مشروح سخنان سید حسن نصرالله
دبیرکل حزب الله لبنان گفت شحاده از نخستین مردان مسیر مقاومت و شکل گیری حزب الله و مقاومت اسلامی در لبنان بود.
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صدا و سیما، سید حسن نصر الله با تمجید از نقش حاج مصطفی شحاده در تاسیس و تقویت حزب الله، گفت : وی از نخستین مردان مسیر مقاومت، و از جمله نخستین افراد در شکل گیری حزب الله و مقاومت اسلامی در لبنان بود.
سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله لبنان در سخنانی که در مراسم گرامی داشت حاج مصطفی شحاده (ابو احمد) از فرماندهان فقید مقاومت ایراد کرد و به طور مستقیم از شبکه تلویزیونی المنار پخش شد گفت: بار دیگر به خانواده مصطفی شحاده، که از فرزندان خانواده مبارز مقاومت است، تسلیت می گویم، خانواده ای که در این مسیر متحمل سختی ها و دشواری های زیادی شده است. باتوجه به تجربه شخصی که من با او داشتم، سخن می گویم. او فردی بود که من از نزدیک او را می شناختم. ما با هم در مسیرهای مختلف با یکدیگر عمل کردیم. ابو احمد از نخستین مردان مسیر مقاومت، از جمله نخستین افراد در شکل گیری حزب الله و مقاومت اسلامی در لبنان بود که جمعی از جوانان مومن، متدین و مجاهد ایجاد کردند.
وی افزود: از روزهای اول شکل گیری حزب الله، حاج مصطفی یکی از نخستین افراد کارآمد و موثر بود. او مانند بسیاری دیگری از افراد موسس در این مسیر و در راه این مقاومت، از ابتدای جوانی خود وارد این راه شدند و همه جوانی و عمر خود را در این مسیر گذراند. او با وجود بیماری که داشت، مسئولیت پذیر بود. او از جمله مسئولان اصلی در عرصه میدانی، در جبهه ها بود و در میدان ماند و تا زمان رحلت به دیار ابدی ، میدان را ترک نکرد. این برادر، مومن، شجاع، هوشیار و دارای اراده سختی که ترس از آن به قلب نفوذ نمی کند، بود. شماری از برادران در ذهن من هستند که ترس به قلب هایشان راه نمی یابد و یکی از این برادران حاج مصطفی بود.
سال 1982 زمانی که شمار حزب الله اندک و امکانات آنها محدود بود و نگرانی هایی وجود داشت، حزب الله کنام و بیشه ای داشت که شیر و حامی آن برادر مصطفی شحاده بود. حزب الله این درخت پاک که ریشه در خاک و شاخه در آسمان دارد و ریشه های آن همچنان قدرتمندانه در زمین شاخه دوانیده است، آن زمان در ابتدای راه بود. یکی از علت هایی که طوفان و تندباد آن را تکان نداده است، همین ریشه های مستحکم آن است که سبب شده است بیش از 30 سال پایداری کند، در حالی که هر سال یا هر دو سال، در بوته آزمایش و امتحان قرار می گرفت. حاج مصطفی یکی از ریشه های مستحکم و قدرتمند آن بود که سبب قدکشیدن شاخه های حزب الله به آسمان شد. ایمان، تدین و تعهدش به مسئله مقاومت و راه حزب الله جملگی سبب شد که خطرات را شخصا پذیرا باشد. او در خطوط مقدم جبهه ها حاضر می شد و بر انواع آتشها سینه می گشود و با تهدیدها مواجه می شد که در یکی از این موارد زخمی شد. بارها و در مناطق مختلف نزدیک بود که شهید شود. حاج مصطفی از جمله نخستین معماران این بنیاد مستحکم [حزب الله] و جهادی بود تا اینکه با گذشته زمان به قدرتی تبدیل شد که توانست اشغالگران را بیرون براند و با تهدید و تجاوزگری مقابله و همزمان در جبهه های مختلف توانست از میهن و ملت دفاع کند.
پس از خروج نیروهای سوریه از لبنان، برخی ها برای ایجاد درگیری بین ارتش و مقاومت تلاش می کردند، اما در این تلاش خود شکست خوردند زیرا عقیده، فرمانده، افسران و فرهنگ ارتش لبنان که طی دهه های گذشته مانع از تحقق چنین توطئه ای می شود.
