ثبات ناپایدار ،غرب آسیا
طوفان ترکیه و روزگار سخت اردوغان
اردوغان از کودتا برای سرکوب شدید مخالفان خود بهره برداری می کند، از اینرو ترکیه در آینده با روزهای سختی مواجه خواهد شد.

به گزارش سرویس بین الملل
خبرگزاری صدا و سیما، «عبد الباری عطوان» در یادداشتی در روزنامه رای الیوم درباره رخدادهای ترکیه و گمانهزنی درباره آینده این کشور نوشت: یکی از روزنامهنگاران پیشکسوت ترکیه درباره وضع کشورش به طور خلاصه گفت : ترکیه در حال فرورفتن در هرج و مرج و بی ثباتی است و در روزهای آینده، روزهای بسیار حساس و خطرناکی در تاریخ خود خواهد داشت.
عطوان نوشت: دیدگاه این روزنامه نگار ترکیه ای، که سردبیری یکی از روزنامه های مهم اقتصادی ترکیه را نیز برعهده دارد و برنامه ای سیاسی و هفتگی نیز در یکی از شبکه های تلویزیونی ترکیه اجرا می کند، با دیدگاه بسیاری از روزنامه نگاران ترکیه و برخی از سرمقاله های روزنامه های آن همگون و همخوان است. در پهنه جهانی از ترکیه به عنوان کانون ثبات در منطقه ناپایدار و آشوبزده غرب آسیا یاد می شد، ثباتی که اگر نگوییم اکنون از بین رفته است، باید بگوییم که در حال از بین رفتن است.
پیامد های ادامه دار کودتا
دیدگاه بسیاری از کارشناسان در برون و درون مرزهای ترکیه این است که کودتای نظامی- چه واقعی باشد و چه ساختگی- شکست خورد، اما پیامدها و بسترهای آن همچنان وجود دارد و به طور نهایی پرده پایان آن کشیده نشده است. اقدامات رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه، در بازداشت هزاران نفر از فرماندهان عالی رتبه ارتش و برکناری هزاران نفر دیگر از قضات ارشد، استاندارها و فرماندهان دستگاه های امنیتی چه بسا این تار و مار پاکسازی را سرعت بخشد، اما ممکن است برآیند کاملا معکوسی داشته باشد.
براین اساس ، اردوغان خواهان ارتشی اردوغانی و نه ارتش ترکیه ای است که مطیع شخص او باشد. او خواهان پارلمانی اردوغانی صرف است که کردها و در مرحله بعدی نیز مخالفان در آن جایی نداشته باشند. در این باره، مصونیت صد و سی هشت تن از نمایندگان پارلمان لغو شد تا سرآغازی برای محاکمه آنها به اتهام تروریسم باشد. اردوغان خواهان دستگاه قضایی صرف اردوغانی است و به همین علت، چند ساعت پس از کودتا سه هزار قاضی را برکنار کرد و این گرایش البته برآیند تضمین شده ای نخواهد داشت زیرا پیش از تغییر قانون اساسی و تغییر نظام پارلمانی به نظام ریاست جمهوری به شیوه ریاست جمهوری روسیه و نه نظام ریاست جمهوری آمریکا، همه اختیارات را در دست رئیس جمهور قرار می دهد.
کانون های بحران
شاید، در آینده نزدیک، اردوغان قدرتمند ظاهر شود، اما در میان مدت و بلند مدت، این احتمال وجود دارد که وضع به گونه ای دیگر باشد زیرا رخدادهای گوناگون و مهمی در انتظار اوست که مهم ترین آن جنگ علیه تروریسم، جنگ علیه حزب جدایی طلب کارگران کردستان و جنگ سوم نیز برای جلوگیری از تشکیل حکومت کردی در خاک سوریه و در امتداد مرزهای جنوبی ترکیه خواهد بود.
ارتش ترکیه که در برابر کودتا ایستاد و برای شکست آن مهم ترین نقش را ایفا کرد یا حتی اگر برای ناکام گذاشتن آن تلاش نکرد، از آن حمایت نیز نکرد. این ارتش دوبار مورد اهانت قرار گرفت: یکی زمانی که طرفداران اردوغان به شدت و به طور اهانت آمیز نیروهای آن را مورد ضرب و شتم قرار دادند و دیگری زمانی که ژنرال های بلندپایه آن بازداشت و بدون هیچ گونه محاکمه ای برکنار شدند و این البته پاداشی بود که ارتش به هیچ وجه انتظار آن را نداشت.
روابط با ناتو
این گزارش می افزاید: بزرگ ترین غافلگیری پس از شکست کودتا دو روز پس از آن روی داد و آن تیره شده روابط اردوغان با متحدان و شرکایش در پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) بود؛ به بیان دیگر این تیرگی در روابط با ناتو افزایش یافت، به ویژه با دولت آمریکا که در پاسخ مثبت به درخواست او در بازگرداندن فتح الله گولن پاسخ منفی داد و به اقدامات پاکسازی اردوغان در داخل ارتش و دستگاه قضایی و نهادهای امنیتی اعتراض کرد. در این باره، جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا، از اردوغان خواست در اقداماتش دمکراسی و قانون را مورد احترام قرار دهد.
بینعالی ییلدریم، نخست وزیر ترکیه، اعلام کرد دولتش درصدد بازنگری در روابط دوستانه و ائتلاف خود با آمریکاست و این البته رویکرد خوبی است، اگر جدی باشد، اما ممکن است بسیار هزینه بر باشد. پرسشی که در این باره مطرح است این است که در صورتی که ترکیه به متحد کنونی اش پشت کند، گزینه جایگزین آن چه کسی خواهد بود؟ آیا ترکیه به مسکو متمایل خواهد شد و اگر چنین باشد، آیا به این معناست که درباره سوریه در جبهه پوتین قرار خواهد گرفت و از خواسته خود درباره شبه جزیره کریمه که روسیه از اوکراین جدا و به خاک خود ملحق کرد، دست برخواهد داشت؟
جالب اینجاست که دو تشکیلات فلسطینی در رام الله و غزه برای نخستین بار و چه بسا آخرین بار، موضعی مشترک گرفتند و آن محکوم کردن کودتا و اعلام حمایت از اردوغان بود.
اردوغان طی ده سال نخست قدرت خود که آن را به وسیله صندوق های رای به دست آورد، الگوی مردمسالاری اسلامی را پایه گذاشت و با رونق اقتصادی بی سابقه، ثبات خوبی برای ملت ترکیه رقم زد و شایسته بود که به عنوان رئیس جمهور نمادین برای همه مردم ترکیه در کاخ جدید خود بماند و این دستاوردها را حفظ کند و به طور کامل از قدرت اجرایی کناره گیری کند، همان طور که افراد بزرگی پیش از او مانند نلسون ماندلا انجام دادند، اما متاسفانه اردوغان چنین نکرد و گزینه دشوار و خطرناک را برگزید که نتایج تضمین شده ای ندارد.