هنر و زندگی آمیخته اند و جدا از یکدیگر دروغی بیش نیستند. هر جا زندگی باشد یا نشانی از زندگی باشد نشانههای هنر را میتوان یافت. بی سبب نیست که هزاراها سال پیش هنر با انسان در غارها میزیست. یا بر کاسههای گلی مردم کشور ما تجلی مییافت. این ویژگی هنر نشانهی پیوستگی او با زندگی است.
موقعیت جغرافیایی فش:
روستای «فش» از توابع بخش مرکزی شهرستان کنگاوردر استان کرمانشاه است. روستای «فش» از توابع بخش مرکزی شهرستان کنگاور استان کرمانشاه که در ۱۰ کیلومتری غرب شهر کنگاور و ۱۰۰ کیلومتری غرب کرمانشاه قرار گرفته است. این روستا از جنوب به کوه سه سنگه، از شمال شرقی و شرق به کوه کیتی و از شمال غربی به کوه سه تخت محدود شده اس و در واقع طبیعت بکر این منطقه هنر را ناخودآگاه در دل این مردم زنده نگاه میدارد
بررسی نقوش و علایم سنگ قبور قبرستان فش:
شناخت اعتقادات و باورهای دینی مردمی که هیچ گونه سند مکتوب یا روایتی تاریخی از آنان در دست نیست، بسیار مشکل و گاه غیر ممکن مینماید. ولی با بررسی آثار به دست آمده از لایهها و طبقاتی که باستان شناسان هویت آنان را معلوم میکنند، میتوان با مقایسه برداشتهای سایر محققان و مورخان، به منویات درونی اقوامی که در هزارههای تاریک تاریخ فراموش شده اند، پی برد
بر روی سنگ قبرهای مورد مطالعه در این مقاله علایم و نقوشی که در بیشتر سنگها دیده میشود میتوان به قیچی، شیر، مهر، تسبیح، شانه یک طرفه و دو طرفه، عقاب، آتش دان، گل و بته گلدان، محراب، چراغ لاله، کشتن شیر، با ضربه خنجر و…. در بیشتر سنگها که در نقطه نقطه ایران دیده شده.
در ابتدا ارتباط مردمان با استفاده از نوشتار ترسیمی بوده است. بعضی از علامتها رفته رفته مفهوم عمیق تری پیدا کردند و به نماد تبدیل شدند. نمادها فرآوردهی ذهن بشر هستند. نماد کلمهای است که معنایی فراتر یا غیر از لفظ خود را القا میکند که نشانگر یک اندیشه، شی، مفهوم، چگونگی و جز اینها میتواند باشد و نشانهشناسی علمی است که به بررسی انواع نشانهها، عوامل حاضر در فرایند تولید و مبادله و تعبیر آنها به کمک علوم زبانشناسی، فلسفه، جامعه شناسی، روانشناسی و زیباییشناسی میپردازد.
غالب تصاویری که روی سنگ قبرها نقش بسته اند دارای معانی فلسفی خاصی میباشند. بدون شک این تصاویر تحت تأثیر عقاید مذهبی، روایات و باورها خلق شده اند که گاه شغل مدفونین را معرفی مینمایند.
در میان نقشهای بی شمار و متنوع روی سنگ قبرها، تعدادی از نقوش به پیشهها مربوط است و به نوعی شغل صاحب قبر را اعلام میکند.
گاه علاوه بر داشتن مفاهیم خاص این علائم جهت افراد بیسواد که بتوانند حداقل زن و مرد بودن صاحب قبر را تشخیص بدهند حک میشد.
نقوش سنگ مزارهای گورستان روستای فش:
نقش چراغ لاله:خاندان داغدیده میت بهدست سنگتراش محل تصویر لالهاى بر گور او نقش مىکنند، تا در عالم خیال نور به قبر وى بتابانند و ظلمتى را که در اندرون خاک و تنگناى قبر، مرده را در برگرفته است از پرتو شمع فروزان درون لاله بزدایند و به این وسیله از خوف و وحشت قبر بکاهند.
