شیخ نعیم قاسم: پیروزی در حلب مانع تجزیه سوریه شد
معاون دبیرکل حزب الله لبنان: مقابله با اسرائیل همچنان با قدرت ادامه دارد و در تمام مدت جنگ سوریه، هیچ گاه از حفظ آمادگی خود در لبنان غافل نبودیم.
به گزارش سرویس بین المللخبرگزاری
صداوسیما، معاون دبیرکل حزب الله لبنان گفت: پیروزی حلب طرح طرف مقابل را به شکست کشاند و جلوی تجزیه سوریه را در پی داشته باشد، گرفت .
به گزارش شبکه تلویزیونی العالم شیخ نعیم قاسم در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار این شبکه در بیروت درباره تحولات منطقه و در پاسخ به این سوال که پس از پیروزی حلب چه خواهد شد گفت: پیروزی حلب طرح طرف مقابل را به شکست کشاند و جلوی چیزی را که ممکن بود پیامدهای منفی مانند تجزیه سوریه را در پی داشته باشد، گرفت. الحمدلله پیروزی به دست آمده در حلب صفحه تازه ای را می گشاید که در جهت حل سیاسی است. تلاش می کنیم طرف دیگر بفهمد و به این نتیجه برسد که ادامه جنگ و کشتار نمی تواند فایده ای برای آن داشته باشد و نمی تواند قدرت و امکانات آن را برای دستیابی به اهداف افزایش دهد.
همه طرف ها اعم از ارتش سوریه و رئیس جمهور این کشور و همه متحدان آن انتظار دارند طرف مقابل بفهمد بحران سوریه با راه حل سیاسی پایان می یابد و مذاکره درباره آن را آغاز کنند و مبنای آن نیز جدا کردن گروه (تکفیری صهیونیستی) داعش و جبهه النصره از دیگر مخالفان مسلح و انجام گفتگو بین سوری ها برای دستیابی به حل سیاسی باشد. به عبارت دیگر پس از حلب خواستار آغاز حل و فصل سیاسی هستیم، اما این که آیا طرف مقابل به این درخواست پاسخ مثبت می دهد یا خیر، به روزهای آینده و دستکم تا زمان روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا و تکمیل تیم وی بستگی دارد تا ببینیم سیاست آمریکا که حامی اصلی تروریسم در سوریه است، چگونه خواهد بود.
وی در پاسخ به این سوال که گفته می شود هدف از عملیات حلب آماده کردن زمینه برای نظام سوریه و مخالفانی است که میانه رو خوانده می شوند، گفت: اقدامات نظامی، نظام سوریه و متحدان آن هیچگاه برای این نبوده است که اینگونه اقدامات ادامه یابد و بخواهند سوریه را ذره ذره آزاد کنند، بلکه هدف از اقدام نظامی جلوگیری از ادامه تجاوزات به سوریه به منظور آماده کردن زمینه برای حل و فصل سیاسی بوده است. گروه ما باور دارد که بحران سوریه به شیوه سیاسی حل و فصل می شود و این آمریکا و عربستان سعودی و طرف مقابل هستند که در این مدت حل سیاسی را به تاخیر انداخته اند تا در میدان نبرد امتیازاتی به دست آورد و بتواند شروط سیاسی مد نظر خود را تحمیل کند.
اکنون با توجه به موضوع حلب به این نتیجه رسیده اند که امکانات آنها برای داشتن دست بالا در میدان جنگ کافی نیست. در خصوص جدا کردن داعش و جبهه النصره نیز فرض بر این است که اصلا بحثی در آن وجود نداشته باشد زیرا آنها عامل این مشکلات هستند و طرفداران و حامیان آنها باید بدانند که چنین شیوه هایی به راه حل منجر نمی شود.
وی در پاسخ به این سوال که در مسیر حل و فصل مسائل، چه خطوط قرمزی برای خود ترسیم کرده اید گفت: خط قرمز اصلی این است که تروریست های تکفیری هیچ جایی در روند حل و فصل ندارند. داعش و جبهه النصره بخشی از راه حل نخواهند بود و خودشان هم در اصل نمی خواهند بخشی از راه حل باشند.
