به گزارش خبرنگار
خبرگزاری صداوسیما؛ 23 تیر ماه 78 فرا می رسد، روزی که دشمنان ملت و نظام اسلامی در معادلات خود هیچ حسابی برای آن باز نکرده بودند ، حماسه ای که نشان از عمق ناآشنایی دشمنان از روحیه مردم انقلابی و وفادار ایران داشت.
در آن روز دیگر عربده های تعدادی وطن فروش فریب خورده و نیز ساده اندیشانی که آسایش خود را در ایجاد ناامنی و غارت بیت المال و ضرب و شتم مردم می دیدند ، به چشم نمی خورد بلکه خیابانها مملو از انسانهای بصیر و مومنی بود که در دفاع از حیثیت ملی و نظام مقدس جمهوری اسلامی و رهبری آن یکپارچه و پرشور به میدان آمده بودند.
دیگر جای درنگ نیست ، چرا که دشمن برای دین ، ناموس و شرف این ملت دندان تیز کرده ، باید با قدرت ظاهر شد و ریشه فتنه و فتنه گران را خشکاند.
این همان لحظه تاریخی است که ملت بزرگ ایران اسلامی در ابراز وفاداری به دین ، نظام ، کشور و خون پاک شهیدان ، و لبیک به بیانات صریح و روشن رهبر معظم انقلاب ، با حضور گسترده در خیابانها ، فتنه را در نطفه نامشروع آن خفه می کند .
فتنه ای که با کمک عوامل داخلی استکبار و با حمایت و فرماندهی دشمنان ایران برای تغییر نظام و پایمال کردن خون شهدا و جانفشانی های ملت ایران ، برنامه ریزی شده بود .
جرقه این آشوب های خیابانی با شیطنت برخی روزنامه های افراطی زنجیره ای شروع می شود .
اقای ناطق نوری رئیس وقت مجلس شورای اسلامی از افرادی است که در کتاب خاطرات خود از روزهای فتنه کوی دانشگاه در سال 78 و نقش نهضت آزادی دراین فتنه پرده بر داشته است .
وی در جلد دوم خاطرات خود می گوید: "بعضی از افراد جبهه دوم خرداد میگفتند: نظام اگر بخواهد با روزنامه سلام برخورد کند، باید خسارت سنگینی بپردازد. قبل از آن که حتی کسی دستگیر و بازجویی بشود، یا مثل الان یک خرده شفاف شود؛ گفتم که ماجرا، زیر سر نیروهای به اصطلاح ملی-مذهبی است؛ اینها رهبری میکنند و به نظر من قوه قضاییه اگر بخواهد این غائله را ختم کند باید سران اینها را دستگیر نماید. یکی از محافظینم میگفت: هنگام تظاهرات دیدم یک مرد 40 تا 50 ساله، که موبایل در دست دارد از یک طرف جلو میآمد و با گفتن جملهای جمعیت را تحریک میکرد، بعد خودش میرفت پشت یک درختی میایستاد و با موبایل خبر میداد."
در ادامه خاطرات رئیس وقت مجلس شورای اسلامی آمده است: مقام معظم رهبری از وزیر کشور سؤال کردند "اوضاع چه خبر است؟" گفت که "حاج آقا! تظاهرات و ناآرامیها را جمع کرده و بر همه چیز مسلط هستیم." من چون خودم از بعدازظهر قضایا را تعقیب میکردم، بین حرف پریدم و گفتم: آقا ایشان گزارش بی ربطی میدهند. این طوری نیست. همین الان در میدان بخارایی، سپاه درگیری دارد، اینها را آقای صفوی بفرمایند." آقای رحیم صفوی گفت: "درست است.
اقای ناطق نوری می گوید : من در ماجرای 18تیر 78، قائل بودم که باید سران نهضت آزادی دستگیر، محاکمه و با آنها برخورد قاطع شود؛ اما رئیس دولت اصلاحات این اعتقاد را نداشت .
*روز های پر التهاب فتنه
ملت ایران پیش از چهارشنبه 23 تیر 78 ، روز های سخت و پر التهابی را پشت سر گذاشته بود . روز هائی که با طراحی فتنه گران ، جنبش به اصطلاح دانشجویی آرام آرام در حال شکل گیری بود و در روز هیجده تیر غائله کوی دانشگاه روی داد.
