مشروح سخنان دبیرکل حزب الله لبنان
به گزارش سرویس بین المللخبرگزاری
صداوسیما ؛ سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان به مناسبت سالگرد ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به ایراد سخنرانی پرداخت.
به گزارش شبکه تلویزیونی المنار، سید حسن نصر الله در ابتدای سخنانش گفت: سخن امروز خود را به دو بخش تقسیم می کنم. در بخش اول به بیان برخی از تحولات سیاسی اخیر خواهم پرداخت و در بخش دوم درباره این مناسبت صحبت خواهم کرد و طی آن به برخی مسئولیتهایی که بر دوش خواهرانمان است اشاره خواهم کرد.
در بخش سیاسی سخنانم به چهار موضوع اصلی اشاره می کنم. و اما موضوع اول؛ چند روز پیش کمیسیون اسکوا (کمیسیون اقتصادی و اجتماعی غرب آسیا) وابسته به سازمان ملل متحد، گزارشی ارائه کرد و در آن به توصیف اقدامات رژیم صهیونیستی علیه فلسطینیان را در فلسطین پرداخت. این گزارش اسرائیل را به تبعیض نژادی علیه فلسطینی ها و ایجاد نظامی نژادپرستانه متهم کرد. البته در این دوره و زمان، این گونه اتهامات از بدترین اتهامات ممکن است که به کشور یا نظام یا دولتی نسبت داده می شود. اسرائیل و آمریکا و برخی از حامیان اسرائیل قیامت به پا کردند و به شدت به این گزارش اعتراض کردند و فشارهای سنگینی برای پس گرفتن این گزارش، به سازمان ملل و دبیرکل جدید آن وارد آوردند زیرا «اسکوا» یکی از موسسه های وابسته به سازمان ملل متحد است. در ابتدا دبیرخانه عمومی سازمان ملل در مقابل فشارها کوتاه آمد و گفت که در جریان نبوده است و این گزارش و اعلام آن بدون هماهنگی صورت گرفته است، اما با تداوم فشارهای آمریکا و اسرائیل و تهدید در قطع کمکها و حمایتهای مالی - شما ببینید که «سازمان ملل» وقتی از سوی کسی مورد حمایت مادی قرار می گیرد و سپس آن شخص تهدیدش می کند که این حمایت مادی را قطع خواهد کرد چگونه آشفته می شود و از ترس به خود می لرزد- دبیرکل جدید زیر این فشارها کوتاه آمد و به دبیر اجرایی کمیسیون اسکوا که در لبنان اقامت دارد این گزارش را پس بگیرد. البته این مسئله جدیدی برای سازمان ملل نیست، به گونه ای که دبیر کل سابق سازمان ملل چند ماه پیش در مقابل تهدیدی مشابه کوتاه آمد، هنگامی که یکی از موسسه های وابسته به سازمان ملل گزارشی منتشر کرد و در آن رژیم عربستان را مسئول کشتار کودکان در یمن معرفی کرده بود. در آن هنگام نیز همین موضوع اتفاق افتاد و تهدید به قطع حمایتهای مالی کردند، بنابراین آن گزارش را پس گرفته و تغییر دادند. اکنون نیز همینطور است.
سید حسن نصرالله افزود: دبیر کل اجرایی کمیسیون اسکوا که بانویی عربی به نام ریما خلف است از پس گرفتن آن گزارش سر باز زد و از سمت خود استعفا داد و دبیر کل سازمان ملل فورا استعفای ایشان را پذیرفت. ما اینجا در مقابل دو صحنه قرار داریم، صحنه اول، صحنه فرمانبرداری و تسلیم سازمان ملل در مقابل آمریکا و اسرائیل است و البته این مسئله جدیدی نیست و به نظر می رسد ما در جهان عربی و اسلامی و جهان سوم همواره نیازمند اتفاقاتی هستیم که واقعیت این سازمان را به ما یادآور شود، اینکه سازمانی ضعیف، ناتوان، خوار و تسلیم اراده آمریکا و اسرائیل است و از اینکه موضعی اتخاذ کند یا از حقی دفاع کند یا خاکی اشغال شده را بازگرداند یا بزرگی و شانی را حفظ کند، ناتوان تر است. این صحنه اول بود و این صحنه بدان معناست که هیچ کس نمی تواند به این سازمان و قطعنامه هایش اعتماد کند، تا خاک اشغال شده مان در فلسطین یا در لبنان یا در جولان را به ما باز گرداند، یا اسرا و بازداشت شدگان را از زندانها آزاد کند، تا از حقوق بشر در منطقه ما دفاع کند، تا از مادر و کودک و فرهنگ و تمدن از طریق همه موسسات وابسته به سازمان ملل محافظت کند. سازمان ملل از انجام چنین کارهایی ناتوان تر است. این اتفاق گواهی بر این مسئله است.
