سخنرانی دبیر کل حزب الله لبنان به مناسبت سالروز شهادت شهید بدرالدین
سید حسن نصر الله گفت امروز گروه های مسلح مورد حمایت ترکیه، قطر و عربستان سعودی و آمریکا هستند که دست به پاکسازی قومی،مذهبی، دینی و فرقه می زنند.
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صدا و سیما به نقل از تلویزیونی المنار، دبیرکل حزب الله در ابتدای این سخنرانی از شهید بدرالدین به عنوان فرمانده جهادی بزرگ و برادر عزیز یاد کرد و گفت طی این یک سال این شهید هیچگاه از ما دور نبوده زیرا در ضمیر ما و ذهن ما و قلب ما حضور داشته است و ما در سایه برکات جهاد عظیم او و فداکاری های بزرگ او زندگی می کنیم. دبیرکل حزب الله، شهید بدرالدین را مبارزی در همه عرصه ها از لبنان گرفته تا فلسطین و عراق که در آن پرچم مقاومت در برابر اشغالگران برافراشته است و مبارزی در همه عرصه های دفاع از مقاومت از لبنان گرفته تا سوریه و ایران توصیف کرد.
دبیرکل حزب الله افزود: شهید مصطفی بدرالدین فرماندهی در آزادسازی سرزمین و فرماندهی در بازگرداندن شرافتمندانه اسرا و فرماندهی در متلاشی کردن شبکه های مزدوران و تکفیری ها و فرماندهی در دفاع از موجودیت و کرامت و دفاع از محور مقاومت بود... او با خدا پیمان بسته بود که از میدان جهاد آخرش در سوریه، یا پیروز یا شهید بازگردد و در عمل نیز هم پیروز و هم شهید بازگشت. امیدهای تکفیری ها در سوریه بر باد رفت و تلاش هایشان بی نتیجه ماند و مسیر شکست آنها و اربابانشان روشن شد.
دبیرکل حزب الله افزود، سید ذوالفقار (مصطفی بدرالدین) در سال 1996 فرمانده نبرد ما در برابر عملیات خوشه های خشم رژیم صهیونیستی بود که در آن اسرائیل شکست خورد و تفاهم نامه آوریل به دست آمد و مقدمه ای برای آزادسازی جنوب لبنان در سال 2000 شد. این عملیات موجب شد شیمون پرز در انتخابات اسرائیل شکست بخورد و در نتیجه، طرح سازش ذلت بار به شکست انجامید. همراه با آن، همه اعلامیه ها و مصوبات اجلاس سران عرب در شرم الشیخ در سال 1996 بر باد رفت که همه جهان در آن جمع شد تا جنبش های مقاومت را از بین ببرد. او همچنین به عنوان فرمانده در عملیات انصاریه مشارکت داشت و سالها فرمانده عملیات مقاومت بود. طبیعی است که صهیونیست ها و سران آنها و رسانه هایشان به دنبال دست یافتن او بودند تا انتقام شکست هایشان را بگیرند. سید ذوالفقار همچنین به مدت بیش از پنج سال فرمانده مجاهدان ما در سوریه و فرمانده پیروزی های مقاومت در کنار ارتش سوریه و همه متحدان و دوستان در سوریه بود و شکست هایی پیاپی به گروه های تکفیری و برنامه های آنها و امیدهای اربابان آنها وارد کرد. پس طبیعی است که رسانه های اربابان آنها در صدد توهین کردن به او برآیند تا انتقام شکستشان را بگیرند... شأن سید ذوالفقار بالاتر و جایگاه او رفیع تر و چهره اش نورانی تر و یادش زیباتر از این است که رسانه های اسرائیلی و سعودی بتوانند غباری بر چهره اش بنشانند... او برای ما به عنوان رهبر و الهام بخش و فریادی بلند باقی می ماند که سستی و خم شدن و تسلیم شدن را نمی پذیرد و پرچم را به سمت پیروزی و شهادت بردوش می کشد... ما در کنار هم راه او را ادامه خواهیم داد و انشاء الله هدف او را تحقق خواهیم بخشید.
دبیرکل جنبش حزب الله در ادامه سخنرانی خود به مسئله اسرائیل پرداخت و گفت: مسئله نخست این است که چند روز پیش شنیدیم دشمن اسرائیلی قصد دارد تصمیم قبلی خود را برای ساخت دیوار بتونی بلند از ناقوره در ساحل (مدیترانه) تا جبل الشیخ عملی کند. جالب این که این تصمیم در سالگرد نکبت (فاجعه اشغال فلسطین) اتخاذ شد که نشان می دهد دوره نکبت برای ملت های ما و جنبش های مقاومت، به سر آمده است؛ هرچند دوره نکبت برای رژیم ها همچنان باقی است. اسرائیلی ها در سال های گذشته دیوارهایی ساخته اند و خاکریزهایی ایجاد کرده و جغرافیا را تغییر داده اند. آنها شبکه های هشدار دهنده بسیار پیشرفته در طول مرزها (با لبنان) احداث کرده و مانورهایی برگزار کرده و نیروهایشان را به طور گسترده مستقر کرده اند. ولی چند هفته پیش یک شهروند لبنانی توانست از سیم های خاردار و موانع ایجاد شده عبور کند و پای پیاده دست کم ده کیلومتر راه طی کند و خود را به ایستگاه اتوبوس در شهرک کریات شیمونه برساند. همین مسئله موجب وحشت و سرخوردگی دشمن شد و فهمید که همه تدابیر اتخاذ شده، بیهوده است. یک شهروند عادی لبنانی بدون آن که تجربه امنیتی و نظامی داشته باشد یا به طرفی وابسته باشد، توانست چنین کاری انجام دهد. بنابراین آنها به سرعت متوجه شدند تدابیرشان و حضورشان و فناوری هایشان و نیروهای ارتش و امنیتی آنها و دستگاه اطلاعاتی آنان، شکننده و ضعیف است از این رو به سرعت تصمیم گرفتند روند ساخت دیوار را سرعت ببخشند. طبعا آنها دیواری روی زمین می سازند در حالی که در غزه دیواری در عمق