روزهائی که نا امنی در برخی نقاط کشور رخ می داد ؛ اموال مردم در خیابانها می سوخت و اراذل و اوباش خیابانها را به عرصه هتاکی به مقدسات مردم تبدیل کرده بودند . آتش زدن اتوبوس ها ، مغازه ها ، بانک ها ، تخریب ساختمان های دولتی و خصوصی و نیز ضرب وشتم مردم کوچه و خیا بان تنها گوشه ای از اقدامات آشوب سازان و فتنه گرانی بود که در پس اعتراضات به اصطلاح جنبش دانشجویی روی می داد .
*واقعه 78 از کجا و چگونه شکل گرفت؟
مجلس پنجم در آغاز سال 1378 طرح اصلاح قانون مطبوعات را به میان می آورد که این تصمیم به بهانه تحدید آزادی مطبوعات و تعارض آن با اصول «قانون اساسی»، با مخالفت صریح وزیر ارشاد وقت به عنوان موضع رسمی دولت اصلاحات روبرو می شود.
پس از آن مطبوعات زنجیرهای با به راه انداختن هیاهو و جنجال، سعی در وادار کردن مجلس به عقب نشینی از تصمیم خود مبنی بر اصلاح قانون مطبوعات داشتند. در همین راستا روزنامه «سلام» در اقدامی غیر قانونی دست به انتشار خبری کاملاً سری و محرمانه زد که این امر بر شدت التهابات و هیجانات سیاسی در کشور افزود.
این روزنامه، یک روز قبل از به بحث گذاشته شدن «طرح اصلاحیه قانون مطبوعات» در مجلس، یعنی در تاریخ 15 تیر 1378 یک نامه کاملاً سرّی و طبقه بندی شده را منتشر می کند که در آن از طرح اصلاح قانون مطبوعات و ارتباط آن با سعید امامی (اسلامی)، سخن به میان رفته است .
این روزنامه در تیتر نخست خود می نویسد : «سعید اسلامی پیشنهاد اصلاح قانون مطبوعات را داده است.»
در پی این اقدام، وزارت اطلاعات شکایتی را علیه روزنامه سلام تنظیم و آن را تسلیم قوه قضاییه می کند ، تا قوه قضاییه عاملان این اقدام غیرقانونی را مورد پیگرد و مجازات قرار دهد.
دادگاه ویژه «روحانیت» نیز در پی این شکایت، روزنامه سلام را به جرم انتشار اسناد طبقه بندی شده توقیف می کند .
اما اعلام تعطیلی روزنامه "سلام”، نخستین تاثیر خود را بر فضای دانشگاهی و دانشجویی کشور در تیر ماه سال 1378 وارد کرد چرا که به دنبال آن اولین واکنش دانشجویان به تعطیلی این روزنامه پس از برگزاری دعای کمیل در مسجد کوی دانشگاه صورت می گیرد .
*آغاز تجمعات اعتراض آمیز در دانشگاه تهران
در شامگاه هفدهم تیر78 دانشگاه تهران پس از اطلاع از ماجرای توقیف روزنامه سلام و نیز به انگیزه مخالفت با تصویب کلیات طرح اصلاح قانون مطبوعات به صحنه تجمعهای اعتراض آمیز و درگیریهای خشونت بار تبدیل می شود .
دفتر تحکیم وحدت» در روز پنجشنبه 16 تیر 1378 بنا بر گزارش کمیته تحقیق شورای عالی امنیت ملی، یک میتینگ اعتراض آمیز را در دانشگاه تهران برگزار میکند.
پس از آن واقعه ، در ساعت 22 و چهل و پنج دقیقه حدود 300 نفر از دانشجویان اقدام به راهپیمایی غیر قانونی کرده و سپس با تحریکات عدهای از عناصر افراطی از کوی دانشگاه خارج میشوند و با سر دادن شعارهایی مراتب اعتراض خود را ابراز میدارند که از جمله شعارهای دانشجویان این بود: «طرح سعید امامی ملغی باید گردد، مجلس فرمایشی، خجالت خجالت، آزادی اندیشه، همیشههمیشه.»