مسئله فقط ما نیستیم (که آنها را بخشی از راه حل نمی دانیم) بلکه از نظر آنها راه حل این است که اوضاع میدانی را تحت سیطره خود در آورند و به درگیری های نظامی ادامه دهند و امارت هایی را که می خواهند تشکیل دهند. آنها از دایره حل و فصل سیاسی خارج هستند. مسئله دیگر این است که راه حل چیزی است که سوری ها درباره آن به توافق برسند. به عبارت دیگر هیچ راه حلی از بیرون بر آنها تحمیل نخواهد شد و تحمیل هیچگونه شروطی را بر طرفهای مختلف سوری اعم از نظام یا مخالفان نمی پذیریم. آنها باید بنشینند و گفتگو کنند و به نتیجه برسند.
وی در پاسخ به این سوال که آیا مذاکرات تحت نظر آمریکا و روسیه می تواند چنین راه حلی را که مد نظر شماست تحقق بخشد؟ گفت: هنوز مذاکراتی جدی انجام نشده است و تا کنون همه دیدارهایی که در وین و ژنو انجام شده بر مسائل صوری تاکید کرده است بدون آن که هیچگونه نماد میدانی داشته باشد. حتی اقداماتی که در وین برای حل سیاسی اتخاذ شد حتی یک گام هم به پیش نرفت. بنابراین می توان از گذشته استفاده کرد ولی آیا هیچگونه راه حل سیاسی با ساز و کار مشخص وجود دارد؟ پاسخ منفی است. ما امیدواریم که چنین چیزی وجود داشته باشد، اما این که اینگونه خواهد شد یا خیر به گذشت زمان نیاز دارد.
وی افزود: باید در این دو ماه منتظر باشیم، زیرا دولت آمریکا نفوذ زیادی روی طرف مقابل ( گروههای مسلح ) برای حل سیاسی دارد. اگر دولت آمریکا به این باور نرسد که در این مرحله حل سیاسی مفید است، بدون شک خودش و دیگران که با آن همراه هستند اعم از عربستان، قطر و ترکیه و... جلوی این کار را می گیرند و بار دیگر همه چیز به میدان جنگ باز می گردد.
وی در خصوص وجود دلایل و شواهدی دال بر وجود تماس بین دولت آمریکا و دولت سوریه درباره ماهیت مرحله آینده گفت: هیچ شواهدی دال بر تماس بین سوریه و آمریکا در دست نداریم. همه می دانند دولت آمریکا در دوره تحویل قدرت قرار دارد در نتیجه هیچ قدرتی ندارد و در شرایطی نیست که تصمیم گیری کند و طرف های دیگر نیز نمی توانند به تعهداتی که دولت کنونی آمریکا (دولت باراک اوباما) می دهد اعتماد کنند و دولت جدید هم هنوز روی کار نیامده و هنوز تصمیم نگرفته است که چه خواهد کرد. بر همین اساس تا یکی دو ماه آینده که اوضاع به حالت ثبات برسد، در شرایط ناپایداری قرار داریم.
شیخ نعیم قاسم درباره معامله بین المللی که به حصول توافق و پایان یافتن نبرد در حلب منجر شد و این که این معامله تا چه اندازه تاثیر دارد و می تواند در مناطق دیگر نیز تکرار شود گفت: هیچ معامله بین المللی در کار نبوده است. آنچه اتفاق افتاد جنگ واقعی در میدان نبرد بود.
وی در پاسخ به سوال مجری که از مشارکت ایران، روسیه، نظام سوریه و مقاومت در دستیابی به پیروزی در حلب سخن گفت و آن را نوعی معامله بین المللی دانست گفت: این که معامله بین المللی به شمار نمی رود. محور مقاومت که بر اساس برنامه و باور خود می جنگد. آمریکا و متحدان آن وارد جنگی واقعی شدند تا حلب را به عنوان مرکز اصلی تحت سیطره، حفظ کنند و در مقابل سوریه و متحدان آن نیز برای آزادی حلب به منظور آماده کردن زمینه حل سیاسی تلاش کردند و این مقاومت بود که پیروز شد. هنوز نمی دانیم که توافق بین المللی درباره حل سیاسی صورت خواهد گرفت یا خیر. نظر ما این است که خواستار حل سیاسی هستیم و می خواهیم با دیگران برای دستیابی به راه حل سیاسی مشخص، گفتگو کنیم. بنابراین آنچه در حلب اتفاق افتاد پیروزی در جنگ است و هیچ معامله بین المللی هم در کار نیست.
