سید حسن نصرالله در ادامه سخنان خود درباره برخی مسائل و تحولات دیگر گفت: با توجه به اینکه طی هفته های گذشته، تحولات و رخدادهای زیادی روی داد و با توجه به اینکه روز پنج شنبه آینده در سالگرد شهادت فرماندهان پیروزی سید عباس، شیخ راغب و حاج عماد مغنیه در خدمت شما خواهم بود. از این رو، به طور اجمالی سخنانم را برای امروز و روز پنج شنبه آینده تقسیم کرده ام. روز پنج شنبه سخن را به موضوع اسرائیل اختصاص خواهم داد، زیرا اسرائیلی ها در این مدت بسیار سخن گفته اند و به مسائل مربوط به حزب الله، مقاومت، لبنان، فلسطین، یمن، بحرین و تحولات منطقه ای و فرامنطقه ای پرداختند، اما امروز به طور اجمالی درباره امور لبنان و سوریه سخن می گویم.
درباره موضوع سوریه نخست باید بگویم که متاسفانه، برخی رسانه ها و شبکه های ماهواره ای عربی و برخی چهره های سیاسی و نویسندگان عرب در چارچوب حملات همیشگی و شب و روز خود علیه حزب الله اعلام می کنند که حزب الله با آتش بسی که در شهر آستانه مورد توافق قرار گرفت، موافق نیست. آنها حزب الله و در ورای آن جمهوری اسلامی ایران را متهم می کنند که خواهان ادامه جنگ و خون ریزی و درگیری در سوریه هستند. من امروز، تاکید می کنم که حزب الله نه تنها از آتش بس مورد توافق در آستانه بلکه هر نوع آتش بس مورد توافق در سوریه قویا حمایت و از آن دفاع می کند؛ زیرا ما حامی هر اقدام و عملی هستیم که مانع خون ریزی شود و برای آشتی های ملی و راه حل های سیاسی فرصت دهد. ما بدون هیچ رودربایستی این را اعلام می کنیم و این بر اساس اعتقاد، باور، دین و نیز منافع ماست. اما کسانی که ما را متهم می کنند، همانها خود مانع تراشی می کنند. کسانی که در پشت این شبکه های عربی از کشورهای حوزه خلیج فارس و کشورهای غربی قرار دارند، همان هایند که از گروه های تکفیری- تروریستی حمایت می کنند که همچنان به جنگ در سوریه ادامه می دهند، اما ما چنین نمی کنیم. همین، من به شما تاکید می کنم که موضع قاطع جمهوری اسلامی ایران نیز این گونه است. جمهوری اسلامی ایران در کنار دیگر کشورهای فعال کنونی یعنی روسیه و ترکیه برای برقراری آتش بس در سوریه و رسیدن به راه حل سیاسی در آن بسیار تلاش می کند.
مسئله دوم این است که در چارچوب همین فضاسازی علیه حزب الله، گفته می شود که حزب الله مخالف آشتی و مصالحه هایی است که در داخل سوریه روی می دهد و برای به شکست کشاندن آن تلاش می کند و در مسیر جلوگیری از رسیدن به مصالحه در آن گام بر می دارد، در حالی که واقعیت بر خلاف چنین چیزی است. حزب الله از مصالحه ها و حل و فصل هایی که در همه مناطق داخل سوریه روی می دهد، حمایت می کند و بلکه در بسیاری از این مناطق برای موفقیت حل و فصل ها و مصالحه ها نقش اساسی و موثر ایفا کرد و البته از طریق گفتگو، اعتماد و حضور میدانی چنین کاری انجام داده است. بنابراین، من امروز، قاطعانه اعلام می کنم که حزب الله حامی هرگونه حل و فصل و مصالحه ای که در داخل سوریه روی دهد، است و تفاوتی نمی کند که ضوابط، چارچوب، سقف و ساز و کار آن چگونه باشد و ما البته در این موارد دخالت نمی کنیم بلکه از اصل و کلیت موضوع حمایت می کنیم و همیشه برای کمک در این خصوص اعلام آمادگی کرده ایم.
سوم اینکه ما از طریق تماس با رهبران سوریه و برخی کشورهای تاثیرگذار در منطقه که علاقه مند به حل و فصل برخی بحران های شدید انسانی و در صدر آنها بحران الفوعه و کفریا هستند تلاش کردیم. ساکنان این دو منطقه سالهاست تحت محاصره قرار دارند و دچار وضع تاسف باری هستند که حتی وضع برخی مناطق تحت محاصره نیز با وضع آنها قابل مقایسه نیست. در این خصوص ما با برادرانمان در سوریه و کشورهای تاثیرگذار در صدد رسیدن به راه حل هایی در الفوعه، کفریا، الزبدانی، مضایا و دیگر مناطق هستیم.
