آرمان های امام خمینی (ره) ؛ نقشه راه دیانت در تمامی عرصه ها
آرمان های امام خمینی (ره) ؛ نقشه راه حضور مشروع و مقبول و مطلوب دیانت در عرصه های اجتماعی ، سیاسی ، فرهنگی و اقتصادی است.
به گزارش
خبرگزاری صدا و سیما ؛ حضرت امام خمینی (ره) حقیقت پایدار و همیشه زنده ای هستند که ارمان هایشان مرزهای جغرافیایی و تاریخی نامحدودی دارند و درخشان ترین ستاره هدایت برای نظام و توسعه کشور هستند.
سیره امام راحل همان نقشه راهی است که با دفاع از اصل ولایت مطلقه فقیه و حکومت فقاهت توانستند راه و روش سعادت و نیکبخیت فردی ، جمعی و ملی و در نهایت امت اسلام را نشان می دهد و به کوری چشم دشمنان درخشش این نور هدایت که در طول نور هدایت اهل بیت (ع) است ، ادامه دارد.
شاید بهینه ترین واژه برای ترجمان آرمان های حضرت امام راحل را بتوان در این عبارت ارائه کرد " دیانت ما همان اسلام ناب محمدی (ص) و عین فرهنگ ، اقتصاد و سیاست ماست".
نظام جمهوری اسلامی ایران هم زمانی به تعالی خود می رسد که انطباق و عینیت دیانت بر سیاست ، فرهنگ و اقتصاد و مدیریت این جامعه نهادینه شود و هر تلاشی همزمان دارای چهار ارزش دینداری ، ارزش افزوده اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی باشد.
اقتصاد مقاومتی همان ترجمان اقتصادی این دیانت است.
نامگذاری سال اقتصاد مقاومتی ؛ تولید - اشتغال ؛ از سوی مقام معظم رهبری هم در این بستر قابل توجه است که با مدیریت جهادی و عزم ملی و همه مردم و امت اسلامی تحقق می یابد.
عینی ترین شاخص برای همگرایی یا واگرایی با امام راحل نیز در این معیارها مشاهده می شود.
کسانی که نوشته یا نانوشته و گفته یا ناگفته اصل ولایت مطلقه فقیه را نمی پسندند یا به طور ناقص و گاهی ان را در حد قانون اساسی قبول دارند ، بدانند که هیچ همگرایی و خویشاوندی با اندیشه های انان امام عزیز ندارند هرچند ادعاهای پر طمطراق داشته باشند و گوش فلک را کر کنند.
جمهوری اسلامی ایران با پیروزی انقلاب شکوهمند خود به رهبری حضرت امام خیمنی (ره) مسیر استقرار "حیات طیبه" را با تمامیت اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی آغاز کرده و این نظام و انقلاب آمده است که بماند و خواهد ماند.
رمز ماندگاری ان هم آرمان های امام راحل است.
انقلاب ما انفجار نور بوده است و نظام جمهوری اسلامی ایران همچنان به انفجار در پویایی و کارآمدی مدیران و مسئولان نیاز دارد و باید قوای سه گانه ، خود را به عالی ترین تراز کارایی و کارمدی در تخصیص منابع و مدیریت برسانند ؛ این تراز باید در سطح جهانی باشد و البته هنوز فاصله داریم.
راه حرکت ، مسیر پیشرفت و الگوی توسعه در ایران اسلامی با تکیه بر اندیشه های احیاگر تفکر اسلامی ؛ هموار و روشن است و " قد تبین الرشد من الغی " و " بالنجم هم یهتدون ".
وصیتنامه امام (ره) از قویترین و بهترین مواریث معنوی ایران اسلامی است و دستورالعملی ملی برای پیشرفت و توسعه و سرافرازی ایران محسوب می شود و" شعارها، جهت گیریها، ارزشها و مبانی " انقلاب و در سایه پیشرفت و نوآوری و تعالی حفاظت خواهد کرد.
عینیت دیانت در سیاست ، فرهنگ و اقتصاد هم فقط با مدیریت جهادی تحقق می یابد و باید همه تلاش کنیم و هر کسی حداقل یک قدم در این مسیر بر دارد.
همه انقلاب ها از پیدایش انگیزه تا شکل گیری خود و در مسیر ادامه حیات ؛ معمولا با فراز و فرودهایی مواجه می شوند که در دو قالب سخت و نرم قابل ردیابی است.
بیشتر انقلاب ها معمولا بعد از دوره ای از رشد و تکامل ، رو به اضمحلال می روند.
حتی اگر در مواردی هم نامی از نقلاب ها مانده تنها یک نام است و ماهیت و هویت خود را به طور کامل از دست می دهند.
