپایی مانند آلمان بی نتیجه مانده است و وی با توجه به حمایت از موضع قطر فاقد شروط میانجیگری شامل اتخاذ سیاست بی طرفی بین طرف های درگیر و یا اعلام رضایت طرف های درگیری برای میانجیگری بوده است. اعلام نارضایتی ائتلاف مهاجم شامل عربستان ، امارات ، بحرین و مصر از میانجیگری تیلرسون هم در بیانیه اعتراض آمیز این ائتلاف علیه امضای تفاهم نامه همکاری میان امریکا و قطر در مبارزه با تروریسم در جریان سفر وی به دوحه و هم در واکنش رسانه های سعودی در آستانه سفر وی به عربستان مشهود بوده است .
حال در پاسخ به اینکه چرا رکس تیلرسون علی رغم موانع آشکار موجود در سر راه رایزنی های خود به میانجیگری دست زده است می توان به چند موضوع اشاره کرد: نخست اینکه امریکا نمی خواهد اتحادیه اروپا و بخصوص المان با توجه به تضاد منافعی که بعد از روی کار آمدن دولت ترامپ با آن پیدا کرده است ابتکار عمل را در حل بحران قطر برعهده گیرد و از این طریق جای پای خود را در خلیج فارس تقویت کند. دوم اینکه تیلرسون در مقام ریاست وزارت امورخارجه نمی خواهد یک طرف بحران را قربانی طرف دیگر کند و لذا می خواهد هر دو طرف را در مشت امریکا نگه دارد و از آنها همچون گذشته برای پیشبرد سیاست های امریکا استفاده کند، این بدین مفهوم است که وزارت امورخارجه امریکا نمی خواهد شورای همکاری خلیج فارس به مرز فروپاشی برسد و استمرار بحران داخلی میان اعضاء باعث نابودی آن شود. و سوم اینکه مانع از این شود که استمرار بحران باعث نزدیکی بیش از پیش قطر به ایران شود. با وجود اینکه همه برنامه ریزی ها در نشست ریاض انزوای ایران و تشدید فشارها علیه ایران بوده است اما به طور غیرمنتظره بحران قطر باعث شده است این طرح کاملا شکست بخورد.
البته نباید از این واقعیت غافل شد اگر در امریکا در قبال تهدید ائتلاف عربستان، امارات،بحرین و مصر علیه قطر موضع واحد وجود داشت هیچ یک از کشورهای عربی عضو شورای همکاری خلیج فارس جرات مخالفت با امریکا را به خود نمی دادند و چشم بسته آن را می پذیرفتند اما از آنجا که مواضع امریکا از همان ابتدا دچار چندگانگی شده است به گونه ای که کاخ سفید به رهبری ترامپ در یک سو و وزارت امورخارجه و وزارت دفاع در طرف دیگر قرارگرفته اند لذا هر یک از طرف های بحران با اتکاء به یکی از جناح های سیاسی امریکا به مانور سیاسی و گاهی مخالفت دست می زنند.
در این میان به درستی معلوم نیست که آیا چندگانگی های موجود در امریکا نوعی تقسیم کار حساب شده برای مدیریت تطویل بحران در داخل شورای همکاری خلیج فارس برای سرکیسه کردن طرف های بحران است و یا اینکه واقعا نتیجه اختلافاتی است که بین کاخ سفید از یکسو و وزارت امور خارجه و دفاع امریکا از دیگر سو بروز کرده است. هرچند هنوز پاسخ این سوال به درستی مشخص نیست اما تردیدی در این نیست که هم نشست ریاض و هم بحران قطر به نفع امریکا تمام شده و دولت ترامپ موفق شده است بیش از 500 میلیارد دلار با عربستان و بیش از 22 میلیارد دلار با قطر قرار دادهایی به امضاء برساند که اجرای آنها می تواند باعث اشتغال زایی بیش از یک میلیون و چهارصد هزار فرصت شغلی در امریکا شود.
-----------------------
احمد کاظم زاده