نکته چهارم، اما این است که حزب الله و ایران متهم می شوند که از نظام حاکم در سوریه حمایت می کنند. ما متهم می شویم که درصدد ایجاد تغییر در بافت جمعیتی سوریه هستیم. همه این اتهام ها دروغ و کذب است، اتهام زنی هایی که برخی کشورهای حامی تروریسم و برخی شبکه های ماهواره ای عربی حامی تکفیری ها علیه ما مطرح می کنند که هیچ کدام از آنها درست نیست. در سوریه تغییر در بافت جمعیت آن وجود ندارد بلکه هیئت ها و گروه هایی عازم آنجا می شوند، هیئتی از اتحادیه عرب، هیئتی از سازمان همکاری اسلامی و گروه های اسلامی مستقل در حال تردد به سوریه اند. زمانی که یک شهر مثلا صد هزار نفری سالها با نظام و ارتش جنگیده اند و از آنها کشته است و به اسارت گرفته است و مناطقی را ویران کرده است، اما زمانی که مصالحه و آشتی روی می دهد و بیشتر عناصر مسلح مورد بخشش قرار می گیرند و مردم به طور طبیعی آن طور که در جای خود بودند، قرار می گیرند. برخی از عناصر مسلح، بر اساس برخی محاسبات خود، اصرار دارند که شهر را به ادلب یا الرقه ترک کنند. با وجود این، نظام و دولت سوریه زمینه انتقال آنها را تسهیل می کند و آنها در فضای امن به جایی که می خواهند، منتقل می شوند. بنابراین، شهری که صد هزار یا منطقه ای که شصت هزار جمعیت دارد و هزار یا دو هزار نفر به اراده و خواست خودشان و به علت اینکه خواهان مصالحه و آشتی نیستند، آن شهر را ترک می کنند، به معنای تغییر در بافت جمعیتی به شمار نمی رود. در چنین پدیده ای باید افراد دیگری نیز به جای افرادی که شهر را ترک می کنند، جایگزین شوند، اما در سوریه چنین نیست و هیچ کسی به جای افراد خارج شده، ساکن نشده است. چنین اتهام ها و سخنانی انگیزه های طایفه ای و مذهبی دارد، زیرا این شبکه ها و رسانه ها و البته این کشورها برای سرپوش گذاشتن به جنگ علیه مردم، مقامات و ارتش سوریه، هیچ منطقی ندارند، جز دروغ پراکنی و اتهام زنی.
دبیر کل حزب الله لبنان در ادامه سخنانش اظهار داشت، پنجم درباره پرونده ای است که برای لبنان و لبنانی ها پرونده مهمی به شمار می آید؛ مقصود پرونده آوارگان است، به عنوان مقدمه در این باره می گویم پیروزی های نظامی در سوریه که آخرین آن پیروزی در حلب بود درها را برای آشتی های داخلی در بخش های زیادی از این کشور باز کرده و امنیت را به بسیاری از مناطق سوریه بازگردانده است، برخی از شبکه های ماهواره ای به مناطق ناامن سوریه می پردازند در شرایطی که زندگی در دمشق، حمص، طرطوس ، سویداء و بسیاری از شهرها و روستاهای سوری طبیعی است. زندگی در حلب به روال عادی بازگشته است و مردم در شرایط امنیتی خوبی به سر می برند، این روند می طلبد تا ما نیز در لبنان تلاش کنیم از یک پرونده و موضوعی که به فشار علیه کشور تبدیل شده است رها شویم، در این زمینه مسائل قومی و مذهبی مطرح نیست، این پرونده به باری بر روی دوش همه لبنانی ها تبدیل شده است، یکی از وظایف مردم لبنان این است که به دور از ملاحظات سیاسی و به دور از هرگونه نگرانی، با این پرونده بشردوستانه برخورد کنند، آنان نباید با این پرونده تعامل سیاسی داشته باشند، یعنی نباید سوء استفاده از موضوع آوارگان، مشکل تراشی برای آوارگان یا استفاده از موضوع آوارگان در پرونده های سیاسی آینده، در میان باشد. با دوستان سوری ما یعنی آوارگان سوری در لبنان باید تعامل اخلاقی و انسانی شود. برخورد مناسب این است که تلاش و همکاری کنیم تا بسیاری از این آوارگان به کشورشان، به شهرها و روستاها و خانه هایشان بازگردند. کرامت انسانی، مسئولیت انسانی و مسئولیت اسلامی حکم می کند چنین تلاش هایی را در دستور کار قرار دهیم. برخی می گویند ما در این زمینه فعالیت می کنیم اما فعالیت ما نباید از موضع اجبار باشد بلکه باید فعالیت اقناعی باشد، می گویند آنان از بازگشت می هراسند زیرا ممکن است نظام سوریه از آنان انتقام بگیرد ، پاسخ ما به این افراد این است که در میان آوارگان کودکان شش ساله، پنج ساله و کوچک تر از آن هستند، به سوریه بروید و ببینید کودکانی با همین سن و سال در شهرها و روستاهای سوریه