وی در ادامه افزود: اگر قرار باشد که من بخش محوری و اصلی زندگی این فرمانده جهادی را مشخص کنم تا اندکی از حق و برتری او شناخته شود- هر کسی در زندگی خود یک یا دو بخش محوری و مهم دارد که سبب شناخته شدن او می شود- و در زمان کنونی و آینده از آن درس گرفته شود، باید بگویم که حاج مصطفی مسئول نظامی حزب الله در منطقه بیروت غربی بود. سال 1987 به علت درگیری هایی که آن زمان بین برخی گروه های مختلف در بیروت وجود داشت. در دومین ماه همین سال در منطقه «فتح الله» کشتاری روی داد که به کشتار «فتح الله» معروف شد. در آن حادثه هجده تن از بهترین برادران و جوانان ما شهید شدند. حاج مصطفی در همانجا و در همان ساختمان حضور داشت. در زمان دولت اسبق سوریه، برخی ها به هر علتی، برای ایجاد درگیری بین ارتش سوریه و حزب الله تلاش می کردند که مهم ترین حوادث آن همین حادثه بود. آن زمان برخی ها تلاش می کردند برای رهبران وقت سوریه و رئیس جمهور آن حافظ اسد، حادثه و اتفاقی ایجاد کنند. نگاه او به حزب الله و مقاومت نگاه راهبردی بود که به دور از رقابت ها و درگیری های داخلی بود. در داخل دولت سوریه بنا به دلایل مختلف، تلاش می کردند اوضاع را به درگیری همه جانبه بین ارتش سوریه و حزب الله سوق دهند. همچنین، برخی ها نیز به احتمال درگیری بین ارتش لبنان و حزب الله دل خوش کرده بودند و این چیزی بود که در کشتار سال 1993 در پل «فرودگاه» برنامه ریزی شده بود که سبب شهادت 10 تن از برادران ما و زخمی شدن 50 نفر شد، اما ما بار دیگر باید در برابر این توطئه شکیبایی می ورزیدیم. همچنین، سال 2005 و پس از خروج نیروهای سوریه از لبنان، برخی ها برای ایجاد درگیری بین ارتش و مقاومت تلاش می کردند، اما در این تلاش خود شکست خوردند زیرا عقیده، فرمانده، افسران و فرهنگ ارتش لبنان که طی دهه های گذشته مانع از تحقق چنین توطئه ای می شود. آن زمان، به علت حوادثی که روی داد ، شماری از برادران ما در پادگان «فتح الله» به دست نظامیان سوریه شهید شدند و این اقدامی تحریک آمیز بود تا ما نیز واکنش نشان دهیم که در نهایت به درگیری منجر شود. آن زمان برادران و جوانان ما به حال آماده باش در آمدند که فرمانده میدانی حاج مصطفی بود. یک جمله، یک دستور و شلیک یک گلوله کافی بود که فاجعه ای روی دهد و نه فقط در بیروت و ضاحیه، بلکه در همه جا درگیری روی دهد. با وجود اینکه شهداء، دوستان و نزدیکان او بودند، اما این فرمانده دارای دوراندیشی و شکیبایی، خویشتنداری و هوشمندی بود که تحرکی انجام داد و گروه ها را مهار کرد و منتظر تصمیم رهبران حزب الله ماند. آن زمان مسئولان حزب الله مسئله را بررسی کردند و تصمیم گرفتند که اوضاع را کنترل کنند و مانع از درگیری شوند زیرا نخستین کسی که از آن بهره برداری می کرد، اسرائیل در چارچوب طرح آمریکا بود. با وجود دردی که به ما وارد شد، ما شکیبایی کردیم.
به خاطر داریم که در آن شب ساعت 11.30 یا 12 گروهی از رهبران مرکزی حزب الله با وجود خطرات موجود سوار بر خودرویی شدند و از ضاحیه به بیروت آمدند تا با حاج مصطفی و دیگر اعضا گفتگو کنند. من به یاد دارم که در یک خودرو همراه دیگر رهبران حزب الله بودم و به محل حضور حاج مصطفی شحاده رفتیم. نیاز نبود که با او گفتگوی زیادی داشته باشیم. من حدود نیم دقیقه صحبت کردم و گفتم: حاج مصطفی خدا به شما و دیگر برادران اجر مضاعف دهد. ما نمی خواهیم که وارد درگیری شویم. برخی می خواهند میان ما فتنه و جنگ ایجاد کنند و به مقاومت و خون شهدا صدمه بزنند. این کار به نفع آمریکا و اسرائیل است. ما می خواهیم اوضاع خود را کنترل کنیم. این فرمانده در آن شب سخنی محوری را بیان کرد که در آن، اطاعت، ولایت ،انضباط، صداقت ، اخلاص ، آگاهی، منطق، مدیریت، صبوری و احساس مسئولیت موج می زد. اگر در آن زمان فردی به نام حاج مصطفی شحاده نبود و برادران ما در بیروت وارد درگیری فراگیر می شدند
نصرالله گفت اگر در آن زمان فردی به نام حاج مصطفی شحاده نبود و برادران ما در بیروت وارد درگیری فراگیر می شدند فاجعه ای حقیقی روی می داد. برای همه و خصوصاً مقاومت این موضوع یک نقطه عطف بود.
