پخش زنده
امروز: -
فیلم خوانی های ایرانی در سه دهه گذشته / فیلم سینمایی "دوئل"
در گشت و گذاری سایبری به فیلم هایی خواهیم پرداخت که در 3 دهه گذشته در ایران تولید شده و هر کدامشان دربرگیرنده نکات و مفاهیم عمیقی هستند که می توان مورد تأمل قرار داد و آن را بازنشر کرد.
دیالوگ ها و صحنه های ماندگار "دوئل"
-
یه چیزی
توی اون قطار باریه که نباید بیفته دست دشمن ...
-
ولو به
قیمت جون همه ...
-
پای
ناموس مملکت در میونه ...
-
مگه چی
توی قطاره ؟؟؟
-
گاو
صندوق ...
-
چی ؟؟؟
-
گاوصندوق
!!!
-
تو یکی
از اون گاوصندوق های صادراتی، اسناد محرمانه جاسازی شده که قرار بوده از گمرک بره
اون طرف آب ...
-
یا سید
عباس (ع) ...
-
گرفتی
مطلب رو ...
- معلومه چی کار می کنی ، اسلحه ها رو بردن ...
- خونه شون که نبردن ، پس چرا معطلین ...
- آر پی جی بچه بازی نیست ، اگه بلد نباشی تو خلسه منفجر می شه ...
- گذاشتی تو خال حساسم ، همین بچه داهاتی ها صد تا مثل تو رو حریفن آدم بزرگ ...
- می دونی من کی ام ؟؟؟
- ویژه اطلاعاتی ، هر کی می خوای باش ...
- من توی بیابون مار خوردم ...
- به خیالت من قلیه ماهی خوردم ...
- همه سوار شید ...
- وایسا ببینم ، تو گذاشتی بره ...
- ها ...
- استاندار این طور خواست ؟؟؟
- نه ، چیزی که او خواست ، دل ما نخواست ...
- پس راسته که مملکت افتاده دست بچه ها ...
- اگه دست گنده ها بود ، حالا عراقی ها جلوی زاینده رود ، لب کارون می خوندن ...
- حالا که این طوره ، می گم برات ، داستان این گاو صندوق و اسناد محرمانه ، همش نقشه بود ...
- وقتی تو و رفیقات ، حنجره پاره می کردید برای عدالت ، یه عده خروار خروار طلا می بردن اون ور آب ...
- مامور اطلاعات و حکم استاندار رو و اسناد محرمانه اش همش دروغ بود ...
- 4 تن طلا بود که نباید می افتاد دست عراقی ها ، گرفتی مطلب رو یا بازم بگم برات ...
- باورت نمی شه ؟؟؟
نظر شما