اما نهضت امام خمینی (ره) استثنائی ترین نهضت اجتماعی و مردمی است که بر انباشت تاریخی ، اعتقادی ، ایمانی ، دینی و مذهبی مردم به بلندای 14 قران تکیه زده است و بلندای تاریخی ان یعنی عقلانیت تمدنی و مردمی و انسانی به تمامیت تاریخ می رسد.
البته این نهضت مانند دیگر همتایان خود هم با آسیب هایی در ادامه روبروست و باید هموراه در پی آسیب زدایی باشد.
یکی از زیربنایی ترین آسیبهایی که ممکن است بدترین خطر را فراهم اورد ، فقر هستی شناسی و نوزایی اداری و مدیریتی متعالی نظام جمهوری اسلامی ایران در ترجمان مبانی دیرین و نوین خود به عرصه های کارآمدی است.
تئوری سازی ، روش شناسی ، پیش بینی و پاسخ گویی به نیازهای جامعه ایران اسلامی در عرصه های فردی ، جمعی ، محلی ، ملی و فراملی ( منطقه ای ، جهانی ، بین المللی ) اگر بر اساس مبانی دینی و اسلامی صورت نگیرد و ساختارهای قران ، سنت ( اهل بیت ع) اجتهاد و عقلانیت دینی در کنار تجارب بشری و علومی جهانی در ارکان نظام نهادینه نشود ، باید در انتظار آسیب های جدی تری باشیم.
خوشبختانه در جمهوری اسلامی ایران ما نیاز نداریم که به دنبال ساخت مبانی سخت و نرم اندیشه ورزی برویم بلکه این مبانی را با غنی ترین زیربناها و روبناها داریم.
رسالت اندیشمندان ایران زمین و دلسوزان و روشنفکران متعهد باید این باشد که تئوری های کارامدسازی را از این مبانی استخراج و به نظام اجرایی و حاکمیت معرفی کنند.
هدف این نیست که همه داشته های علمی و تجربی جهان غرب و شرق (منهای جهان اسلام) را کنار بگذاریم ، تکفیر کنیم ؛ ابطال ابدی نمائیم و رد کنیم.
باید از همه این موارد به عنوان ابزاری در خدمت اهداف نظام جمهوری اسلامی و تئوری سازی اسلامی استفاده کنیم و نباید اجازه دهیم حیات اجتماعی و اقتصادی و سیاسی ما به آزمایشگاهی برای تئوری های باطل شود و شیطنت های دشمنان تبدیل شود که نمونه های ان گاهی دیده می شود.
اگر تنها "اصل جمهوری اسلامی " قانون اساسی به طور کامل یا شبه کامل نهادینه شود به خیلی از انتطارات جامعه تا اینده های یاد پاسخ اطمینان بخش داده می شود.
امروزه وقتی وارد بازارهای عرضه و تقاضای رشته های علوم انسانی در دانشگاهها و کشور و مبانی برنامه ریزی های اقتصادی و اجتماعی حتی برخی مواد درسی مدارس می شویم یعنی مطالبی که به عنوان درس ارائه می شود و نتایجی که انتظار داریم و هدفگذاری کرده ایم ؛ بیشترین همگرایی را با روش شناسی و روش های تحقیق و پژوهش غربی دارد و مبانی انها نیز ابطال پذیر کردن اندیشه هاست که البته در ان جوامع قابل دفاع است اما برای جامعه ایرانی - اسلامی جایی برای دفاع ندارد.
"دیروز" که از بدنه سخت نظام دفاع کردیم و در دفاع مقدس حماسه آفریدیم و با عبور از دوران سازندگی وارد عصر جدید برنامه ریزی های فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی و نهایت حکومت داری شدیم ؛ فرصت های خوبی برای "امروز" پیش امده است تا از تمامیت چهار دهه قبل و حتی از تمامیت حوادث 14 قرن هجری و همینطور از تاریخ بشریت درس های تازه بگیریم و با آسیب شناسی همه جوانب و شناخت موارد قوت و ضعف ؛ "طرحی نو برای (( فردا))" بیندازیم.
راه ، روشن است و روشن خواهد ماند. ما هم باید لیاقت خود را در پاسداری از این نعمت والای الهی نشان دهیم.
شکر این نعمت ان است که کارامدی و کارایی خود و جامعه خود را افزایش دهیم تا خداوند هم ما را یاری کند. این موضوع ؛ امروز مسئولیت همه ما در برابر نهضتی است که 15 خرداد 1342 بنیانگذاری شد و تا بی نهایت ادامه خواهد داشت.