صحنه دوم، موضع بانویی عربی است که پست و مقام خود را فدا کرد - که شاید تنها منبع درآمدش باشد و همچنین ممکن است در آینده ای نزدیک به دشمنی با یهودیان متهم شود زیرا هرکس که با اسرائیل مواجهه ای داشته باشد به دشمنی با یهودیان متهم می شود - این بانو موضع انسانی، اخلاقی و قانونی بسیار صحیحی اتخاذ کرد و از خود جرات و شجاعت و انصاف و انسجام ذات و وجدان نشان داد. من از طرف همه اعضای مقاومت بخاطر این موضع بزرگ به وی درود می فرستم و امیدوارم این موضع شجاعانه در این برهه سخت عربی ، مورد تقدیر شرافتمندان این امت و آزادگان جهان قرار گیرد. همچنین از اتحادیه عرب و شورای همکاری اسلامی و کشورهای عربی و اسلامی می خواهم که دست روی دست نگذارند و کوتاه نیایند و ثبت این گزارش در سازمان ملل را پیگیری کنند، زیرا این گزارش نتایج و تاثیرات مهمی بر مسئله فلسطین، ملت فلسطین، بازدارندگی دشمن و بخشی از نبرد سیاسی ، رسانه ای ،روانی و متمدن با این رژیم صهیونیست و اشغالگر فلسطین دارد.
دبیر کل حزب الله افزود: در این رابطه فلسطینی ها که مورد تبعیض نژادی و نظام آپارتاید هستند، همواره بر روحیه ایستادگی و مقاومت و استواری تاکید می کنند. همانطور که روز گذشته نیز در مراسم تشییع پیکر شهید مقاومت باسل محمود الاعرج در روستایش الولجه که نزدیک شهر قدس در سرزمینهای اشغال شده است، شاهد آن بودیم . به روح این شهید بزرگ باسل محمود الاعرج و خانواده دلیر و شجاعش و به اهالی روستایش و همه دوستانش و هر کس که روز گذشته در تشییع شهید شاهد مشتهای گره کرده و صداهای بلندشان بودیم درود می فرستیم. این همان گزینه واقعی و تنها امید برای ملت فلسطین و لبنان و ملتهای منطقه برای آزادسازی خاک ، مقدسات،محافظت از هستی و حقوقمان است، نه انتظار خسته کننده و ناامیدانه در مقابل دربهای سازمان های بین المللی؛ که خود خوار و ذلیل و ناتوان هستند چه برسد به اینکه بتوانند کاری انجام دهند.
دبیرکل حزب الله لبنان در ادامه سخنان خود گفت: موضوع دوم پرونده مالیات ها و سلسله مراتب و حقوق در لبنان است. این پرونده اکنون فکر همه لبنانی ها را به خود مشغول کرده است و همه منتظر هستند تا ببینند این پرونده به کجا خواهد رسید. باید این پرونده به دور از تسویه حسابهای شخصی جریانهای سیاسی و با انصاف و عدالت بررسی شود. کمیته ای که قرار است بنشیند و این مسئله را بررسی کند باید با لغو برخی امتیازات، با افزایش مالیات در برخی زمینه هایی که قابلیت پرداخت این افزایش را دارند، با مقداری ریاضت،تصمیماتی شجاعانه بگیرند.