وی در خصوص نقش ترکیه در این میان گفت: ترکیه برای حمایت از عناصر مسلح از هیچ کاری فروگذار نکرد ولی وقتی شکست خورد و افراد مسلح (از حلب) بیرون رانده شدند، نقش ترکیه این بود که به افراد مسلح اطمینان دهد در امنیت کامل از حلب خارج می شوند. بنابراین ترکیه فقط در بیرون بردن افراد مسلح نقش داشت و این کار هم پس از عجز و ناتوانی این کشور انجام شد، ولی ترکیه از ابتدا تا انتها نقش مهمی در حمایت نظامی، همکاری مستقیم و فرماندهی (تروریست ها) داشت. ترکیه یکی از بازندگان در حلب است.
معاون دبیرکل حزب الله لبنان در ادامه سخنان خود گفت: اکنون و پس از این پیروزی فرصتی فراهم شده است تا حلب آرامش خود را باز یابد و اهالی شهر به آن بازگردند. اما این مسئله که درگیری در حومه حلب ادامه خواهد یافت و به چه شکل خواهد بود، بین متحدان در این باره بحث وجود دارد تا درباره آینده تصمیم گیری کنند. هم اکنون اطلاعات دقیقی درباره ادامه درگیری در حومه حلب یا وجود اقدامات برای حل سیاسی نداریم و هنوز در این خصوص تصمیم گیری نشده است.
وی ادامه داد: ما در جنگ حلب شرکت داشتیم و بدون شک هر جا که ایجاب کند با ارتش سوریه خواهیم بود تا از دستاورد حلب حفاظت کنیم. ما خارج از این چرخه نیستیم ولی بحث این است که آیا درگیری ها مثلا در حومه جنوبی حلب ادامه خواهد یافت یا خیر؟ ما اطلاعاتی درباره ادامه درگیری ها نداریم زیرا ادامه درگیری ها به رایزنی و مشورت نیاز دارد. اکنون با مطرح شدن مسئله آتش بس و حل سیاسی، باید فرصت بدهیم تا ببینیم طرف مقابل تا چه اندازه برای آتش بس و حل سیاسی آمادگی دارد. اگر موافقت نکند، بدون شک گزینه دیگر جنگ خواهد بود. از نظر ما جنگ فقط برای دفاع است تا دولت و مردم سوریه فرصت گفتگو پیدا کنند و درباره اداره کشورشان به توافق برسند و جلوی دخالت بیگانگان را بگیریم.
همه آنچه در سوریه اتفاق افتاد به سبب دخالت بیگانگان اعم از اعراب یا غیر اعراب بود. این ها و تکفیری هایی که با حمایت مالی و لجستیکی عربستان سعودی، قطر و ترکیه و همچنین آمریکا و اروپا از هشتاد کشور جهان آمدند، سوریه را ویران کردند. بنابراین ما در اصل در موضع دفاعی بودیم.
وی در ادامه درباره دستاوردهای نظامی جنگ در حلب برای حزب الله در مقابل اسرائیل گفت: اگر بخواهیم از زاویه فنی صحبت کنیم، بدون شک درگیری هایی که در سوریه اتفاق افتاد، تجارب جدیدی در اختیار مقاومت قرار داد. زیرا این اولین بار بود که در برخی مناطق تقریبا به شیوه ارتش ها در این درگیری ها شرکت داشت که در آن از انواع تسلیحات استفاده می شد.
سلاح هایی که مقاومت معمولا از آنها در درگیری های خود استفاده نمی کند. در این درگیری ها شرایط برای مقاومت کاملا متفاوت بود. شیوه مقاومت این است که مواضع دشمن را هدف قرار می دهد و سپس خود را پنهان می کند و هیچگونه موضعگیری علنی ندارد که عده زیادی از نیروهای آن با هم به جنگ بروند و یک خیابان، منطقه یا مشابه آن را آزاد کنند. این تجارب بسیار مفید است. تجربه دیگر نیز به موضوع استفاده از فناوری های نظامی مربوط می شود. هماهنگی آتش بین نیروی هوایی، نیروی زمینی، نیروهای زرهی و... که مجموعه ای کامل برای انجام اقدامات نظامی به شمار می رود از دیگر تجارب به دست آمده در این جنگ بود.