فاجعه ای حقیقی روی می داد. برای همه و خصوصاً مقاومت این موضوع یک نقطه عطف بود. من همواره این موضوع را به خاطر دارم و حتی یک لحظه آن را فراموش نمی کنم. زیرا این موضوع رویدادی عادی نبود بلکه رویدادی سرنوشت ساز بود. این موضوع می توانست در مسیر دیگری رقم بخورد و ما را از مسیر جنگ واقعی برای آزاد سازی جنوب و قدس منحرف کند. پس از آن با حافظ الاسد رئیس جمهوری سوریه تماس گرفتیم و مشخص شد که حقیقت موضوع چه بوده است. شخص اسد به این موضوع اهمیت زیادی می داد و کانال های متعددی ایجاد کرد تا مانع از وقوع چنین فتنه ای شود.
سید حسن نصرالله در ادامه گفت: وی پس از آن نیز به مسئولیت های خود عمل کرد و افزون بر منطقه غربی بیروت، مسئولیت کل منطقه بیروت و همچنین جنوب و عملیات مقاومت را برعهده گرفت و همچنین در تاسیس گردانهای مقاومت در برابر اشغالگران در دهه 90 میلادی میلادی نقش اساسی داشت. وی همان گونه که کارش را از غرب بیروت آغاز کرده بود در سالهای اخیر نیز به این منطقه بازگشت و پس از تحمل سالها بیماری درگذشت. وی الگویی از وفاداری و ایمان و اطاعت و صداقت و شجاعت و شهامت و آمادگی برای جنگ در خطوط مقدم جبهه بود. وی زمانی در یکی از جنگ ها زخمی شد و نزدیک بود به شهادت برسد. دوروز پس از زخمی شدنش من با او ملاقات کردم. او درحالی که دست و کتفش پانسمان بود با دست دیگری اسلحه به دست داشت. بیماری و مجروحیت مانع از فعالیت او نمی شد و او همواره در میدان حضور داشت. بی تردید حاج مصطفی شحاده یکی از شیران و یکی از شمشیران خدا در این حرکت مبارک بود. رحمه الله تعالی...
دبیر کل حزب الله لبنان تاکید کرد: صادقانه و شفاف بگویم که ایران و سوریه همواره می خواستند که مسئله انتخاب رئیس جمهوری در لبنان به دست خود لبنانی ها حل شود.
سید حسن نصرالله با اشاره به انتخاب رئیس جمهوری در لبنان گفت: الحمدلله در 31 اکتبر مسئله انتخاب رئیس جمهوری حل شد و اکنون جناب ژنرال میشل عون رئیس جمهوری لبنان هستند. من می خواهم چند نکته را درباره آنچه طی دوسال و نیم گذشته روی داده است بگویم و این پرونده را ببندم. اگرچه در این مسئله رویدادهای بسیاری رخ داد و من مطالب زیادی را درباره آن نگفته ام. امروز که این مسئله حل شده است می خواهم بگویم که طی این دو سال و نیم گذشته به حزب الله در این مسئله بسیار ظلم شد. اتهامات بسیاری علیه حزب الله مطرح شد. اساساً گفته می شد حزب الله اگر در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کند، نمی خواهد میشل عون رئیس جمهور شود و در واقع درحال دروغ گفتن به میشل عون و فریب دادن اوست. این درحالی است که ما در طول تاریخ هیچ گاه دروغ گو و فریبکار نبوده ایم. پس از آن گفته شد که حزب الله اساساً نمی خواهد که لبنان رئیس جمهور داشته باشد. حزب الله خواستار خلاء جایگاه ریاست جمهوری است و هرگونه انتخابات ریاست جمهوری را مختل می کند و تفاوتی ندارد که میشل عون یا سلیمان فرنجیه یا کسی دیگر باشد. آنها بر اساس همین شایعات، توهمات و اتهامات و تحلیل های بسیاری را مطرح کردند و هرچیزی را درعرصه بین المللی و منطقه ای به ما ربط دادند. ابتدا گفتند حزب الله انتخابات ریاست جمهوری را تعطیل کرده است تا مذاکرات هسته ای ایران و گروه پنج بعلاوه یک برگزار شود و پرونده انتخاب رئیس جمهوری لبنان روی میز این مذاکرات در وین است. هرچقدر گفته میشد که در مذاکرات هسته ای فقط موضوع برنامه هسته ای مطرح است و هیچ چیز دیگری اعم از لبنان و غیر لبنان مطرح نیست توجه نمی کردند و هرچه می خواستند. پس از آن موضوع برنامه هسته ای [ایران] به نتیجه رسید و مسئله ریاست جمهوری لبنان همچنان حل ناشده باقی ماند و معلوم شد که ما راست می گفتیم و آنچه مطرح می کردند کذب و افترا بود. مشخص شد که در مذاکرات هسته ای نه مسئله لبنان و نه مسئله ریاست جمهوری و نه مقاومت و نه سوریه و نه هیچ چیز دیگر مطرح نبوده است زیرا جمهوری اسلامی ایران و حضرت امام خامنه ای و رهبران جمهوری اسلامی ایران با بحث درباره هرچیز غیر از برنامه هسته ای در این مذاکرات مخالفت کردند و آمریکا خود نیز بعداً این موضوع را تائید کرد.