زندگی می کنند، حتی نظام سوریه طرح آشتی داخلی را به اجرا گذاشته است، این طرح حتی شامل اعضای گروههای مسلح هم می شود، مردم در آنجا در امن و امان زندگی می کنند. منابع رسمی لبنان می توانند نتیجه اجرای طرح آشتی داخلی در سوریه را ارزیابی کنند. یکی از وظایف دولت لبنان و همچنین گروههای سیاسی یعنی همان هایی که نباید از موضوع آوارگان سوری، در حوزه سیاسی و مالی سوء استفاده کنند، این است که تلاش کنند آوارگان حاضر به بازگشت شوند حتی اگر این تلاش ها منجر به اعتراضاتی شود. افرادی از روستاها یا شهرهای سوریه در لبنان زندگی می کنند اما همشهریان، دوستان و نزدیکانشان در همان روستا یا شهر خود در سوریه به سر می برند، می توان از این دوستان و آشنایان کمک گرفت تا این آوارگان را از اوضاع شهر و روستایشان و از نتایج آشتی داخلی در سوریه آگاه سازند در این صورت این امکان وجود دارد که بسیاری از آوارگان برای بازگشت به کشورشان قانع شوند. این کار چنین می طلبد که دولت لبنان از قهر و ستیزه فاصله بگیرد و با دولت سوریه وارد گفتگو و تعامل شود، مشکل امروز کشور لبنان، در کنار اوضاع مالی، اقتصادی، امنیتی و موارد دیگر همین موضوع است که به فشاری برای کل کشور تبدیل شده است، راه حل آن تعامل و گفتگو با دولت سوریه است، چگونه است که با همه دنیا حتی با آنانکه داعش و جبهه النصره را به وجود آورده اند تا این گروهها خونتان و خون ملت و ارتش شما را بریزند تعامل دارید اما برای حل مشکل انسانی آن هم در این سطح، با دولت سوریه تعامل نمی کنید. در زمانی که موضوعی انسانی در میان است انسان حتی با دشمنش هم وارد مذاکره مستقیم یا غیر مستقیم می شود. دولت لبنان قهر و ستیزه را کنار بگذارد و برای تعیین تکلیف یک و نیم میلیون سوری آواره در لبنان به طور جدی برای ارتباط رسمی با دولت سوریه تصمیم گیری کند. این مشکلی نیست که لبنان بتواند به تنهایی آن را حل کند.
سید حسن نصرالله ادامه داد ما در حزب الله، دوستی و روابط خوبی با دولت سوریه داریم و اگر دولت لبنان در این پرونده، برای داشتن برخورد انسانی، تصمیمی جدی و ملی اتخاذ کند، حاضریم به دولت کمک کنیم. آخرین سخن من درباره سوریه این است که تردیدی نیست پیروزی بزرگی که در حلب به دست آمده است، نتایج بزرگ نظامی، امنیتی، روحی و سیاسی در پی داشته است. نمونه این نتایج گشوده شدن مجدد درها برای گفتگوهای مستقیم است، آن هم گفتگو با برخی از گروههای مسلحی که در میدان جنگ حاضرند. این بار به گفتگو با کسانی که جز در هتل ها و سفارتخانه ها جای دیگری حضور ندارند بسنده نشده است در نتیجه امید می رود این شیوه در ادامه روند سیاسی سوریه مفید باشد. همچنین راه برای توقف درگیری ها باز شده است، البته در این زمینه داعش و جبهه النصره استثناء شده اند، الان توقف درگیری ها در بخش های زیادی از سوریه به اجرا گذاشته شده است. حتی با جبهه النصره هم به طور نسبی شاهد توقف درگیری هستیم. همچنین درها برای گفتگوی سیاسی در ژنو باز شده است و انگیزه بالایی برای اجرای آشتی داخلی در مناطق مختلف سوریه به ویژه اطراف دمشق و مناطق جنوبی به وجود آمده است. به طور کلی شرایط به گونه ای شد که به نظر می رسد روند کلی حوادث در سوریه در مقایسه به شش سال گذشته تغییر یافته است. شش سالی که سوریه در معرض خطر سقوط بود اما حالا این خطر تا نود و نه درصد دور شده است. تمامی مناطق سوریه در معرض خطر تسلط داعش، جبهه النصره و گروههای تکفیری قرار داشت اما این خطر تا حدود زیادی از بین رفته است، اگر چه در حال حاضر وقتی نقشه سوریه را نگاه می کنیم داعش بر بخش های زیادی از سوریه مسلط است اما بسیاری از این گستره جغرافیایی، مناطق صحرایی است. روند جدید برای گروههای تکفیری در رسیدن به هدفشان یعنی تسلط بر سوریه روند مایوس کننده است، برای کشورها و مراکزی که گروههای تکفیری را به وجود آورده و از آنان حمایت کرده اند تا به اهدافشان برسند مایوس کننده است. در نتیجه امروز شاهد تحول بزرگ، مهم و موثر در سوریه هستیم. یکی دیگر از این نتایج، تلاش برای اجتناب از داعش است.