زمین ساختند و قبلا نیز دیواری اطراف کرانه باختری ساخته بودند و می خواهند دیوارهای دیگری در مرزهای دیگر بسازند. آنها در آینده دیوارهای بسیاری خواهند ساخت. این اقدام آنها معنا دارد که من برخی از آنها را ذکر می کنم و تحلیل ها را به کارشناسان نظامی و امنیتی و سیاسی واگذار می کنم تا از تحلیل های آنان بهره ببریم. در درجه نخست، دیواری که قرار است در مرز لبنان و فلسطین احداث شود، اذعان به پیروزی کامل لبنان و اذعان به شکست اسرائیل و برنامه های آن و طمع ورزی های آن است. در ثانی، ساخت این دیوار اذعان به سقوط پروژه اسرائیل بزرگ است که همواره از آن صحبت می کردیم. اسرائیلی که می خواستند از نیل تا فرات امتداد داشته باشد. سید ذوالفقار و حاج عماد مغنیه و سید عباس موسوی و شیخ راغب حرب و همه فرماندهان شهید در حزب الله و جنبش امل و نیروهای ملی و اسلامی لبنان و گروه های فلسطینی که طی چندین دهه اخیر برای مقاومت در برابر اشغالگران سلاح به دست گرفتند، دشمن اسرائیلی را به این نتیجه رساندند که تو نمی توانی در لبنان باقی بمانی و نمی توانی در غزه باقی بمانی که در آنجا هم دیوار ساخته است. ما از دو مکان و دو سرزمین کوچک از نظر مساحت جغرافیایی و جمعیت سخن می گوییم که وضع اقتصادی دشواری دارند. ما از کشورهای عربی قدرتمند و توانا و هزاران میلیارد دلار پول و نفت و گاز و سلاح تا جایی که چشم کار می کند و از تعداد نفرات هم بیشتر است، سخن نمی گوییم. این دو مکان (لبنان و غزه) که نقاطی ضعیف شمرده می شوند به اسرائیل می گویند که تو شکست خوردی و دیوار می سازی! به این ترتیب رویای اسرائیل بزرگ از نیل تا فرات به پایان رسید.
سوم این که، دیگر پروژه اسرائیل کبیر به پایان رسید. تفاوت اینجاست که اسرائیل بزرگ اشاره به وسعت جغرافیایی دارد یعنی از نیل تا فرات ولی اسرائیل کبیر ممکن است در محدوده فلسطین تاریخی باشد ولی حکومتی قدرتمند و توانا و ترسناک و بازدارنده است که وقتی نامش یا نام ارتشش برده می شود مردم از ترس می لرزند... اسرائیل کبیر شروط خود را بر کشورها و دولت ها و ملت های منطقه -حتی بدون گفتگو- تحمیل می کند. ولی با احداث این دیوار، افسانه اسرائیل کبیر به پایان رسید زیرا اسرائیل و ارتش و دستگاه اطلاعاتی آن زمانی که پشت دیوارهای بلند پنهان می شوند، به اسرائیل ضعیف تبدیل می شود. ساخت این دیوار، واقعیتی را برملا می کند که سال 2000 در چنین روزهایی گفته شد: اسرائیل مثل خانه عنکبوت است ولی در چشم کسانی که ترسیده اند و مرعوب شده اند و واقعیت را نمی دانند، خانه فولادی و مشت فولادی به نظر می رسید. وقتی اسرائیل در لبنان و غزه پشت دیوار پنهان می شود به این معنا است که دیگر اسرائیل کبیر نیست بلکه کشوری مثل سایر کشورها شده است. این پیشرفتی راهبردی و تاریخی برای پروژه مقاومت و آزادی است.
چهارم این که، ساخت دیوار، شدت هراس و وحشت اسرائیل را از هرگونه آینده نزدیک یا دور نشان می دهد. این مسئله از نظر روانی و معنوی و سیاسی و نظامی مهم است. از زمان نکبت سال 1948 در مرزهای جنوبی لبنان چه کسی می ترسید و چه کسی وحشت داشت و چه کسی نمی دانست اگر به مزرعه اش برود زنده برخواهد گشت یا نه و چه کسی به روستاها حمله می کرد و چه کسی به پاسگاه های نیروهای امنیتی یا پایگاه های ارتش (لبنان) حمله می کرد و می کشت و اسیر می گرفت؟ چه کسی نگران مرزهایش بود؟ طرفی که می ترسید، لبنان بود. اسرائیل همواره مسلط و قدرتمند و متجاوز بود و ما نگران و وحشت زده بودیم. زنان و کودکان و سالمندان ما نگران بودند. اکنون بعد از این همه پیروزی های مقاومت و معادله های طلایی در لبنان شامل ارتش و ملت و مقاومت، اسرائیل می آید و دیوار می سازد تا هراس نظامیانش و هراس شهرک نشینانش را نشان دهد که از سلاح های موجود در مرزها نمی ترسند بلکه از غیرنظامیان و زنان و مردانی که در مرز رفت و آمد دارند می ترسند. این از نظر محاسبات روانی و معنوی، و امنیتی و نظامی، رویداد برجسته ای است. اما طبعا استحکاماتشان از آنها نه در برابر خدا و نه مردان خدا، محافظت نخواهد کرد. این موضوعی قطعی است. ساخت دیوار، در معنای نظامی به شما می گوید که دشمن اسرائیلی هراسان و نگران از هرگونه رویارویی در آینده است. امتیاز مقاومت این است که بیهوده حرف نمی زند و بیهوده تهدید نمی کند و این مسئله در طول تاریخ و دست کم از 1982 تاکنون وجود داشته است. اسرائیل می داند هرگونه رویارویی آینده، در داخل سرزمین اشغالی فلسطین خواهد بود. هیچ مکانی از گزند موشک های مقاومت و از گام های نیروهای مقاومت در امان نخواهد بود. به همین علت، مسئله را جدی می گیرد. اسرائیل پاسخ حرف را با حرف نمی دهد بلکه در برابر تهدیدها، اقدام به ساخت دیوار و برگزاری مانور و تخلیه شهرکها و تغییر جغرافیا می کند. این خوب است. این نیمی از جنگ است.
