راهبرد جدید تامین مالی تولید در بورس کالا
به کمک اوراق سپرده کالایی در بورس کالا، حضور صندوقهای سرمایهگذاری در بازارهای فیزیکی بهصورت واقعی آغاز شده است و پیشبینی میشود این شیوه از سرمایهگذاری، رونق بیشتری پیدا کند.
به گزارش
خبرگزاری صدا و سیما ، بورس کالا ایران تاکید کرده است : امنیت بیشتر در بازارهای کالایی در نوسان قیمتها، افزایش فعالان بازار در معاملات بازارهای کالایی، جذب سرمایه بیشتر و افزایش امکان تامین مالی واحدهای تولیدی، امکان همپوشانی در بازارهای مختلف، فراگیر شدن عرضهکنندگان و متقاضیان در بازارهای کالایی یعنی افزایش تعداد خریداران و فروشندگان اوراق گواهی سپرده کالایی و کاهش نوسان قیمتها و تضعیف جهشهای قیمتی در بازارهای کالایی را میتوان از ویژگیهای افزایش فعالیت صندوقهای سرمایهگذاری در بازارهای کالایی دانست.
در نهایت اوراق بهادارسازی در بازارهای کالایی را میتوان از ویژگیهای مهم و اصلی این رویکرد جدید در بورس اوراق بهادار و بورس کالا محسوب کرد.
بر این اساس سرمایهگذاری در گواهی سپرده کالایی برای صندوقهای سرمایهگذاری مجاز شمرده شده است و از این رو صندوقهای سرمایهگذاری میتوانند با اضافه کردن موضوع امکان سرمایهگذاری در «گواهی سپرده کالایی» در اساسنامه و امیدنامه خود، حداکثر تا 5 درصد از کل داراییهای صندوق را در این اوراق بهادار سرمایهگذاری کنند. این خبری بود که روزهای اخیر روی خروجی بسیاری از رسانههای معتبر اقتصادی قرار گرفت و برای کارشناسان بازار، نام ETF یا همان صندوق سپرده دارایی را زنده کرد. ETF یا همان exchange traded fund به معنی صندوقهای دارایی قابل مبادله؛ یکی از انواع صندوقهای سرمایهگذاری است که امکان معامله سبدی از سهام یک شاخص یا سبد انتخابی از یک شاخص را برای سرمایه گذاران فراهم میکنند.
اینبار با مصوبه سازمان بورس، به سبد انتخابی این قبیل صندوقها، کالا نیز اضافه میشود هرچند که در آخرین مصوبه این سازمان سقف 5 درصدی لحاظ شده است.
شاید سادهترین سوالی که در این خصوص به ذهن متبادر میشود را بتوان امکان خرید بخشی از یک کالا برای یک صندوق سرمایهگذاری دانست و شیوه فروش و نقدشوندگی آن را نیز مورد توجه قرار داد اما هماکنون با تشکیل اوراق سپرده کالایی، این مشکل تا حد بسیار زیادی حل شده است.
یکی از رویکردهای جدیدی که نزدیک به یک سال و نیم است در بورس کالای ایران مورد بررسی و توجه قرار گرفته، اوراق بهادارسازی کالاست. به عبارت سادهتر، هماکنون سازوکارهایی در بورس کالا در حال انجام است که هر کالایی به جز ویژگیهای فیزیکی، فنی و تجاری خود، بتواند بهعنوان یک پشتوانه مالی یا یک دارایی واقعی موردتوجه قرار گیرد، هرچند که هنوز مبادله نشده و وجهی نیز به نفع خریدار منتقل نشده است.
در هر حال هر کالایی که در بورس کالای ایران یا سایر بازارهای کالایی در اقصینقاط جهان مورد دادوستد قرار میگیرد ویژگیهای خاصی دارد که از آن جمله میتوان از استاندارد بودن ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی یا غذایی نام برد. همین ویژگیها باعث میشود که پس از پذیرش یک کالا، تحویل فیزیکی به انبار، دریافت قبض انبار و عرضه فیزیکی در تابلوی بورس کالا، به خودی خود از یک ارزش اقتصادی قابلقبول برخوردار شود که بر پایه همین ارزشمندی، میتوان این کالا را پایه اوراقی تعریف کرد که بر مبنای داراییهای واقعی ایجاد شده است.
حال میتوان این اوراق را خرید و فروش کرده یا بهعنوان وثیقه در رهن بانک یا مؤسسات مالی قرار داد.
به زبان ساده، این رویکرد سادهترین راه برای اوراق بهادارسازی کالا بهشمار میآید که در بورس کالای ایران مورد بررسی و پیگیری قرار گرفته است.
