در بحبوحه جنجال انتخاباتی ،
پدیده ترامپ و کلینتون و جامعه خشمگین آمریکا
جوانان امریکایی ، ترجیح می دهند به جای دیدن ترامپ یا هیلاری کلینتون در کاخ سفید یک شهاب سنگ عظیم کره زمین را نابود کند !
به گزارش سرویس بین الملل
خبرگزاری صدا وسیما ، یک واقعیت در جامعه امروز آمریکا آنست که ،جوانان امریکایی از گزینه های پیش روی خود در انتخابات ریاست جمهوری به حدی ناراضی هستند که یک چهارم از آنها در یک نظرسنجی اعلام کردند : ترجیح می دهند به جای دیدن دونالد ترامپ یا هیلاری کلینتون در کاخ سفید یک شهاب سنگ عظیم کره زمین را نابود کند !
در این مقاله تهمینه بختیاری - کارشناس مسایل آمریکا، به بررسی فضای غالبا ناراضی جامعه آمریکا به ویژه درقبال برنامه های دو نامزد انتخابات می پردازد.
خشم از نامزدهای ریاست جمهوری در آمریکا در میان اعراب و مسلمانان نیز تشدید شده است. یک بیلبورد تبلیغاتی به زبان عربی در ایالت میشیگان امریکا، دونالد ترامپ، نامزد جمهوریخواه انتخابات ریاستجمهوری این کشور، را به سخره گرفتهاست. در این بیلبورد که در بزرگراهی در میشیگان نصب شده، اظهارات ترامپ علیه مسلمانان و مهاجران به سخره گرفتهشده و روی صفحهای سیاه رنگ با رنگ سفید و به زبان عربی، نوشته شدهاست: «دونالد ترامپ نمیتواند این را بخواند، اما به هر حال از این (بیلبورد) خواهد ترسید.»
تخیلات ترامپ !
ترامپ چندی پیش خواستار ممنوعیت ورود مسلمانان به امریکا و همچنین احداث دیواری در مرزهای مکزیک برای مقابله با ورود مهاجران به خاک امریکا شدهبود. وی همچنین خواستار راهاندازی بانک اطلاعاتی از مسلمانان در سراسر امریکا به منظور زیر نظر داشتن آنان شده و گفتهبود امریکا «مسلماً گزینهای» جز تعطیلی مساجد نخواهد داشت. این پیشنهادهای ترامپ با محکومیت مسلمانان، گروههای حامی حقوق بشر و بسیاری از دموکراتها و جمهوریخواهان همراه بودهاست؛ بسیاری این اظهارات ترامپ را تفرقهافکنانه، غیرسازنده و برخلاف ارزشهای امریکایی عنوان کردهاند.
موضع زنان
یکی دیگر از گروه های خشمگین در آمریکا زنان هستند. در آخرین تحول، حدود 200 زن سیاهپوش با حضور در محوطه برج ترامپ در شهر نیویورک بر ضد دونالد ترامپ نامزد ریاست جمهوری آمریکا تظاهرات کردند.
برگزارکنندگان این تظاهرات که برای نشان دادن نگرانی زنان و مهاجران از تفکرات ترامپ برگزار شد، گفتند این یکی از موارد فراوان تظاهرات علیه نامزد حزب جمهوری خواه است.
در این میان، مایکل مور از طرفداران برنی سندرز هم بیکار ننشسته و فیلمی علیه ترامپ ساخته است. این فیلم با عنوان «مایکل مور در سرزمین ترامپ» به شدت از نامزد جمهوری خواهان انتقاد می کند. تقریبا می توان گفت که بسیاری از فعالان عرصه فیلم و سینما در آمریکا از روی کارآمدن ترامپ نگران هستند.
به اعتقاد بسیاری از ناظران سیاسی، هر دو نامزد به جای دفاع از عملکرد خود طرف مقابل را تضعیف کنند و برای این کار تلاش می کنند دست به انتشار اسناد و مدارکی بزنند تا خشم مردم را برانگیزانند. به عبارت دیگر هر دوی آنها بر روی خشم مردم سرمایه گذاری کرده اند. هر چه این خشم نسبت به یک نامزد بیشتر باشد، طرف دیگر می تواند خود را پیروز انتخابات تصور کند.
سئوالی که در اینجا مطرح می شود این است که آیا پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، این خشم را می توان مهار کرد و یا اینکه یک جامعه دائما خشمگین در آستانه انقلاب در نتیجه منازعات دو حزب به وجود آمده است که هیات حاکمه و تشکیلات آمریکا را چون درختی در مسیر طوفان قرار خواهد داد.