یکی از نتایج مهم اقدام اسرائیل این است که ساکنان جنوب لبنان و ساکنان حاصبیا و راشیا و همه مناطق مرزی و پشت منطقه مرزی، دست کم با احتمال بسیار زیاد، از تجاوزات زمینی اسرائیل آسوده خاطر خواهند شد... دیگر امکان عبور دادن تانک و تجهیزات وجود ندارد و اگر هم یک یا دو دروازه ایجاد شود، نگاه ما به دروازه خواهد بود.
نکته دوم درباره اسرائیل این است که از چند ماه پیش یا حتی چند سال پیش -نه چند روز پیش- از حمله اسرائیل به لبنان و حمله اسرائیل به حزب الله و حمله اسرائیل به مقاومت سخن گفته می شود. اوباما آمد از حمله اسرائیل سخن گفته شد و ترامپ آمد باز هم از حمله اسرائیل سخن گفته شد. این سخنان بخشی از جنگ روانی است که عادی و طبیعی است. ولی لبنانی ها و مردم لبنان نباید تحت تاثیر آن قرار گیرند. این سخن جدیدی نیست. در سال 2007 بارها گفته شد تا چند ماه دیگر اسرائیل به جنگی برای تغییر معادله و انتقام گرفتن از حزب الله دست خواهد زد. در سال 2008 و 2009 و 2010 همین حرف ها زده شد و اکنون در سال 2017 هستیم... پیاپی در اسرائیل گفته می شود اگر در آینده جنگی صورت بگیرد چنان و چنین می شود ولی وقتی از جنگ سئوال می شود اسرائیل می گوید نه من آغازگر جنگ نیستم و نیت جنگ ندارم... جنگ ژوئیه 2006 تاثیر عمیقی بر ذهن اسرائیل و فرماندهان اسرائیلی و سیاسی و مردم و احزاب و مردم عادی اسرائیل گذاشته است. از این رو می گویم مردم را نترسانید. ولی کسانی هستند که منافعشان در این است و می گویند اسرائیل حمله را آغاز می کند و حمله ای سرنوشت ساز خواهد بود و در سفر ترامپ به عربستان سعودی باید منتظر تصمیم های تاریخی و بزرگ باشیم و غیره. چرا باید مردم را ترساند. من به ملت لبنان و به همه کسانی که مقیم لبنان هستند اعم از آوارگان و مهاجران و کسانی که به طور قانونی یا غیرقانونی در لبنان اقامت دارند می گویم زندگی عادی خودتان را ادامه دهید. این حرف ها یازده سال است که زده می شود... احتمال زیادی وجود دارد که بخش زیادی از این سخنان با هدف جلوگیری از وقوع جنگ باشد. همان طور که ما جنگ روانی راه می اندازیم، دشمن هم جنگ روانی به راه می اندازد. در هر حال می گویم زندگی عادی خود را ادامه دهید و به خدای عز و جل اعتماد کنید که شما را در موارد بسیاری یاری کرد. همچنین به قدرت و معادله طلایی خودتان، یعنی به خودتان و ارتش خودتان و به مقاومت خودتان اعتماد کنید. نمی خواهم حرف های قبلی خود را تکرار کنم که لبنان دیگر برای اسرائیل و غیر اسرائیل تفریح نخواهد بود. لبنانی که گفته می شد یک فرقه مسیحی توانسته است آن را اشغال کند، نخبه ترین نیروهای نخبه ارتش اسرائیل را نابود کرد. دیگر زمان این حرف ها گذشته است.
سید حسن نصر الله در ادامه سخنرانی خود به مناسبت سالروز شهادت شهید مصطفی بدر الدین مشهور به سید ذوالفقار گفت: نقطه سومی که می خواهم به آن اشاره کنم درباره فلسطین است. ما به مقاومت اسرای فلسطینی که اعتصاب غذا کرده اند، افتخار می کنیم و در برابر عظمت این افراد سر تعظیم فرود می آوریم. بیست و پنج روز از اعتصاب غذای این افراد می گذرد و این اسرا تنها آب می نوشند. ما خواهان ادامه ابراز همبستگی با اسرای فلسطینی هستیم و بار دیگر سکوت اتحادیه عرب، رژیم های عرب، سازمان همکاری اسلامی و سازمان ملل، شورای امنیت و جامعه بین المللی را محکوم می کنیم. ملت فلسطین در همه سطوح فداکاری می کند. چند روز پیش یک نوجوان شانزده فلسطینی در قدس هدف تیراندازی نیروهای اسرائیلی قرار گرفت و به شهادت رسید. این ملت در حال فداکاری است و در چند روز آینده در نشست هایی که در عربستان سعودی میان کشورهای عرب خلیج(فارس) و دیگر کشورهای عربی و اسلامی با آمریکا برگزار خواهد شد،بررسی وضع فلسطین را شاهد خواهیم بود. معمولا مردم به صورت عادی برای حج به مکه و مدینه در عربستان سعودی می روند ولی چند روز بعد شماری از سران کشورهای عربی و اسلامی به زیارت ترامپ در عربستان سعودی خواهند رفت.
