پخش زنده
امروز: -
پنجم مردادماه یادآور عملیات غرورآفرین مرصاد است که به شکست مفتضحانه عملیات منافقین با نام فروغ جاویدان انجامید.
منافقین از پیدایی تا رسوایی
سازمان منافقین در اواخر دهه چهل شمسی از دل شاخه دانشجویی نهضت آزادی سر بر آورد و موسسان این گروهک تحت تاثیر آثار و کتب مهندس بازرگان در صدد رسیدن به تفکری برای مبارزه با رژیم پهلوی بودند. آنها در ادامه مشی کامل مارکسیستی پیدا کردند و با این نگاه رژیم پهلوی را نفی می کردند مشی مسلحانه از همان آغاز شکل گیری این گروهک به عنوان یک اصل در پیش گرفته شد که این امر به شناسایی و اعدام بسیاری از موسسان آن در سال 1350منجر شد. این گروهک در سال 54 با تفکر کامل مارکسیستی از لعاب و ظاهر اسلامی نیز فاصله گرفت. با پیروزی انقلاب اسلامی سران گروهکی که خود را سازمان مجاهدین خلق ایران خوانده بودند، با نفوذ و همراهی با بازرگان و بنیصدر برای رسیدن به قدرت خیز برداشتند. بعد از حذف این دو چهره سیاسی نزدیک با تفکر منافقین، در 30 خرداد سال 60 مشی مسلحانه با تظاهراتی در تهران اعلام شد. ترور بسیاری از رهبران و چهره های کلیدی و حتی نیروهای حزب اللهی مردمی، مشی این سازمان تروریستی در دوره بعد بود. همکاری آشکار و پنهان با صدام و رژیم بعث همزمان با ترور مسئولان نظام مرحله دیگری از خیانت های منافقان به مردم مسلمان ایران را نشان داد. ایفای نقش ستون پنجم در جنگ از راه کسب و ارائه اطلاعات مربوط به عملیاتها و توانایی های رزمندگان اسلام و تضعیف روحیه مردم با ترور شخصیت های محبوب درست همزمان با عملیات های موفق رزمندگان در جبهه ها، ابعاد دیگری از همراهی منافقین با رژیم بعث را نشان داد. عرصه دیگر تبلیغات مسموم و تلاش برای تضعیف روحیه مردم مسلمان ایران بود. فعالیترسانهای (رادیویی) آنها سرشار از احساسگرایی و ارائه راهبردهای بحرانساز و منفیگرایانه علیهنظام جمهوری اسلامی ایران بود، نظامیکه علاوه بر مسئولیت اداره کشور انقلابی، مسئولیت دفع و رفع بحران جنگ و فتنههای پیدا و نهان، مستقیم و غیر مستقیم را نیز بر عهده داشت و البته با کمک و پشتیبانی مردم و رهبری مقتدر حضرت امام (ره) تمامی توطئهها و فتنهها خنثی شد. پس از پذیرش قطعنامه 598 توسط جمهوری اسلامی منافقین مستقر در خاک عراق، در پیحملات گاهوبیگاه عراق به خاک ایران و عقبنشینیهای رزمندگان ایرانی، با تصور اینکه پذیرشقطعنامه نشانه تضعیف قدرت نظام جمهوریاسلامیاست، در طی تصمیمی رؤیایی دست به تدارک تهاجمی فراگیر و محوری جهت ورود به خاک ایران و فتح پایتخت زدند.
زمینه ها و متغیرهای موثر بر راهبرد منافقین
در بررسی عواملی که زمینه لازم برای حمله منافقین به ایران را از نقطه نظر تئوریسینهای نظامی سازمان منافقین ایجاد میکرد، میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
الف) مبهم بودن آینده سازمان منافقین
سازمان مجاهدین خلق ( منافقین) به لحاظ این که در جریان جنگ تحمیلی از عوامل اطلاعاتی خویش در کمکرسانی به ارتش عراق استفاده میکرد، در استراتژی نظامی صدام حسین از جایگاه ویژهای برخوردار بود، اما در صورت انعقاد قرارداد صلح دائم بین ایران و عراق، این سازمان دیگر چنین کارکردی نداشت و لذا از نظر موجودیت با خطر جدی مواجه میشد. در چنین وضعیتی سازمان برای بقای خود، در دسترسترین گزینه را استفاده از فرصت بدست آمده در جهت سرنگونی نظام جمهوری اسلامی میدانست.
