در پی بی اطلاعی از اهمیت ساعت ریو؛
آقای رییس، بدن دوندهها خواب رفت و خواب آمد!
رقابتهای دوومیدانی المپیک با حضور محمدجعفر مرادی در ماده ماراتن به پایان رسید و دوندهها در ریو برای کسب رکوردهای خوب، حسرت خوردند.
به گزارش خبرنگار
خبرگزاری صداوسیما، ضمن اینکه ورزش ایران در المپیک موفق نبود دوندههای کشورمان هم نتوانستند در این عرصه مدالآور باشند برخی از آنها حتی رکوردهای شخصی خود را هم نزدند، چه رسد به شکستن آن!
بررسی وضعیت دوندههای ایرانی در ریو نیاز به نگاهی کارشناسانه و فنی در هر ماده دارد و باید مسئولان مربوطه فدراسیون از هم اکنون آسیب شناسی کنند و برای المپیک 2020 توکیو برنامهریزیهای لازم را انجام دهند.
طبق اصول علمی ورزش، هنگامی میتوان از یک ملیپوش توقع مدالآوری و حتی درخشش در یک تورنمنت را داشت که علاوه بر مسائل فنی و تمرین که قبل از اعزام مهم است، باید به شرایط ثانویه هم که در زمان خود اهمیت اساسی و مهمی پیدا میکند به خوبی توجه میشد، چیزی که در دوومیدانی هیچ جایگاهی نداشت و دندههای در سکوت مطلق رفتند و در خاموشی هم آمدند.
برخی نقادان ورزش ایران تاحدی نگاه نتیجهگرایانه دارند و به هیچ عنوان به موارد حاشیهای توجه ندارند و بدون هیچ منطقی فقط میگویند چرا ورزشکار مدال نیاورد؟ در صورتیکه باید در زمان طرح سوال حداقل راهکار هم برای آن داشته باشند که متاسفانه اینگونه نیست.
در حین بررسیهای مختلف در خصوص چگونگی حضور دوندههای المپین در ریو، متوجه شدیم که نوع اعزام آنها با دیگر ورزشکاران ایرانی کاروان تفاوت محسوس و قابل توجهی داشت به طوری که نفرات اصلی و کسانی که از آنها انتظار مدالآوری و شکستن رکورد میرفت غیر فنی و اصولی به برزیل اعزام شدند.
اعزام ورزشکاران برای حضور در مسابقات، به قاره ای که با آسیا به خصوص ایران فاصله زیادی دارد نیاز به برنامهریزی علمی داشت و افراد هماهنگ کننده باید از تجربه کافی برخوردار میبودند.
با یک حساب سرانگشتی میشد به این نتیجه رسید که اعزام ورزشکاران از تهران به برزیل حداقل 30 ساعت زمان میبرد و از نظر ساعت هم ایران با ریو هفت ساعت و 30 دقیقه اختلاف داشت، علم ورزش میگوید که برای ریکاوری و هماهنگی یک ورزشکار با شرایط اقلیمی کشور میزبان، به ازای هر یک ساعت اختلاف زمانی باید تیم یک روز زودتر اعزام شود.
تنها در این شرایط است که ورزشکار میتواند روز مسابقه در اوج باشد و بدون مشکل جسمانی و حاشیهای به مصاف با حریفانش برود با توجه به این اصل دوندههای کشورمان متاسفانه بعد از پروازهای طولانی و رسیدن به برزیل تنها یک روز فرصت استراحت داشتند و بلافاصله به میدان مسابقه آنهم المپیک رفتند.
در چنین حالت و شرایطی چطور میتوان از لیلا رجبی به عنوان تنها نماینده بانوی دونده ایران در ریو انتظار عملکرد خوب را داشت؟ شرایط در تیم دوومیدانی به گونهای بوده که آنها حتی در زمان بازگشت به کشور هم بدنهایشان هنوز در خواب اعزام بوده و هنوز با شرایط هماهنگ نشده بودند.
پس از پیگیریهای فراوان برخلاف برخی تصورات که فکر میکردند زمان اعزام دوندهها را مسئولان کمیته ملی المپیک تنظیم و تصویب کرده بودند، شنیدیم که امضای روسای فدراسیونها در برنامه اعزام ملیپوشان وجود دارد! یعنی هر رییسی با در نظر گرفتن شرایط، اختلاف زمانی، نوع آمادگی ورزشکار و محل برگزاری مسابقات مشخص کرده است که تیم مربوطه چه تاریخی تهران را به مقصد ریو ترک کند.
با احترام به دانش رییس فدراسیون حال باید بررسی کرد که مجید کیهانی رییس جوان و مدعی فدراسیون دوومیدانی بر چه اساسی زمان اعزامها را تنظیم کرده است؟ حتی اگر بحث صرفهجویی در بیتالمال را هم در نظر گرفته باشد باید اعلام میکرد که دوندهها حداقل 5 روز زودتر به ریو بروندنه اینکه 24 ساعت قبل از شروع مسابقات، ملیپوشان در دهکده مستقر شوند و به علت این سهلانگاری که حالا به اصل ماجرا تبدیل شده، هزینهای که سالها برای آمادهسازی ملیپوشان صرف شده بود، به راحتی بی نتیجه ماند، شاید هم باید مسئولان کمیته ملی المپیک رابطه با علم ساعت پیش از اعزام به مسابقات برای برخی روسای فدراسیونها جلسه توجیهی میگذاشتند.
نوع اعزام دوندهها به ریو نشان داد که دوومیدانی به عنوان یکی از رشتههای مدالآور جهان در ورزش ایران جایگاهی ندارد و نمیتوان در عرصههای مختلف روی آن حساب خاصی باز کرد.
انسیه ورزنده