وی افزود: ما نتیجه این نشست ها را مشاهده خواهیم کرد. پرسش بزرگ این است که آیا بیش از یک هزار و پانصد اسیر فلسطینی، خانواده های آنان و ملت مظلوم فلسطین که سرزمینش اشغال شده است در این نشست جایگاهی خواهد داشت و آیا پادشاهان، روسای جمهور و امرای عرب و مسلمان این جرات و شجاعت را دارند تا از رئیس جمهور ترامپ که مطلقا از اسرائیل حمایت می کند، درخواست اعمال فشار بر این رژیم را داشته باشند تا این رژیم به خواسته های انسانی و حقوق عادی آنان پاسخ مثبت بدهد یا این که این مقامات به سکوت خود ادامه خواهند داد. ما در روزهای آینده نتیجه این نشست را خواهیم دید هر چند که از قبل می دانیم این نشست چه نتیجه ای دارد. آیا رژیم های عربی اثبات خواهند کرد که همچنان در فرهنگ نکبت و روحیه شکست نکبت زندگی می کنند و یا این که به دنبال حرکت در روند دیگری هستند. ما همیشه به حمایت خود از فلسطین ادامه می دهیم چرا که به فلسطین باور داریم.
در عرصه امور لبنان به دو موضوع اشاره می کنم. نکته نخست که یک هفته پیش من در روز جانباز به تحولات مثبت در مرزهای شرقی لبنان و سوریه اشاره کردم. مناطقی نظیر زبدانی تا مضایا، سرقایا و مناطق دیگر از عناصر مسلح تخلیه شده است و می توان گفت که این مرزها از امنیت بسیار بالایی برخوردار است. ما در مقاومت اسلامی سالها پیش به این رشته کوه ها رفتیم و رزمندگان ما در دل سرما و شدت گرما در این مناطق شب ها و روزهای سختی داشتند و شماری از رزمندگان ما شهید شدند.
وی بیان داشت: امروز دیگر در مناطق شرقی لبنان دلیلی برای ادامه حضور ما وجود ندارد و من اعلام می کنم که دیگر مواضع نظامی خود را در مرزهای لبنان تخلیه خواهیم کرد چرا که هیچ دلیلی برای ادامه حضور ما در این منطقه وجود ندارد و ماموریت ما محقق شده است. به ملت لبنان و مخصوصا سکنه بعلبک می گوییم که ماموریت مرتبط به رشته کوه های شرقی با خون شهدای و زخمی های ما و ابراز همبستگی سکنه این منطقه محقق شده است. در حال حاضر نوبت دولت لبنان است که مسئولیت حفظ امنیت این مناطق را برعهده داتشه باشد. در صورتی که دولت لبنان از ابتدا به امنیت این مناطق توجه و با گروه های مسلح مقابله می کرد، نیازی به حضور ما در این منطقه نبود. در حال حاضر مسئولیت برعهده دولت لبنان است و باید تصمیم بگیرد که ماموریتی در اختیار ارتش لبنان قرار بگیرد. ما گفتیم که همه این مواضع با تاسیسات و همه تجهیزات در اختیار شما باشد و ما جایگزین دولت و نهادهای لبنان نیستیم و اصل بر این است که حفظ امنیت مرزهای شرقی لبنان بر عهده دولت این کشور باشد و ما به دور از این مسئولیت هستیم. این وضع به معنای آن نیست که ما چشمان خود را می بندیم. در سایه تحولات میدانی جدید، نیروهای ارتش سوریه در مناطق مرزی با لبنان حضور دارند و ما در در شمار اندکی از مواضع خود به هماهنگی ها و حضور خود ادامه خواهیم داد تا اجازه ندهیم عناصر مسلح وارد مرزهای لبنان نشوند.
نکته دوم درباره پیامدهای این تحولات مثبت است به طوری که یک شهرک مرزی به نام شهرک الطفیل وجود دارد. این شهرک یک شهرک لبنانی است و ما نمی توانیم مشکلات مردم خود را در این منطقه فراموش کنیم. هیچ جاده و مسیر درستی از اراضی لبنان به سوی این شهرک وجود ندارد و ده ها سال است که وضع بدین شکل است به طوری که هر فردی که می خواهد وارد الطفیل شود باید ابتدا وارد اراضی سوریه شده و سپس وارد این شهرک شود.
دبیر کل حزب الله لبنان در ادامه گفت: زندگی و معیشت و کار سکنه این شهرک در سوریه است و بخشی از افراد مقیم این شهرک تبعه سوریه و افراد دیگر تبعه لبنان هستند. زمانی که درگیری ها در رشته کوه های شرقی لبنان رخ داد، شهرک الطفیل یکی از مناطق درگیری بود و در نتیجه سکنه شهرک الطفیل مجبور شدند شهرک خود را ترک کنند. امروز با از بین رفتن ناامنی با سکنه این شهرک ارتباط برقرار کردیم و در طول چند سال گذشته نیز با آنان ارتباط داشتیم و به آنان گفتیم که مانع امنیتی از بین رفته است و سکنه این شهرک می توانند به خانه و کاشانه خود بازگردند. من از دولت، ارتش، نیروهای امنیتی، وزارت بهداشت و وزارت امور اجتماعی لبنان می خواهم به سکنه این شهرک کمک کنند. اگر فردی فکر می کند حضور نظامی ما در این منطقه به عنوان مانعی در بازگشت سکنه این شهرک است باید بگویم که ما با پایان یافتن ماموریت دیگری هیچ حضور نظامی در این منطقه نداریم و سکنه این منطقه می توانند به خانه و کاشانه خود بازگردند. ما در این منطقه جایگزین نیروهای امنیتی لبنان نیستیم و به هیچ طرفی دستور نمی دهیم و هیچ طرفی نیز از ما دستور نمی گیرد.