کشور و دولت ترکیه همواره حامی قدرتمند داعش بود، مرزهایش را به روی داعشی ها باز گذاشته بود، نفت و گاز را از آنان می خرید، وجوه نقد را برایشان تامین می کرد، درها را برای ارسال سلاح و پیوستن ستیزه جویان به صفوف داعش باز می گذاشت، اما الان از آنچه که برای داعش انجام داده، پشیمان است؛ زیرا داعش خوبی های ترکیه را با عملیات انتحاری در داخل شهرهای این کشور پاسخ داد. ترکیه ای که روزی حامی قوی داعش بود از سه ماه پیش جنگ با داعش را در شهر الباب سوریه آغاز کرده است و می گوید پس از آزادسازی الباب، با داعش در رقه مبارزه می کند پس این اتفاق، تحول بزرگ و مهمی است.
دبیر کل حزب الله لبنان با تاکید بر قانون نسبیت به عنوان معیار عادلانه برای انتخابات پارلمانی این کشور تاکید کرد دشمنان مقاومت نمی توانند پیروزی های مستمر جریان مقاومت را متوقف کنند.
سید حسن نصرالله در ادامه سخنرانی خود اظهار داشت: همین ترامپ رئیس جمهور جدید آمریکا گفته است اوباما و کلینتون داعش(گروهک تکفیری صهیونیستی داعش) را درست کردند. ترامپ در سخن گفتن از سیاست های سابق آمریکا صادق است و باید ببینیم که در سیاست های کنونی و آینده آمریکا صادق خواهد بود یا خیر. وی اولویت خود را در سوریه جنگ با داعش اعلام کرده است. اروپایی ها می گویند که در مبارزه با داعش جدی هستند ولی در چند سال گذشته که چنین نبودند. روسیه بیش از یک سال پیش وارد سوریه شد. بنابراین امروز تحولات بزرگی رخ داده به ویژه آنکه برای جهان روشن شده است که به این اصطلاح معارضان نظام سوریه که در هتل ها و سفارتخانه های خارجی اقامت دارند، نماینده مردم این کشور نیستند و معارضان مسلحی که این غربی ها معارضان به اصطلاح میانه رو می خوانند تنها نماینده بخش اندکی از گروه های مسلح هستند که بخش هایی از اراضی سوریه را تحت سیطره خود قرار دارند. برای جهان روشن شده است که حضور گروه های تکفیری و تروریستی در سوریه به تهدیدی برای امنیت اروپا و دیگر کشورهای جهان تبدیل شده است. امروز شاهد آن هستیم که برای ورود به سوریه جهت مبارزه با داعش و جبهه النصره با یکدیگر رقابت می کنند.
وی افزود: متاسفانه برخی از مردم لبنان، آمریکا، فرانسه، ترکیه و انگلیس را برای خود حجت الهی می دانند. امروز همین کشورهایی که شما به اطلاعات و تصمیمات آن احترام می گذارید پس از شش سال می خواهند به سوریه بروند و با کسانی می خواهند بجنگند که ما سالها پیش برای مبارزه با این تروریست ها به سوریه رفته بودیم. به لبنانی ها، سوری ها و همه ملت های جهان می گوییم اجازه دادن به تروریست ها برای پیروزی و سیطره بر سوریه به معنای تهدیدات و خطرات مختلف است. امروز تحولات سوریه روند دیگری به خود گرفته است و شکی در این نیست که این تغییرات به سبب مقاومت مردم، دولت، ارتش سوریه و همه کسانی است که از تسلیم شدن در برابر اقدامات تروریستی تکفیری ها مخالفت کردند. سوری ها در برابر این تکفیری ها مبارزه کردند و شهید، زخمی و آواره شدند ولی به مقاومت خود ادامه دادند و در میدان باقی ماندند و تسلیم نشدند. کمک دوستان ایرانی، روسی و حزب الله از تاثیرات اساسی و مهم برخوردار است و نمی توان این مسئله را نادیده گرفت ولی به لحاظ انسانی، مهم ترین عامل مردم سوریه هستند و زمانی که ارزیابی هایی از تحولات سوریه صورت می گیرد و بیانیه ای صادر می شود باید به عامل مردم، دولت و ارتش سوریه توجه شود.