در مذاکرات هسته ای نه مسئله لبنان و نه مسئله ریاست جمهوری و نه مقاومت و نه سوریه و نه هیچ چیز دیگر مطرح نبوده است زیرا جمهوری اسلامی ایران و حضرت امام خامنه ای و رهبران جمهوری اسلامی ایران با بحث درباره هرچیز غیر از برنامه هسته ای در این مذاکرات مخالفت کردند و آمریکا خود نیز بعداً این موضوع را تائید کرد.
پس از آن گفته شد که حزب الله موضوع انتخابات ریاست جمهوری را تعطیل کرده است و در انتظار نتایج تحولات سوریه است. ما هزار بار گفتیم که در انتظار تحولات سوریه و تحولات منطقه نباشید به گفتگو و تفاهم بپردازید و با ژنرال میشل عون گفتگو کنید و ....اما فایده نداشت. در هر صورت امروز معلوم شده است که این موضوع به مذاکرات برنامه اتمی ایران و اوضاع سوریه ارتباطی نداشته است. وقتی فرانسوا اولاند رئیس جمهوری فرانسه با حسن روحانی رئیس جمهوری ایران درباره لبنان گفتگو کرد، به وی گفته شد که موضوع لبنان به خود لبنانی ها مربوط می شود. واتیکان و ایتالیا و روسیه و کل جهان با ایران درباره لبنان گفتگو کردند و ایران همواره اعلام کرد که موضوع لبنان به لبنانی ها مربوط است و اگرچه متحدان و دوستان ما در آنجا هستند ما در امور داخلی لبنان مداخله نمی کنیم. صادقانه و شفاف بگویم که ایران و سوریه همواره می خواستند که مسئله انتخاب رئیس جمهوری در لبنان به دست خود لبنانی ها حل شود.
البته برخی نیز این موضوع را به مناقشه ایران و سعودی ربط دادند و گفتند ایران و عربستان سعودی درعراق و یمن و سوریه و بحرین توافق ندارند و مسئله انتخاب رئیس جمهوری لبنان نیز یکی از این موضوعات است...
سید حسن نصرالله در ادامه گفت ما از لحظه نخست در مواضعمان ثابت بوده ایم و از نامزدی طبیعی ژنرال میشل عون برای ریاست جمهوری حمایت کرده ایم و صادقانه گفته ایم که خواستار برگزاری انتخابات ریاست جمهوری هستیم و می خواهیم این مرد به ریاست جمهوری برسد و حتی یک لحظه این موضع را تغییر ندادیم. ما هر چه در توان داشتیم و می توانستیم برای انتخاب این رئیس جمهوری انجام دهیم انجام دادیم.
نکته دوم:حتی پس از انتخاب رئیس جمهوری عده ای گفتند که حزب الله نمی خواست ژنرال میشل عون رئیس جمهوری شود. عده ای نیز از پیروزی سخن گفتند. خوب است جهان بداند که پیروزی در شکست دشمن است. ما در جنگ ژوئن هم گفتیم که پیروزی ما در شکست دادن دشمن در رسیدن به اهدافش است که البته آنها گفتند این پیروزی نیست. عده ای می گویند که هدف حزب الله ایجاد خلأ جایگاه ریاست جمهوری بوده است وبرای آنکه حزب الله به هدفش نرسد با ریاست جمهوری میشل عون موافقت کرده اند تا به این شکل حزب الله شکست داده شود...ماشاء الله...حقیقتاً ماشاء الله....شما که طی دوسال و نیم گذشته ما را متهم می کردید، خواستار خلأ ریاست جمهوری هستیم خب در همان دو سال و نیم پیش ما را شکست می دادید و میشل عون را به ریاست جمهوری بر می گزیدید و این همه پیامدهای آن اعم از مشکلات اقتصادی و تعطیلی نهادها به وجود نمی آمد...اینکه بگویند ما پیروز شدیم یا شکست خوردیم هیچ مشکلی نیست مهم این است که پس از 31 اکتبر روز جدیدی در لبنان آغاز شده است. از نظر ما فقط همین موضوع مهم است. ما با وجود تشدید حملات طی هفته های گذشته، اهمیتی به آن نمی دهیم.
سید حسن نصرالله در ادامه سخنرانی اش گفت: تعهدات حزب الله درباره میشل عون تعهدات اخلاقی است نه سیاسی. برخی ها اکنون می گویند که چرا حزب الله از میشل عون حمایت کرد، در حالی که ما دو سال و شش ماه گفته ایم که از نامزدی میشل عون حمایت می کنیم، اما برخی ها به سخنان ما گوش نمی کردند. بنابراین، موضع ما به علت موضع اخلاقی بود.
