روزنامه نیویورک تایمز نوشت:
طعم تلخ دخالت خارجی در کام آمریکایی ها
با دخالت روسیه در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، این بار واشنگتن قربانی سیاست های مداخله جویانه ای شده است که برای سالها، خود مجری آن بود.
به گزارش سرویس بین الملل
خبرگزاری صدا و سیما، روزنامه نیویورک تایمز نوشت: با دخالت روسیه در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، این بار واشنگتن قربانی سیاست های مداخله جویانه ای شده است که برای سالها، اصل مهم دموکراسی و حق تعیین سرنوشت را در دیگر کشورها زیرپا می گذاشت.
پایگاه اینترنتی این روزنامه آمریکایی در مطلبی به قلم آریل دورفمن نوشت:
" احساس خشم و هشدار بسیاری از آمریکایی ها از گزارش ها درباره این موضوع که روسیه، بر اساس ارزیابی های محرمانه اطلاعاتی، در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا برای کمک به انتخاب دونالد ترامپ مداخله کرده، برای همه احساس قابل درکی است. من در گذشته چنین شرایطی قرار گرفتم و خشم و هشدار مشابهی را احساس کردم."
یک نمونه تاریخی : " شیلی "
نویسنده می افزاید : در صبح روز بیست و چهارم اکتبر 1970 من و همسرم در سانتیاگو شیلی اخبار جدید را از رادیو گوش می کردیم. یک کماندو به ژنرال رنه اشنایدر فرمانده نیروهای مسلح شیلی در یکی از خیابان های پایتخت شلیک کرده بود. انتظار نمی رفت وی زنده بماند.
من و همسرم به طور خودکار واکنش یکسانی به این خبر نشان دادیم و تقریبا همزمان گفتیم: این کار سیا[سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا] است. در آن زمان سندی برای اثبات این گفته خود نداشتیم، اما مطمئن بودیم که این هم یکی دیگر از اقدامات آمریکا برای از بین بردن خواسته مردم شیلی است.
شش هفته پیش از این حادثه، سالوادور آلنده سوسیال دموکرات در انتخاباتی آزاد و عادلانه رئیس جمهور شیلی شد، هرچند آمریکا در نبرد روانی و انتشار اطلاعات نادرست برای جلوگیری از پیروزی وی، چند میلیون دلار هزینه کرده بود. آلنده برای اجرای برنامه ای برای ایجاد عدالت اجتماعی و اقتصادی کمپینی به راه انداخته بود و همه می دانستیم دولت ریچارد نیکسون رئیس جمهور وقت آمریکا با اولیگارش های شیلی متحد شده بود و هر کاری می کرد جلوی به قدرت رسیدن انقلاب مسالمت آمیز آلنده را بگیرد.
نقشه های کودتا و براندازی
در ادامه این مطلب آمده است، در سراسر کشور شایعه هایی درباره احتمال کودتا به گوش می رسید. چنین کودتاهایی در گواتمالا و ایران، در اندونزدی و برزیل، کشورهایی که رهبران آنها به علت مخالفت با منافع آمریکا، سرنگون شده بودند و اکنون نوبت شیلی بود. به همین علت ژنرال اشنایدر ترور شد. چون وی که سوگند وفاداری به قانون اساسی یاد کرده بود، به شدت در برابر آن برنامه های بی ثبات کننده، مقاومت می کرد.
مرگ ژنرال اشنایدر نتوانست جلوی رئیس جمهور شدن آلنده را بگیرد، اما سرویس های اطلاعاتی آمریکا به دستور هنری کسینجر در مدت سه سال رفاه ما را از بین بردند( به دستور نیکسون اقتصاد ما را نابود کردند) و به ناآرامی های نظامی دامن زدند. سرانجام، در یازدهم سپتامبر 1973 آلنده برکنار و دیکتاتوری که نزدیک به هفده سال طول کشید، جایگزین وی شد. سالهای شکنجه، اعدام ها و ناپدیدشدن ها و تبعیدها.
واضح است که مردم آمریکا نیز باید ، بدون دخالت از خارج برای دستکاری در نتیجه انتخابات، رهبران خود را انتخاب کنند. این اصل همزیستی مسالمت آمیز و احترام، بستر اصلی آزادی و تعیین سرنوشت است، اما امروز این اصل دوباره و این بار در آمریکا، به خطر افتاده است.
حال سئوال اینجاست ، برای حفظ این اصل باید چه کرد، آیا باید ایمان به روند دموکراتیک را احیا کرد؟