وی در ادامه درباره اوضاع لبنان گفت: شکر خدا امروز در لبنان از ثبات سیاسی و امنیتی برخورداریم و همچنان این ثبات سیاسی با وجود اختلافات درباره قانون انتخابات پابرجاست. امروز مهم ترین رویداد سیاسی برای لبنان همان انتخابات پارلمانی است و همه لبنانی ها به صورت ظاهری درباره این مسئله اجماع نظر دارند که همه برای تمدید نکردن دوره کنونی پارلمان لبنان و برگزاری انتخابات در موعد مقرر خود اراده جدی داریم. این موضع اعلامی است و نمی توانیم بگوییم که در ذهن مردم چه می گذرد ولی شکر خدا این اجماع در ظاهر وجود دارد. برگزاری انتخابات پارلمانی باعث می شود که وضع قانون انتخابات مشخص شود. از همان اول نظر حزب الله درباره این قانون روشن بوده است و برادران ما نیز در جنبش امل نیز نظر ما را دارند. ما از قانون نسبیت در انتخابات حمایت می کنیم و در گفتگوهایی که با جریان ملی آزاد لبنان داشتیم این جریان نیز از قانون نسبیت حمایت می کند. در گفتگویی که با همه متحدان خود در جریان هشت مارس داشتیم، آنها نیز از نسبت حمایت کرده اند.
وی بیان داشت: زمانی که ما از نسبیت حمایت می کنیم به دلیل آن است که می خواهیم قانون عادلانه ای وجود داشته باشد و باید قانونی وجود داشته باشد و این فرصت را در اختیار همه قرار دهد که در پارلمان حضور یابند. نباید این قانون هیچ فردی را به حاشیه براند. قانون اکثریتی که مطرح بوده یک قانونی است که نماینده همه مردم نیست. ما به صورت منطقی و با آرامش در حال بررسی این مسئله هستیم و نمی خواهیم آمار و ارقام ریاضی ارائه کنیم.
چرا باید فهرستی که پنجاه درصد به علاوه یک آرا را به دست آورد همه کرسی های پارلمان را حائز شود ولی فهرستی که کمتر از پنجاه درصد از آرا به دست می آورد حتی یک کرسی پارلمانی نمی تواند به دست آورد. چرا باید این گونه باشد. آیا این وضع به معنای نادیده گرفتن حقوق دیگران نیست. امروز شخصیت های سیاسی موثری در کشور حضور داشته و از حمایت مردمی خوب در حوزه های انتخاباتی خود برخوردارند ولی به دلیل همین پنجاه درصد به علاوه یک نمی توانند در پارلمان حضور یابند و این قانون سالهاست که اجازه نمی دهد این افراد وارد پارلمان شوند. بنابراین قانون اکثریت آرا به معنای نادیده گرفتن مردم است. اما قانون نسبیت به گونه ای دیگر است. این قانون به همه مردم توجه دارد و هیچ فردی را به حاشیه نمی راند. این قانون به هر صاحب حقی، حق خود را می دهد. فردی ممکن است ده تا بیست درصد آرا را به دست آورد، باید حق نمایندگی خود را داشته باشد. به دلیل قانون اکثریتی که در لبنان وجود دارد، احزابی در این کشور فعالیت می کنند که در کل کشور طرفدار دارند ولی حتی یک نماینده در پارلمان ندارند. همچنین احزابی در لبنان وجود دارند که از نفوذ بالایی در این کشور برخوردارند ولی تنها یک نماینده در پارلمان دارند و داشتن این یک کرسی نیز به این دلیل بوده است که به آنها اجازه دادند که به فهرستی ملحق شوند بنابراین فرصتی وجود ندارد که یک فردی با لیاقت و توانایی خود وارد پارلمان شود. قانون اکثریت، قانونی است که حق مردم را نادیده می گیرد ولی قانون نسبیت این گونه نیست و به هر صاحب حقی، حق و حقوق خود را می دهد.
