گشت و گذار سایبری؛
ققنوس دفاع مقدس، شهید علی عرب
بسیجی 16 ساله لشکر 41 ثارالله، که در عملیات کربلای یک ذره ذره در آتش سوخت تا عملیات لو نرود...
به گزارش سرویس فضای مجازی خبرگزاری صدا و سیما؛ به مناسبت 10 تیرماه سالروز شهادت « ققنوس دفاع مقدس، شهید علی عرب» خاطره زیر منتشر میشود. این خاطره مربوط به لحظات شهادت بسیجی نوجوانی است که برای لو نرفتن بخشی از عملیات مهران و برای نجات جان همرزمان خود؛ دست به اقدام شجاعانهای زد که تا همیشه تاریخ نام او را در میان شهدای جنگ و همرزمانش جاوادنه کرد.
لحظه شهادت "علی "…
کولهپشتیاش را محکم بسته بود. کوله سنگین بود.
پر بود از خرج و موشک آر.پی.جی.
داشتیم پشت سر هم به ستون از داخل معبر رد میشدیم.
سنگرهای دشمن در 200 متریمان قرار داشتند.
آرامآرام و بی هیچ صدایی جلو میرفتیم. اطرافمان میدان مین بود. کوچکترین صدایی فاجعه به بار میآورد…
ناگهان کولهپشتی علی گلوله خورد. و خرجهای آر پی چی آتش گرفتند… و علی شعلهور شد.کولهپشتی علی محکم بسته شده بود و خرجها هم خیلی سریع آتش گرفته بودند.
امکان اینکه کولهپشتی علی را باز کنیم نبود.
همه بهتزده داشتند علی را نگاه میکردند. شعلههای آتش لحظه به لحظه بیشتر علی را در کام خودشان میکشیدند و همه هر لحظه منتظر بودند که علی فریاد بزند و دشمن شروع به تیراندازی کند.
علی همانطور که داشت میسوخت، نارنجکهایش را از خودش جدا کرد و یک کار دیگر هم کرد. دستش را گرفت جلوی دهانش و مظلومانه روی زمین افتاد. فقط میشد نگاه کرد. شعلهها ذره ذره علی را میسوختند و علی جلوی چشمهای ما داشت جان میداد. علی داشت جان میداد ولی جلوی دهانش را محکم گرفته بود. آتش کم کم سرد شد. علی که هنوز تهرمقی برایش مانده بود با اشاره از یکی از بچهها تقاضای آب کرد. رزمنده چفیهاش را خیس کرد و گذاشت روی لبهای علی… شاید این حق علی بود که لحظه آخر در میان این همه آتش، طعم آب را بچشد. آبی که برای علی حتماً مراد بود و نوید لحظههایی از بهشت را به این بسیجی 16 ساله میداد. چفیه خیس را که گذاشتند روی لبهایش، نگاهش برای همیشه خیره ماند و شهید شد. و شاید شهید که نه که برای همیشه؛ "علی عرب "، بسیجی 16 ساله لشکر ثارالله کرمان، شمع محفل شهدا شد.
پی نوشت: شهید "علی عرب ” متولد 1349 در روستای روحآباد از توابع شهرستان زرند در استان کرمان است. "علی ” در روز دوم آغاز عملیات کربلای یک و تنها به این دلیل که نیروهای لشکر 41 ثارالله کرمان در کمین دشمن گرفتار نشوند؛ عاشقانه در میان آتش شعلهور شد و به شهادت رسید. مزار شهید "علی عرب "، بسیجی 16 ساله کرمانی، در روستای روحآباد در شهرستان زرند کرمان است.
شهدا،علی آقای عرب ما رو فراموش نکنید.درود خدا بر این شهدای نازنین
شفاعت من رو پیش حضرت حق بکن
کسانی که آقایشان حسین علیه السلام است و بس
تو رفتی ای رفیق ما مانده ایم ای رفیق
مارانیز به خود برسان ای رفیق
ما مدیون شهدا هستیم خدایا عاقبت ما را بخیر کن
برای هدایت پسرم به شما متوسل میشم
محمدحسین منو دریاب
سلام بر تو والا مقام
امروز به تو متوسل میشم که با پاکی و صفای باطنی که داری برام به درگاه خدا دعا کنی. شما از مقربان خدا هستین و دعای شما رد نمیشه. شهید جان برام دعا کن که خیلی به دعاتون محتاجم بلکه به برکت دعای شما خدا از کار من هم گره ای باز کنه.آمین
دعا کن منم شهید شم
دستت بازه بزرگوار و عزیزی در نزد خداوندبرای ما جوونها هم دعا کن
شفاعت ما رو هم پیش خدا بکن
انشالله ماهم به آرزوی دلمون برسیم
نمیدونم چرا خدا جوابمو نمیده
لطفا برای روا حاجتم دعا کن خواهرشوهرم مریضه برای شفاش دعا کنید ممنونم
واسطه شو منم حاجتمو بگیرم
به حرمت بزرگی قلبی که داشتی قسمت میدم دست ما را هم بگیر
امروز شروع چله شهدا با نام شما شروع میشه
ان شالله همه هموطنانم در آرامش باشند و خدای مهربونم به حرمت خون شهدا به داغدیده های آبادان هم صبر بده
تورو ب اون جایگاهت ب اون مظلومیت قسم میدم حاجتمو بده ازت میخ وامخواهش دادم ناامیدم نکن من ازچله شهدا بااین شهید اشناشدم .ای خدا ب حرمت خون این شهید بزرگواره منو ازبیماری نجات بده
امروز روز اول چله شهدا هست و تو اولین شهیدی هستی که به نیت تو چله شروع شد
دنبال کار میگردم دعا کن کار خوبی برام پیدا بشه
التماس دعا
از شهدای عزیزمان ممنون وسپاسگزاریم.