باید به این نکته توجه کنیم که حضور ما به عنوان مقاومت برای مقابله با اسرائیل همچنان با قدرت ادامه دارد و در تمام مدت جنگ سوریه، هیچ گاه از حفظ آمادگی خود در لبنان غافل نبودیم زیرا این احتمال وجود داشت که اسرائیل در فکر به راه انداختن جنگ باشد که باید با آن مقابله کنیم. اسرائیل می داند که ما با وجود مشارکت در جنگ سوریه، در لبنان نیز آمادگی خودمان را حفظ کردیم، در نتیجه از بیم عواقب هرگونه اقدام نظامی، دست به هیچ کاری نزد.
شیخ نعیم قاسم در پاسخ به سوالی در خصوص نگرانی مقاومت از واکنش اسرائیل در لبنان یا سوریه به پیروزی حلب، گفت: همه مسئولان اسرائیلی اعلام کردند شکست عناصر مسلح در حلب، شکستی برای اسرائیل به شمار می رود، زیرا امیدهای زیادی به این افراد بسته بودند. اما این سوال مطرح است که آیا به سبب شکستی که در حلب اتفاق افتاد، دست به واکنش می زنند؟ هیچ شواهد و قرائنی در این خصوص وجود ندارد، زیرا عواملی که باعث شد اسرائیل در ده سال گذشته از جنگ ضد لبنان خودداری کند، همچنان وجود دارد.
وی افزود: آمادگی حزب الله و آماده نبودن اسرائیل برای ورود به جنگی که به نفع آن نیست از جمله این عوامل به شمار می رود. علاوه بر این ممکن بود دست زدن به چنین جنگی باعث شود مردم بار دیگر حول محور مقاومت جمع شوند. نکته دیگر این که اسرائیل همچنان امیدوار است که جنگ های منطقه اعم از سوریه، عراق یا... بتواند همه قدرت ها را از بین ببرد و به این ترتیب اسرائیل احساس راحتی کند. چنین طرز تفکری هنوز در میان آنها وجود دارد.
نعیم قاسم گفت: بعید می دانم که جنگی در آینده نزدیک اتفاق بیفتد و اظهارات مسئولان دشمن نیز در همین چارچوب است. حملات هوایی که اسرائیل گاه و بی گاه در مناطق مشخصی از سوریه انجام می دهد بر اساس محاسبات دیگری انجام می شود. معمولا به تفصیل درباره چنین مسائلی سخن نمی گوییم.
معاون دبیر کل حزب الله گفت: سیاست های رژیم آل سعود در سوریه با شکست مواجه شده است.
شیخ نعیم قاسم در ادامه گفتگو با شبکه العالم درباره روابط حزب الله با روسیه گفت: ما با روسیه در مساله سوریه همپیمان هستیم، یعنی آنچه که از سوی غرب و برخی کشورهای عربی بر سر سوریه می رود مساله ای است که با منافع سوریه تعارض دارد و این امر برای ما قابل پذیرش نیست و ما در این مساله با روسیه نظر مشترک داریم، ما مواضع مشابهی در خصوص مساله سوریه داریم. آنها با گزینه مورد قبول ملت سوریه همراه شده اند و ما نیز همین گونه ایم، آنها با برکناری بشار اسد از قدرت مخالفند و ما نیز همین نظر را داریم، آنها مانند ما با راه حل سیاسی موافقند، آنها همچنین مخالف گروه های تروریستی داعش و جبهه النصره هستند و ما نیز این گونه ایم.
وی افزود: مساله مهم دیگری که به جایگاه روسیه در جامعه جهانی مربوط است این است که مسکو به آمریکا اجازه نمی دهد جهان را تک قطبی کنند. ما با این مبنا موافقیم و اگر دروازه سوریه به روسیه کمک می کند تا نظام تک قطبی را به چالش بکشد و با طرح نظام دو قطبی جلوی تکروی های آمریکا را بگیرد ما از ایجاد چنین فضایی استقبال می کنیم و با آن موافقیم و این نیز می تواند یکی از نقاط اشتراک ما باشد.