بر پایه این فرآیند، هماکنون اوراق سپرده کالایی سکه طلا در بورس مورد دادوستد قرار گرفته یعنی هر فردی که از کد سهامداری برخوردار است، میتواند این قبیل اوراق را خریداری کرده که دقیقاً مشابه نگهداری سکه طلاست زیرا فرد هر زمانی که مایل باشد، میتواند برای تحویل فیزیکی سکه طلا اقدام کند هرچند که هزینه انبارداری ناچیزی به آن تعلق گرفته و هزینه مبادله آن نیز به نسبت داد و ستد فیزیکی در بازار آزاد کمتر است. با توجه به تلاشهای بورس کالا، از این پس اوراق سپرده کالایی بیشتری در این چارچوب معاملاتی، مورد داد و ستد قرار گرفته و صندوقهای سرمایهگذاری، از این پس میتوانند به سهولت بخشی از دارایی و سرمایه خود را به خرید این اوراق اختصاص دهند.
پس از اوراق سپرده کالایی سکه طلا هماکنون بورس کالا منتظر عرضه اوراق سپرده کالایی محصولات کشاورزی، فولاد و سایر کالاها است که میتواند به تقویت این بازار کمک کند. تقریبا تمامی نکات مثبت سرمایهگذاری در بازارهای کالایی به کمک اوراق سپرده کالایی، میتوانند مورد توجه صندوقهای سرمایهگذاری قرار گیرند.
نکته مهمی که درخصوص اوراق سپرده کالایی در صندوقهای سرمایهگذاری، اهمیت بیشتری پیدا میکند ، این است میتوان در زمانهایی با نوسان قیمتها جستوجو کرد. همانگونه که تجربه نشان داده است ، ارزش سهام در زمانهای مختلف و به دلایل متنوع، سیاسی، اقتصادی و حتی رفتارهای اجتماعی و فرهنگی سهامداران، تغییراتی جدی را متحمل شده و ممکن است این رخدادها در ماههای آینده نیز تجربه شود.
این در حالی است که بازارهای کالایی برغم پیچیدگیهای بیشتر آن، از اطمینان و امنیت بیشتری برخوردار بوده و یقین داریم که ذات کالا در انبار از امنیت بالایی برخوردار بوده و تغییری در ویژگیها و اعتماد به اصل کالا، بهوجود نمیآید.
به عبارت سادهتر به نسبت بازار سهام، نوسان نرخها در بازارهای کالایی کمتر بوده و با توجه به وجود فیزیکی کالا در انبار، اصل دارایی در امنیت قرار داشته و دارد. در زمانی که بازارهای مختلف به سمت افت نرخ متمایل بوده یا خرید برخی داراییهای امن و کمریسک به دلایلی میسر نباشد، توجه به بازارهای کالایی و خرید اوراق سپرده کالایی میتواند جذابیت بیشتری داشته و امنیت مطلوبی را برای سپردهگذاران به ارمغان بیاورد.
از سوی دیگر در شرایطی که احتمال افزایش تورم وجود داشته ولی بازار سهام از جذابیت چندانی برخوردار نباشد ( همچون شرایط فعلی) میتوان به رشد قیمتها در بازارهای کالایی بیش از بازار سهام امیدوار بود، بنابراین توجه به اوراق سپرده کالایی جذابیت بیشتری پیدا خواهد کرد. در نهایت نگاهی به واقعیتهای این روزهای بازارهای کالایی در مقایسه با بازار سهام همچون قیمتهای جذاب بازارهای کالایی و امید به افزایش قیمت اغلب آنها، افزایش آرام و زیرپوستی تورم، رشد نقدینگی و کاهش سپردهگذاری در بانکها، پایین بودن جذابیت خرید در بازار سهام و دورنمای مبهم آن و بسیاری واقعیتهای دیگر، مواردی است که سرمایهگذاری در بازارهای کالایی را توجیه میکند که در صورت تمایل، اوراق سپرده کالایی، سادهترین راه برای ورود به این بازار برای افراد عادی و صندوقهای سرمایهگذاری خواهد بود.
بورس کالا فرآیند توزیع را شفاف می کند ؛ رانت خواران نگرانند
یک اقتصاددان تاکید کرد : بورس کالا فرآیند توزیع کالاها و خدمات از جمله پتروشیمی را را شفاف می کند ؛ اما رانت خواران نگرانند و به دولت فشار می آورند.
دکتر فرشاد مومنی، کارشناس ارشد مسایل اقتصادی فت : کسانی که از اقتصاد غیر شفاف سود میبرند تلاش میکنند از طرق مختلف، مانع از ارایه اطلاعات درست شوند و در این راه ممکن است حتی در واژگان اقتصاد سیاسی هم دستکاری کنند و فقط در یک نظام، تدبیر هوشمند است که می تواند با اقدامات محیرالعقول این افراد مقابله کرد.
