به گزارش
خبرگزاری صدا و سیما به نقل از روابط عمومی بانک ملی ایران، محمدرضا حسین زاده افزود: این تعداد تسهیلات قرض الحسنه به مبلغ ۲۵ هزار و ۴۳۲ میلیارد ریال در اختیار متقاضیان قرار گرفته است.
وی ادامه داد: تسهیلات قرض الحسنه ۲۰ درصد تعداد کل تسهیلات پرداختی بانک در سال گذشته را شامل شده است.
مدیرعامل بانک ملی ایران با اشاره به این که در سال گذشته بیشترین تعداد تسهیلات پرداخت شده (به تفکیک عقود) از سوی بانک ملی ایران به تعداد یک میلیون و ۵۳ هزار و ۸۴۹ فقره در حوزه مشارکت مدنی بوده است، اظهار کرد: این ردیف از نظر مبلغ نیز با رقم ۶۶۵ هزار و ۱۸۵ میلیارد ریال، بیشترین میزان را به خود اختصاص داده است.
وی افزود: بانک ملی ایران در حوزه کشاورزی و صنایع تبدیلی در سال گذشته بیش از ۸۰ هزار فقره تسهیلات پرداخت کرده که رقم آن به بیش از ۳۲ هزار میلیارد ریال رسیده است.
به گفته حسین زاده، در سال گذشته همچنین در حوزه مسکن بیش از ۴۸ هزار فقره تسهیلات به مبلغ بیش از ۱۰ هزار میلیارد ریال پرداخت شده است.
جای خالی «وفای به عهد» در قراردادهای تسهیلات بانکی سالهاست که در نظام بانکی درباره میزان مطالبات معوق صحبت میشود، ولی هنوز هیچ کس آسیب شناسی دقیقی درباره علت بروز این پدیده نداشته است.
غلامرضا پناهی عضو هیات مدیره بانک ملی ایران در یادداشتی تصریح کرده است: همچنین هنوز مطالعه مشخصی وجود ندارد که نشان دهد سهم بانک و بازار در ایجاد این مطالبات چقدر است.
وی ادامه داده است: در سال ۲۰۰۸، بحرانی اقتصادی به وجود آمد که بسیاری از کشورهای جهان را درگیر کرد. امروز با گذشت یک دهه از آن واقعه، هنوز درباره دلایل وقوع آن مقاله نوشته میشود و اقتصاددانان به بررسی چرایی آن میپردازند، اما در کشور ما موضوع مبتلابه نظام بانکی که همان مطالبات معوق است، بسیار ناچیز دستمایه بررسی کارشناسی قرار گرفته است.
مواردی هم که این موضوع مورد توجه قرار گرفته، حداکثر در گزارشهای رسانهای است که فقط نقد یک طرفه و تخطئه نظام بانکی را به همراه داشته است.
قرارداد ارائه تسهیلات، دو طرف دارد که یک طرف آن بانک و طرف دیگر تسهیلات گیرنده است.
امروز باید این سوال به طور جدی مطرح شود که «وفای به عهد» در طرف تسهیلات گیرنده چه جایگاهی دارد؟ آیا ما نباید احساس مسئولیت استفاده کنندگان از تسهیلات را تقویت کنیم؟
بدون شک ما باید بر موضوع تغییر فرهنگ پرداخت بدهی به بانکها کار کنیم. باید بر این مساله تاکید کنیم که وقتی کسی با بانک قرارداد میبندد، شرعا و قانونا به اجرای آن متعهد است. واقعا چرا تسهیلات گیرندهای که به تعهد خود در قبال قرارداد متعهد نیست، نباید مورد نکوهش قرار بگیرد؟ چرا در جریان پرداخت تسهیلات، همواره این بانک است که مورد سرزنش است؟
چرا در کشور ما عدم بازپرداخت بدهی بانکی، قبح ندارد و ناهنجار تلقی نمیشود؟ در مواردی حتی برخی تسهیلات گیرندگان، بازپرداخت نکردن مطالبات بانک را «زرنگی» تلقی کرده و این کار را حرفهای میدانند.
به اعتقاد من، ما بانکیها در این زمینه قصور داریم. ما چرا نباید رسانهها را از مقالات کارشناسی در این باره پر کنیم؟ بدون شک ما باید این فرهنگ را در جامعه جا بیاندازیم که اگر منابع یک بانک برنگردد، این فقط بانک نیست که ضرر میکند، بلکه کل اقتصاد کشور از این روند آسیب میبیند.
امروز تولید کننده از نبود نقدینگی گلایه دارد، در حالی که آمار رسمی از افزایش ۳۰ درصدی نقدینگی حکایت دارد. عامل این پارادوکس، همان مطالبات معوق است.
جامعه باید بداند که بانک، مسئول حفظ منابع مردم است. وقتی نقدینگی برگشت ندارد، گردش هم ندارد و در نتیجه بخش قابل توجهی از جامعه مخاطب بانک، نمیتواند از خدمات آن استفاده کند.