رئیس جمهوری که زبانش تهدید و تهدید است ،
آمریکا ؛ نگرانی جهانی و داخلی با آغاز به کار دولت ترامپ
مجموعه سیاستهای اعلامی ترامپ که عموما از طریق توییتر (دیپلماسی توییتر) صورت گرفته است، جامعه جهانی را متلاطم و آشفته ساخته است.
به گزارش سرویس بین الملل
خبرگزاری صدا وسیما ، مجموعه تحرکات، اقدامات، مواضع وسیاستهای اعلامی ترامپ درخصوص مسائل و موضوعات مختلف و مناسبات با کشورهای جهان بویژه متحدین این کشور، که همه این اقدامات از طریق توییتر (دیپلماسی توییتر) صورت گرفته است، جامعه جهانی را متلاطم و آشفته ساخته است.
این آشفتگی بگونه ای که تقریباً قاطبه کشورها درک روشنی از رفتارهای غیرعادی وتابوشکنانه وی ندارند و از چشم انداز آتی سیاست خارجی و دفاعی امریکا نگران وآشفته هستند.
در این مقاله، دکتر سید مهدی حسینی متین -کارشناس مسایل بین المللی ، ابعاد این موضوع را بررسی می کند.
این یک واقعیت است که رفتارهای غیرقابل پیش بینی ترامپ شرایط داخلی در امریکا را بیش از پیش متشنج و بحرانی ساخته است.
در اینجا ضمن بررسی این رویدادها، چشم انداز آتی شرایط داخلی و بین المللی امریکا نیز مورد تحلیل قرار می گیرد.
شرایط داخلی امریکا:
از زمان انتخابات ریاست جمهوری در ماه نوامبر 2016 تاکنون تحولات و رویدادهایی در داخل امریکا بوقوع پیوسته است که در کنار مواضع و واکنش ها واقدامات غیرقابل پیش بینی ترامپ شرایط متشنج وبحرانی را ایجاد کرده است.
حملات سایبری روسیه و مداخله در انتخابات این کشور که ترامپ آن را مضحک خوانده و از واکنش دولت اوباما دراخراج دیپلماتهای روسی و اعمال تحریم علیه روسیه انتقاد کرده است. این موضوع نه تنها حل نشده بلکه با دستور ترامپ برای ارایه گزارش جدید توسط رؤسای نهادهای اطلاعاتی جدید ومنصوب خود ترامپ وارد مرحله جدیدی شده است.
در عین حال هدف ترامپ در وهله نخست این است که از درون نهادهای اطلاعاتی گزارشی بیرون نیاید که موقعیت و جایگاه قانونی ومشروعیت وی را مخدوش نماید.
این درحالی است که ارتباطات مقامهای دولت ترامپ با روسیه و پوتین بخصوص مایکل فلین و ریکس تیلرسون خود موضوع یک تحقیق فراحزبی از سوی کمیته اطلاعاتی سنا وهم حزبی های ترامپ است که معلوم نیست به کجا بینجامد.
از سوی دیگر رئیس کمیته اطلاعاتی سنا با انتشار بیانیه ای در 16 ژانویه اعلام داشت که یک کمیته فراحزبی قرار است در این زمینه تحقیق و به کنگره گزارش دهد. نتیجه این تحقیق بسیار مهم است ومی تواند وضعیت داخلی و رقابتهای حزبی را تشدید نماید ودر همان حال، روابط امریکا با روسیه را که هم اکنون به اندازه کافی دچار ابهام هست مبهم تر و پیچیده تر سازد.
هرچند نگرانی عمده ترامپ از موضوع گزارشهای نهادهای اطلاعاتی مشروعیت خود وی بعنوان رئیس جمهوری است اما وضعیت تحقیرآمیز نهادهای اطلاعاتی امریکا واین ارزیابی که برای نخستین بار در تاریخ این کشور سرنوشت انتخابات امریکا را روسیه معین نموده است موضوع بحران دیگری است که درجای خود ازاهمیت بسیار زیادی در تاریخ امریکا و موقعیت جهانی امریکا برخوردار است.
