پخش زنده
امروز: -
«محمود مرتضایی فر» یا «همان وزیرشعار» صدای نام آشنای نماز عیدفطر بود که همه با صدای او نماز جمعه و نماز عیدفطر را به یاد میآوردیم.
به گزارش سرویس فضای مجازی خبرگزاری صدا و سیما به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان؛ همه ما دعای بسیار زیبای قنوت نمازعیدفطر را با صدای خاطرهانگیز محمود مرتضایی فر به یاد داریم و هرساله با لحن او تکرار کردهایم و در راهپیماییها و نمازهای جمعه همصدا با او شعار دادهایم. مرتضاییفر را میتوان صدای انقلاب هم نامید. کسی که از روز نخست ورود امام خمینی به کشور در ۱۲ بهمنماه صدایش شنیدهشد تا آنکه به «وزیرشعار» مشهور شود. وزیری که حالا ۴ سال است صدای رسای او را در نماز عیدفطر نشنیدهایم.
تکبیر به جای تشویق
محمود مرتضایی فر متولد ۱۳۱۳ از فعالان انقلابی بود که پیش از انقلاب نیز اجرای مراسم سخنرانی بزرگان انقلاب و علماء را به عهده داشت. در ۱۲ بهمن ماه و هنگام سخنرانی امام خمینی در سیل جمعیت مشتاقان حضور داشت که حضرت امام جمله معروف «من دولت تعیین میکنم، من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین میکنم...» را میگوید که با واکنش مردم و دست زدن آنها همراه میشود. مرحوم مرتضایی فر که در این صحنه حاضر بود این دست زدن را به معنی میبیند و با صدای بلند تکبیر میگوید تا همین فریاد «اللهاکبر» در آن دیدار باشکوه به یاد ماندنی و یکی اصلیترین شعائر انقلاب اسلامی باشد. مرحوم مرتضاییفر بعد از انقلاب در تمام برنامههای نماز جمعه شرکت داشت و متناسب با ایام مختلف شعارهایی طرح میکرد که مردم همراه با او تکرار میکردند.
شوخی که مرتضایی فر را وزیر کرد
نقل است امام خمینی (ره) یک روز از حاج احمد خمینی حال مرتضاییفر را میپرسد که احمدآقا به شوخی به امام میگوید:« منظورتان وزیر شعار است؟» که امام با این جمله خندهاش میگیرد و از همانجا مرتضایی فر به «وزیرشعار» معروف میشود. طوری که حتی عدهای اسمش را هم نمیدانستند و او را با همین نام صدا میزنند. البته مرتضایی فر به خاطر تکبیرهایش در اوایل انقلاب با نام «بلال انقلاب» نیز معروف شد و هنوز هرساله تلویزیون در شب ۲۲بهمن ماه ساعت ۲۱ بانگ «الله اکبر» را با صدای او پخش می کند. اما وزیرشعار عبارتی بود که تا پایان عمر در کنار اسمش باقی ماند.
پیام وزیر شعار بعد از انفجار در نماز جمعه
از خاطرات جالب مرتضاییفر از سالها حضور در نماز جمعه تهران می توان به انفجار در نماز جمعه اشاره کرد. مرتضاییفر در مصاحبه ای با روزنامه جام جم این خاطره را اینطور تعریف کرد:«آخرین جمعه سال ۶۳ بود. روز پنجشنبه صدام اعلام کرده بود فردا نماز جمعه تهران را منفجر می کنیم برخلاف معمول که جمعه آخر سال به علت گرفتاریهای مردم خلوتتراست؛ جمعیت زیادی آمده بود. حضرت آیت الله خامنه ای در حال ایراد خطبه بودند که انفجار شد. موج و حرارت انفجار تا جایگاه هم رسید،
ولی خوشبختانه به ایشان آسیبی نرسید و در عین حال اصرار داشتند به صحبت خود ادامه دهند.من هم می ترسیدم مبادا حادثه ادامه داشته باشد و ایشان هدف سوء قصد قرار گیرند. خواهش کردم اندکی به کنار جایگاه بیایند تا من مردم را به آرامش دعوت کنم ؛ چون از قبل می دانستم که امام خمینی (ره) تمامی نمازهای جمعه تهران را به طور مستقیم از طریق رادیو گوش میکنند احساس کردم الان امام (ره) گمان می کنند که حتما برای حضرت آیت الله خامنه ای اتفاقی افتاده است. سریع در جایگاه قرار گرفتم و ۳ بار این جمله را بیان کردم: «لطفا توجه کنید! رئیس محترم جمهوری اسلامی ایران ، هم اکنون به خطبه های عالمانه خود ادامه می دهند، در واقع به امام (ره) هم این پیام را رساندم که آقا سالم هستند. جمعیت نیز آرام شد. چیزی که آن روز برایم خیلی جالب است این بود که چنین حادثه ای ، حتی در صدای آقا هم تاثیری بر جای نگذاشت و با همان عظمت ادامه خطبه ها را ایراد کردند، به گونه ای که ظاهرا هیچ اتفاقی نیفتاده است. در این حادثه ۱۴ نفر به شهادت رسیدند.»