یک بام و دوهوای دولت جدید امریکا در قبال رژیم صهیونیستی
دولت جدید امریکا در حالی به رژیم صهیونیستی در باره تعمیم حاکمیت این رژیم به کرانه باختری هشدارداده که در تدارک انتقال سفارت خود به بیت المقدس است.
اویگدور لیبرمن وزیر جنگ رژیم صهیونیستی روز دوشنبه در جلسه کنست این رژیم اعلام کرد، آمریکا با ارسال پیامی مستقیما به اسرائیل هشدار داده که حاکمیت این رژیم بر کرانه باختری موجب تنش میان دو طرف خواهد شد.
لیبرمن این خبر را در گزارش خود به کمیته امنیتی و امور خارجی «کنست» (پارلمان این رژیم) در پاسخ به درخواست بخشی از اعضای کابینه ائتلافی از حزب راستگرای خانه یهودی و نمایندگان کنست اعلام کرده است که پیشتر اعلام کردند برای تصویب پیشنویس قانونی برای اعمال حاکمیت بر ۶۰ درصد از مساحت کرانه باختری تلاش خواهند کرد که با شهرک مهم معالیه آدومیم در نزدیکی بیت المقدس شروع می شود.
هم زمان با این گزارش در اقدامی متناقض، گزارش پایگاه خبری تایمز اسراییل حاکیست که هیات کنگره آمریکا که برای بررسی انتقال سفارتخانه این کشور از «تلآویو» به «قدس» اشغالی، سفر کرده مکان جدید سفارت را در این شهر تعیین نموده است.
«ران دوسانتیس» نماینده کنگره آمریکا و مسئول هیئت اعزامی به فلسطین اشغالی، اعلام کرد: دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا سفارت این کشور را در ماه ژوئن آینده از تل آویو به قدس منتقل خواهد کرد. «زیپی هوتوولی» معاون وزارت خارجه رژیم صهیونیستی نیز با استقبال از جابجایی سفارتخانه آمریکا به قدس، گفته است: «این یک اقدام رهبرانه است که این پیام را میرساند که آمریکا نقش خود را در خاورمیانه بازپس گرفته است.»
ظاهرا دونالد ترامپ در حوزه سیاست خارجی این بار در مورد رژیم اسراییل و مسئله فلسطین هم مواضع متناقضی از خود به نمایش گذاشته است که این سوال را به ذهن متبادر می کند که آیا رئیس جمهور امریکا به دلیل نا آشنایی با چالش های خارجی چنین مواضعی را بیان می کند یا اینکه تناقض گویی یک اصل بنیادین در سیاست خارجی دولت وی به منظور دسترسی به اهداف برنامه ریزی شده است؟
پاسخ به این سوال مستلزم بررسی مواضع ترامپ ومشاورانش پیش و پس از انتخابات ریاست جمهوری در مورد اسرائیل و مسئله فلسطین است.
ترامپ پیش از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری از انتقال سفارت امریکا به قدس سخن گفته و از رویکرد دولت اوباما در مورد رای ممتنع به قطعنامه شورای امنیت مبنی بر محکومیت شهرک سازی در کرانه باختری به شدت انتقاد کرده وحتی بارها تاکید کرده بود که دیگر التزامی به راه حل تشکیل دو کشور و دو دولت ندارد.
ترامپ در ماه مه در پاسخ به این که آیا اسرائیل باید ساخت و سازها در کرانه باختری را متوقف کند، گفت: خیر من فکر نمیکنم که این ساخت وسازها باید متوقف شوند. زیرا من فکر میکنم که اسرائیل باید حقیقتا به اقداماتش ادامه دهد. آنها باید به حرکتشان به جلو ادامه دهند.
دیوید فریدمن، مشاور ترامپ که گفته می شود به عنوان سفیر امریکا در تل آویو معرفی خواهد شد نیز پیش از انتخابات گفته بود ترامپ "بدون تایید اسرائیل" کشور مستقل فلسطین را به رسمیت نخواهد شناخت و متعهد به حمایت از گسترش شهرکسازی ها در مناطق اشغالی است.
فریدمن در آن مقطع زمانی افزوده بود: منافع ژئوپلتیکی آمریکا در بهترین حالت با قدرتمند و ایمن بودن اسرائیلی با بیت المقدس به عنوان "پایتخت جدانشدنی" آن تامین خواهد شد.
وی همچنین مواضعش در باره راه حل دو کشوری برای فلسطین را پنهان نکرده و در مطلبی نوشت: این هرگز یک راه حل نیست بلکه یک توهم است که هم به آمریکا و هم به اعراب خدمت میکند.
فریدمن گفت: احساس ترامپ درباره اسرائیل این است که یک "دموکراسی قدرتمند" است. او فکر نمیکند که برای آمریکا الزامی باشد که نوار غزه و دیگر مناطق تصرف شده توسط اسرائیل یک کشور مستقل فلسطین باشند.
جیسون داو گرینبلات» از دیگر مشاوران ترامپ به همراه «دیوید فریدمن» در بیانیه ای مشترک چارچوب روابط در دولت احتمالی ترامپ با رژیم صهیونیستی را مشخص کرده و نوشته بودند، سرزمین اشغالی فلسطین سرزمین مردم یهود نامیده شده و آمده است: «اسرائیل دولت مردم یهود است که برای 3 هزار و 500 سال در این سرزمین زندگی کردهاند.
مشاوران ترامپ حتی پا فراتر گذاشته و در جدیدترین اظهارنظرهای خود گفتهاند ترامپ تا زمانی که طرفهای فلسطینی رژیمصهیونیستی را بهعنوان «دولت یهود» به رسمیت نشناسند، به راهحل دو دولتی به مثابه گزینهای «غیرممکن» مینگرد.
با بررسی این مواضع می توان نتیجه گرفت که رویکرد دولت ترامپ به حمایت بی چون و چرا از رژیم صهیونیستی اصلی بنیادین است و تناقض در مواضع ترامپ را می توان تاکتیکی برای پیشبرد اهداف دانست به ویژه اینکه در حال حاضر دولت ترامپ رویکرد خصمانه ای در قبال ایران در پیش گرفته وبه دنبال ایجاد یک جبهه صهیونیستی/ عربی در مقابل ایران در منطقه است و نمی خواهد مسئله شهرک سازی ها، رژیم اسراییل را با مقابله کشورهای عربی روبرو کند. به ویژه اینکه گزارش ها حاکیست ترامپ قصد دارد تونی بلر نخست وزیر سابق انگلیس را به عنوان نماینده خود در امور سازش منصوب کند و حماس هم با فشار برخی کشورهای عربی قصد دارد به زودی برنامه های سیاسی جدید خود را عنوان کند که سرنوشت آن را از یک گروه مقاومت به گروهی منفعل تبدیل خواهد کرد. از جمله این برنامه ها پذیرش تشکیل کشور فلسطین در مرزهای 1967، که این به معنای پذیرش رسمی راه حل دو کشور است و قطعا بدون شناسایی اسراییل این مسئله امکان پذیر نخواهد بود. گفته می شود توسعه چارچوب مفهوم مقاومت و منحصر نکردن آن به مبارزه مسلحانه و پذیرفتن سایر اشکال آن از جمله مقاومت ملی از دیگر بندهایی است که احتمالا در برنامه سیاسی حماس گنجانده شده است و اگر این گزارش ها تائید شود آنگاه رویکرد متناقض ترامپ معنادار خواهد شد.
------------------------------------------------
بررسی و تحلیل/ رضا محمدمراد