اختلاف ترامپ و سیا درمورد پرونده دیگری در ارتباط با مسائل غیراخلاقی رئیس جمهوری جدید امریکا درمسکو در سال 2013 نیز یکی دیگر از موضوعات اختلاف زا بین ترامپ و نهادهای اطلاعاتی امریکاست. سازمان سیا درمورد صحت این گزارشها آن اصرار دارد ولی ترامپ آن را مسخره می داند که پوتین و مسکو نیز در این زمینه به کمک ترامپ برخاسته اند. گفته می شود اطلاعات اصلی گزارش 35 صفحه ای سیا توسط یکی از عوامل اطلاعاتی پیشین MI6 انگلیس و از منابع اطلاعاتی روسیه بدست آمده و از اهمیت شایانی برخورداراست. سیا معتقد است که روسیه می خواهد با کمک این اسناد از ترامپ باجگیری نماید. در هرحال روابط و مناسبات ترامپ با نهادهای اطلاعاتی وبطورخاص با مأمورین سیا متشنج وبحرانی است. توهین هایی که ترامپ درچندهفته گذشته به آنها کرد وآنها را با مأمورین گشتاپو درآلمان نازی مقایسه کرد این روابط را تخریب نمود. هرچند ترامپ با شتاب و در روز شنبه پس از مراسم تحلیف ودرحالی که رئیس جدید سیا ازسوی سنا تأیید نشده بود در جمع نیروهای این سازمان حضور نداشت به دیدار آنها رفت، اما هنوز مناسبات میان آنها تیره بوده و بهبود نیافته است.
در واقع بررسی عملکرد بیطرفانه رئیس اف بی آی درمورد پروندهایمیل های خانم کلینتون از سوی بازرس کل وزارت دادگستری امریکا یکی دیگر از موضوعاتی است که به بحرانی تر شدن شریط کنونی کمک کرده است. نتیجه این تحقیق می تواند موقعیت ترامپ، موقعیت جیمز کومی رئیس اف بی آی و نیز روابط امریکا با روسیه را تحت تأثیر قرار دهد.
هجمه ترامپ به جان لوئیس از رهبران جنبش مدنی سیاهپوستان امریکا و عدم شرکت 50 نفر از رهبران دموکرات کنگره در مراسم تحلیف ترامپ نیز مناسبات آتی بین دولت و دموکراتها را متشنج خواهد ساخت وبدیهی است که دموکراتها در کنگره علیه اقدامات و سیاستهای ترامپ خواهند ایستاد.
این درحالی است مراسم تحلیف ترامپ و اعلام جنگ ترامپ و دولتش علیه رسانه ها ومتهم ساختن آنها به دروغگویی وخبرهای دروغ، شرایط متشنج دیگری را فراروی دولت ترامپ فراهم ساخته است که البته آغاز این جنگ به قبل از انتخابات وپس از کنوانسیون های حزبی برمی گردد. در آن زمان رسانه های اصلی امریکا یا جریان اصلی (Main Stream) باتفاق با ترامپ مخالف بودند واز کلینتون حمایت می کردند.
صدورفرمانهای اجرایی چندگانه درخصوص لغو وتجدید نظر در قانون بیمه های درمانی اوباما و قانون مالیات ها و مسائل مهم دیگر، همه به این شرایط نابسامان وبحرانی دامن زده است ومردم در انتظاراعلام سیاست های جدیدی هستند که باید دولت جدید اعلام نماید. قوانین جدید لغو شده اما سیاست های جدیدی جایگزین نشده است.
-مجموعه این تحولات و اقدامات، با مواضع تنش زا و رفتارهای غیر قابل پیش بینی ترامپ باعث تشدید رقابتهای حزبی وسیاسی وامنیتی در داخل امریکا شده است که بطورقطع، واکنش های روزمره و پی درپی ترامپ از طریق توییتر یکی از عوال اصلی این وضعیت است ومشخص نیست تاکجا ادامه خواهد یافت.
شرایط ناپایدار جهانی
شاید مهمترین بخش ازتحولات پس از انتخابات امریکا شرایط بحرانی و ناپایدار بین المللی است که مسبب اصلی آن مواضع اعلامی دونالد ترامپ است. درحالی که شاید بتوان گفت مواضع داخلی ترامپ بخود وی و خواست مردم امریکا مربوط است واینکه وی ادعا می کند پس از انتخابات مأموریت جدیدی از مردم امریکا برای ایجاد تغییرات در واشنگتن دریافت کرده است اما شرایط عرصه بین المللی متفاوت بوده واز اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.