وی گفت: درست این است که دولت لبنان بر شهرک الطفیل کنترل و مشکلات مردم این منطقه را حل کند. باید دولت لبنان بداند که این شهرک در معرض خطر قرار داشت و با حملاتی روبرو شد و پس از این که این منطقه به یک جبهه نظامی تبدیل شده بود، امروز به یک منطقه آرام و باثبات تبدیل شده است و سکنه این شهرک می خواهند به خانه و کاشانه خود بازگردند. سکنه این شهرک تبعه لبنان هستند و دولت این کشور در این زمینه مسئولیت دارد و باید به مسئولیت های خود عمل کند. شکی در این نیست که در برخی از موارد باید دولت سوریه هماهنگی داشته باشیم. در صورتی که دولت لبنان و مردم این شهرک درخواستی ما داشته باشند و ما بتوانیم کمک کنیم این درخواست بر روی دو چشم ماست و آماده خدمت هستیم ولی باید همه بدانند که دولت لبنان در این زمینه مسئول است. از سوی دیگر چرا به سرعت با مردم الطفیل ارتباط برقرار کردیم. موضوعاتی مطرح شده بود که باید به پرونده این شهرک پایان می دادیم. متاسفانه برخی از گروه های سیاسی لبنانی و برخی از رسانه ها و محافل سیاسی و رسانه ای این کشور این اتهام را مطرح کرده بودند که حزب الله در حال تغییر جمعیتی استان بعلبک است. زمانی که مردم الطفیل خانه و کاشانه خود را به دلیل مسائل امنیتی ترک کردند، این اتهام مطرح و موضوعات متعددی بیان شد.
وی افزود: همچنین در سایه تحولاتی که در منطقه عرسال نیز شاهد بودیم این موضوعات نیز مطرح شد این در حالی است که در آن زمان نیروهای حزب الله در کنار ارتش لبنان و همه سکنه استان بعبلک سد مستحکمی را برای حمایت از شهرها و روستاهای این استان ایجاد کردند و این سد در حمایت از همه سکنه شیعه، سنی و مسیحیان بوده است. در این راه خون های پاکی بر زمین ریخته شده و فداکاری های زیادی صورت گرفته است. این جوانان در فصول زمستان به این رشته کوه ها برای دفاع از مردم این مناطق می رفتند. در صورتی که به دنبال تغییرات جمعیتی بودیم می توانستیم این موضوع را محقق کنیم. مگر نه این بود که عناصر داعش(گروهک تکفیری صهیونیستی داعش) و جبهه النصره به این مناطق حمله می کردند و مردم را سر می بریدند و آواره می کردند و این ما بودیم که این مناطق حمله و آن را آزاد کردیم. ما هیچ ذهنیت شیطانی نداشته ایم. تاکید ما این است هر فردی که در استان بعلبک زندگی می کند به مانند هر فرد دیگری در لبنان از خانواده ماست و هر ناموس، مال و خونی در لبنان به مانند ناموس، مال و خون ماست. امروز این پرونده بسته شده است. به ما می گویند که به دنبال تغییرات جمعیتی هستیم این در حالی است که ما با شتاب از سکنه شهرک الطفیل می خواهم به خانه و کاشانه خود بازگردند. ما همچنین این عجله و شتاب را داریم که سکنه منطقه عرسال امنیت خوبی داشته باشند و به کار و اشتغال خود بپردازند. این ما هستیم که با عجله به دنبال بستن این پرونده هستیم و می خواهیم سکنه عرسال در این منطقه باشند و سکنه الطفیل به شهرک خود بازگردند و مردم منطقه القاع در منطقه خود باشند. بنابراین باید این پرونده بسته شود.
دبیر کل حزب الله لبنان تاکید کرد: در چند سال گذشته این اتهام همیشه مطرح می شود که نظام سوریه به دنبال تغییرات جمعیتی است. این اتهام دروغ است. همچنین این اتهام را مطرح می کنند که ایران نیز به دنبال تغییرات جمعیتی در سوریه است. ایران به دنبال آن است که شرایطی فراهم شود که زائران ایرانی بتوانند به دمشق و زینبیه بروند. همچنین می گویند حزب الله به دنبال تغییر بافت جمعیتی است. سکنه منطقه الزبدانی، مضایا و سرقایا و مناطق دیگر به خانه و کاشانه خود بازخواهند گشت و به دلیل درگیری های میدانی مجبور به ترک خانه های خود شده اند و این وضع برای سکنه فوعه و کفریا نیز صادق است. آیا در این مناطق تخلیه شده شیعیان ایرانی، لبنانی و عراقی مستقر شده اند. اصلا در این مناطق شیعه وجود ندارد تا بر خانه های این مناطق مسلط شوند. به دروغ می گفتند که سکنه فوعه و کفریا را در زبدانی و مضایا مستقر کرده اند. این ادعا یک دروغ بوده است و امروز سکنه فوعه و کفریا در دمشق، لاذقیه، حمص، طرطوس و حلب مستقر شده اند. این افراد سکنه سوریه هستند و حق دارند در هر نقطه ای زندگی کنند. این دروغ هایی که مطرح می شود بخشی از اقدامات تحریک آمیز مذهبی و فرقه ای بوده که از روزهای نخست جنگ تحمیلی بر سوریه مطرح شده است.
وی خاطرنشان کرد: امروز گروه های مسلح مورد حمایت ترکیه، قطر و عربستان سعودی و آمریکا هستند که دست به پاکسازی قومی،مذهبی، دینی و فرقه می زنند. هرگز نظام سوریه و متحدان نظام سوریه در این جنایت حضور ندارند. این گروه ها هستند که دست به تغییرات جمعیتی می زنند. وضع مردم و اقوام مختلف در مناطق تحت سیطره گروه های مسلح نشان می دهد که سکنه این منطقه آواره و کشته شده اند. این پاکسازی ها تنها بر اساس موضوعات فرقه ای،قومی و مذهبی نیست بلکه حتی بر اساس وفاداری به گروه های مسلح دست به این گونه پاکسازی ها می زنند. چند روز پیش شاهد اقدام گروه های مسلح در غوطه شرقی در کشتار یکدیگر بودیم. شورای شرعی گروه جبهه النصره با صدور بیانیه ای اعلام کرد همه معارضان مسلحی که در کنفرانس آستانه شرکت کردند،خیانت و کفر مرتکب شده است. این جبهه النصره به عنوان یکی از گروه های معارض مسلح است که این حرف ها را می زند و به لحاظ مذهبی نیز این گروه یک گروه سنی است. بنابراین این گروه های تکفیری و تروریستی در سوریه هستند که در این کشور دست به تغییرات جمعیتی می زنند. اقدام این گروه ها در تغییرات جمعیتی همه و حتی سنی ها را هدف قرار داده است،سنی هایی که وابسته به یک گروه یا گروه دیگر نمی شوند. امیدواریم که دیگر این اتهامات و دروغ ها درباره حزب الله دیگر مطرح نشود و این پرونده بسته شود.
