رای الیوم: باید از ذهیت وابستگی به آمریکا رهایی یابیم
به گزارش سرویس بین الملل
خبرگزاری صدا و سیما روزنامه رای الیوم با بیان اینکه، دونالد ترامپ با زلزله پیروزی خود همه را غافلگیر کرده است،نوشت: رئیس جمهور جدید آمریکا قطعا ناچار خواهد بود بسیاری از مواضع و رفتارهای خود را تغییر دهد بنابراین آمریکا تغییر می کند و ورود ترامپ به کاخ سفید آغاز این تغییر است.
عبد الباری عطوان سردبیر روزنامه رای الیوم چاپ لندن در سرمقاله امروز خود نوشت: دونالد ترامپ پیروز شد و هیئت حاکمه در آمریکا و نماینده برتر و نازپرورده آن یعنی هیلاری کلینتون را مجبور به شکست کرد. همچنین به همراه آنها، امپراتوریهای بزرگ رسانه ای را مجبور به چشیدن طعم شکست کرد و در عمل بطلان نظر سنجی ها و عدم اعتبار آنها را به اثبات رساند. این مساله (کذب بودن و اعتبار نداشتن) همچنین درباره دهها یا صدها تحلیلگر، کارشناس، و مغز متفکر که شکست سخت ترامپ را در دوره نخست انتخابات پیش بینی کرده بودند، صدق می کند.
آنها ترامپ را جاهل و فردی که هیچ تجربه سیاسی ندارد، توصیف کردند مسئولان حزب جمهوری وی و نمایندگان این حزب در کنگره و مجلس سنا از وی اعلام برائت کردند اما وی ایستاد و با چالش ها از طریق چالش آفرینی مقابله و ثابت کرد که وی در زمینه درک ملت آمریکا، مطالبات آنها و همچنین درک دقیق مزاج کلی مردم توانمند تر است.
عطوان افزود: مردم آمریکا و همانطور که این انتخابات ثابت کرده است، از نخبگان حاکم خود و روان گسیختگی آنها و فاصله گرفتن آنها از درد و رنج و مشکلات آنها، خسته شدند به همین علت به سمت این «شورشی» برای ریاست دولت خود متمایل شدند و تصمیم گرفتند رای و اعتماد خود را به پای وی بریزند.
ما با افراد زیادی که از خصوصیات منفی این فرد(ترامپ) و تناقضات زیاد شخصیتی و رفتاری وی سخن می گویند، مطلقا اختلاف نظری نداریم اما حکم علیه او یا به نفع وی از سوی ملت و از دل صندوق های رای بیرون آمده است. خیلی دشوار است که تصور کنیم که میلیاردری مثل ترامپ که سوار بر هواپیمای ویژه آنچنانی و قایق های لوکس می شود، خود را نماینده و مدافع حقوق و مطالبات فقرای به حاشیه رانده شده بداند و افراد ناامید و سرخوردگان او را باور کنند و رای خود را به او بدهند. چه بسا علت این امر به صراحت و بی تکلف بودن غیر معمول وی در میان سیاستمدارن حرفه ای و مسئولان حاکم برمی گردد.
ترامپ مورد حملات رسانه ای تندی قرار گرفت که آبروی وی را هدف قرار داد و در جزئی ترین مسائل خصوصی و خانوادگی وی ورود پیدا کرد. این انتقادها حتی به تردید در مسائل مالی وی کشیده شد اما وی در این میدان مین گذاری شده به مسیر خود ادامه داد و شانزده رقیب جمهوریخواه خود را برای نامزدی ریاست جمهوری از میدان بدر کرد و اکنون او نهنگ بزرگ کلینتون را سرنگون کرد و با کراوت قرمز روشن خود به کاخ سفید راه پیدا کرد.
نژاد پرست، راست گرا، تحقیر کننده زنان، متجاوز و هتاک حرمت زنان، متنفر از اسلام و مسلمانان که قصد دارد مرزها کشورش را به روی آنان و دیگر فقرای مکزیکی و آمریکا لاتین ببندد. این تعجب آور نیست؟ آیا این همان آمریکا نیست؟ ایا این همان کشوری نیست که با تانک ها ، بمب افکن ها و مزدورانش به سمت ما می آید و میلیونها نفر از ما را می کشد و بذر جنگ فرقه ای می کارد و رژیم ها را تغییر می دهد و هرج و مرج آفرینی خونینی را رقم میزند؟ ایا خانم کلینتون عاشق و دلباخته مسلمان بود؟ آیا به دخالت نظامی در سوریه تهدید نکرد و با شور و اشتیاق، حمله به عراق و اشغال این کشور را تایید نکرد؟ و برای کشتن قذافی و هتک حرمت به آبرو و جسد وی، تحریک آفرینی نکرد؟
چه بسا دو نامزد در چارچوب انتخابات ریاست جمهوری درباره بسیاری از مسائل داخلی و خارجی اختلاف نظر داشتند اما در زمینه تحقیر عربها و همچنین مسلمانان اشترک نظر داشتند و تفاوت فقط در شیوه بیان این مساله بود.
امروز دیگر ترامپ در قلب کاخ سفید جای گرفته است و اکنون ما و دیگران باید به اجبار به عنوان رئیس جمهور تعامل کنیم. قطعا وی نیز ناچار خواهد بود بسیاری از مواضع ورفتارهای خود را تغییر دهد در غیر این صورت مانند دیگر روسای جمهور که هیئت حاکمه را به تحریک وا داشته اند، ممکن است کشته شود. تهدیدات وی مبنی بر لغو یا اصلاح برخی بندهای توافق هسته ای ایران، چه بسا کنار گذاشته می شود چرا که این توافقی میان کشورهای پنج به اضافه یک و ایران است و یک توافق ایرانی - آمریکایی نیست و جایگزین لغو آن، بازگشت ایران به غنی سازی اورانیوم و دستیابی به سلاح هسته ای و روی آوردن به جنگ برای جلوگیری از این گزینه است.