از این جهت مجموعه مواضع وی بسیار چالشی و نگران کننده شده است. محورهای عمده این چالش ها عبارتد از:
1. روابط با روسیه: در حالی که دموکرات ها وحتی جمهوریخواهان کنگره بر روی مداخلات سایبری روسیه در انتخابات متفق هستند وبطورخاص نهادهای اطلاعاتی 16 گانه امریکا هدف این دخالت ها را پیروزی دونالد ترامپ عنوان کرده اند، ترامپ با تکذیب وتمسخر این تحلیلها به تمجید وستایش از ولادیمیر پوتین ادامه داده وهمچنان مشتاق بهبود روابط با روسیه است وبراین مواضع خود اصرار می ورزد. این درحالی است که تحقیقات آتی سنا در مورد ارتباطات تیم ترامپ با روسیه بر ابهامات موجود افزوه است. میاکل فلین مشاور امیت ملی تراپ حتی در روز اعمال تحریمهای اوباما نیز با رگی کیسیلایک سفیر روسیه در واشنگتن ارتباط تلفنی مستمر داشته است.
2. روابط با چین: ترامپ از گفتگوی تلفنی با رئیس دولت چین تایپه تا مربوط به گذشته دانستن سیاست باقدمت چند دهه ای «چین واحد»، این سیاست را قابل مذاکره دانست که این امرآینده مناسبات با چین را دچار ابهام ساخته است. انتقادات شدید ومستمر ترامپ از چین بخاطر سیاستهای تجاری حمایتی آن کشور در روابط با امریکا نیز چشم انداز آغاز یک جنگ تجاری جدی با این کشور را در پیش روی جهان قرار داده است.
3. جایگاه ناتو: ترامپ بطور رسمی ومکرر اعلام کرده است که سازمان ناتو به دو دلیل «ناکارآمد» است: 1) این سازمان متعلق به گذشته بوده و هدف غایی و درنتیجه کارآیی خود را در شرایط حاضر از دست داده است؛ 2) درشرایط کنونی ناتو هیچ کاربردی جز گذاشتن هزینه های اضافی روی دست دولت ومردم امریکا ندارد وبرای جنگ با تروریسم نیز هیچ کاری نکرده است. بنابراین، از نظر ترامپ ناتو یک سازمان بلااستفاده شده است. بدیهی است که این موضوع باعث موضوعیت یافتن بیش از پیش امکان خروج امریکا از ناتو و فروپاشی احتمالی این سازمان شده است زیرا روشن است که ناتو بدون امریکا توان ادامه حیات خود را از دست خواهد داد.
4. متحدین سابق: هرچند ترامپ در برخی مواضع خود سعی کرده است از نگرانیهای متحدین سابق امریکا بکاهد اما مجموعه مواضع وی درمورد سواری مجانی متحدین، عدم کمک ومساعدت مالی آنها در پرداخت سهم خود از هزینه های امنیتی جهان، تشویق انگلیس به خروج از اتحادیه اروپایی و درخواست از سایر کشورهای عضو اتحادیه به پیروی از انگلیس مایه نگرانی جدی رهبران اروپایی بخصوص آلمان وفرانسه شده است. ترامپ در آخرین موضع اش اتحادیه را فقط ماشین سواری آلمان دانست و رهبران سایر کشورها به حفظ هویت ملی و استقلال خود تشویق نمود. این مواضع با واکنشها تند آلمان و فرانسه روبرو شد اما جناح ها و احزاب راستگرا در این کشورها وسایر کشورهای اروپایی را تشویق و ترغیب نموده است. از طرفی اما این وضعیت باعث ایجاد تشویش ونگرانی بسیار زیادی در میان مردم و شهروندان این کشورها شده است زیرا نمی دانند چه اتفاقاتی و چه شرایطی پیش روی آنها قرار دارد.
عصبانیت، سردرگمی، ناراحتی، نگرانی و آشفتگی و سراسیمگی از ویژگی های کنونی جامعه کشورهای اروپایی است که زمانی از متحدین امریکا بشمار می رفتند. مواضع ترامپ درخصوص این کشورها یادآور سخنان «رامسفیلد» وزیر دفاع جرج بوش است که در سال 2003 کشورهای اروپایی را به استناد دوری ونزدیکی مواضع آنها به امریکا به اروپای جدید و قدیم (کهنه) تقسیم نموده بود.
5. مواضع سرسختانه ترامپ درخصوص جلوگیری از مهاجرت غیرقانونی و ساخت دیوار با مکزیک و نیزسیاستهای تجاری ومالیاتی جدید با این کشور وکانادا و اعلام رسمی برای آغاز مذاکرات مجدد با این کشورها درمورد بازنویسی پیمان تجارت آزاد نفتا که اکنون حدود ده دهه از اجرای آن می گذرد و انتقادات فزاینده از شرکتهای خودروسازی تویوتا، بی ام دبیلو، فولکس واگن و شرکتهای صنعتی دیگر، وضعیت نگران کننده و پیچیده ای را فرا روی روابط تجاری امریکا با همسایگان و شرکتهای بزرگ تجاری قرارداده است. بدیهی است که هنوز هیچ کس نمی داند ترامپ چه برنامه ای در سر دارد.