دبیر کل حزب الله لبنان خاطرنشان کرد: اگر محبوبیت یک فرد ده درصد باشد، ده درصد از حق نمایندگی خود را می گیرد و این وضع برای بیست تا سی و شصت درصد نیز صادق است. بنابراین ما از قانون نسبیت حمایت می کنیم و همچنین حاضریم درباره تعداد حوزه های انتخاباتی نیز گفتگو کنیم. من تعجب می کنم که فردی می گوید قانون نسبیت باعث به حاشیه راندن حق مردم می شود. این قانون هیچ طایفه ای را رد نمی کند. به برادران خود در طایفه دروزی می گویم که این قانون حق دروزی ها را انکار نمی کند بلکه حق و حقوق آنان را حفظ می کند. این قانون، حق و حقوق حزب سوسیالیست ترقی خواه، جریان المستقبل و هیچ حزب، جماعت، گروه و طایفه ای را در لبنان نادیده نمی گیرد. قانون نسبیت به میزان محبوبیت هر طرفی، حق و حقوق را به آن می دهد. رئیس جمهور میشل عون چند روز پیش از عبارت بسیار زیبا و دقیقی در این زمینه استفاده کرده بود. وی گفت که ما می خواهیم قانون انتخاباتی تدوین شود که طوایف بزرگ نتوانند حقوق طوایف کوچک را نادیده بگیرند. همچنین نمی خواهیم در داخل یک طایفه نیز، اکثریت حقوق اقلیت را نادیده بگیرند.
زمانی که حزب الله از قانون نسبیت حمایت می کند به این دلیل است که حزب الله بر حق و حقوق همه احزاب و گروه ها و جریان های سیاسی و طوایف کوچک و بزرگ تاکید دارد. ما خواهان عدالت در حق نمایندگی هستیم. زمانی که می گوییم دولت سازی مبتنی بر قانون انتخابات عادلانه و سالم باشد بر اساس همین قانون نسبیت است. همه می دانند که حزب الله در مسئله قانون نسبیت به دور از محاسبات حزبی عمل می کند. این قانون تامین کننده منافع حزبی ما نیست ولی با این وجود ما از این قانون راضی هستیم و از همه می خواهیم از این قانون حمایت کنند. متاسفانه برخی ها درباره تصویب این قانون وقت کشی می کنند و هیچ اراده ای جدی برای بررسی این قانون ندارند. این وقت کشی و حرکت در مسیر نامعلوم بسیار خطرناک است. ما زمان اندکی داریم و باید اراده جدی برای بررسی این قانون داشته باشیم. ما تاکید می کنیم قانون نسبیت، برون رفتی منطقی و عادلانه است و به حق و حقوق همه احترام می گذارد. ما در کمیته چهارجانبه حاضر بودیم این مسئله با جدیت بحث و بررسی شود. امروز نیز تکرار می کنیم که درب را نبسته ایم و آماده ایم هر طرح و ایده را درباره قانون انتخابات بررسی کنیم، پیشنهادی که به تدوین یک قانون عادلانه و منطقی منجر و این فرصت برای همه لبنانی ها فراهم شود تا بتوانند نماینده خود را در پارلمان داشته باشند.
مسئله دیگر درباره اوضاع لبنان، مسئله امنیتی این کشور است. امروز باید مردم لبنان از خداوند سپاسگذار ثبات امنیتی کشور باشند. توجه به کشورهای پیرامون و جهان و با وجود تناقضات و مشکلات اقتصادی، اجتماعی و معیشتی در لبنان و تهدیدات دشمن اسرائیلی و تحولات تاسف بار سوریه ولی لبنان از ثبات و امنیت خوبی برخوردار است و باید لبنانی ها این نعمت را حفظ کنند و قدردان این نعمت باشند و سپاسگذاری از این نعمت همان حفظ این نعمت است.