در این زمان فاجعه کوی دانشگاه در نیمه شب پنجشنبه و ساعات آغازین روز جمعه هجدهم تیر شکل میگیرد؛ فاجعهای که به گفته شاهدان طی ساعات اولیه (دقایقی بعد از نیمهشب پنجشنبه)، ابتدا از جلوی درب ورودی کوی آغاز و بهتدریج (ساعت حدود 4 و سی دقیقه بامداد جمعه) به داخل محوطه کوی و درون اتاقهای دانشجویان گسترش پیدا می کند .
در روز جمعه هجدهم تیر، کوی دانشگاه تهران و خیابانهای اطراف در وضعیتی کاملا بحرانی به سرمی برد . با گذشت ساعتها، همچنان تعداد قابل توجهی از دانشجویان در خیابان محل درگیری اجتماع کرده و نیروی انتظامی با بستن خیابان اصلی میان دانشجویان و مهاجمان که در سمت دیگر خیابان اجتماع کرده بودند، حائلی به وجود می اورد .
سه شنبه 22 تیر در تعدادی از خیابانهای منتهی به کوی دانشگاه درگیریها ادامه می یابد.
در روز چهارشنبه 23 تیر نیز عده ای به گمان ایجاد آشوب به خیابانها آمده بودند ، اما فضا به گونه دیگری رقم می خورد و حضور پرشور مردم همراه با دانشجویان فهیم و بیعت آنها با نظام و انقلاب بساط آشوب و آشوبگران را بر می چیند و مشتی محکم بر دهان دشمنان و معاندان نظام زده می شود.
دکتر حسن روحانی دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی در سخنرانی خود در راهپیمایی حماسی 23 تیر با اشاره به اینکه دشمنان خارجی و داخلی باید بدانند ملت ما هوشیار و در صحنه است ، می گوید: « ولایت فقیه مهمترین رکن حکومت و نظام ماست و اهانت به این رکن ، اهانت به قانون اساسی ، قانون گرایی و اهانت به همه ارزشهای انقلابی است. دشمنان خارجی و آنها که در این چند روز کف زدند و از عناصر پست و مزدور حمایت کردند بدانند اسلام در این کشور زنده است و زنده خواهد ماند.»
وی ریشه حرکتهای 18 تیر را ناشی از تحلیل غلط دشمنان انقلاب و مزدورانشان از نظام جمهوری اسلامی و برداشت نادرست از هوشیاری و آمادگی ملت ایران می داند و تصریح می کند :« آمریکا، اسرائیل و چند کشور دیگر که از آشوبگران 18 تیر حمایت کردند ماهیتا با نظام اسلامی دشمنی دارند.»
آقای روحانی ، مسئله ولایت را مسئله فرد و شخص نمی داند و می گوید : «ولایت در کشور ما مظهر اسلامیت نظام و استقلال کشور است. مردم ما خوب می فهمند و درک می کنند که دشمن از اسلامیت نظام و استقلال کشور عصبانی است .»
*شکست توطئه آشوب و فتنه
سرانجام پس از قدرت نمایی ملت بزرگ ایران در حمایت از نظام و انقلابشان در روز 23 تیر بدخواهان و دشمنان با تمام خساراتی که به کشور زده بودند با تو دهنی بزرگ مردم در سراسر کشور به شکست خورده بزرگ فتنه تبدیل می شوند .
خسارت به اموال دولتی و عمومی و بیت المال ، اتش زدن و غارت اموال ملت و کشاندن فضای عمومی کشور به سمت نا امنی و اغتشاش های خیابانی تنها گوشه ای از اقدامات عناصر معاند داخلی با حمایت ها و فرماندهی اجانب بود که با رهبری هوشمندانه مقام معظم رهبری و حضور به موقع امت همیشه در صحنه به شکستی تلخ برای بدخواهان تبدیل شد.
23 تیر 78 برگ دیگری از استقامت و پایداری مردم ایران در برابر ارزش ها و اصولی بود که چهره واقعی فریب خوردگان و معاندان نظام و مردم را بیش از پیش نشان داد .