ب) عدم درک صحیح منافقین از توان نظامی خویش:
ج) تصور موهوم و ساختگی فرسوده و ناتوان شدن نیروهای نظامی کشور :
منافقین در این اندیشه بودند که نیروهای نظامی ایران در جبهه جنوب زمین گیر شده و در طول جنگ به لحاظ این که متحمل سختیهای فراوانی شدهاند، دیگر توان انجام یک عملیات مضاعف گسترده را نخواهند داشت.
د) تصور خودساخته منافقین مبنی بر خستگی مردم از جنگ:
منافقین به غلط فکر میکردند که مردم با توجه به ضررهایی که در اثر طولانی شدن جنگ، اعم از مادی و معنوی، از دست دادن عزیزان و ... داشتهاند، از آنان استقبال نموده و دست از حمایت از نظام جمهوری اسلامی خواهند کشید. این مورد را میتوان بزرگترین اشتباه سازمانی و استراتژیک آنها محسوب نمود. غفلت از میزان مشروعیت بالای نظام به لحاظ مردمی و اسلامی بودن بیشترین ضربه را به نیروهای سازمان منافقین (مجاهدین خلق) زد.
ه) پذیرش قطعنامه 598 از جانب ایران
منافقین، پذیرش قطعنامه از سوی ایران را به عنوان نماد ضعف جمهوری اسلامی ارزیابی کرده بودند و در نتیجه این نیز خود عاملی موثر برای تحریک آنها جهت حمله به ایران شد.
اهداف منافقین و عراق از عملیات فروغ جاویدان
منافقین در پی حملات عراق به خاک میهن اسلامی و عقب نشینی های موقت رزمندگان اسلام، با تصور اینکه پذیرش قطعنامه ناشی از جدایی ملت و دولت است، به گمان خود، از فرصت استفاده میکردند تا به هدفهای بلند پروازانه و دستنیافتنی خود یعنی ساقط کردن جمهوری اسلامی برسند.
در این مقطع نیز سران سازمان با جمع آوری دیگر ضد انقلابیون سر خورده و بی هویت از کشورهای دیگر، نیرویی به استعداد تقریبی 15 هزار نفر جمع آوری کردند و با بهره گیری از جنگ افزارهای اهدایی رژیم عراق حمله خود را به جمهوری اسلامی از تنگه پاتاق واقع در غرب کشور آغاز کردند. نیروی هوایی عراق با حمایت از منافقین، به آنها در ورود به ایران یاری رساند و آنان را تشویق به پیشروی نمود.
ارتش بعث که با پذیرش قطعنامه 598 توسط ایران، راه امیدش در سرنگونی جمهوری اسلامی ایران بسته شده بود از منافقین استفاده کرد که با این کار چند هدف عمده را دنبال می کرد.
الف: یکی از اهداف اصلی رژیم عراق این بود که از فشار بینالمللی علیه خود بکاهد. با پذیرش قطعنامه از سوی ایران از یک طرف و حمله عراق در مناطق جنگی جنوب پس از آن از سوی دیگر ادعاهای دروغین صلح طلبی این رژیم آشکارتر شد و عناصر مردد داخلی و افکار ناآگاه بینالمللی به این امر وافق شدند. ضمن آنکه نگرانی ناشی از حرکت اخیر عراق با توجه به زمینه روانی ویژهای که امام آماده کرده بود جوّ عمومی داخل کشور را دچار دگرگونی کرد و نیروهای مردمی بسیار گستردهتر از دیگر دوره های جنگ تحمیلی به جبههها سرازیر شدند. همچنین این اقدام عراق موجب تغییر مواضع بینالمللی به زیان عراق و به سود ایران را باعث شد. چنانچه پنج عضو دائمی شورای امنیت، عراق را برای نشان دادن انعطاف بیشتر تحت فشار قرار دادند.
ب: هدف دیگر این بود که با فرستادن منافقین به داخل ایران، احتمالا با اشغال برخی مناطق، از مشکلات احتمالی بعدی در زمان صلح کاسته شود. ضمن اینکه مسئولیت مستقیم نگهداری و پشتیبانی از آنان را نیز از وظایف خود سلب میکرد.