سید حسن نصرالله بیان داشت: باید لبنانی ها با چنگ و دندان این امنیت را حفظ کنند. نباید بی توجهی و ماجراجویی درباره مسائل امنیتی وجود داشته باشد. باید در این زمینه از تلاش های گسترده ارتش لبنان، فرماندهی ارتش لبنان و سازمان اطلاعات ارتش و نیروها و سازمان های امنیتی کشور و همکاری نیروها و جریان های سیاسی تشکر می کنیم. چند هفته پیش مطلبی را با برادران در منطقه البقاع درباره مسئله امنیتی گفتیم که بار دیگر به این مسئله اشاره می کنیم. در مواردی ممکن است فردی در لبنان به استثناع بقاع کشته یا ربوده شود و هیاهویی ایجاد نمی شود ولی متاسفانه زمانی که فردی در البقاع کشته می شود هیاهویی عجیبی به راه می افتد و این مسئله توسط برخی طرف ها و رسانه ها به صورت عمدی صورت می گیرد تا به مردم البقاع و خط سیاسی ساکنان این منطقه توهین کنند. ممکن است فردی در منطقه ای دیگر از لبنان ربوده یا کشته شود ولی چنین هیاهویی ایجاد نمی شود ولی متاسفانه درباره منطقه البقاع چنین هیاهویی بپا می شود. ما هر اقدام قتل و ربودن افراد را محکوم می کنیم ولی روشن است که تبعیض درباره منطقه البقاع وجود دارد. این وضع باعث می شود که برادران، علما، نمایندگان پارلمان، وزرا، اساتید دانشگاه و شیوخ این منطقه احساس مسئولیت بیشتری داشته باشند. این حوادث درباره این منطقه تنها درباره مسائل امنیتی صرف نیست بلکه می خواهند عزت و کرامت مردم شریف این منطقه را هدف قرار دهند. دولت لبنان در این زمینه مسئولیت دارد و باید به مسئولیت های خود به صورت موثر و جدی عمل کند. هیچ بهانه ای وجود ندارد که دولت به مسئولیت خود در این زمینه عمل نکند. هر بهانه ای که مطرح می شود، بی پایه و اساس است و بار دیگر از نهادهای دولت لبنان می خواهیم به مسئولیت های خود عمل می کنند. مسئله دیگر این است که ارتش و سازمان های امنیتی لبنان در تعامل با مسائل امنیتی در منطقه البقاع در حد قانون و به صورت عادلانه عمل کنند. از مردم البقاع می خواهیم که با ارتش و سازمان های امنیتی لبنان همکاری کنند و به تفاهم برسند و اجازه ندهند برخی از طرف ها دست به اقدامات تحریک آمیز بزنند. نباید اشتباه برخی از نظامیان یا نیروهای امنیتی بزرگ نشان داده شود تا درگیری با دولت شکل گیرد.
دبیر کل حزب الله لبنان ادامه داد: مردم و نخبگان منطقه البقاع در این زمینه مسئولیت دارند و باید همکاری مثبتی داشته باشند و با هرگونه اقدامات منفی مخالفت کنند. حفظ امنیت تنها بر عهده دولت نیست. پدران، خواهران، مادران، همسران، روسای قبائل، عشایر و اساتید دانشگاه، احزاب و علما و همه در حفظ امنیت مسئولیت اجتماعی و شرعی دارند و باید همه تلاش کنیم تا خویشتندار باشیم و بر جوانان خود کنترل داشته باشیم.
همچنین باید به این مسئله اشاره شود که وظیفه دولت تنها حفظ مسائل امنیتی و نظامی نیست بلکه باید مسائل توسعه ای کشور را به پیش ببرد و اگر قرار است فردی عفو شود باید عفو قضایی به صورت منطقی باشد.
مسئله دیگر درباره بودجه کشور است. کابینه چند روز دیگر مسئله بودجه کشور را بررسی خواهد کرد و وزرا نیز جزئیات این موضوع را زیر نظر دارند و در نهایت نیز لایحه بودجه توسط اعضای پارلمان بررسی خواهد شد. موضع ما این است که ما با تصویب هرگونه مالیات و عوارض جدید که خانواده های فقیر را در لبنان هدف قرار دهد، مخالفیم. بیشتر مردم لبنان یا فقیر یا زیر خط فقر هستند. دولت به جای تصویب مالیات و عوارض باید به دنبال منابع درآمدی دیگری باشد و راه حل های روشنی نیز در این زمینه وجود دارد. باید اتلاف و دزدی بیت المال و هزینه های پوچ متوقف شود. در این زمینه به تصمیم گیری سیاسی شجاعانه ای نیاز داریم و با این تصمیم است که می توانیم مانع از هزینه های بی فایده و اتلاف بیت المال و فساد و دزدی شویم. دولت لبنان می تواند هر راهی را برای افزایش درآمد خود به استثنای جیب مردم در نظر داشته باشد. ما در این مسئله از موضع خود عقب نشینی نمی کنیم. آیا شهروندان لبنانی در سایه اوضاع اقتصادی و معیشتی دشوار کنونی، می توانند مالیات و عوارض بیشتری پرداخت کنند؟ شکی در این نیست که هرگز نمی توانند.