با نظر بسیاری از کسانی که درگیر مسائل کلیشه ای ترویج شده از سوی ابزارهای رسانه ای و نهادهای بزرگ شدند و این فرد را مجنون، بی باک وفاقد شایستگی برای ریاست کشوری بزرگ یا کوچک توصیف کردند، موافق نیستیم اگر این چنین بود وی نمی توانست رای حدود سیصد میلیون شهروند آمریکایی را در انتخاب سالم وازاد به دست آورد.
در ادامه این سرمقاله آمده است: تمجید ترامپ از ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه نقص یا اشتباه نیست. چرا ما نیمه پر لیوان را نگاه نمی کنیم و طور دیگری فکر نمی کنیم؟ چرا این تمجید را پدیده ای مثبت نمی بینیم که ممکن است به گفتگو، تفاهم، هماهنگی میان دو ابر قدرت در بسیاری از مسائل ملتهب که برجسته ترین آن جنگ های خاورمیانه ای است، منجر شود؟ آیا ضروری است که رئیس جمهور دو کشور ابرقدرت در شرایط دشمنی متقابل، روابط متشنج و جنگ های سرد وگرم باشند؟ آیا فراموش کرده ایم که هر جنگی بین این دو کشور، در خاک ما خواهد بود و قربانیان آنها از اهل و عیال ما هستند؟
ترامپ تهدید کرده است که سفارت آمریکا را به قدس اشغالی منتقل خواهد کرد و ما از این اقدام فاجعه بار، شروع به داد و بیدا کردیم و عملا هم این چنین باید باشد اما در عمل چکار کردیم؟ آیا توان و ابزاری برای جلوگیری از این مساله را در سایه وضع تاسف باری که امت اسلامی اکنون در آن به سر می بردند، در اختیار داریم؟آیا از اشغال قدس و توقف شورش ها به آن و یهودی سازی آن جلوگیری کردیم؟ آیا کسانی هستند که رزمندگان فلسطینی از ساکنان سرزمین اشغالی را که با خون خون خود برای حفظ هویت عربی و اسلامی این سرزمین جانفشانی می کنند، یاری کنند؟
مساله دیگری که بسیاری بر روی آن درنگ می کنند، تهدید ترامب مبنی بر جلوگیری از ورود مسلمانان به امریکاست که این رفتایر نژاد پرستانه، فاشیستی و نفرت انگیز است اما حق ماست که این سوال را مطرح کنیم آیا کشورهای عربی بویژه کشورهای خلیج (فارس) مرزهای خود را به روی آوراگان سوری یا عراقی باز کرده اند در حالی که بزرگترین مسئولیت این فاجعه متوجه آنهاست آن هم به این علت که میلیادردها دلار را برای براندازی حکومت سوریه هزینه و از حمله، تحریم، و تغییر نظام در عراق حمایت کردند.
چرا واکنش به این مساله (ممنوعیت ورود مسلمانان به آمریکا)، با جلوگیری از ورود آمریکائیها به بیش از پنجاه کشور اسلامی پاسخ داده نمی شود؟ یا چرا مسلمانان اساسا به آمریکا می روند؟ در صورتی که جایگزین های زیادی برای سفر به آمریکا وجود دارد. اعتقاد نداریم که مسلمانان در صورت وارد نشدن به خاک آمریکا به عنوان مسافر یا مهاجر، از حسرت خواهند مُرد. ومسلمانان باید پاسخ این مساله را در بین حاکمان فاسدشان بیابند که ثروت هایشان را هدر دادند ودسترنج شان را به سرقت بردند و در بانک های آمریکایی قرار دادند. همچنین پاسخ به این مساله باید با تلاش برای تشکیل حکومتی درست، همراه با مساوات، عدالت اجتماعی و اصلاحات سیاسی و اقتصادی باشد.
ما از طرفدران و حامیان ترامپ نیستیم و امکان ندارد از مریدان وی یا هر رئیس جمهور دیگر آمریکا باشیم برای اینکه اعتقاد راسخ داریم که بیشتر مصائب و مشکلات ما از سوی آمریکا و حاکمان عرب هم پیمان این کشور، ظهور و بروز پیدا کرده است.اما می خواهیم برداشت متفاوتی از این زلزله انتخاباتی آمریکا و چگونگی تعامل با آن ارائه دهیم و در عین حال تاکید کنیم که ما به عنوان کشورهای عربی و اسلامی باید تکیه نخست و اصلی مان بر خودمان باشد و به دیگران احترام بگذاریم نه اینکه از نتایج هر انتخابات ریاست جمهوری آمریکا مرعوب و نگران باشیم. ما کسانی هستیم که بجز در موادری نادر چیزی به اسم انتخابات نمی شناسیم.
در پایان این سرمقاله آمده است: آمریکا تغییر می کند و ورود ترامپ به کاخ سفید آغاز این تغییر است. منطق می گوید ما هم باید تغییر کنیم و از اشتباهات فاجعه بار خود درس بگیریم و از ذهنیت وابستگی به آمریکا که در صدد تحمیل «خراج و جزیه» بر ماست، رهایی یابیم.