من از همه جریانهای سیاسی که در چند روز گذشته اعلام کردند با افزایش مالیات برای فقرا مخالفند می خواهم به وعده هایشان عمل کنند و البته آنها این توان را دارند.
دبیرکل حزب الله لبنان در موضوع سوم به قانون انتخابات اشاره کرد و گفت: تا امروز وقت بسیاری هدر رفته است. بازی کردن در لبه پرتگاه بسیار خطرناک است. برخی جریانهای سیاسی همینطور کار را به تاخیر می اندازند تا اینکه به لبه پرتگاه برسیم. این بازی بسیار خطرناک است. امروز ملت لبنان در مقابل گزینه هایی مانند خلا سیاسی، یا تمدید، یا بازگشت به قانون 60، یا گزینه های بسیار بد و خطرناک قرار دارند. وقت به پایان رسید. بازی کردن در لبه پرتگاه ماجراجویی بزرگی برای همه جریانهای سیاسی در سطح کشور است. بنابراین در روزهای باقیمانده باید قانون انتخابات با روشی دیگر دنبال شود. موضع اصلی ما این است که ما به دنبال قانون انتخابات یک بار مصرف نیستیم زیرا کسی که به دنبال چنین چیزی است اهدافی دارد. ما پیشنهاد قانونی دائمی برای انتخابات با پایه ای عادلانه می دهیم و آنچه که واقعا به دنبالش هستیم این است که همه اقشار ملت لبنان در آن شرکت داشته باشند حتی احزاب و جریانهای سیاسی کوچک. مشارکت گسترده در پارلمان یک منفعت ملی است و نه منفعت حزبی یا قومیتی یا مذهبی. قانونی که عدالت مشارکت را در لبنان برای همگان محقق می سازد قانونی است که بر پایه نسبیت کامل استوار باشد. ما نه می خواهیم سهممان زیاد شود و نه کم شود. ما سهممان کم خواهد شد و دیگران نیز باید بپذیرند که سهمشان کاهش یابد تا دیگران نیز بتوانند وارد پارلمان شوند و در قانون گذاری و انتخاب ریاست جمهوری مشارکت داشته باشد. چه مانعی وجود دارد در اینکه همه در مجلس حضور داشته باشند؟ اما برخی طرفهای سیاسی باید اندکی خویشتندار باشند. کسی که بیش از اندازه خود سهم گرفته است باید بپذیرد که به اندازه خود سهم بگیرد. مشکل قانون انتخاب همین است. اگر بخواهیم درباره عدالت و انصاف صحبت کنیم این همان عدالت و انصاف است. بنابراین با وجود کمبود وقت باید بین جریان های سیاسی سازش صورت گیرد و این بدان معناست که همه باید کوتاه بیایند. اگر هر کس می خواهد به اندیشه و قانون خودش پایبند بماند به قانون جدیدی نخواهیم رسید و کشور به قهقهرا خواهد رفت. هیچ کس سرنوشتی را که برای کشور در صورت عدم توافق جریانهای سیاسی برای رسیدن به قانون انتخاباتی جدید بوجود خواهد آمد دست کم نگیرد.
در روزهای باقیمانده باید شب و روز برای توافق بر سر این قانون کار شود. این از مهمترین وظایف ملی بلکه از مسئله بودجه بسیار مهمتر است زیرا قانون انتخابات سرنوشت کشور و نظام سیاسی و حکومت است که دیگر زمانی برای آن نداریم.
سید حسن نصرالله با اعلام پیروزی محور مقاومت در سوریه و عراق از تروریست های تکفیری خواست از خواب غفلت بیدار شوند.