سید حسن نصرالله خاطرنشان کرد: برخی ها در هفته های گذشته مقالاتی نوشتند و گفتند حزب الله نگران و هراسان شده است و دلیل خود را آمدن ترامپ می گویند. خوب ترامپ آمده که آمده و مسئله جدیدی نیست. مسئله جدید آن چیزی است که امام خامنه ای دام ظله الشریف گفتند. ترامپ قبل از این که بیاید در چهره وی پوششی از نفاق وجود داشت و سخنان خوبی می گفت ولی زمانی که کار خود را آغاز کرد با تحریم ها و جنگ با جهان و حملات هوایی و کشتار هزاران غیرنظامی و حمایت از جنگ یمن آغاز کرد. در این جنگ صده ها هزار نفر کشته و زخمی و محاصره شده اند. وی از رژیم های استبدادی نظیر رژیم های بحرین و عربستان سعودی و غیره حمایت می کند. ترامپ از داعش نیز حمایت می کند، داعشی که به دین، پیامبر و قرآن مسلمان توهین می کند و خون مردم را می ریزد و زنان را اسارت می گیرد و جوامع را نابود می کند. مسئله جدید کنار زدن نفاق در چهره ترامپ بوده است. حضرت امام خامنه ای گفته است که باید از ترامپ تشکر کنیم چرا که وی بار دیگر چهره واقعی و نژادپرستانه، زشت، جنایتکار و قاتل و خونریز دولت آمریکا را نشان داده است، دولتی که خون مردم را بر زمین می ریزد و آزادی ها را مصادره و اموال ملت های مستضعف را غارت و علیه این ملت ها توطئه می کند. ما از ترامپ تشکر می کنیم و هیچ هراسی نداریم. از زمانی که ترامپ کار خود را آغاز کرده جهان دیده است که دولت آمریکا چه می کند.
هر کسی هر چه می خواهد بگوید و بنویسد و من در مراسم شیخ حسین عبید یکی از بنیانیانگذاران اصلی حزب الله در سال 1982 می گویم که ما در آن سال یک عده کوچک، مومن و مستضعف بودیم و هیچ نگرانی نداشتیم. در آن زمان ارتش به اصطلاح شکست ناپذیر اسرائیل نیمی از خاک لبنان را اشغال کرده بود. در آن زمان یکصد هزار نظامی و افسر ارتش اسرائیلی و بیست و پنج هزار نظامی آمریکایی، فرانسوی، انگلیسی و ایتالیایی در لبنان حضور داشتند و مشکلات داخلی این کشور نیز مشخص بوده است. ما در آن زمان عده اندکی در نیروهای مقاومت بودیم ولی هیچ نگرانی نداشتیم و ما به راه خود باور داشتیم تا این که جرج بوش و ارتش های آمریکا وارد منطقه شد و به برخی از کشورها در منطقه حمله کرد و اسرائیل جنگ را بر ما تحمیل کرد ولی هرگز نترسیدیم و به یاری خداوند اطمینان داشتیم، خداوند این پیروزی را به ما در کتاب خود وعده داده و امام خمینی(ره) نیز این پیروزی را به ما وعده است. زمانی که شیخ حسین عبید، سید عباس الموسوی و بقیه برادران در ابتدای تاسیس حزب الله با امام خمینی(ره) دیدار کردند، امام نیز بر راه مقاومت تاکید کردند و گفتند نباید هیچ ترس و نگرانی وجود داشته باشد و این که به خود و خداوند توکل کنید و به تکلیف و وظیفه خود بپردازید.
وی در پایان گفت: در آن زمانی که بسیاری در کشورهای عربی و اسلامی، لبنان را در سیطره اسرائیل می دانستند، امام خمینی(ره) به 9 نفر میهمان خود که دو تن از آنان سید عباس الموسوی و شیخ حسین العبید بودند، گفتند اگر مقاومت کنید پیروزی را در جبین شما می بینیم.
این پیروزی در سالهای 1985،2000،2006 و امروز در سوریه و عراق محقق شده است و فردا ان شاء الله در یمن محقق خواهد شد و نه ترامپ و جرج بوش و هیچ نژادپرست دیگری نمی تواند در شجاعت، اراده، باور و ایمان کودکی از کودکان ما خلل ایجاد کند چه برسد به مردان و پیران ما. بنابراین ما هیچ نگرانی نداریم بلکه به شدت خوشبین هستیم چرا که زمانی که در کاخ سفید، فردی احمق ساکن می شود و حماقت خود را آشکار می کند، این آغاز فرج مستضعفان در جهان است. خداوند شیخ بزرگ و عزیز ما را بیامرزد و در بهشت با شهدا محشور کند.