سوم اینکه با آغاز دوره جدید در لبنان، درباره حرف و حدیث هایی که درباره وجود تفاهم ها، قراردادها درباره ریاست جمهوری و توافق ها بین حزب الله و میشل عون وجود داشت، سخن بگویم. بین ما و بین ژنرال عون یک تفاهم وجود دارد که تفاهم 2006 است، تفاهمی علنی، مکتوب و اعلام شده در رسانه هاست و به مسئله دولت، ریاست جمهوری یا هیچگونه جزئیاتی در این خصوص مربوط نمی شود. اکنون هیچ معامله سیاسی که ما و میشل عون را متهم می کنند، نیست بلکه برعکس، ما بر اساس تجربه ده ساله از فوریه سال 2006 تاکنون که از او حمایت کرده ایم، بر اساس اعتماد به او چنین کرده ایم. او از من پرسید که چه خواسته ای در قبال این حمایت دارید که من به او گفتم «ژنرال، ما به شما اطمینان داریم. تو برای ما مردی صادق، شفاف، مستقل هستی» من در این خصوص تعارف نمی کنم، زیرا ژنرال عون فردی مستقل است که تابع هیچ کشوری، سفارتی و محوری نیست بر اساس وجدان خود عمل می کند. من همیشه در مناسبت ها می گویم که ژنرال عون دنباله روی کسی نیست.
تمام چیزی که بین ما و جناب رئیس جمهور عون وجود دارد چیزی جز اعتماد نیست. هیچ معامله ای وجود ندارد و این اعتماد برای ما کافی است. ما امروز، بسیار مطمئن هستیم که کسی که در کاخ ریاست جمهوری نشسته است، فرماندهی صادق، شجاع، میهن دوست، فردی مستقل چون کوه است. ما هیچ نیازی به هیچ نوع معامله ای با میشل عون نداشتیم.
چهارمین نکته این است که باید با تامل به نقش مثبت جناب نبیه بری که روز انتخابات ایفا کرد و در آن برای موفقیت انتخاب رئیس جمهوری تلاش کرد و به ظرافت و ممتازی این روند را مدیریت کرد، نگاه کرد. با وجود اینکه او خود اعلام کرد که به میشل عون رای نخواهد داد بلکه به سلیمان فرنجیه رای خواهد داد، با دقت و ظرافت عمل کرد. بر اساس بازی سیاسی، او و دیگران قادر بودند که مانع از به حد نصاب رسیدن آراء شوند، اما چنین نکردند. رفتارهای برخی نمایندگان در پارلمان به وجهه پارلمان و کشور خدشه وارد کرد. جناب نبیه بری جلسه پارلمان را که دچار بی نظمی شد، با قاطعیت اداره کرد. برخی ها تلاش کردند تا جلسه پارلمان به تعویق افتد، اما نبیه بری مانع از هرگونه تلاشی در این خصوص شد و بر خلاف موضع اش، آماده سخنرانی تبریک آمیز بود. بنابراین، حوادث جلسه پارلمان گواه بر عملکرد اوست که بار دیگر نشان داد که او یک دولتمرد کامل و ضمانت بزرگ ملی در شرایط سخت است.
نکته پنجم، در هفته ها و ماه های پیش از انتخاب رئیس جمهور، من همیشه از سلیمان فرنجیه سخن می گفتم. در اینجا نمی خواهم از فرنجیه تمجید و تعریف کنم بلکه باید بر اساس مقتضای حال عمل کنیم. فرنجیه حتی پس از اینکه جریان المستقبل برای تصدی سمت ریاست جمهوری او را نامزد کرد، فرصت طلایی برای انتخاب شدن به عنوان رئیس جمهور داشت؛ اما از روز اول به ما متعهد ماند و گفت دشواری شرایط را درک می کند و در صورتی که شما [حزب الله] از جلسه پارلمان برای انتخاب رئیس جمهور غایب باشید، حتی اگر نمایندگان او را انتخاب کنند، او به جلسه نخواهد رفت و البته این برای وفادار و پایدار ماندن به تعهدش در قبال حزب الله بود. پس، متحدان در کنار ما بودند. زمانی که از سلیمان فرنجیه و فراکسیون وابسته به او در مجلس سخن می گوییم، غیر از فراکسیون «جریان اصلاح و تغییر» است بلکه متحدان «احزاب قومی- سوری» و دیگران بودند که به همراه ما در جلسه پارلمان شرکت نمی کردند، حتی اگر اعضای فراکسیون «اصلاح و تغییر» به تنهایی در پارلمان حضور داشتند، نمی توانستند مانع از به حد نصاب رسیدن شوند. فرنجیه متحد شریف است زیرا در جلساتی که قرار بود خود در آن به عنوان رئیس جمهور انتخاب شود، شرکت نکرد. فرنجیه می توانست بگوید که فرصت طلایی برای او فراهم شده است و باید بدون توجه به حزب الله، رئیس جمهور شود، اما چنین نکرد. ما می خواهیم بر اساس تجربه عمل کنیم. ضمانت واقعی برای کشور و تقویت بنیه های کشور و زندگی بهتر در این کشور، صداقت در تعهد بین گروه ها و رهبران سیاسی در کشور است. در این کشور باید بعضی چیزها تغییر کند. همیشه گفته می شود که سیاستمدار زیرک چه کسی است که گفته می شود کسی است که دروغ بگوید و به تعهداتش پایبند نباشد. گفته می شود که حزب الله «زیرک» نیست در حالی که چنین نیست. حزب الله که من کوچک ترین اعضای آن هستم، متوجه مسائل هست.. باید این مفاهیم تغییر کند. در این کشور مردم نباید از یکدیگر بهراسند، زیرا در صورت تغییر منافع، تفاهم ها نیز نقض می شود و همه تفاهم ها و توافق های خانوادگی، حزبی، راهبردی و سیاسی نادیده گرفته می شود. بنابراین، از این مقطع باید چنین مضامینی تغییر کند و نشان داده شود که در لبنان اخلاق، تعهدات، دولتمردان و افراد بادرایت هستند که با یکدیگر وابسته و با هم همکار هستند.