سلام بر شهدا وصدیقین
شهید عزیز امروز چله شهدا رو شروع کردیم با نام شما نظری برما بیفکن تا حاجت روا باشیم وبه آبادانی های عزیز صبر بده ودر آخرت شبیه ما باش
برای منو همسرم و دوتا دخترم دعا کن عاقبت بخیر بشیم
و ان شاالله فرج امام زمان در راس همه ی دعاهامون باشه تا اقا نیاد آرامش نیست
ملتمس دعاتون هستیم التماس دعای شهادت
و اینکه چله ام رو امشب شروع کردم با تو اولین شهید
دوستان خوب خوشحالم که اسم شما هم اینجا دیدم ان شاءالله همه مون حاجت روا بشیم
امروز اولین روز چله ی شهداست شما پیش خدا و امامان مقامی والا دارید و دلی پاک علی آقا واسطه باش بین من و خدا تا حاجتم را بگیرم دستم از همه جا بریده
علی آقا دعایم کن
علی جان به صاحب اسمت قسمت میدم دست ماروهم بگیر وشفاعت ماراهم بکن خیلی محتاج دعای شمامردان خداهستیم
امروز اولین روز چله ،باتوکل بر خدا وتوسل بر شما پاکان ،الهم عجل لولیک الفرج ،الهم عواقب امورنا خیرا ،یا الله ،یا رحمن ویا رحیم یا مقلب القلوب ،ثبت قلبی علی دینک
کمکم کنید اخلاق ،رفتار،گفتارم فقط برای رضای خدا باشه ،عامل به عمل باشیم
شفاعت ،شفاعت در روز قیامت همین مارا بس
ازت میخوام دخترم سالم باشه وهیچ بیماری نداشته باشه
دعام کنید
عبد گناهکار و پشیمان و امیدوار به رحمت الهی ❤❤
به حرمت علی ابن ابیطالب همه دوستان و عزیزان گروه چله رو حاجت روا کن و از دعای خیر اونها شفای عاجل و کامل دختر منم از خدا بگیر.
علی جان برادر عزیزم تو رو به شهادت قسم دست ما و جوانان ما رو هم بگیر و التماس دعا از شما خوبان داریم
مرحبا به صبوریت داداش
برامون دعا کن.. دعا کن شرمنده ی شما نشیم..راهتون رو ادامه بدیم... برای ظهور آقا دعا کن.. شفاعتمون کن ..سلاممون رو به اربابمون آقا ابا عبدالله الحسین علیه السلام و یارانش برسون ..
یه نظری به پسرم داشته باشید گفتارش روان وفصیح بشه گرفتگی زبانش برطرف بشه
آرزوی فرج امام زمان وشفای همه بیماران و عاقبت بخیری خود وعزیزانمان رو دارم. درود بر شهید علی عرب.
شفاعت خواه ما هم باشید.
سلام ما را به شهدا ی بر حق برسانید. که خیلی حاجتمندیم
شهداء بزرگوار دست ما رو محکم بگیرین. مشکل داریم
اولین باری بود که زندگینامه شهیدی را می خواندم.
ما به وجود شما افتخار می کنیم.
روحت شاد و نامت جاودانه باد...
دعا کن من هم حاجت روا بشم به حق این ماه صفر
سلام ققنوس شهدا ،
سلام بر اولین شهید چله شهدا ،
شما را قسم به همان لحظه و ساعتی
که در اتش میسوختی ،
به هم نامت مولا علی ،
دست مرا بگیر و کمکم کن ،
حاجتم را براورده به خیر کن ، ان شاءالله ،
من سرافکنده و شرمسار همه شهدا هستم
برادر شهید من همنام شماست ،
شهید علی چهارده معصومی ،
سلام مرا خدمت ایشان برسان ،
و به ایشان بگو دست خواهرت رابگیر ،
علی اقای عرب حاجتم را بده ،
و التماس دعای فراوان دارم ،
یا علی ، یا علی ، یا علی ،
خوش به حالت برادر
شفاعت ما رو هم بکن هم روستایی عزیز
یا علی
به حرمت اون لحظه های که دامن یتیمان اباعبدالله آتش گرفته بود
به حرمت فرق شکافته مولا علی برادری کن در حقم
گره زندگیم باز کن