سید حسن نصرالله گفت: امروز یا این روزها جنگ سوریه وارد هفتمین سال می شود. شش سال از رنج ها و جنگ ها و توطئه ها و درگیری ها و ایثارگری های عظیم گذشته است. پایان یافتن ششمین سال و آغاز هفتمین سال اقتضا می کند نگاه اجمالی بر این موضوع داشته باشیم زیرا این موضوع نیز از مسائل درجه یک ما است. همه قدرت های بین المللی و قدرت های بزرگ و قدرتهای منطقه ای شامل 140 یا 130 یا 120 کشوری که شش سال پیش تحت عنوان دوستان سوریه متحد شده بودند و علیه سوریه توطئه کردند، امید داشتند که در سال 2011 سوریه را طی مدت دو یا سه ماه تحت کنترل خود بگیرند. امروز با گذشت شش سال از آن روزها، آنها در برابر حقیقتی خونین و تاریک قرار دارند و آن ناامیدی و شکست است.
بعد از شش سال، این کشورهای بزرگ و عظیم و مهم! در جهان و منطقه به نقطه شکستی سخت رسیده اند و نتوانسته اند هدفشان را محقق سازند. طی شش سال گذشته آنها دهها میلیارد دلار از پول عرب ها را هزینه کردند. ترکیه هیچ پولی پرداخت نکرد. فرانسه و انگلیس هیچ پولی خرج نکردند. همه پولی که در سوریه هزینه شد متعلق به عربها بود. با این پول می شد فقر را از جهان عرب ریشه کن کرد. با این پول می شد سومالی و یمن را از قحطی نجات داد. با این پول می شد خانه های فلسطینی ها را در غزه بازسازی کرد. با این پول می شد فلسطینی ها را در قدس تثبیت کرد. با این پول می شد صدها هزار فرصت شغلی برای جوانان بیکارعربی ایجاد کرد. با این پول می شد صدها میلیون بی سواد را با سواد کرد. متأسفانه دهها میلیون مرد و زن عرب همچنان بی سواد هستند. حتی یک دلار صرف این کار نشده است. دهها میلیارد دلار از پول عربها صرف جنگ در سوریه شد و علیه دولت و ملت این کشور و محور مقاومت در آن صرف شد. دهها یا صدها تن سلاح و مهمات.... دهها هزار ستیزه جو از نژادهای مختلف از سراسر جهان به سوریه آورده شدند. هیچ رنگ و نژاد و زبانی نبود که در سوریه حضور نداشته باشد....آمریکائی ها و متحدانشان و توطئه گران پول بسیاری هزینه کردند و تسهیلات بسیاری دادند و دهها هزار ستیزه جو را برای جنگ به سوریه آوردند. آنها هدف مشخصی داشتند و آن سرنگونی سوریه و خارج کردن آن از محور مقاومت و تحت کنترل گرفتن آن...بود. آنها می خواستند حاکمیت و ملت و ذخایر و موقعیت راهبردی آن را در ساحل دریای مدیترانه و موقعیت راهبردی که در درگیری با دشمن اسرائیلی دارد تحت کنترل خود بگیرند.امروز نتیجه این جنگ کاملاً مشخص است؛ ناامیدی، شکست و عقب نشینی.
اجازه دهید کمی رویدادهای سال اول جنگ سوریه را یادآوری کنیم. ما منکر آن نیستیم که بخشی از مردم سوریه حقیقتاً خواستار اصلاحات و تغییراتی در سوریه بودند اما آنچه که با قدرت وارد میدان شد و این روند را تغییر داد نیروهای تکفیری بودند که از سراسر جهان جمع آوری شده بودند و از همان هفته های اول هرگونه گفتگو و راه حل سیاسی را رد کردند و تنها گزینه آنها درگیری مسلحانه و خونین و فراگیر بود و شعارهای فرقه گرایانه و مذهبی سر دادند. از همان هفته های نخست مشخص شد که چه اهدافی دارند. چه کسی سازمان القاعده را وارد سوریه کرد؟ آنها وقتی وارد سوریه شدند چه نامی داشتند؟ «دولت اسلامی در عراق» و پس از آن نام «شام» را به آن افزودند. پس از آن برسر آن اختلاف پیدا کردند و به دو شاخه داعش و جبهة النصره تقسیم شدند اما در واقع همه آنها اعضای القاعده هستند. نام این گروه در آمریکا و شورای امنیت و عربستان و کشورهای اروپایی در فهرست گروههای تروریستی است. آنها دهها هزار ستیزه جو را که خود نامشان را در فهرست گروههای تروریستی درج کرده اند وارد سوریه کردند و پول اسلحه در اختیارشان گذاشتند و مرزها را برایشان باز کردند. آنها خود اعتراف می کنند که خودشان داعش را به وجود آورده اند تا با مقاومت و محور مقاومت بجنگند. امروز اوضاع تغییر کرده است.