شیخ نعیم قاسم در پاسخ به سوالی در خصوص احتمال تکروی روسیه در مساله سوریه، خاطرنشان کرد: بعید می دانم که روسیه بخواهد تکروی کند و راه حلی را که سوریه، ایران و حزب الله با آن موافق نیستند مطرح کند و به کرسی بنشاند، بالاخره این جنگ جنگی است که ما همه با هم به آن وارد شده ایم و در نتیجه هر راه حلی باید در عرصه عملی به اجرا در آید. این مشارکت، مشارکت بر سر اهداف مشترک است و اصلاً منطقی نیست که اهداف مشترک بدون همکاری و هماهنگی دائمی به موفقیت دست پیدا کند. به عنوان مثال آیا نبرد حلب بدون همکاری، هماهنگی و تقسیم نقش ها امکان پیروزی داشت؟ مسلماً نه و همه این ها نیازمند هماهنگی بود. تصور می کنم که امور، در چارچوب هماهنگی و همکاری میان ما پیش خواهد رفت.
وی ادامه داد: ما بارها اعلام کرده ایم که حضور حزب الله در سوریه فقط در مناطقی است که این حضور لازم بوده است. هم اکنون در تمامی مناطقی که نیروهای حزب الله حضور دارند ما حضور خود را ثابت کرده ایم و حمایت های لازم را به عمل آورده ایم و شکر خدا در حفظ دستاوردهای میدانی خود موفق بوده ایم. در تمامی مناطقی که ما حضور یافته ایم در هیچ یک از مواضع میدانی خود شاهد شکست نبوده ایم.
معاون دبیر کل حزب الله تاکید کرد: عربستان سعودی با تمام وزن خود در حلب و غوطه شرقی و دیگر جاها که گروههای تروریستی شکست خوردند حضور داشت زیرا سعودی تلاش می کرد تشکیلات ویژه خود را ایجاد کند مانند اینکه به دنبال این بود که گروه جیش الاسلام را در غوطه شرقی ایجاد کند همچنین به دنبال این بود که برخی شخصیت ها را به گرد خود جمع کند و با آنها همکاری داشت. عربستان آشکارا اعلام می کرد که از گروه های مسلح حمایت می کند و پول و سلاح در اختیار آنها قرار می داد. سعودی به طور کامل شریک در نبرد علیه سوریه است. اما سعودی در این مواضع شکست خورد. ریاض در غوطه شرقی ضرر بسیاری متحمل شد و گروه جیش الاسلام که از آن حمایت می کند در بدترین وضعیت خود قرار دارد. در حلب بلایی که سر سعودی آمده است یک مساله غیر عادی است. سعودی شریک تجاوزگری به سوریه است اما در این اقدام موفق نبوده است.
شیخ نعیم قاسم در ادامه گفت: روشن است که تمامی طرف های لبنانی به دنبال آن هستند که بیانیه برنامه کاری هیئت دولت سریعاً صادر شود و دولت به سرعت مشغول به کار شود و ما نیز همین نظر را داریم. اولین نکته مثبتی که پیش از نوشتن بیانیه برنامه کاری دولت وجود داشت این بود که نخست وزیر اعلام کرد به بیانیه دولت تمام سلام و سخنرانی مراسم سوگند رئیس جمهور، تکیه می کند. مشخص است که بیانیه دولت تمام سلام بیانیه ای بود که همه طرف های سیاسی بر آن اتفاق نظر داشتند و سخنرانی مراسم سوگند نیز مورد تایید و اجماع همگان بود. برآیند بیانیه برنامه کاری دولت تمام سلام و سخنرانی مراسم سوگند همین بیانیه برنامه کاری موجود بود، بنابراین بحث و گفتگوها بیشتر در خصوص لحن این بیانیه و اصلاح برخی مفاد و اضافه کردن برخی عبارات و مواضع بود تا بیانیه بهتر شود. حتی ماده مربوط به مقاومت نیز از مجموع دو ماده موجود در سخنرانی مراسم سوگند میشل عون و بیانیه وزارتی تمام سلام گرفته شده است و این دو فقره در بیانیه وزارتی دولت کنونی آمده است. تنها یک طرف سیاسی(حزب نیروهای لبنانی) به این فقره اعتراض کرد اما این اعتراض تغییری در مضمون بیانیه ایجاد نمی کند و بیانیه مورد تایید همه طرف ها قرار می گیرد.