ج: هدف سوم رژیم بعثی عراق از این امر تغییر توجه نیروهای مسلح کشورمان از ارتش عراق به منافقین و کاستن از فشار به نیروهای خود بود. هدف های دیگری را نیز رژیم عراق تعقیب میکرد که شاید یکی از آنها این بود که به اصطلاح "تیری در تاریکی" رها میکرد و در صورت شکست و یا پیروزی نسبی منافقین، هزینه زیادی را متحمل نمیشد و شاید اگر میتوانست اوضاع داخلی ایران را از این طریق متشنج می کرد به هدف خود می رسید و اگر منافقین شکست میخوردند به دلیل اعتراض مخالفان حکومت، به ویژه کردها، که از منافقین برای سرکوب آنها استفاده می کرد و یا حتی برخی دیگر از مردم که نگهداری و پشتیبانی از منافقان را مستلزم هزینه مالی، نظامی، سیاسی و اجتماعی می دانستند پاسخی برای آنها به دست می آمد. سرانجام اینکه لزوم بزرگ جلوه دادن امکانات خودی و ضعیف نشان دادن طرف مقابل به منظور داشتن دست برتر و اهرم فشار در مذاکرات آتی، حکام بغداد را به این جا رسانده بود که به گمان خود آخرین برگ برنده را مورد استفاده قرار دهند. البته تمهیدات در نظر گرفته شده و طبق نقشه های به دست آمده سران رژیم عراق و گروهک منافقین هدف های بزرگتری را در خیال داشتند. سازماندهی نیروهای منافقین، مرحله بندی عملیات، تجهیز کامل قوای مهاجم و شناساییهای انجام شده نمایانگر این موضوع بوده بنا بر اطلاعات به دست آمده منافقان در مرحله اول هجوم خود قصد داشتند تمامی استان کرمانشاه تا نزدیکی همدان را اشغال نمایند و معتقد بودند که با پیشروی در داخل ایران مردم شهرها به آنها ملحق خواهند شد و در مراحل بعدی با نیروهای بیشتری به پیشروی خود ادامه می دهند آنان در طرح آماده شده، ضرورت استفاده از پایگاه های نظامی مهم منطقه غرب کشور و پادگان های مسیر را مورد تأکید قرار داده بودند و استفاده از این امکانات را علیه جمهوری اسلامی ایران در زمینه کسب پیروزی خود بسیار مهم جلوه دادند.
دستاورهای عملیات مرصاد
حوزه تاثیرات عملیات مرصاد را شبیه هر عملیات بزرگ دیگری میتوان به دو حوزه تاثیرات و دستاوردهای داخلی و تاثیرات و دستاوردهای خارجی تقسیم کرد.
الف - تاثیرات و دستاوردهای داخلی عملیات مرصاد:
1) تحکیم ثبات داخلی نظام و مشروعیت آن در بعد کارآمدی نظامی
با طولانی شدن جنگ، معمولا نیروهای طرف های درگیر تحلیل رفته و به نوعی با بحران ثبات مواجه می شوند. در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، باتوجه به این که مردم، نظام جمهوری اسلامی را حاصل تلاشهای خویش و خون جوانان خود میدانستند، به هیچ عنوان با بحران ثبات و خلاء مشروعیت در میان مردم انقلابی خویش مواجه نشد. معدود ناراضیان نظام را افرادی تشکیل میدادند که به نحوی از انحاء از پیروزی انقلاب اسلامی متضرر شده بودند. اما با اعلام پذیرش قطعنامه توسط حضرت امام خمینی(ره) که ایشان همانگونه که اشاره شد از آن به عنوان نوشیدن جام زهر یاد کردند، برخی از همین اقشار سرخورده از انقلاب اسلامی زمینه و بستر لازم را برای شایعه سازی علیه نظام و فاصله انداختن در بین ملت و نظام مناسب دیدند و شروع به جوسازی و تنش آفرینی کردند.
صحبتهای این عده بیشتر پیرامون این موضوع بود که ایران از روی ضعف نظامی و به ناچار قطعنامه را پذیرفته است و جمهوری اسلامی ایران دیگر یارای مقاومت در مقابل حملات خارجی را ندارد. اما با پیروزی قاطعانه نیروهای نظامی ایران در عملیات مرصاد، این دستاویز تبلیغاتی از منتقدان نظام سلب شد.
2) شناخته شدن دوست از دشمن و تصفیه عناصر مردمی از ضد مردمی
در دوران هشت سال دفاع مقدس به لحاظ این که شروع این دوران قبل از تثبیت کامل جمهوری اسلامی بود و در طول آن نیز فرصتی برای پردازش به میزان وفاداری و عرق ملی شهروندان به صورت هدفمند نبود (به لحاظ اولویت داشتن مساله جنگ) برخی از عناصر معاند توانسته بودند که خود را در بدنه نظام به ویژه در استان های مرزی و به ویژه کرمانشاه جای دهند.
با حمله منافقین و موفقیتهای نسبی و اولیه آنان مانند اشغال کرند غرب، این عده چهره واقعی خویش را نشان داده و به اشکال مختلف سعی در امداد منافقین داشتند. به هر حال این گروه نیز در جریان تهاجم منافقین شناسایی شده و از نیروهای انقلابی و مردمی تفکیک شده و به سزای اعمال خویش رسیدند و یا به عراق متواری شدند.
