درپی انتخاب سرمربی برای تیم ملی والیبال ایران؛
والیبالیها، آناستازیسم نباشید لطفا!
مسئولان فدراسیون والیبال ایران برای هدایت تیم ملی به دنبال گزینههایی هستند که هر کدام برای خود جایگاهی خاص در جهان این رشته دارند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری صداوسیما؛ از همان روز نخست که اسامی گزینههای احتمالی سکانداری تیم ملی والیبال از سوی فدراسیون اعلام شد، حدس زدیم که شاید از میان آن سه نفر (استویچف، مندز و آناستازی) تنها یک نفر باشد که تاحدودی جدی به پیشنهاد ایرانیها فکر کند حال چرا؟!
سروصدایی که برخی ها برای آمدن آناستازی به ایران برپا کردند مانند صدای دهل از دور خوش بود.
از همان روزهای ابتدایی میشد پیشبینی کرد که وی نمیآید! چرا که نه تنها پول کافی برای آوردنش داریم و علاوه بر آن، این که خورده فرمایشات این مربی مغرور والیبال زیاد است و باید کمر همت بست و چندین نفر هم برای برآورده کردن نیازهایش گماشته شوند.
حال در این اوضاع و احوال برخیها که آناستازیسم بودند سعی داشتند با متداول کردن نیازهای این مربی، رفتارهایش را عادی جلوه دهند اما این طور نیست نباید کبک وارانه رفتار کرد و برخی رفتارها را نادیده گرفت باید همه را دید که این بار با کمترین اشتباه سکان هدایت تیم ملی را به دست گزینه مورد نظر سپرد تا بلکه ثبات به والیبال ایران در رده بزرگسالان بازگردد.
یادمان نرود وقتی فدراسیون به دنبال جایگزین برای اسلوبودان کواچ بود،افشاردوست دبیر کل فدراسیون و امیر خوشخبر سرپرست تیم ملی والیبال ایران که هر کدام برای خود در این مجموعه جزو رجال محسوب میشوند به لهستان رفتند آناستازی چه برخوردی با آنها داشت.
وی حتی این احترام را برای نمایندگان محترم والیبال ایران قائل نشده بود که به هتلشان بیاید یا با آنها برای دقایقی هم که شده قرار ملاقات بگذارد و وارد مذاکره شود و بعد بگوید: نه! تنها لطف کرد و وکیلش را طرف مذاکره با وکلای والیبال ایران قرارداده بود. همه مربیان وکیل خود را دارند از این طریق با پیشنهاد دهندگان مذاکره میکنند اما نه با این فخاری خاص آناستازی!!!
حال با توجه به این برخورد و نگاه از بالا به پایینی که آناستازی به والیبال ایران دارد میتوان به راحتی از همین حالا پیشبینی کرد که اگر آندره بیاید چه بر سر والیبال ایران خواهد آمد.
ناگفته نماند در بسیاری موارد شنیده شده است؛ که اولویت فدراسیون برای انتخاب سرمربی بحث اخلاقی و مدیریتی است. برای آنها مهم است که مربی تیم ملی بتواند دیسیپلین خاص خود را تیم ملی به گونهای اجرا کند که برخی بازیکنان که حکم سالارهای والیبال را پیدا کردهاند هم مطیع برنامههایش شوند.
اگر صرفاً با این هدف بخواهیم مربی بیاوریم، آناستازی میتواند در کنار مباحث فنی مربی اخلاق خوبی هم برای والیبالیستها باشد، اما با آمدن وی احتمال بیکار شدن بخشی فعال از والیبال ایران وجود دارد چرا که آندره یک نفر نیست بلکه تیم است و کادرش را هم با خود همراه میآورد. پس باید با آمدن آنالیزور، پزشک فیزیوتراپ، بدنساز و مربی تمرین دهنده هم موافقت کرد.
انسیه ورزنده