نقش محراب: که اصلا طرحی متعلق به دوران «میترایسم» است، پس از اسلام، از سده چهارم هجری قمری به بعد بر سنگ مزارها حکاکی شد. محراب مکانی است که چه پیش از اسلام و چه پس از آن، دریچهای رو به سوی خدا و حقیقت هستی تلقی میشده است.
نقش گل: از گذشتههای دور در حجاریها به گل اهمیت زیادی داده میشده است. شاید بتوان گفت: علت حجاری این نقوش در ابتدا پر کردن فضاهای خالی مد نظر بوده است و اهمیت دادن به گل و گیاه و درخت فقط از جنبه زیباشناسی و بدون انگیزه مذهبی بوده است. اما بعدها که مذهب با زندگی مردم درآمیخت این هنر نیز براساس آن شکل گرفت
نقش گلدان: نقش گلدان برروی سنگ قبرها را میتوان سمبل آرامگاه و جایگاه اصلی دانست و گل و بوته در آن را نقش درگذشتگانی دانست که به سوی الله رجعت کرده و در گلدان ابدی جای گرفته اند و زمزمه حیات مجدد را ترسیم میکند.
نقش قیچی: از لحاظ نمادین قیچی، هم نماد زندگی است و هم مرگ.
نقش شانه: علامت آراستگی متوفی است. همچنین شانه یک طرفه نشانه مرد بودن و شانه دوطرفه علامت زن بودن میت است.
نظر دکتر الهه معروضی که در نماد شناسی مطالعاتی داشته اند دوک و قیچی و متر (شانههای حک شده از نظر ایشان ابزاری مدرج شبیه مترند.) در اساطیر یونان سه خواهر سرنوشت دوک، قیچی و متر به دست دارند. یعنی یکی از آنها نخ سرنوشت ما را میریسد، دومی اندازه میگیرد و سوّمی میبرد. این سه ابزار به وفور بر سنگ مزار خانمها مشاهده میشود.
به گفته ایشان برخی گوی و ابزار مدرّج را آینه و شانه تلقّی میکنند. این اشیاء بیش از همه با افسانۀ آفرینش ژاپنی در پیوند هستند. "ایزانامی” مادر اولیه پس از زایش ایزد آتش میسوزد و به جهان زیرین منتقل میشود. "ایزاناجی” پدر همگان به دنبال او میرود، ولی با دیدن بدن رو به فساد ایزانامی وحشت میکند و میگریزد. ایزانامی که نمیخواهد همسرش از او بگریزد، شانه و آینۀ خود را پرت میکند. دندانههای شانه تبدیل به کوهها و آینه تبدیل به دریا (و یا بیشه) میشود.
نقش مهر و جانماز: علامت زهد و تقوى و حکاکی نقش مهر نشان دهنده آیین و مذهب شخص متوفی است. این نقش به صورتهای گوناگون لوزی و مربع و مهرهای متفاوت حکاکی شده است. به نظر دکتر معروضی این نقش لچک ترنج است که ترنج نشانگر عدن و لچکهای چهار سو انعکاس عدن در چهارگوشۀ جهان را مینمایاند.
نقش چاقو علاوه بر استفاده روزمره برای معیشت، مفهوم مرگ هم میدهد. بریدن به معنی جدایی، تقسیم و آزادی نیز از مفاهیم چاقو هستند. شمشیر نماد نیرو، حفاظت، اقتدار، سلطنت، رهبری، عدالت، دلیری، قدرت، هوشیاری و نابودی جسمانی است که البته در سنگ قبرهای گلمکان قیچی بیشتر مشاهده میشود.