لذا مجموعه تحولات داخلی امریکا، موقعیت دشوار ترامپ در مقابل کنگره جمهوریخواه و رقبای دموکرات، موضوع دخالت سایبری روسیه در انتخابات، استفاده روزانه وپی در پی از توییتر (Tweeter Diplomacy) برای بیان مواضع رسمی سیاست خارجی و داخلی بدون هرگونه ملاقات و یا تماس رسمی نوعی عدم قطعیت (Uncertainty) درعرصه بین المللی ایجاد کرده است که با فضای متشنج داخلی در امریکا توأم شده و شرایط پیچیده و نگران کننده ای را فراروی جامعه جهانی بویژه متحدین سنتی امریکا قرار داده است.
آنچه مهم است این است که مواضع و اقدامات شخص ترامپ مسبب اصلی این شرایط بحرانی و متشنج بوده است که از ویژگی مهم آن در عرصه بین المللی «ناپایداری و عدم اطمینان» نسبت به آینده مناسبات با کشورها و معادلات استراتژیک در نظم موجود جهانی است که باعث شده است آینده سیاست جهانی دچار ابهام جدی شود. در حال حاضر، نه تنها رقبای امریکا بلکه دوستان ومتحدین نزدیک این کشور حتی رژیم صهیونیستی اسرائیل نیز ازآینده مناسبات خود با دولت ترامپ درک روشنی ندارشته ومطمئن نیستند. آلمان ها ناراحت اند، چینی ها عصبانی ودر انتظار جنگ تجاری با دولت ترامپ هستند، کانادا و مکزیک باید برای بازنویسی نفتا وتوافقات مهاجرتی با امریکا وارد مذاکره شوند، رهبران ناتو نگران ومضطرب از جدایی امریکا از سازمان ناتو و فروپاشی احتمالی اند، رهبران اتحادیه اروپایی که متحدین دیرینه وسنتی امریکا بشمار می روند نیز به سرنوشت مبهم ونامعلوم خود و نیز مناسبات پر فراز و نشیب اتحادیه با امریکا یا بدون امریکا ودر نهایت چشم انداز نامطمئن «روابط فرآتلانتیکی» می اندیشند که ممکن است بتاریخ بپیوندد.
لذا در شرایط کنونی، وضعیت کلی جهان در اثرمواضع اتخاذشده از سوی ترامپ بگونه ای است که همه با نگاههای نگران و آشفته چشم انداز نامطمئنی را فراروی جهان آینده می بینند که هیچ چیز معلوم نیست واز آن طرف در داخل امریکا نیز شرایط متنشجی شکل گرفته است که معلوم نیست به کجا بینجامد. فقط گذشت زمان مشخص خواهد ساخت که این روند به کجا خواهد انجامید.
جمع بندی
بطورخلاصه برداشتها از شرایط کنونی این است که ؛
1) ترامپ آیین سیاست خارجی روشنی - دست کم تا این لحظه - ارایه نداده است هرچند دیدگاههایی که تاکنون ازسوی وی بیان شده اند در گذشته های دور نیز توسط وی بیان شده و بی سابقه نیستند؛
2) دونالد ترامپ با این اقدامات وکارهای خود فرآیند بحران سازی مستمری را در حوزه داخلی و خارجی آغاز کرده است که غیرقابل پیش بینی بودن ویژگی اصلی آن است. حتی برخی معتقدند غیرقابل پیش بینی بودن و غافل گیری استراتژی وی است؛
3) جهان ترامپ جهانی با بازیگران فریبکار و دروغگوست که همه آنها قصد بهره برداری از موقعیت امریکا را دارند و ترامپ قصد دارد این وضعیت را تغییر خواهد داد؛
4) این دیدگاهها منجر به بروز رفتارهایی ازسوی ترامپ شده است که نظم موجود جهانی را متزلزل ساخته، وضعیت جهانی را دچار آشفتگی و بی ثباتی نموده و بسیاری از کشورهای بزرگ و حتی متحدین سنتی امریکا را همچنان نگران، مضطرب، و آشفته ساخته است بگونه ای که واقعاً نمی دانند اهداف واقعی ترامپ چیست ومعلوم نیست چه در سر دارد و این وضعیت تا کجا ادامه یافته وچه نتیجه ای خواهد انجامید.