تهدید نظامی علیه ایران از واقعیت تا شعار
سیاست رئیسجمهور جمهوریخواه امریکا، اعمال فشار بر تهران با اعمال تحریمهای بیشتر و محدود کردن برجام به بهانه توان موشکی ایران است.
درآخرین روزهای حضور باراک اوباما در کاخ سفید، جان کری وزیر امور خارجه وقت امریکا در یاد داشتی نوشت: روابطمان با ایران بسیار مناقشه برانگیز خواهد ماند و ما باید اعمال فشار را بر ایران حفظ کنیم تا بتوانیم برنامه موشکی ایران را عقب بنشانیم. دونالد ترامپ، رئیسجمهور جدید آمریکا پس از پای نهادن در کاخ سفید، خیلی زود نشان داد که به این تفکرپایبند است و جمله «ایران با آتش بازی میکند» که برآمده از یکی از توئیتهای آقای ترامپ بود پس از یک آزمایش موشکی توسط ایران صورت گرفت که تعارضی با قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل متحد نداشت .
در خصوص رویارویی احتمالی نظامی امریکا با ایران دو انگاره می تواند مطرح باشد که بر تقویت احتمال رویارویی نظامی بین ایالات متحده و ایران دلالت دارد. بخشی از شکلگیری چنین انگارهای میتواند طبیعی باشد چرا که در ایران جمهوریخواهان بیش از دموکراتها به جنگطلبی شناخته شده اند هرچند که حقیقت در عمل این چنین نیست اما بخش دیگری از این انگاره نه طبیعی که ساخته برخی رژیم ها مثل اسرائیل و عربستان است که احساس میکنند بزرگنمایی تهدید ترامپ برای ایران میتواند شرایط جدیدی را برای آنها در منطقه مهیا سازد.
واقعیت این است که اگر آمریکاییها بتوانند با ابزار نظامی به هدفی نائل آیند، در بردن دست به سوی ماشه بین دموکراتها و جمهوریخواهان فرق وجود ندارد و به همین خاطر اینکه بین جمهوریخواهان و دموکراتها تفاوت چشمگیری از نظر جنگطلبی دارند، قابل اثبات نیست.
شواهد نشان داده اند که دولتهای آمریکا اعم از دموکرات و جمهوریخواه، در صورتی که برای اهدافشان لازم ببینند و برآوردشان از ورود به جنگ پیروزی باشد، هیچکدام از اقدام به نبرد تبری نمیجویند همانطوری که اگر باراک اوباما به این نتیجه میرسید که باید به جنگ با ایران برود و نتیجه این جنگ مثبت خواهد بود، قطعا تردیدی در آن نمیکرد لذا ترامپ هم همینگونه است.
در خصوص حقیقت یا شعاری بودن سخنان ضد ایرانی اخیر ترامپ باید گفت که برای یک اقدام نظامی تنها توانایی نظامی مطرح نیست بلکه مساله هزینه و فایده مطرح است. هیچگاه اقدام نظامی که هزینه آن بیشتر از فایدهاش باشد در دستور کار واشنگتن قرار نخواهد گرفت چون دستکم باید این تصور وجود داشته باشد که هزینه اقدام نظامی کمتر از فایده آن است و اگر خلاف آن اثبات شود، برای حزب مجری جنگ هزینهبر خواهد بود کما اینکه هزینه تجاوز به عراق برای بوش پسر و حزب جمهوریخواه و کل اقتصاد آمریکا کمرشکن بود علاوه بر آن در این منطقه اسرائیل حضور دارد که امنیتش برای آمریکاییها بسیار مهم است و در صورت اقدام نظامی علیه ایران دیگر امنیت نخواهد داشت.
نکته دیگری که در خصوص سخنان ضد ایرانی اخیر ترامپ باید مطرح کرد حرفهای وی در دوران مبارزات انتخاباتی او هست. اگر امروز ترامپ بهدنبال محدودیت ورود مهاجرین و مخصوصا ایرانی ها به آمریکاست، دقیقا بهدنبال اجرای وعدههایی است که قبلا به مردم داده است. و به همین خاطر اگر سراغ حذف خدمات اجتماعی بیمه که از سوی اوباما وضع شده بود رفت، باز هم برای اجرای وعدههایش بوده است هرچند که قابل اجرا نباشند.
مطلب دیگر اینکه حال که موشکهای ایران برای امنیت رژیم صهیونیستی و متحدان آمریکا در منطقه، مشکل شناخته میشوند آیا منطقی است ترامپ کاری کند که این موشکها واقعا به سوی اسرائیل شلیک شوند؟ هر چند که در صورت چنین حماقتی از سوی ترامپ نه فقط موشکهای ایران، که موشکهای متحدین ایران هم تهدیدی برای این رژیم خواهد بود.
به نظر می رسد که واشنگتن در دوران ترامپ بهدنبال کنشهای پرتنش علیه تهران نیست و نمیخواهد با ایران در خلیجفارس درگیر شود، اما این درگیر نشدن به معنای این نیست که آمریکا ازسیاست پلیسی خود در منطقه خاورمیانه استفاده نکند تا وجهه بین المللی اش زیر سوال برود.
در حقیقت ترامپ با بیان سخنان تند خود- ایران با آتش بازی میکند- بهدنبال اعمال فشار بیشتر برایران برای محدود کردن فعالیتهای موشکی ایران و زمینه سازی برای اعمال تحریمهای بیشتر و کشاندن ایران به پای میز مذاکره برای ایجاد موانع بیشتردرقطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل متحد است که برای رسیدن به این هدف پر واضح است که ادبیات تندتری را هم نسبت به اوباما داشته باشد ولی آنچه که مسلم است اینکه استفاده او از اقدام نظامی به دلایل گفته شده چندان منطقی به نظر نمیرسد.
--------------------------
بررسی و تحلیل/ امین نجار