دو کلمه حرف حساب و یک سوال بی جواب
ورزش استان مرکزی چوب فقر پولی را می خورد یا فقر نگاه راهبردی به ورزش؟
مدتی قبل در جمعی دوستانه صحبت می کردم و گفتم فضای ورزش استان چقدر خوب شده است. تقریبا در هر روز هفته یک رقابت جذاب و سطح بالا در رشته های پرطرفدار فوتبال، والیبال، بسکتبال و هندبال برگزار می شود و جوانها هر روز این فرصت را دارند که بجای هزار و یک کار صواب و ناصواب ، به فراخور علاقه، یک مسابقه خوب و سطح بالای ورزشی ببینند و به ورود به دنیای ورزش تشویق شوند. اما افسوس که یادمان رفت اسپندی بر آتش بریزیم و شد آنچه نباید می شد.
یک روز بسکتبالیستهای شهرداری، فرصت را غنیمت شمردند و با تاخیر در به میدان آمدن، بی پولی باشگاه و عقب افتادن مطالباتشان را آشکار کردند.
کمی بعد والیبالیستهای شهرداری، با شکستهای پی در پی از حضور هزینه بر در لیگ برتر معاف شدند. بعضی هم گفتند شاید باشگاه از این سقوط ناراحت نباشد چون تیم داری در لیگ یک کم هزینه تر و مایه صرفه جویی است!
هندبالیستهای هپکو نجیب تر بودند و با سیلی صورتشان را سرخ نگه می داشتند اما کاسه صبر آنها هم بعد از شکست خانگی روز سه شنبه لبریز شد و از زبان سرمربی انصراف خود را از ادامه مسابقات اعلام کردند.
و اما فوتبال؛ بعد از تغییر و تحولات مدیریتی در کارخانه آلومینیوم، شنیده شد که مدیرعامل جدید از نگاهش به لیگ برتر صحبت کرده که جای امیدواری بود، اما حالا با گذشت فقط چند روز خبر می رسد که ایشان از نارضایتی سهامداران از هزینه هشت میلیارد تومانی تیمداری در لیگ فوتبال حرف زده و گفته صرف چنین هزینه ای توجیه اقتصادی ندارد. این نوشته، در پی پاسخگویی به این سوالات که علت این تغییر 180 درجه ای موضع آلومینیوم درباره فوتبال چیست یا اینکه چه کسی باید سهامداران را نسبت به وظایف اجتماعی و فرهنگی صنعت آگاه کند، یا اینکه هشت میلیارد تومان چه درصدی از هزار میلیارد بدهی و 280 میلیارد تومان ضرر کارخانه آلومینیوم راجبران می کند نیست چون مخاطب آن فقط باشگاه آلومینیوم نیست.
مخاطب این سطور همه مسئولان اجرایی، صنعتی، فرهنگی و ورزشی استان هستند که باید به این سوال که آیا نگاه به ورزش باید اقتصادی باشد یا راهبردی پاسخ دهند. همین الان در همین چهار لیگی که صحبتشان شد 34 تیم ورزشی که زیر مجموعه شرکتهای تولیدی یا شهرداری ها هستند حضور دارند و حتی برخی از آنها از استانها و شهرستانهایی با ظرفیت اقتصادی به مراتب پایین تر از استان مرکزی حضوری قدرتمندانه در عرصه ورزش دارند. بر فرض، این حرف که می گویند ورزش خودش صنعتی درآمدزاست و با مدیریت صحیح می تواند خرج خودش را درآورد درست نباشد اما آیا واقعا همه چیز باید با معیار پول و سوددهی محاسبه شود؟ نسل جوان جامعه از به هم ریختگی فضای ورزش و بحثهای فراوان چه برداشتی بجز بیهوده بودن ورود به عرصه ورزش باید بکند.
آقایان مسئول ؛ این یک حقیقت ساده است که هزینه کردن در ورزش (حتی اگر به ظاهر سودی نداشته باشد) نوعی سرمایه گذاری است که تربیت یک نسل سالم و تضمین آینده جامعه را در پی دارد. ای کاش با درک این واقعیت مهم عینکهای اقتصادی را کنار بگذاریم و هر کدام به سهم خودمان قدمی یا قلمی برای رشد ورزش استان برداریم.
والسلام
برسد به دست همه دلسوزان استان