سید حسن نصرالله گفت: درک این موضوع به فهم سیاسی و قدرت پیشگوئی نیاز ندارد. هرکس که تجربه رویدادهای افغانستان و مناطق دیگر را داشته باشد می توانست این نتیجه گیری را داشته باشد. من در ماههای نخست این موضوع را گفته ام. من خطاب به القاعده و دولت اسلامی عراق و شام یا داعش و جبهة النصرة که از آن جدا شد اعلام کردم که همه شما با همه ملیت هایی که دارید به سوریه آورده شده اید تا از شما برای جنگ و تحقق اهداف آمریکا و اسرائیل در منطقه استفاده شود. پس از آنکه فرسایش بیابید، صرف نظر از آنکه پیروز شوید یا شکست بخورید نابود خواهید شد. به همین علت در همان ابتدا از شما خواستم که هوشیار و بیدار باشید و به هیزم و سوخت آتش آمریکا و اسرائیل و برخی حکومت های منطقه تبدیل نشوید اما تعصب و حماقت و جهل به آنها فرصت نداد. آنها خود را بسیار باهوش تصور می کردند و تصور می کردند که قادرند از آمریکا و ترکیه و سعودی و دیگر کشورهای غربی و جهان سوء استفاده کنند و از فرصتی که برایشان ایجاد می کنند برای ایجاد حکومتی در سوریه استفاده کنند. آنها این موضوع را در طرح های راهبردی شان نوشتند. این اوج حماقت آنها بود. امروز چه رخ داده است. امروز داعش به باری بر دوش آمریکائی ها تبدیل شده است. داعش در عراق به خط پایان رسیده است. طی چند هفته یا چند ماه آینده داعش در عراق به نقطه پایان خواهد رسید. داعش دیگر در عراق هیچ آینده سیاسی یا نظامی نخواهد داشت. در سوریه نیز داعش هیچ گونه آینده نظامی یا سیاسی نخواهد داشت. در بهترین حالت آنها هسته های فعال و غیرفعالی خواهند داشت که هرازگاهی دست به عملیات انتحاری می زنند. عملیات انتحاری آنها علیه غیرنظامیان در بغداد و تکریت و دمشق و حمص و شهرهای دیگر اعلام شکست راهبردی و نظامی است. هرکس که به عملیات انتحاری و قتل کودکان و زنان و هدف قرار دادن رستورانها و عابران و دانش آموزان می اندیشد فردی شکست خورده راهبردی و نظامی است...این آینده داعش است. آینده جبهة النصرة نیز همین است. امروز داعش از طرف ائتلاف بین المللی تحت رهبری آمریکا و انگلیس و ترکیه و اردن و همچنین توسط روسیه و نیروهای فعال در سوریه بمباران می شود. جبهة النصرة نیز همین وضع را دارد. آمریکائی ها و متحدانش در ترکیه و کشورهای عربی جبهة النصرة را وارد سوریه کردند. آنها نیز اکنون در ادلب و غرب حلب بمباران می شوند....اکنون شروع کرده اند و در ادلب و غرب حلب می گویند که آمریکائی ها ما را فریب دادند و منافق هستند. صحت خواب! تازه فهمیده اید؟! پس از آنکه عراق را ویران کردید؟! پس از آنکه یمن را ویران کردید؟! حالا بیدار شده اید؟! تازه فهمیده اید که آمریکا فریبکار و منافق است و از شما سوء استفاده می کند و بعد شما را قربانی می کند؟!...