3) تحکیم وحدت در بعد داخلی و تبلور مشارکت و همبستگی ملی
جنگها علیرغم تبعات منفی بسیاری که دارند، بعضی کارکردهای مثبت نیز دارند و از جمله آنها می توان به شکل گیری اتحاد در بین اقشار مردم یک کشور اشاره کرد.
ب- دستاوردها و تاثیرات عملیات مرصاد در بعد خارجی و بین المللی؛
در این راستا رژیم عراق سعی داشت تا تداوم جنگ را ناشی از سیاستهای ایران قلمداد کند و از این امر به عنوان یک اهرم تبلیغاتی استفاده میکرد. اما در سطح تحلیل خرد و فردی با در نظر گرفتن روحیه خشونت طلب و ذات توسعه طلب صدام حسین، وی قلبا از صلح با ایران رضایت چندانی نداشت و بر آن بود تا با استفاده از حمله منافقین به ایران فرصت جدیدی برای گرفتن امتیاز از ایران پیدا کند.
بدین لحاظ وی از هیچگونه کمکی اعم از نظامی، لجستیکی و اطلاعاتی و تبلیغاتی به ارتش به اصطلاح آزادی بخش رجوی دریغ نمیورزید که در این خصوص اسناد معتبر وجود دارد.
با شکست عملیات فروغ جاویدان، آخرین امید صدام نیز تبدیل به یاس گردید. به عبارتی، شکست نیروهای منافقین مهر تاییدی بر شکست عراق از ایران بود و میتوان ناکامی رجوی را " شکست مضاعف صدام حسین " قلمداد نمود.
2) تثبیت قطعی نظام جمهوری اسلامی ایران در نظام جهانی
3) افزایش مشروعیت جمهوری اسلامی در افکار عمومی جهان
رژیم عراق و قدرتهای جهانی با دستگاههای تبلیغاتی گسترده ای که در اختیار داشتند به افکار عمومی جهان چنین وانمود می کردند که مردم ایران از جنگ خسته شده و طولانی شدن جنگ در ایران موجب رویارویی نظام با «بحران مشروعیت» شده است.
با شکل گیری و حمله منافقین به ایران، افکار عمومی جهان در این اندیشه بودند که مردم از حمایت نظام دست کشیده و به منافقین ملحق خواهند شد و در نتیجه نظام ایران سرنگون خواهد گردید. اما با پخش خبر حمله منافقین در کشور وضعیت به گونهای متفاوت از این تعابیر خود را نشان داد. بدین ترتیب که گروه های مختلف مردمی از سراسر ایران به سمت جبهه غرب سرازیر شده و نیروهای سازمان منافقین در حالی که هنوز به کرمانشاه نرسیده بودند، با شرکت گسترده نیروهای مردمی در این عملیات که حاکی از حمایت همه جانبه مردم از نظام جمهوری اسلامی و زمینه ساز مشروعیت سیاسی آن در افکار عمومی جهان بود، روبرو شد.
4) مدیریت بحران در عملیات
می توان گفت انتخاب حمله یک ستونی منافقین از غرب کشور برای براندازی نظام اسلامی، خود بهترین فرصت را برای مقابله همه جانبه نیروهای اسلام برای مقابله و تار ومار کردن منافقان فراهم کرد. حرکت منافقین که به تعبیر فرمانده وقت سپاه پاسداران به حرکت کرگدن شباهت داشت به گونه ای بود که با بسته شدن راه حرکت این ستون نظامی در تنگه مرصاد عملا عملیات با بن بست مواجه شد. حضور امیر سرافراز ارتش اسلام یعنی شهید صیاد شیرازی که با بسیج نیروها و به خصوص فرماندهی هوانیروز ضربه ای کاری بر منافقین وارد کرد از نقاط درخشان عملیات مرصاد بود. با این حال می توان گفت راهبرد مردمی کردن دفاع که از آغاز دفاع مقدس رمز موفقیت جمهوری اسلامی ایران در مقابله با ارتش بعث بود در این عملیات نیز موفقیت خود را نشان داد. موفقیت در این عملیات و شکست منافقین و نیز مقابله رزمندگان اسلام با حملات ارتش بعث بعد از قبول قطعنامه 598 موجب شد که رژیم عراق نتواند دست بالاتر را در مذاکرات مربوط به اجرای قطعنامه 598 داشته باشد.
پژوهش خبری // گروه سیاسی