وی افزود : کسانی که از اقتصاد غیر شفاف سود میبرند تلاش میکنند از طرق مختلف، مانع از ارایه اطلاعات درست شوند و در این راه ممکن است حتی در واژگان اقتصاد سیاسی هم دستکاری کنند و فقط در یک نظام، تدبیر هوشمند است که می تواند با اقدامات محیرالعقول این افراد مقابله کرد.
مومنی اظهار داشت : در جامعه ما، از آنجایی که گروههای غیرمولد هم سازمانیافتهتر از عامه مردم و تولیدکنندگان هستند و هم آگاهی نسبی بیشتری از چگونگی پیگیری منافع خود دارند حتی در زمینه دستکاری مفاهیم هم اقدام میکنند و میبینیم بعضی از واژگان در چارچوب اقتصاد سیاسی ایران آگاهانه دستکاری میشود.
این اقتصاددان تصریح کرد : در جامعه ما، از آنجایی که گروههای غیرمولد هم سازمانیافتهتر از عامه مردم و تولیدکنندگان هستند و هم آگاهی نسبی بیشتری از چگونگی پیگیری منافع خود دارند حتی در زمینه دستکاری مفاهیم هم اقدام میکنند و میبینیم بعضی از واژگان در چارچوب اقتصاد سیاسی ایران آگاهانه دستکاری میشود.
برای مثال در سال 1391 با اوجگیری قیمتها روبهرو شدیم، طیف کسانیکه از عدم شفافیت و بیثباتی سود میبردند، جوسازیهای غیر متعارفی صورت دادند و دولت وقت را فراخواندند به اینکه برای برونرفت از این شرایط باید افزایش نرخ بهره صورت بگیرد.
نتیجه چنین وضعیتی آن شد که با افزایش پنج درصدی در سطح عمومی قیمتها، دیدیم که فشارهای گروههای غیر مولد باعث شد چیزی در حدود 10 درصد بر نرخ بهره افزوده شود و طیف غیر مولد از طریق تریبونهای خود طوری سخن راندند که انگار این افزایش نرخ بهره یک امر طبیعی و کاملا خود به خودی است. این در حالی است که دیدیم وقتی در دولت جدید نرخ تورم 20 درصد سقوط کرد و مقام پولی تصمیم گرفت فقط دو درصد بهره را کاهش دهد.
وی اظهار داشت : در ان دوره ، غیر مولدها واویلا به راه انداختند که اقتصاد را نمیشود دستوری اداره کرد. یکی از کانونهای حیاتی عدم شفافیت در اقتصاد سیاسی ایران، به مسئله توزیع کالاها مربوط میشود و این عدم شفافیت در حالیکه برای گروههای اندکی از جمعیت میدان فراخی برای مفتخوری باز کرده است.
بر اساس مطالعات متعدد، بالاترین سهم نصیب از خلق ارزش افزوده در بخش کشاورزی به سه گروه سلفخوارها، رباخوارها و واسطهها تعلق میگیرد. یعنی کسانی که علایق تولیدی ندارند و بنابراین این عایدات بیزحمت یا کم زحمت و زیاد را صرف مصرف تظاهری میکنند که هم نابرابری را افزایش میدهد و هم وابستگی کشور را زیاد میکند و امکان ارتقای بنیه تولید ملی را به حاقل میرساند.
مومنی گفت : اکنون گزارش های رسمی در اختیار داریم که نشان دهنده این است که میزان افزایش قیمت کالاها فقط از ناحیه عدم شفافیت فرآیند توزیع و پخش کالا بین 45تا 80 درصد قیمت کالاست. یعنی سهم کسانی که دستی در تولید دارند، این همه مشقت و ریسک و گرفتاری را متحمل میشوند، در مقایسه با سهمی که در این فرآیند اضافه میشوند، ناچیز است که خود از دلایل بازتولید توسعهنیافتگی و تعمیق وابستگی در کشور است. این موضوع نشان دهنده این است که در توزیع کالاها نیاز به شفافیت جدی داریم.
وی افزود : یکی از سازوکارهای شناخته شده در این زمینه بورس است. شاید جالب باشد بدانید که در یکسال گذشته طیفهای رانتخوار دولت را تحت فشار قرار دادند که پتروشیمی از بورس کالا خارج شود. در واقع به محض اینکه سازوکاری برای شفافسازی صورت میگیرد چنان جوسازیها و کارهای محیرالعقولی صورت میگیرد که فقط در سایه یک نظام تدبیر هوشمند و آگاه می توان با آن برخورد فعال کرد.