سید حسن نصرالله در بخش دیگری از سخنان خود گفت: موضوع دیگر درباره تحولات منطقه عرسال است. من با لحنی آرام به گروه های مسلح باقی مانده در بلندی های عرسال لبنان و رشته کوه های قلمون غربی می گویم که بر اساس تحولات در غوطه غربی، دمشق،خان الشیخ، زبدانی، التل، وادی بردی و مضایا و همه مناطق مرزی و غیره هیچ چشم اندازی برای نبرد این گروه ها وجود ندارد. در صورتی که این گروه های می خواهند به نبرد خود در بلندی های عرسال ادامه بدهند باید به این افراد گفت که این نبرد هیچ نتیجه و آینده ای ندارد و امیدواریم این مشکل حل شود و همه سکنه عرسال از امنیت برخوردار شوند و از میزان مشکلات از ملت لبنان کاسته شود، ملتی که با مشکلات شدید اقتصادی و معیشتی روبروست. ما در حزب الله آماده هستیم که برای رسیدن به یک سازش اطمینان بدهیم همان طور که در گذشته نیز این سازش ها محقق شده است و می توانیم درباره اماکنی که می خواهند گروه های مسلح به آن مناطق بروند، مذاکره کرد و این افراد با خانواده ها و سلاح فردی خود به این مناطق بروند همان طور که در مناطق دیگر چنین سازش هایی حاصل شده است. اجازه بدهید این پرونده را ببندیم.
سید حسن نصر الله در ادامه سخنرانی خود به مناسبت سالروز شهادت شهید مصطفی بدر الدین مشهور به سید ذوالفقار گفت: ما درباره آوارگان حاضر در اردوگاه های عرسال آماده ایم تا با متحدان و دوستان خود در نظام سوریه برای بازگرداندن حداکثر افرادی که خواهان بازگشت به شهرها و روستاهای خود هستند، هماهنگی داشته باشیم. این ماموریت عملی است و این فرصت وجود دارد و باید فهرست و سازوکار بازگشت این افراد مشخص شود. پیام من به گروه های سیاسی لبنان این است که این پرونده تنها مختص حزب الله نیست و مرتبط به منطقه بعلبک، هرمل و همه لبنان است. امیدواریم دولت لبنان و هر گروه سیاسی دیگری در این کشور از طریق ارتباطات خود به دنبال حل این پرونده باشد. جهان بر موضوع آوارگان تاکید زیادی دارد. درخواست من از گروه های مسلح در بلندی های عرسال این است که همکاری کنند. حضور عناصر مسلح در این منطقه به مشکلی برای مردم این منطقه تبدیل شده است و باید تلاش می کنیم با استفاده از شیوه های درست این مشکل را حل کنیم. دیگر سخنی از جمهوری عرسال از عرسال تا دریای مدیترانه مطرح نشود و این موضوع پایان یافته و اوضاع نیز کاملا متفاوت شده است.
وی گفت: بهترین راه این است که از طریق گفتگو به مشکلات پایان دهیم و مانع از خونریزی شویم و منافع خود را حفظ کنیم و حل این مشکلات عملی است و این وضع را در بخش های زیادی از سوریه شاهد هستیم. چرا نباید گروه های عرسال به دنبال این توافقات باشند. تنها استثنا این است که برخی ها در داخل و خارج از لبنان به دنبال بهره برداری از این گروه ها برای تضعیف لبنان باشند. حزب الله ضعیف نمی شود و این درگیری ها باعث تضعیف کشور می شود. نیروهای حزب الله در سوریه حضور دارند و عرسال یک جبهه کوچک برای حزب الله است و حزب الله نیز بر این منطقه آرام سیطره دارد و خطرات این منطقه تا حدی زیادی تحت کنترل است. همچنین ارتش لبنان در این منطقه بیشترین مسئولیت دارد. بنابراین یک مسئولیت ملی برای حل این پرونده وجود دارد و امیدوارم همه طرف ها در این زمینه همکاری کنند.
موضوع چهارم مرتبط به لبنان یک موضوع سیاسی و درباره قانون انتخابات است. من یک هفته پیش گفته بودم که امیدی واقعی در رسیدن به قانون انتخابات جدید در کشور وجود دارد. در چند ماه گذشته برخی از مقامات سیاسی گفته بودند که این قانون به سرعت تصویب خواهد شد ولی هنوز به این قانون نرسیده ایم. اغراق گویی های مثبت برخی ها درباره این موضوع نیز تعجب آور است. من می گویم یک امید واقعی وجود دارد و مواضع گروه ها به یکدیگر به شدت نزدیک شده است. این وضع به معنای نبود اختلافات نیست.