وی افزود: ما از همه، چه کسانی که به ژنرال عون رای دادند و چه کسانی که رای ندادند، می خواهیم که به دوره جدید با رویکرد مثبت نگاه کنند. ما اکنون در برابر فرصت بزرگ ملی برای دوباره آغاز کردن و در کنار یکدیگر عمل کردن برای حفظ کشورمان در برابر تهدیدها در این فضای متلاطم، قرار داریم. حزب الله به توانمندی جناب رئیس جمهور میشل عون و دوره جدید و اداره همه مسائل آینده کشور بسیار امیدوار است.
سید حسن نصرالله در ادامه این سخنرانی که به مناسبت گرامیداشت یاد حاج مصطفی شحاده ایراد شد، در اشاره به انتخاب رئیس جمهوری در لبنان گفت، نخست ما از ته دل از کابینه تمام سلام تشکر می کنیم که در این مدت با صبر و تحمل و منطق و آرامش به کار خود ادامه داد. حقیقتاً کشور ما به چنین شخصیتی نیاز داشت. از این دولت انتظار حل بحران را نداشتیم اما توانست بحران را با کمترین زیان ممکن مدیریت کند. دولت تمام سلام در حد توان با وجود مشکلات موجود تلاش به خرج داد.
دومین مسئله مربوط به مأموریت یافتن نخست وزیر جدید برای تشکیل کابینه است. ما در فراکسیون وفاداری به مقاومت، سعدی الحریری یا هیچ کس دیگری را برای نخست وزیر پیشنهاد نداده ایم اما هر چه در توان داشتیم برای اینکه نخست وزیر جدید معرفی شود تسهیل کردیم تا مرحله جدیدی آغاز شود و امیدواریم برای لبنان و همگان خیر در پی داشته باشد.
سوم اینکه موضوع محورهای اصلی که از دولت آینده توقع داریم به رئیس فراکسیون وفاداری به مقاومت واگذار خواهم کرد، زیرا هیئتی از این فراکسیون با نخست وزیر دیدار خواهند کرد و درباره خواسته های فراکسیون مقاومت و حزب الله سخن خواهند گفت و حسین حاج حسن این موضوع را به رسانه ها اعلام خواهد کرد اما دو نکته است که درباره دولت می خواهم مطرح کنم:
نکته نخست این است که ما درخواست تشکیل دولت وحدت ملی را داریم . مصلحت این کشور به ویژه در شرایط فعلی تشکیل دولت وحدت ملی است. اگرچه برخی مخالف هستند و تصوراتی دارند که اشتباه است. البته نخست وزیر گفته است که در این مسیر حرکت خواهد کرد.