وی در پاسخ به این سوال که چطور شما با حزب القوات اللبنانیه (نیروهای لبنانی) در این دولت جمع شده اید؛ گفت: همانطور که می دانید نام این دولت، دولت وحدت ملی است. نهایت اینکه، حزب نیروهای لبنانی یکی از گروه های موجود در عرصه سیاسی لبنان است و نمی توان از دولت وحدت ملی سخن گفت و این حزب را از دولت کنار گذاشت. تا زمانی که این اراده وجود داشت باشد که همگی با هم همکاری کنیم اعتراض به حضور یک گروه سیاسی در دولت و حمایت از حضور گروه دیگر یک امر طبیعی نخواهد بود. از این رو ما ایده وحدت ملی را عاملی می دانیم که باعث شده تا ما برای مصلحت لبنان با دیگر گروه ها در دولت جمع شویم. البته اینکه ما با نیروهای لبنانی در دولت مشارکت داریم به معنای آن نیست که این مساله می تواند نقطه ای برای آغاز گفتگو میان ما باشد زیرا گفتگو پیش زمینه ها و ساز و کارهای خود را دارد. هم اکنون مساله گفتگو میان ما و نیروهای لبنانی مطرح نیست. البته ممکن است در آینده گفتگو صورت بگیرد ولی هم اکنون چیزی مطرح نیست.
من معتقدم ما در آستانه مرحله جدیدی قرار داریم، حتی در روابطی که میان طرف های مختلف وجود دارد نیز مرحله ای جدید گشوده شده است. آنچه در گذشته رخ داده است هرچند به درد درس آموزی و عبرت آموزی می خورد اما مسائل گذشته به حال حاضر منتقل نمی شود.
تمامی تفکرهای مخالف حزب الله و بیان اینکه حزب الله با هیچ کس نمی تواند همزیستی داشته باشد یا نمی خواهد کشور برای مشکلات خود به راه حل سیاسی دست پیدا کند یا اینکه حزب الله می خواهد کشور را ویران کند، بخشی از تبلیغات رسانه ای برای سیاه نمایی چهره حزب الله بوده است. همچنین کسانی که این اظهارات را بیان می کردند به دنبال این بودند که با بیان این سخنان بر شکست ها و ناکامی های خود سرپوش بگذارند. آنها چون نمی توانستند به موفقیتی دست پیدا کنند به بیان اینگونه سخنان روی می آوردند. کاملاً مشخص شد که هرچه که حزب الله گفته بود و هر موضعی که اعلام کرده بود درست بود. حزب الله صداقت خود را نشان داد و این مسائل به شکلی مثبت محقق شد.
حزب الله ضمن اتخاذ این مواضع مثبت اما اجازه نداد که ثمره این مواضع در خارج از چارچوب صحیح خود برداشت شود. ما رئیس جمهوری را انتخاب کردیم که به وی ایمان داشتیم و دیگران نیز همان کسی را انتخاب کردند که ما انتخاب کرده بودیم و معلوم شد که ما عملاً این رئیس جمهور را می خواهیم. ما این تعهد را هم دادیم که قرار گرفتن سعد الحریری در پست نخست وزیری با مخالفت ما روبرو نخواهد شد و ما عملاً این مساله را نشان دادیم و اجازه دادیم که مسائل به نحوی پیش برود که سعد الحریری به عنوان نخست وزیر انتخاب شود و هم اکنون ما در دولتی که وی تشکیل داده است مشارکت داریم و به دولت حریری رای اعتماد خواهیم داد. ما از توان سعد الحریری و توان هیچ کس دیگری نمی ترسیم. ما نه تنها از وی بیم نداریم بلکه با نگاهی مثبت به تشکیل هیئت دولت می نگریم و فراموش نمی کنیم که حدود سی و هشت یا سی و نه جلسه گفتگو با جریان المستقبل داشته ایم و اصل این گفتگو برای نزدیک سازی دیدگاه ها و کاستن از تنش های مذهبی در عرصه لبنان بود. ما دستیابی به دولت کنونی را بخشی از نتیجه این گفتگو می دانیم.
