آیا عربستان و ترکیه این بار با طناب ترامپ به چاه می روند؟
مقام های عربستان و ترکیه با فرافکنی واتهام زنی علیه ایران، امیدوارند با پشتیبانی رئیس جمهور جدید امریکا سیاست های نابخردانه وشکست خورده خود را در منطقه به پیروزی تبدیل کنند.

پس از پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری امریکا و گماردن چهره های نظامی با مواضع ضد ایرانی در پست های امنیتی، مواضع تند و خارج از عرف دیپلماتیکی از سوی مقام های عربستان سعودی و ترکیه شنیده می شود که اوج این سخنان را می توان در کنفرانس امنیتی مونیخ علیه ایران دید و البته مقام های رژیم صهیونیستی نیز دایه مهربانتر از مادر شده و برای تحریک مقام های نابخرد سعودی در این اجلاس افاضاتی در حمایت از عربستان و علیه ایران مطرح کردند که درخور توجه است.
در کنفرانس مونیخ عادل الجبیر وزیر امور خارجه عربستان، ایران را به حمایت از تروریسم و دخالت در عراق و سوریه و ترویج فرقه گرایی متهم کرد. مولود چاووش اوغلو همتای ترکیه ای وی نیز همین ادعا را بر زبان راند و جالب اینجاست که اویگدور لیبرمن وزیر جنگ رژیم صهیونیستی نیز فضا را برای دایه مهربان تر از مادر شدن مناسب دید و ادعا کرد ایران در پی انهدام عربستان است.
به نظر می رسد مواضع تند مقام های سعودی وترکیه را می توان در چارچوب سیاست های اعلامی ترامپ علیه ایران ارزیابی کرد و در این میان رژیم صهیونیستی نیز نقش کاتالیزور .وآتش بیار معرکه را بازی می کند. اما نکته اینجاست که اولا آنچه مقام های ریاض و آنکارا علیه تهران مطرح می کنند فرافکنی وسرپوش گذاشتن بر سیاست های دیوانه واری است که آنها برای سرنگون کردن یک دولت قانونی از طریق حمایت از گروههای تروریستی و دامن زدن به فرقه گرایی و ترویج افراط گرایی و تشکیل گروههای تکفیری اتخاذ کردند. اکنون مقام های رژیم صهونیستی هم به صراحت بر حمایت از این گروهها برای ضربه زدن بر محور مقاومت صحه می گذارند. به گزارش کانال دو تلویزیون رژیم اسراییل، موشه یعلون وزیر سابق جنگ این رژیم اذعان کرد این رژیم با گروه های مسلح و همکاری دارد و آنها با اسراییل در مورد حضور در منطقه جولان در جنوب سوریه هماهنگ هستند.
در ثانی اینکه ترکیه در مقام وکیل مدافع گروههای تروریستی در گفتگوهای آستانه حاضر شد این ادعا را اثبات می کند که این گروهها از آنکارا حرف شنوی دارند و اگر ترکیه براستی خواهان حل بحران بود به راحتی می توانست جلو تحرکات مسلحانه این گروهها را بگیرد نه اینکه پیروزی ارتش سوریه و متحدانش در حلب باعث شود که این کشور با تغییر تاکتیک برای جلوگیری از ادامه شکست این گروهها در ادلب با مذاکرات سه جانبه در آستانه موافقت کند.
البته مقام های ترکیه بارها در جریان بحران سوریه مواضع متناقضی را از خود نشان داده اند و بارها رنگ عوض کرده اند اما اینکه در این مقطع زمانی بار دیگر چنین مواضع ابلهانه ای از خود بروزمی دهند و با نمک نشناسی حمایت ایران از دولت اردوغان را در جریان کودتای اخیر نادیده می گیرند چیزی جز امیدداشتن به ترامپ برای عوض کردن صحنه و دنبال کردن سیاست های نوعثمانی نیست.
عربستان هم از این سیاست ها مبرا نیست، رژیم سعودی هم در طول چند سال گذشته نقش مهمی در حمایت مالی و تسلیحاتی گروههای تروریستی داشته است که این سیاست ها سودی برای این کشور نداشت. فراموش نمی شود که ثامر السهبان سفیر این کشور در بغداد هم قصد داشت با فتنه گری در عراق هم آشوب برپا کند که دولت حدر العبادی وی را اخراج کرد.