نکته دومی که می خواهم کمی مفصل تر درباره آن سخن بگویم موضوعاتی است که طی روزها و هفته های گذشته در رسانه ها درباره آن گفتگو شد. بطور طبیعی هرکس تحلیل ها و اطلاعات و خبرهایی داشته است و از منابعی و به نقل از مسئولان حزب الله مطالبی را گفته است اگر چه ما چیزی به اسم منابع نداریم و درهر صورت می خواهم اکنون بطور رسمی موضوعی را درباره دولت آتی و گفتگوها درخصوص ساختار دولت آینده لبنان اعلام کنم. البته اجازه دهید مقدمه ای کوچک را بگویم. در دولت های گذشته ما با حزب «جریان ملی آزاد» مشارکت داشتیم که فکر می کنم سه دولت گذشته و شاید بیشتر بود. در آن دولتها گفتگوهایی درباره نحوه تقسیم وزارتخانه ها صورت می گرفت. «تکتل التغییر والإصلاح» در این دولتها همواره احساس مغبون شدن داشت و می گفتند حق ما داده نشد و به ما ظلم شد. ما یعنی حزب الله و جنبش أمل به «جریان ملی آزاد» و «تکتل التغییر والإصلاح» می گفتیم اگر شما رضایت ندارید و در کابینه مشارکت نمی کنید ما نیز مشارکت نخواهیم کرد. ما همچنین برای دستیابی «جریان ملی آزاد» و «تکتل التغییر والإصلاح» مذاکره می کنیم تا رضایت آنها جلب شود. این موضوع در برخی موارد منجر به تاخیر چندماهه در تشکیل دولت می شد. این مسئله گاهی سه یا شش یا هفت یا نه...ماه تشکیل دولت را به تاخیر می انداخت. این درحالیست که سهم شیعیان با توجه به تقسیمات طایفه ای در لبنان از ابتدا مشخص است. تعداد کرسی هایی که باید به شیعیان برسد مشخص است. اما ما و نبیه برّی [رئیس جنبش أمل] از مشارکت در کابینه ای که رضایت «جریان ملی آزاد» و «تکتل التغییر والإصلاح» را جلب نکند خودداری می کنیم. ما از چیزی سخن می گوئیم که سالها عمر دارد. اکنون می خواهم درباره دولت جدید سخن بگویم. اگر آنچه را که یک هفته پیش گفتم کنار بگذارم که ساختار روابط حزب الله و جنبش أمل راهبردی و براساس مقاومت و موضوعات دیگر است ...همین کافیست بگویم که همانگونه که نبیه بری در دولت های قبل می گفت بدون مشارکت حزب الله و «جریان ملی آزاد» و «تکتل التغییر والإصلاح» در کابینه مشارکت نمی کنم کاملاً طبیعی است که حزب الله نیز امروز بگوید اگر نبیه بری و جنبش أمل در کابینه جدید مشارکت نکنند حزب الله نیز در آن مشارکت نخواهد کرد درواقع حزب الله قادر به مشارکت در چنین کابینه ای نخواهد بود. این موضوع به دوره جدید ربطی ندارد. این موضوع براساس مسائل سیاسی و اخلاقی و توافقات و برادری و حتی فراتر از آن است. نبیه بری این حق را به گردن «جریان ملی آزاد» و «تکتل التغییر والإصلاح» دارد که اگر وی در کابینه ای مشارکت نداشته باشد «جریان ملی آزاد» و «تکتل التغییر والإصلاح» نیز در آن کابینه مشارکت نکنند. نیازی نیست که «جریان ملی آزاد» و «تکتل التغییر والإصلاح» این موضوع را اعلام کنند بلکه باید به آن عمل کنند.... این موضوع تعارف نیست بلکه حقیقت است.
سید حسن نصرالله در ادامه گفت: دومین نکته در این چارچوب این است که همانگونه که در رسانه ها گفته شده است فراکسیون وفادار به مقاومت فردا یا پس فردا با فردی که مأمور تشکیل دولت شده است دیدار خواهد کرد تا به نیابت از حزب الله و جنبش أمل و نبیه بری درباره نحوه تقسیم پست های وزارتی و تشکیل دولت گفتگو کند.
آخرین نکته درخصوص تشکیل دولت این است که هیچ یک از ما نمی خواهد تشکیل کابینه را غیر ممکن سازد یا آن را به تاخیر بیندازد یا کسی را آزار دهد. بحثی عادی وجود دارد. اگر طرفها واقع گرا و صادق و مثبت و در ازای اقدامات مثبت واکنش مثبت نشان دهند، امور به سادگی پیش خواهد رفت. می خواهم صراحتاً بگویم ممکن است فردی بیاید بگوید حزب الله یا جنبش أمل یا حتی سوریه نمی خواهند اجازه دهند سعد الحریری کابینه تشکیل دهد. ممکن است حتی سوریه را متهم کنند. ممکن است بگویند: آنها می خواهند نخست وزیر میان زمین و آسمان معلق باقی بماند تا نتایج انتخابات بعدی مجلس لبنان مشخص شود. من از هم اکنون به شما می گویم که این اتهامات بی اساس است. کسانی که امکان تشکیل دولت را فراهم کرده اند طبیعتاً خواستار تشکیل دولت در اسرع وقت هستند و شایسته است که مثبت گرائی و همکاری و رضایت وجود داشته باشد و هیچ کس کنار گذاشته نشود. ما مطالب دلگرم کننده ای شنیده ایم و باید اختلافات را کنار بگذاریم و برای موفقیت در تشکیل دولت همکاری کنیم. ما اختلافاتی درخصوص مسائل منطقه ای و سوریه و ایران و عربستان سعودی و بحرین و یمن و حتی فلسطین داریم. ما باید این اختلافات را کنار بگذاریم و همکاری کنیم. ما اگر همکاری ببینیم همکاری می کنیم. ما بیش از هرزمان دیگری خواستار موفقیت در تشکیل دولت هستیم. ما در انتظار نتایج گفتگوهای مربوط به تشکیل کابینه خواهیم بود تا ببینیم امور به کجا خواهد انجامید. ما می توانیم نقشی مثبت ایفا کنیم و کمک کنیم و امور را تسهیل کنیم...