شیخ نعیم قاسم درباره روابط حزب الله با ولید جنبلاط گفت: رابطه ما با جنبلاط رابطه ای طبیعی و مثبت است، میان ما مساله مورد اختلاف وجود ندارد. ما و ولید جنبلاط همیشه در تماس بوده ایم و برخی دیدارها نیز صورت گرفته اما احیاناً رسانه ای نشده است.وی افزود: موضوع عربستان موضوعی فراتر از مساله لبنان و سوریه است. در خصوص تشکیل دولت چون منافع ما با دیگر طرف های سیاسی مشترک بود این مساله منجر به تشکیل این دولت شد و سعودی مجبور شد با مسائلی که به آنها اعتقادی نداشت موافقت کند زیرا تنها گزینه موجود بود. هیچ گزینه ای جز تشکیل دولت، پیش رو نبود به همین خاطر عربستان در این زمینه گزینه ای جز همراهی کردن نداشت اما مسائل دیگر همچنان حل نشده میان ما باقی مانده است. میان ما و عربستان در خصوص مساله سوریه، یمن و حتی خود حزب الله، ایران و مساله فلسطین اختلاف نظر وجود دارد. معلوم نیست که آیا فرصتی ایجاد می شود که عربستان در موضع گیری های خود بازنگری کند یا نه؟ از آنجا که مشکل، ناشی از مواضعی است که عربستان اتخاذ کرده است برای حل این مشکلات نیز باید عربستان پیشقدم شود و نه ما.
وی در خصوص قانون انتخابات پارلمانی لبنان گفت: بهترین و عادلانه ترین قانون، قانونی است که بر اساس نسبیت باشد و لبنان را به عنوان یک حوزه واحد در نظر بگیرد. شما کسی را پیدا نمی کنید که این چنین قانونی را بهترین قانون و عادلانه ترین قانون برای لبنان و برای کل جهان نداند. اما تنها راه به تصویب رساندن قانون از طریق پارلمان است و باید نصف به علاوه یک به چنین قانونی رای دهند تا به تصویب برسد و علاوه بر این نباید تنش شدیدی میان طرف های لبنانی در بگیرد حتی اگر برای قانون شصت و پنج - یک زمینه سازی شود. از اینجا مشخص می شود که مذاکره با دیگر طرف ها یک مساله ضروری است. وقتی ما از نزدیک کردن دیدگاه ها سخن می گوییم به این معنا است که نسبیت می تواند مورد اصلاح قرار گیرد یا چیزی به آن اضافه شود. به هر حال این مساله بسته به گفتگو و مذاکره است. اما آن چیزی که برای ما روشن است این است که اکثریت، فرمول شصت را نمی خواهند که این، مساله ای مثبت محسوب می شود. بنابراین ما باید بر همین مبنا که اکثریت با شصت مخالفند شروع کنیم و تلاش کنیم به نسبیت برسیم و در این مرحله دغدغه ها را در نظر بگیریم به این معنا که برخی اصلاحات را اعمال کنیم به گونه ای که موجب تصویب قانونی شود که نه بر مبنای شصت باشد و نه اینکه ما به عمل انجام شده تن در دهیم و با تغییر مخالفت کنیم. هم اکنون ما در خصوص این مساله با طرف های مختلف مذاکره می کنیم تا ببینیم به نتیجه می رسیم یا نه.
با توجه به تماس هایی که با برخی طرف ها داشته ایم احساس می کنیم که فضا به گونه ای است که امکان تغییر قانون شصت وجود دارد. اما مساله مهم این است که آمادگی برای برخی امتیاز دهی ها وجود داشته باشد که این مساله در روزهای آتی مشخص خواهد شد.ما به دنبال تغییر قانون شصت هستیم اما اگر این قانون تغییر نکند باز هم ما خواهان آن هستیم که انتخابات در موعد مقرر خود برگزار شود و به هیچ وجه نمی خواهیم که در زمان انتخابات تغییر ایجاد شود.
معاون دبیرکل حزب الله ادامه داد: تروریسم تکفیری در لبنان تنها به حزب الله صدمه نزده است بلکه تروریسم تکفیری به کل لبنان صدمه زده است و در نتیجه، تمامی لبنان در معرض خطر تروریسم تکفیری هستند. به علت تلاش ارتش و نیروهای امنیتی لبنان و حمایت های مقاومت و ملت در مبارزه با تروریسم تکفیری، موفقیت های بسیاری به دست آمده و ضربات مهمی به تکفیری ها وارد شده است. آرامشی که ما در لبنان شاهد آن هستیم مدیون ضربات سنگینی است که به تکفیری ها وارد شده است. اما باید توجه داشت که خطر تکفیری ها برطرف نشده است زیرا ضربات تکفیری ها عبارت است از این که دست به انفجار می زنند ممکن است در کل لبنان ده نفر تکفیری باشند که آمادگی عملیات تروریستی دارند و هرگاه فرصت دست بدهد اقدام به عملیات می کنند و همین اقدام باعث می شود که تمامی لبنان دچار احساس ناامنی شود. هرچند خطر تکفیری ها به نسبت گذشته کم شده است اما ما باید برای مقابله با جریان های تکفیری موجود هوشیار باشیم و دست به عملیات پیشگیرانه و دفاعی بزنیم. هم اکنون دستگاه های امنیتی و نظامی دولت و همچنین مواضع سیاسی در راستای محاصره این تکفیری هاست به اندازه ای که حتی برخی از حامیان این ها که پیشتر، در حمایت از تکفیری ها زیاد سخن می گفتند نیز مجبور به سکوت شده اند زیرا توان فضاسازی در جهت حمایت از تکفیری ها را ندارند.