سید حسن نصرالله گفت: اسرائیل همواره با بهانه های مختلف دست به تجاوز گری می زند. گاهی به بهانه هدف قرار دادن سلاح های حزب الله و گاهی مثل ادعاهای دیروز...اسرائیل با هدف پشتیبانی و کمک به داعش و دیگر گروههای تروریستی مواضع ارتش سوریه هدف قرار می دهد. امروز این طرح استکباری و اشغالگری و سلطه گری در سوریه کاملاً شکست خورده است. سوریه اکنون به پیروزی رسیده است اما در انتظار پیروزی نهائی و قطعی است. داعش رو به زوال است. جبهة النصرة نیز روبه زوال است. گروههای تروریستی تکفیری نیز رو به زوال هستند. اکنون فقط مسئله زمان مطرح است. حتی همه قدرت هایی که از آنها حمایت می کردند و از آنها پشتیبانی بعمل می آوردند اکنون آنها را رها کرده اند و خود وارد جنگ با آنها شده اند زیرا این جادو واژگون شده است. زیرا جهان متوجه شده، این افعی که به سوریه آورده است برای خودش خطرساز شده است. در پاریس و لندن و آلمان و بلژیک و ترکیه و آمریکا و سعودی و کشورهای دیگر....
سید حسن نصرالله در ادامه گفت: مابقی گروههای سوری فعال در سوریه چه وضعی خواهند یافت؟ نه فرمانده و نه رهبر و نه اتحاد و نه طرحی ملی... آشفتگی و آوارگی میان سفارتخانه ها و دستگاههای اطلاعاتی.... فقط شخصیت های ملی که شریکی برای دستیابی به راه حل سیاسی و گفتگوی سیاسی و بازسازی کامل سوریه هستند باقی می مانند.
امروز در سالگرد میلاد دختر رسول الله (ص) خطاب به کسانی که در سوریه و در جبهه دشمن می جنگند و تصور می کنند در جبهه اسلام یا جبهه امت اسلام و جبهه وطن مشغول مبارزه هستند اعلام می کنم که صددرصد در اشتباهید. خطاب به آنها می گویم که این طرح به شکست انجامیده است. جنگ شما هیچ فایده ای ندارد و جز جنگ و کشتار و ویرانی و ریخته شدن خون های بیشتری از طرفین که آمریکا و اسرائیل از آن استفاده می کنند، هیچ افقی برای آن متصور نیست ببینید نتانیاهو برای چه به مسکو و دیدار با پوتین رفته بود؟ او رفته بود تا به پوتین متوسل شود. زیرا او نگران شکست داعش در سوریه است. زیرا شکست داعش برای نتانیاهو به معنای پیروزی مقاومت و محور مقاومت است. زیرا شکست داعش در سوریه برای نتانیاهو به معنای شکست طرحی است که آنها شش سال از آن پشتیبانی کردند...باور نکنید که در جبهه اسلام و جبهه امت اسلام و جبهه وطن هستید. شما چه بدانید و چه ندانید در مدت شش سال در جبهه آمریکا و اسرائیل و کسانی جنگیده اید که علیه شما و برای کشتن شما توطئه می کنند. آیا این همه خون هایی که در سوریه وعراق ریخته شده شما را بیدار نکرده است. آیا این برای شما کافی نبوده است که تجدید نظر کنید. من از آنها می خواهم که سلاحشان را به زمین بگذارند و جنگ را متوقف کنند و آتش بس کنند و به دنبال راهی بشردوستانه و سیاسی و حقیقی و خروج از جبهه نفاق و ورود به جبهه اسلام باشند. از جبهه اسرائیل و آمریکا به جبهه امت بروند. از جبهه دشمن به جبهه مقاومت بروند. هنوز این امر یعنی توقف ویرانگری امکان پذیر است....همان طور که از روزها و ماههای نخست گفته ایم محور مقاومت در سوریه و عراق و یمن شکست نخواهد خورد. بنگرید که شش سال گذشته و محور مقاومت در سوریه پیروز شد در عراق نیز پیروز می شود و در یمن نیز پایداری خواهد کرد. ان شاء الله پیروزی قطعی و بزرگ را نیز حاصل خواهد کرد.