سید حسن نصرالله در ادامه گفت: لبنانی ها اکنون فرصت جدیدی پیش رو دارند. الحمدلله کشور ما امروز از ثبات امنیتی زیادی برخوردار است و این دستاورد حاصل تلاشهای ارتش و نهادهای امنیتی و نیروهای مقاومت و آگاهی مردم و درک جریان های سیاسی است. مجموعه عوامل متعددی امنیت را در لبنان تامین کرده اند. نمی توان این دستاورد را به عامل واحدی نسبت داد. این دستاورد مهم است. ما امروز شاهد نزدیکی سیاسی هستیم و شاهد هستیم که طرفها با یکدیگر گفتگو می کنند و دوره جدیدی پیش روی دولت جدید است. اما اوضاع منطقه بسیار آشفته است و افقی برای آن دیده نمی شود. من نمی توانم بگویم این مسئله چند ماه به طول می انجامد. بالعکس، جنگهای خونینی دیده می شود. ما لبنانی ها فرصتی تاریخی پیش رو داریم. ما باید از کشورمان حفاظت کنیم و با یکدیگر همکاری کنیم و مشکلات را حل کنیم.
سید حسن نصرالله در ادامه گفت: درباره مسائل منطقه ای می خواهم دو مطلب را بگویم. البته این موضوع به زمان بیشتری نیاز دارد که ان شاء الله در هفته شهید درباره این موضوع سخن خواهم گفت. ما در سالگرد اعلامیه بالفور هستیم که سرزمینی را که مالک آن نبودند به کسانی بخشیدند که حقی در آن نداشتند. اعلامیه ای که رژیم صهیونیستی براساس آن بنا نهاده شد و یهودیان و صهیونیستها در نقشه ای که انگلیس طرح ریزی کرده بود به خدمت گرفته شدند. یهودیان و صهیونیستها در آن زمان به دنبال مکانی برای خود بودند. آرژانتین و اوگاندا گزینه های مطرح بودند و حتی در اروپا نیز به دنبال چنین مکانی بودند اما استعمار پیر یعنی انگلیس و متحدانش به منطقه ما اندیشیدند و انگلیسی ها آنها را به فلسطین آوردند و مسئله ارض موعود و سرزمین آبا اجدادی و مسائل دیگر را مطرح کردند وگرنه آنها خود فلسطین را به عنوان گزینه اصلی و قطعی خود در نظر نداشتند، آنها گزینه های متعددی را در نظر داشتند. به همین علت اسرائیل را به عنوان پایگاه نظامی و خط مقدم جبهه استعمار قدیم و استعمار جدید که آمریکاست به شمار می آوریم. توجه به این موضوع و یادآوری این اعلامیه و رویدادهایی که رخ داده است و مواضع حکام و رژیم های عربی و اینکه چه کرده اند و مرتکب چه خیانتهایی شده اند همگی مهم است. رویدادهای گذشته نباید به فراموشی سپرده شود. در هر صورت اعلامیه بالفور حکومتی را جعل کرد که البته در این منطقه قادر به بقا نخواهد بود، زیرا چنین حکومتی غیر طبیعی و برخلاف قوانین طبیعی و تاریخی و سنتها و اراده امت است. مسئله فقط زمان است.
سید حسن نصرالله گفت: دومین نکته اتهامی است که ضد ارتش و کمیته های مردمی یمن مطرح شده است و گفته شده است که آنها به سمت مکه مکرمه موشک بالستیک شلیک کرده اند. این دروغ بزرگ را رژیم سعودی مطرح کرده و خواسته است کل جهان نیز به انتشار و انعکاس آن بپردازند که البته جهان این ادعای کذب را باور نکرده است و بالعکس برخی طرف های بین المللی این ادعا را تکذیب کرده اند و گفته اند هیچ نشانه ای در این خصوص وجود ندارد. متأسفانه برخی کشورها برای رعایت رابطه دوستانه خود یا از بیم و ترس و یا طمع ورزی به انتشار این اکاذیب پرداخته اند. چه کسی باور می کند که ملت خوب و متدین و صبور و اهل نماز و روزه و حج و عمره یمن که همواره به حفاظت از حرمین شریفین پرداخته اند به مکه تعرض کنند. آیا این ملت را به گلوله باران مکه متهم می کنید؟ باید دلیل بیاورید و جهان را متقاعد کنید. اگر مدرکی بیاورید ما نیز که از برادران یمنی دفاع می کنیم، خواهیم گفت این اقدام محکوم است. اما چرا افترایی در این سطح مطرح می شود؟ این ظلم تا این حد برای چیست؟ این مظلوم ها را هر روز بمباران می کنید و به قتل می رسانید و آنگاه آنها را به اتهام حمله به مکه مکرمه از منابر اسلامی متهم می کنید؟ این کار زشتی است و به نتیجه نخواهد رسید.
درباره موصل و حلب و منطقه نیز بعداً سخن خواهیم گفت.