وی در خصوص تحولات بحرین گفت: ملت بحرین مظلوم هستند، آنها چه در سطح داخلی و چه در سطح بین المللی مظلوم هستند. بحرین سند محکومت سازمان ملل متحد، شورای امنیت، حقوق بشر و تمامی کسانی که مدعی آزادی بشر و کرامت انسانی هستند محسوب می شود زیرا پنج سال است که مردم این کشور به صورت مسالمت آمیز دست به راهپیمایی می زنند و خواهان مشارکت در قدرت هستند و با وجود اینکه این خواسته ها خواسته های مشروعی است و همه هم این را می دانند باز هم شاهد آن هستیم که ملت بحرین مورد سرکوب قرار می گیرد و آنها تحت محاصره قرار می گیرند و علما و همه کسانی که دست به تحرک می زنند مورد تعرض قرار می گیرند. با وجود همه این تجاوزگری ها باز هم شاهد آن هستیم که کسی کاری نمی کند. راه حل بحران بحرین آغاز مذاکرات میان نظام بحرین و معارضان است. طرفین باید به توافقی در خصوص دستورکار سیاسی برسند برنامه ای که دربردارنده مشارکت مردم در امورشان، آزادی زندانیان سیاسی و پایان دادن به سرکوبگری ها و ایجاد فضا برای نقش آفرینی نهادهای مدنی باشد. این، راه حل بحران در بحرین است.
در حال حاضر هیچ امیدی نیست که رژیم بحرین برای حل بحران این کشور دست به اقدامی بزند اما کسی چه می داند که در آینده چه خواهد شد شاید وضعیت دیگری رقم بخورد، این به خاطر این است که رژیم بحرین از آنچه رژیم آل سعود می گوید و از تحولات منطقه تاثیر می پذیرد در نتیجه، چه بسا تحولاتی رخ دهد که باعث شود رژیم بحرین در خصوص مواضع خود تجدید نظر کند و از این غفلتی که منجر به این نتایج ناگوار شده است دست بردارد.
در قضیه یمن باید گفت تا کنون هیچ افق سیاسی برای حل بحران در یمن دیده نمی شود. روشن است که نظام سعودی همچنان بر موضع خود در قبال یمن پافشاری می کند. رژیم آل سعود دست به یک تجاوزگری واقعی علیه یمن زده است. آل سعود، کودکان و زنان را به خاک و خون می کشد، بیمارستان ها را هدف قرار می دهد و روستاها را ویران می کند. سعودی اگر تصور کند که با این کارها می تواند یمن را به زانو در آورد گمان باطل کرده است. ملت یمن آماده اند که ماه ها و سال ها مقاومت کنند اما زیر بار سعودی ها نروند. برای سعودی بهتر است که به راه حل سیاسی روی آورد. به نظر می رسد در بحران یمن بن بستی ایجاد شده است اما آیا این بن بست به دست دولت جدید آمریکا پایان خواهد یافت.ما به لحاظ سیاسی و رسانه ای از ملت یمن حمایت می کنیم و به صورت بسیار محدودی تجربه های خود را در اختیار آنها قرار داده ایم. کافی است که ما و آنها خود را در جبهه ای واحد در سطح منطقه و جهانی بدانیم. زیرا همین مساله به خودی خود فریادی مهم بر سر آل سعود است.
مشکل یمن در نداشتن نیروی جنگی نیست، آنها از نیروهای خوب و کارکشته ای برخوردارند و از این رو نیازی نیست که نیروهای حزب الله در یمن حضور یابند، بلکه مشکل یمن این است که این کشور در محاصره است و اجازه داده نمی شود که نیازهای مردم تامین شود و امکانات به دست مردم برسد.