در حال حاضر می توان از لابلای تحولات آمریکا دریافت که هر چه خشم مخالفان یک نامزد بیشتر باشد و جو انتخابات هیجانی باشد، برای طرف مقابل چه هیلاری و چه ترامپ باشد، سود مقطعی دارد، اما نباید این نکته را فراموش کرد که در نهایت این نشان دهنده خشم مردم آمریکا از هیات حاکمه و نخبگان است.
این نخبگان اعم از اقتصادی که به وال استریت وابسته هستند و یا سیاسی که با واشنگتن و کنگره پیوند دارند، در نهایت جایگاهشان در میان مردم تضعیف خواهد شد. نکته دیگر اینکه چه بسا این خشم مردم آمریکا را از نظام حاکمه رویگردان کند. در آن زمان اولین آثار آن فروپاشی دو حزب جمهوری خواه و دموکرات و در نهیات از دست رفتن سامان این کشور است که ادعای رهبری جهان را دارد.
نارضایتی های عمومی
پژوهش های اجتماعی و افکار سنجی نشان می دهد که بسیاری از مردم آمریکا از شرایط کنونی کشورشان ناراضی هستند و امیدی به حل بحران های متعدد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و امنیتی توسط سیاستمداران حرفه ای و طبقه نخبگان ندارند.
در حال حاضر برای بسیاری از مردم آمریکا ثابت شده است که یک طبقه به شدت ثروتمند و نخبه بر جامعه حکومت می کنند و قوانین را ازطریق سیاستمداران حرفه ای در کاخ سفید یا کنگره به نفع خود تغییر می دهند.
در واکنش به سلطه اولیگارشی مالی بر آمریکا که به یک درصدی ها معروف هستند، جنبش های اعتراضی همچون "تسخیر وال استریت" یا "تی پارتی" شکل گرفته است که هر یک دو سر طیف لیبرالی و محافظه کاری آمریکا را در بر می گیرند.
اما همان یک درصدی ها که کلینتون نماینده آنها است و به نوعی مردم وی را نماینده سیستم می دانند، خواستار ادامه حکومت نخبگان در این کشور هستند. ترامپ خود از نخبگان اقتصادی محسوب می شود اما در حال حاضر برای پیروزی در انتخابات تلاش می کند به جنبش 99 درصدی نزدیک شود. شعارهای وی نظیر فقر در آمریکا و انتقادات شدید به سیستم انتخاباتی برای خشمگین کردن مردم و در نهایت گرفتن رای از آنها است.
شکاف به وجود آمده میان جمهوری خواهان نیز از همین مسئله نشات گرفته است. چرا که بسیاری از جمهوری خواهان که از کلینتون حمایت کرده اند، معتقدند حفظ سیستم بر حفظ حزب اولویت دارد. در واقع هر چند دو حزب اصلی جمهوری خواه و دموکرات در آمریکا وجود دارد، اما بزرگان آنها بر یک مسئله اتفاق نظر دارند و آن هم این است که قدرت باید در انحصار این دو حزب باشد. اما آیا این اتفاق نظر برای ادامه حکومت در آمریکا کافی است و توده های مردمی که معتقدند زیر یوغ نخبگان یک درصدی در این کشور هستند و در زمان تبلیغات انتخاباتی نیز به آگاهی های بسیار زیادی دست یافته اند، آیا قابل مهار هستند؟ آنها کدامیک را برمی تابند، رئیس جمهوری که از نظر قوانین آمریکا مجرم است و باید در زندان باشد، اما به دلیل حمایت های مالی و سیاسی، رهبری آمریکا را برعهده خواهد گرفت؟ آیا او می تواند معیار اجرای قانون باشد، یا اینکه بعد از آن جوانان از آمریکایی و مهاجر گرفته تا سیاه پوستان و رنگین پوستان معتقد خواهند بود که بدترین جرم ها می تواند شما را تا حد ریاست جمهوری ارتقا دهد؟ یا اینکه فردی را ترجیح خواهند داد که از مالیات با ترفندهای مختلف فرار کرده، به زنان، مهاجران، سربازان آمریکایی، مسلمانان و رنگین پوستان اهانت کرده است؟ آیا می تواند نماینده صدور ارزش های آمریکایی به سراسر جهان باشد؟
به نظر می رسد که هیچ کدام از این دو، را نمی توان نماینده مردم آمریکا دانست. چون مردم خشمگینی که فقط برای فرونشاندن خشم خود به نامزدی رای می دهد، نمی تواند از او تبعیت کند و بعد از انتخابات بستر بیشتری برای بروز این خشم خود طلب خواهد کرد و در نهایت زنجیره های خشونت و جرم در آمریکا تشدید خواهد شد و چه بسا مشروعیت سیستم سیاسی آمریکا زیر سئوال برود.