وی بیان داشت: گزینه های ما درباره این قانون روشن است. کابینه لبنان مخالف تمدید دوره پارلمان است و با ایجاد خلاء قانونی در کشور مخالفت می کند. باید به گفتگوها ادامه بدهیم. پیام من به همه گروه های سیاسی در لبنان این است که با هر مشکل و بهانه و اختلافاتی که وجود دارد باید به گفتگوها ادامه بدهیم و گزینه دیگری نداریم و این گفتگوها می تواند به صورت دوجانبه و چند جانبه باشد ولی جایز نیست که گروه های سیاسی به خانه ها و دفاتر خود بروند و به دنبال حل این موضوع نباشند. بنابراین باید به گفتگوها ادامه بدهیم. همچنین باید گفتمان سیاسی در کشور آرام شود. اخیرا شاهد شدت لحن این گفتمان بودیم و خواسته ما این است که اندکی آرام شویم. اقدام گروه ها در تنش های سیاسی زمینه را برای رسیدن به قانون انتخابات فراهم نمی کند و زمینه را برای رسیدن به این قانون پیچیده می کند. بنابراین بهتر است که با یکدیگر گفتگو کنیم و با توجه به امید زیادی که وجود دارد می توانیم به نتیجه برسیم. باید از زمان فرصت زمانی نظیر برگزاری جلسه عادی پارلمان برای رسیدن به قانون انتخابات جدید استفاده کنیم.
سید حسن نصر الله در ادامه سخنرانی خود گفت: در مسئله سوریه باید به این موضوع اشاره کنم که برادران سید ذوالفقار به جهاد و مقاومت خود در این کشور ادامه می دهند. در سالها، هفته ها و ماه های گذشته شاهد آن بودیم که در خلال جنگ های سیاسی و روانی پرسش ها، شک و تردیدها و اتهامات زیادی مطرح شد. موضوع نخست درباره آتش بس بوده است. زمانی که در گذشته از برقراری آتش بس در سوریه خبر داده می شد، رسانه های لبنانی و کشورهای عربی این اتهام را مطرح می کردند که حزب الله و ایران از آتش بس ناراحت هستند و آن را نقض می کنند. هر آتش بسی در سوریه که مورد حمایت دولت این کشور قرار گیرد، ما نیز با آن موافقیم. اصل کلی درباره تحولات سوریه این است که ما در مذاکرات موضوعات امنیتی و سیاسی حضور نداریم و زمانی که به سوریه رفتیم، ماموریت روشنی داشته ایم و ماموریت ما کمک به دولت، ملت و ارتش سوریه برای مقابله با گروه های تروریستی بوده است، گروه هایی که به دنبال سرنگون کردن سوریه بر اساس هدف طرف های مختلف هستند.
وی افزود: این دولت سوریه است که درباره برقراری آتش بس تصمیم می گیرد و مذاکره می کند. ما در این زمینه از نظرات دولت سوریه حمایت می کنیم. بنابراین نباید هیچ طرفی بگوید که حزب الله موافق یا مخالف آتش بس یا مذاکرات آستانه است. موضوع دیگر درباره توافق آستانه است. ایران، روسیه و ترکیه این توافق را تضمین کرده اند. ما نمی دانیم این توافق به کجا می رسد. ما در این موضوع نیز از مواضع دولت سوریه حمایت می کنیم و بر این باوریم که هر فرصتی برای آتش بس و توقف خونریزی ها و آشتی مردم یک فرصت مثبت است و باید از آن استفاده کرد. هرگز این موضع ما در ضدیت با هدف ما که به سوریه رفته ایم، قرار ندارد. همچنین حرف و حدیث های زیادی مطرح شده است مبنی بر این که متحدان سوریه با یکدیگر هماهنگ نیستند. من صریح بگویم که روسیه خود را بخشی از محور مقاومت نمی داند. بنابراین هیچ طرفی نمی تواند از روسیه انتقاد کند که چرا این کشور با اسرائیل رابطه دارد و از نتانیاهو استقبال می کند. حزب الله بخشی از محور مقاومت بوده و روسیه نیز متحد سوریه است. در مسئله سوریه طرف های وجود دارند که مواضع همسو با یکدیگر دارند و متحد یکدیگر هستند. متاسفانه برخی از مردم در خواب و خیال زندگی می کنند. متحدان سوریه در سوریه نظیر روسیه، ایران و دیگر گروه های متحد در این مرحله به لحاظ سیاسی، نظامی،امنیتی و میدانی بیش از هر زمان دیگری تفاهم و هماهنگی دارند. متاسفانه برخی ها به دنبال پیدا کردن اختلافی هستند که در خواب و خیال فرو بروند.
وی بیان داشت: در ماه ها و هفته ها گذشته این حرف و حدیث ها مطرح شده که روسیه با آمریکا توافق کرده اند و باید حزب الله از سوریه خارج شود. در صورتی که نظام سوریه و یا متحدان نظام سوریه به ما بگویند که ماموریت حزب الله تمام شده است، ما تشکر خواهیم کرد. ما در سوریه به دنبال منفعتی نیستیم و هدفی در سوریه داریم که می خواهیم این هدف محقق شود. این حرف و حدیث ها پوچ و بی اساس است و عکس این وجود دارد. در برخی از موارد متحدان نظام سوریه از ما می خواهند در مناطقی حضور یابیم که در حال حاضر در این مناطق حضور نداریم و همچنین از ما می خواهند بیش از شرایط کنونی، حضور فعال تری داشته باشیم ولی ما هر موضوعی را محاسبه می کنیم و هر جا که لازم باشد حضور خواهیم داشت. بنابراین درباره میان متحدان نظام سوریه درباره موضوعات سیاسی، مذاکرات و آتش بس و اولویت ها هماهنگی و انسجام نظر وجود دارد.
