والیبال روی لبه تیغ؛
مربی مدیر، ویترین والیبال را کامل میکند
والیبالی که سالهاست در عرصه بینالمللی خوش درخشیده، حالا روی لبه تیغ قرار گرفته است چرا که زمزمههای قطع همکاری لوزانو به گوش میرسد.
به گزارش خبرنگار
خبرگزاری صداوسیما؛ سالهاست که مربی به یک چالش بزرگ برای والیبالیها تبدیل شده و جذب فرد جدید در شرایط کنونی بسیار سخت است چرا که بلندقامتان کشورمان از زمانی که پلههای ترقی و رشد را در سطوح مختلف آغاز کردند، سکانداران بزرگی را در کنار خود دیدهاند و طبق مسائل علمی و اصولی حالا نیاز به جذب فردی است که بتواند از ظرفیتهای موجود به بهترین نحو استفاده کند.
والیبال ایران که سالهاست برنامه بلندمدتش را برای تحقق آرزوها و رسیدن به قلههای قهرمانی آغاز و با کمترین کم و کاستی دنبال کرده، توانسته همه عناوین آسیایی را به دست آورد و به عنوان یک رقیب جدی (البته تا 2 سال قبل) در عرصههای مختلف جهانی حاضر شود و هماکنون فعالان این رشته جای خالی مدال و سکوهای جهانی را در ویترین بلندقامتان احساس میکنند.
لقب نسل طلایی والیبال را برخیها به بازیکنانی که در یکی، 2 سال اخیر در میادین بینالمللی خودنمایی کردند، دادهاند و با خداحافظی برخی از آنها آه و فغان خیلیها بلند شده که دیگر این رشته روبه قهقرا خواهد رفت و به ادامه روزهای خوش در این رشته امیدی نیست اما این دسته از افراد نمیدانند سخت در اشتباه هستند.
نسلی که پس از بهنام محمودی، پیمان اکبری، محمد ترکاشوند، امیر حسینی و... با آمدن زورانگاییچ صرب، روی کار هیچ وقت فکر نمیکرد به اینجاها برسد آن روزها همه کارشناسان میگفتن گاییچ مربی پروازی است و نباید به قولهایش اعتماد کرد اما همگان دیدند که منتخبین دیروزِ وی شدند نسل طلایی امروز!
فدراسیون برای ادامه راه درخشانش همچنان برنامههای مدونش را دنبال میکند، چه بسا بازیکنانی پشت درب تیم ملی بزرگسالان ایستادهاند که باوجود سن کم اما از تجربه بالایی برخوردارند و میتوان به آنها هم امیدوار بود تا لقب نسل طلایی را یدک بکشند.
از هر چه بگذریم باید گفت که نگه داشتن این بازیکنان یا به قولی بلندقامتانی که حالا هر کدام برای خود یک مربی و داور کار کشته بینالمللی شدهاند، کار راحتی نیست و باید یک مربیِ مدیر کنار آنها بایستد.
پس از اینکه ولاسکو به ایران آمد و آن تحول عظیم را در والیبال ایجاد کرد با هر بازیکنی که صحبت میکردم از تحول روحی و روانی در تیم دم میزند همه میگفتند تاثیر ولاسکو بیشتر روانی بود تا فنی.
با این حساب بهتر است، مسئولان فدراسیون برای جذب سرمربی علاوه بر اینکه ذرهبینشان را روی کارنامه کاری و تعداد قهرمانیهای به دست آمده بگذارند، از تاثیرات بُعد روانی حضورش روی ورزشکاران هم گزینه مورد نظر را ارزیابی کنند.
شاید شناسایی ابعاد روانی یک فرد کار راحتی نباشد اما فدراسیونیها هفت ماه تا شروع مرحله جدید تمرینات تیم ملی فرصت دارند تا بررسیهای خود را از هر نظر روی گزینههایشان انجام دهند.
علاوه بر اینکه باید ورزشکاران ایرانی از نظر تاکتیکی و فنی تغذیه شوند، باید به آنها برای هر بازی و تورنمنت انگیزه خاصی هم داده شود موضوعی که در این چند سال اخیر از سوی کادر فنی تا حدودی به آن توجه نشد و آن اتفاقات خارقالعاده که مختص والیبالیستهای ایرانی است در زمین رخ نداد.
اگرچه لوزانو روانشناس هم هست اما در مدت 6 ماه حضورش در ایران نتوانست در این بخش موفق باشد چرا که در طول مسابقات برگزار شده آن روحیه جنگندگی خاص بازیکنان را هیچ یک از تماشاگران احساس نکردند و این یعنی از بین رفتن لذت والیبال دیدن!
والیبال ایران سکانداری با دیسیپلین خاص مدیریتی میخواهد نه ...
انسیه ورزنده