نقش کشتن شیر، با ضربه خنجر، در درگاههای تچر نیز آمده است. شیر در باورها و اساطیر ملل جایگاه خاصی دارد و در هنر و فرهنگ بسیاری از ملتها به عنوان سمبل آتش، پارسایی، پرتو خورشید، پیروزی، دلاوری، روح زندگی، سلطنت، شجاعت، عقل، غرور، قدرت، مراقبت ومواظبت شناخته شده است. (پویان، ۱۳۸۹: ۹۸ - ۱۰۶)
نقوش انسانی: از جمله نقوشی که به کرات بر روی سنگ مزارها دیده میشود نقش آدمی است که یا سوار براسب و شمشیر به دست درخال شکار است حک شده است. این نقوش تماماً به صورت مذکر ترسیم شده اند.
آسیب شناسی:
سنگ قبرها که روزگاری به وفور در گورستان یافت میشدند، اما مدت زمانی است که در مقابله با مسائلی، چون عوامل آسیب رسان بیرونی، انحراف ویا خارج شدن از بستر زمین عوامل آسیب رسان انسانی، چون سرقت، دچار تخریب شده اند. در بدو امر تنها راه حل حفاظتی میتواند انتقال این آثار از مکان اصلی خود، گورستان تاریخی، و در نتیجه دوری از همهی عوامل اسیب رسان باشد؛ بنابراین حفاظت اثر به نحو مطلوب مستلزم حفاظت فضای پیرامونی است که اثر در آن قرار گرفته است. اما چالشهای موجود برای دستیابی به چنین اهدافی، میتواند شامل چگونگی حفاظت این آثار سنگی در فضای باز، استقرار سنگها به گونهای مطلوب در گورستان و چگونگی پی ریزی برنامهی حفاظتی برای یک گورستان تاریخی باشد
حفظ گورستانهای قدیمی به عنوان آثار فرهنگی و هنری باقی مانده از گذشتگان حائز اهمیت است. برروی این سنگ مزارها شاهد حک فرهنگ عامه مردم دورانهای مختلف به صورت نمادین و سمبلیک میباشیم. اهمیت مطالعه سنگ مزارها علاوه بر جنبههای هنری، به این دلیل است که بسیاری از آنها در حال نابودی و فرسودگی اند، با مطالعه و ثبت و ضیط نقوش سنگ نبشتههای این هنر را ماندگار کرده با وجود رو به نابودی از طریق عوامل طبیعی و انسانی.
در دوره اسلامی، سنت تدفین مسلمانان به روش دفن جسد در خاک انجام میشده است. این روش به تدریج از حالت سادگی و بی پیرایگی دورههای آغازین دین اسلام خارج شده است و روی مزارها سنگ نبشته هایی مزین به نقوش و خطوط عربی یا فارسی قرار گرفت.
حجار چیره دست براساس جنسیت (مرد یا زن) و شغل و تبار و اشتهار (جنگجو، مرد صاحب دیوان، و…) حکایت حال درگذشته را با نگارگری بر روی سنگ مزار به خوبی برای ما به یادگار گذاشته و از این رهگذر ما میفهمیم که در این منطقه زندگی چگونه بوده است و مناسبتهای اجتماعی چگونه بوده است.
با بررسی صورت گرفته برروی سنگ قبرهای، قبرستان روستای فش میتوان نتیجه گرفت که فرهنگ مردم این خطه از ایران مستقیماً برروی نقوش نقر شده تاثیر گذار بوده اند. برای نمونه میتوان به نقشهای همچون شمشیر، تفنگ، خنجر، و… اشاره کرد که با روحیات اخلاقی این مردمان دلیر وابستگی خاصی دارد.
روستایی با نوایی روحانی و قدمتی به بلندای تاریخ روستایی با نوایی روحانی و قدمتی به بلندای تاریخ روستایی با نوایی روحانی و قدمتی به بلندای تاریخ روستایی با نوایی روحانی و قدمتی به بلندای تاریخ