عربستان از دوسال پیش هم آغاز گر جنگی در یمن است تا دولتی دست نشانده را به قدرت برساند و در چارچوب این هدف از هیچ جنایتی همچون کشتار کودکان و بکار بردن سلاح های ممنوعه و بمباران زیرساخت های اقتصادی ، بیمارستانها، مدارس و اماکن مسکونی ابایی نداشته است اما نتیجه بیش از دوسال تجاوز نظامی هیچ دستاوردی نداشته و روز به روز بردامنه مقاومت ملت یمن علیه متجاوزان افزوده می شود و پرونده جنایت جنگی سعودی ها در مجامع بین المللی در حال سنگین تر شدن است.
سعودی ها در داخل هم با مشکلات عمده ای دست وپنجه نرم می کنند که بخشی از آن نتیجه ساختار تمامیت خواه سیاسی وبسته این کشور، بخشی ناشی از سیاست های فرقه ای و تبعیض علیه اقلیت ها و بخش دیگر نیز ناشی از سیاست های نظامی گری در سایه کاهش قیمت نفت و تبعات آن بر ساختار اقتصادی این کشور است.
بنابر این سعودی ها سادته ترین راه را برای فرار از تبعات سیاست های خود در پیش گرفته اند و مقام های کوته فکر، نپخته و نابالغ این کشور تصور می کنند با اتهام زدن به ایران می توانند مشکلات خود را حل نمایند. آنها حتی این لکه ننگ را برخود هموار کرده اند که علیه یک کشور اسلامی و ملت مسلمان آن با رژیم صهیونیستی متحد شوند.
ظاهرا ترکیه و عربستان پس از ورود ترامپ به کاخ سفید تصور می کنند لفاظی ویاوه گویی علیه ایران می تواند ورق را برگرداند و آنها را از پیامدهای شکست سیاست های منطقه ای اشان برهاند اما غافل از اینکه ترامپ به عربستان به مانند گاو شیردهی می نگرد که فقط به دوشیدن شیرش اکتفا خواهد کرد و هرگز نظامیان امریکایی را با تجربه از جنگ عراق و افغانستان پای در میدانی نخواهد گذارد که به هیچوجه قابل مقایسه با دو میدان قبلی نیست.
ترکیه هم که تکلیفش روشن است این کشور در داخل با بحران های سیاسی و اقتصادی وامنیتی شدیدی روبروست، در خارج از مرزهایش هم که در سوریه با چالش اتحاد امریکا و کردهای سوری روبروست و قطعا نزدیکی ترامپ به آنکارا تاکتیکی خواهد بود و چالش نیروهای گریز از مرکز و حمایت امریکا از این نیروها معمایی است که هیچگاه آنکارا آن را نخواهد توانست به تنهایی حل نماید.
رژیم صهیونیستی نیز که آتش بیار معرکه است به خوبی می داند که اگر دست از پا خطا کند باید با موجودیتش خداحافظی نماید. این رژیم همین چند روز پیش از ترس عملیاتی شدن تهدید سید حسن نصرالله دبیرکل جنبش حزب اله لبنان مبنی بر هدف قرار دادن مخازن آمونیاک حیفا، سعی کرد این مخازن را به نقطه دیگری منتقل نماید والبته چند روز بعد نصرالله اضافه کرد اگر رژیم صهیونیستی دست از پا خطا کند نیروگاه هسته ای دیمونا هدف قرار خواهد گرفت. اقدام تل اویو به انتقال مخازن امونیاک حیفا که با شکست روبرو شد به خوبی نشان می دهد که این رژیم به چه میزان آسیب پذیر است و همین آسیب پذیری به احتمال زیاد این رژیم را از هرگونه اقدام نظامی منصرف خواهد کرد و اینجاست که مقام های ترکیه وعربستان باید به خوبی پیش از حرف زدن بسنجند که چه می گویند و این توهم را نداشته باشند که دعوت ایران به رعایت حق همسایگی و رفع تنش، به علت نگرانی بوده، بلکه به این سبب است که جمهوری اسلامی فقط اسراییل را به عنوان تنها دشمن مشترک جهان اسلام می شناسد و تمامی همتش برای حفظ عزت کشورها وملت های اسلامی است.
حالا باید دید مقام های ریاض وآنکارا از سیاست های ورشکسته خود در منطقه عبرت می گیرند یا بار دیگر و این بار با طناب ترامپ و تشویق اسراییل به چاه می افتند؟
-------------------------------------------
بررسی و تحلیل/ رضا محمدمراد