سید حسن نصرالله گفت: شکی در این نیست ما وارد مرحله جدید و حساسی شده ایم. گروه های مسلح در بدترین وضع به سر می برند. برخی ها توافق آستانه را به سود گروه های مسلح می دانند. امروز ارتش سوریه و متحدان این کشور دست برتر را دارند و همچنین برخی از گروه های مسلح می گویند این توافق به سود نظام سوریه است. تحولاتی در شمال سوریه و مشخصا تحرکات کردها به سوی رقه و دیرالزور وجود دارد و تحولاتی در مناطق جنوبی سوریه و مناطق مرزی سوریه و عراق ایجاد شده است. شکی در این نیست که ترامپ در سفر خود به عربستان سعودی درباره قدس، اسرای فلسطینی، ملت فلسطین، میلیون ها آواره فلسطینی، حقوق ملت های عربی، مقدسات و مسجدالاقصی سخنی نخواهد زد و ممکن است حرف و حدیث ها درباره اوضاع سوریه، یمن، عراق و لبنان باشد. افراد زیادی به این نشست امید بسته اند و می گویند منطقه پس از این نشست به مانند دوره قبل از این نشست نخواهد بود. ما به این نشست ها عادت کرده ایم. در نشست شرم الشیخ شاهد آن بودیم که همه سران کشورها از آمریکا،اروپایی ها، روسیه،چین و کشورهای عربی حضور داشتند و با صدور بیانیه ای سه جنبش مقاومت را شامل حزب الله، حماس و جهاد اسلامی سازمان تروریستی اعلام کردند. ما پس از این نشست تلاش ها و اقدامات گسترده ای داشته ایم و اقدامات این کشورها را پوچ و بی ارزش کردیم. در آن زمان رسانه های مختلف در دنیا می گفتند که دنیا به دنبال از بین بردن گروه های مقاومت در لبنان و فلسطین است و من در اولین سالگرد نشست شرم الشیخ گفتم که پیام ما به کسانی که در این نشست شرکت کرده بودند، این بود که ما تنها به خداوند تکیه می کنیم و بر اساس این تکیه به خداوند بود که در ماه آوریل سال 1996 به فرماندهی شهید سید مصطفی بدرالدین پیروز شدیم. بنابراین ما هیچ نگرانی نداریم. امروز شاهد آن هستیم که کشورهای مختلف به عربستان سعودی می روند تا این کشور را چپاول کنند.
دبیر کل حزب الله لبنان در ادامه سخنرانی خود گفت: ما هیچ نگرانی نداریم. از هر توان و امکاناتی که داشتند علیه ما در دوره های مختلف استفاده کردند. بخش پایانی سخنانم مرتبط به اظهارات مطرح شده محمد بن سلمان جانشین ولیعهد عربستان سعودی بوده که در رسانه ها پخش شده است. وی اشتباه های زیادی مرتکب شده و این اشتباه ها در یمن طولانی است. من نمی خواهم به بحث و جدل ها در روابط ایران و عربستان سعودی بپردازم و این که ایرانی ها همکاری زیادی داشتند. وی موضوعی درباره ایران گفت که مشکل عربستان با این کشور این بوده که ایران منتظر امام مهدی(ع) است. حتی علما در عربستان سعودی می دانند امام مهدی(ع) که همه مسلمانان منتظر وی هستند در مکه و نه در تهران، دمشق، بغداد و بیروت ظهور خواهد کرد. فرض بر این است که جانشین ولیعهد عربستان چند واحد درس دینی گذرانده باشد. مسلمانان درباره امام مهدی(ع) اجماع نظر دارند و یک مسئله مرتبط با ایران یا شیعیان نیست و این که مهدی(ع) در آخر الزمان ظهور خواهد کرد و از نوادگان پیامبر اسلام(ص) و فاطمه(س) است. برخی از مسلمانان می گویند وی ذریه حسن(ع) و برخی ها وی را ذریه حسین(ع) می دانند. وی در آخر الزمان ظهور خواهد کرد تا زمین را از قسط و عدالت پر کند پس از آن که از ظلم و ستم پر شده است.
وی افزود: این مسئله از عقاید ثابت همه فرق اسلامی است و تنها یک موضوع شیعه نیست. اکثریت شیعیان و علمای بزرگ اهل تسنن می گویند این مهدی(ع) موعود به دنیا آمد و وی حجه بن الحسن العسکری(ع) است. برخی از مسلمانان می گویند امام مهدی(ع) به دنیا آمده و از نظرها غائب است و عده دیگری از مسلمانان می گویند زمانی که ظلم و ستم و فساد در زمین به اوج خود برسد و دولت عدالت الهی برپا شود،نوه پیامبر به دنیا خواهد آمد و زمانی که سی تا چهل شد، ظهور خواهد کرد و همه مسلمانان و مستضعفان به وی ملحق خواهند شد و حضرت مسیح(ع) به جهان بازخواهد گشت و چهره جهان تغییر خواهد کرد.
بنابراین ای جانشین ولیعهد عربستان سعودی این موضوع مرتبط به ایران نیست و همه مسلمانان درباره این موضوع اجماع نظر دارند. وی به این موضوع اشاره می کند و می گوید مشکل سیاسی ندارد ولی با بیان این موضوع وارد جنگ دینی وعقایدی شده است. وی ایران را متهم کرده است که درگیری های سیاسی را به درگیری های فرقه ای و مذهبی تبدیل می کند و این ادعا اصلا درست نیست.
سید حسن نصرالله بیان داشت: پیام من به کسانی که به مانند من باور دارند امام مهدی(ع) در پانزدهم ماه شعبان متولد شده این است که میلاد امام صاحب الزمان حضرت مهدی(ع) را تبریک می گویم. پیام دیگر من به جانشین ولیعهد عربستان سعودی این است که ظهور مهدی(ع) به باور مسلمانان یک موضوع قطعی در آینده است و وی در مکه مکرمه ظهور خواهد کرد و سکنه شبه جزیره عربستان از وی حمایت خواهند کرد و زمانی که این امام ظهور کند هیچ پادشاه ظالم، امیر مستبد و طاغوتی فاسد باقی نخواهد بود و همان طور که محمد رسول الله (ص) گفته است زمانی که زمین از ظلم و ستم و فساد پر شده باشد از قسط و عدالت پر خواهد شد. این روز خواهد آمد و تو(عربستان سعودی) و پدرت و اجدادت و نواده های تو نمی توانند این قدر الهی را تغییر دهند. پیام من به همه ستمگران و طاغوتی ها این است که به سوی خداوند توبه کنند. در پایان به فرمانده شهید خود سید مصطفی بدرالدین وعده می دهیم که به این راه برای تحقق پیروزی با خون شهادت ادامه می دهیم.