سیاست های منطقه ای ترکیه نتیجه معکوس داشته است
اتکای ترکیه به قدرت نظامی برای افزایش حوزه نفوذ در منطقه و کسب محبوبیت داخلی نتیجه معکوس داشته است.
این روزها تنش در روابط بغداد/ آنکارا با اصرار مقام های ترکیه به مشارکت در نبرد موصل و طرح ادعاهای تاریخی ارضی در مورد آن، تنش در روابط دو طرف را به حداکثر رسانده است بطوریکه رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه در برابر مخالفت نخست وزیر عراق با مداخله نظامی این کشور خویشتنداری خود را از دست داده و وی را با تو خطاب کردن گفته است: تو(حیدر العبادی) طرف سخن من نیستی ، تو اصلا در حد من نیستی.
نیروهای ترکیه در اردوگاهی نظامی در منطقه بعشیقه واقع در شمال موصل مستقر شده اند. انگیزه این حضور، هم از نظر حقوقی هم از نظر سیاسی مبهم است چرا که دولت بغداد در برابر ادعای آنکارا تاکید کرده است که هیچ درخواستی در باره استقرار نظامیان ترکیه در خاک عراق نکرده است. با این حال مقام های ترکیه اصرار می ورزند که قصد دارند در عملیات آزادسازی موصل از کنترل داعش مشارکت کنند و در این مسیر سعی می کنند ادعاهای فرقه ای وطائفه ای را نیز مستمسک اصرار خود قرار دهند.
آخرین موضعی که از سوی مقام های ترکیه در این باره ابراز شده از سوی مولود چاووش اوغلو وزیر امور خارجه این کشور است که تأکید کرد کشورش در صورتی که لازم بداند در عراق مداخله زمینی خواهد کرد. در مقابل حیدر العبادی هم با اشاره به روابط اقتصادی و همکاری های بغداد/ انکارا هشدار داد که ما خواهان رویارویی نظامی با ترکیه نیستیم و در عین حال اجازه نمی دهیم به حاکمیت عراق حمله و اراضی این کشور اشغال شود.
اکنون برای افکار عمومی این سوال مطرح است با وجود اینکه حضور نظامی ترکیه در عراق مبنای حقوقی
ندارد و بغداد بارها مخالفت خود را در این باره اعلام کرده است وحتی ائتلاف امریکایی نیز حضور نظامیان ترکیه در بعشیقه را جزیی از ائتلاف نمی داند بطوریکه بر اساس گزارش شبکه تلویزیونی الحدث پیتر مک گورک فرستاده ویژه رئیس جمهور آمریکا در ائتلاف به اصطلاح بین المللی علیه داعش در نشست خبری در بغداد تاکید کرد: نیروهای ترکیه ای مستقر در بعشیقه در چارچوب این ائتلاف نیستند. چرا آنکارا همچنان بر اقدام نظامی در موصل اصرار می ورزد؟
بیشتر کارشناسان و تحلیلگران سیاسی در تحلیل اصرار مقام های ترکیه به دو هدف آنکارا در پیگیری این رویکرد اشاره می کنند. نخست اینکه مقام های حزب حاکم ترکیه با هدف مصرف داخلی این رویکرد را پیگیری کرده و در این مسیر ادعاهای تاریخی نیز مطرح می کنند تا رقبای خود را به بی لیاقتی و دادن امتیاز در دهه های گذشته متهم و از این رهگذر اعتماد عمومی را به خود جلب کنند به ویژه اینکه قرار است به زودی در این کشور رفراندوم تغییر قانون اساسی به نفع نظام ریاستی برگزار شود. که البته باید گفت در این زمینه بعید است آنکارا به هدف خود نائل شود چرا که نخست وزیر عراق هم در برابر چنین ادعاهای تاریخی گفته آیا قرار است با استناد به تاریخ مشکلات خود را حل کنیم. اگر بناست این گونه باشد بغداد مرکز خلافت اسلامی بوده و ترکیه نیز از اراضی خلافت عباسی بوده است.
از سویی حیدرالعبادی با اشاره به حجم گسترده همکاری های اقتصادی بغداد/ انکارا تصریح کرده است که اینگونه ادعاها به تخریب روابط دوطرف منجر خواهد شد که نتیجه این سیاست چیزی جز ضرر مردم ترکیه و رویگردانی از حزب حاکم نخواهد بود.
دوم اینکه گفته می شود ترکیه به دنبال افزایش حوزه نفوذ بوده و کشمکش های این کشور برای دخالت در موصل یا در سوریه با انگیزه های ژئوپلتیکی مرتبط است. به نظر می رسد سیاست های منطقه ای حزب حاکم ترکیه نتوانسته این هدف را محقق سازد چرا که اتکای آنکارا در ابتدا به گروههای تروریستی نظیر النصره وجیش الفتح و داعش برای مداخله در سوریه و عراق که بر اساس برخی گزارش ها تائید شده است به تعمیم ناامنی در ترکیه منجر شده که در آخرین مورد می توان به انفجار بمب در منطقه اقتصادی، توریستی آنتالیا اشاره کرد.
از سویی این رویکرد پیامدهای منفی اقتصادی و سیاسی نیز برای آنکارا به ارمغانت آورده است که به قطع همکاری سیاسی و اقتصادی با سوریه و سپس روسیه و همچنین کاهش در آمدهای صنعت توریسم منجر شده و در حوزه سیاسی و امنیتی نا آرامی ها درمناطق کردنشین این کشور و افزایش مطالبات تجزیه طلبانه بخشی از این پیامدهاست. بنابر این می توان گفت این رویکرد ترکیه هم نه تنها به افزایش حوزه نفوذاش در منطقه منجر نشده بلکه این کشور را حداقل در این بخش از خاورمیانه با حصار ژئوپلتک روبرو کرده است.
بطوریکه اکنون پس از سوریه، روابط بغداد/ آنکارا نیز در معرض فروپاشی قرار گرفته است در حالیکه تا همین چند سال پیش دولت ترکیه با در پیش گرفتن سیاسیت به صفر رساندن تنش با همسایگان بهترین دوره رشد اقتصادی را طی کرد.
---------------------------------------
بررسی و تحلیل / رضا محمدمراد