وقایع منتهی به 23 تیر 78 در واقع شبه کودتایی آشکار و همهجانبه بود که اساس نظام اسلامی را نشانه رفته بود و نسلی از مخالفین را پدید آورد که اکنون در داخل و خارج ایران فعال هستند.
حشمت طبرزدی، اکبر محمدی، احمد باطبی، منوچهر محمدی، پرویز سفری، محمد مسعود سلامتی، فرخ شفیعی، حسن زارعزاده اردشیر، محمد رضا کسرایی، محمود شوشتری، مهرداد لهراسبی، بهروز جاوید تهرانی، عباس دلدار، غلامرضا مهاجرانینژاد، علی مهری، علی بیکس و مهدی فخرزاده از جمله افرادی بودند که دادگاه انقلاب در روند رسیدگی به پرونده کوی و حواشی آن به محاکمه آنان پرداخت.
همچنین افرادی دیگر همچون علی افشاری، اکبر عطری، فریبا مهاجر، امیرعباس و آرش فخرآور و…. نیز از جمله افرادی بودند که در جریان حوادث کوی نقش بسیار پر رنگی ایفا کردند.
در این میان افراد دیگری که جزو جریانهای ضد انقلاب محسوب میشدند از فضای به وجود آمده سوء استفاده و احساس کردند میتوانند از این فضا به سود خود استفاده کنند که در این میان میتوان به افرادی چون محسن سازگارا، مهرانگیز کار، اکبر گنجی، حسن یوسفی اشکوری، جمیله کدیور، عطاء الله مهاجرانی، فاطمه حقیقتجو و… اشاره کرد .
*احمد باطبی
تولد 4 خرداد ماه 1356 در شیراز؛ باطبی که در جریان اغتشاشات 18 تیر 78 و کوی دانشگاه با قصد ایجاد تشویش و شوراندن دانشجویان سعی در ایجاد اغتشاش و جو ناسازگاری در دانشگاه داشت؛ به اتهام اقدام علیه امنیت ملی کشور دستگیر شد که در ابتدا با حکم اعدام مواجه گردید اما حکم اعدام او نیز مانند سایر هم مسلکیهای وی به 15 سال زندان کاهش یافت.
باطبی پس از تحمل 9 سال زندان از مرخصی استعلاجی خود استفاده و نوروز 1387 ایران را ترک کرد و به خارج از کشور پناهنده شد.
باطبی که با حمایت آمریکا از ایران فرار کرد، به اردوگاه اشرف رفت تا از کاخ سفید سردرآورد.
وی اذعان داشته است: پیراهن خون آلودی که در عکس معروف وی مشهود است در خانه به رنگ آغشته کرده تا نماد دروغین برای آشوب بسازد و این عکس طبق یک برنامه ریزی از پیش هماهنگ شده توسط یک عکاس گرفته شد تا در ابعاد وسیع در روزنامههای زنجیرهای منتشر شود.
باطبی که پس از فرار از ایران با «بوش» رئیس جمهور وقت آمریکا دیدار کرد و بعد به عنوان کارشناس مسائل سیاسی ایران در رسانههای بیگانه از جمله صدای آمریکا و بیبی سی صحبت میکرد، کم کم رو به انزوا رفت و پس از درگیری که با امیرعباس فخرآور از دیگر عناصر ضدانقلاب پیدا کرد، به کلی از این شبکهها جدا شد.
وی در این مدت دیگر هیچ جایی در رسانههای بیگانه نداشت و به شدت از نظر روحی رو به افول بود تا اینکه با لطف برخی دوستانش در صدای آمریکا، به عنوان خبرنگار این شبکه فعالیت کرد.
باطبی که جایگاه خود را به عنوان کارشناس و سخنران میتینگهای ضد انقلابی میدید، مجبور بود برای امرار معاش در حد خبرنگار فعالیت خود را پایین بیاورد.
این عنصر ضد انقلاب در تازهترین فعالیتش به همجنس بازی روی آورده و در فیس بوک عکس حمایت از همجنسگرایان را قرار داده است.
*اکبر عطری و علی افشاری
اکبر عطری دارای لیسانس علوم سیاسی از دانشگاه علامه طباطبایی تهران (سال 1999) و فوقلیسانس در همین رشته از دانشگاه مفید قم در سال 2004 است.
وی عضو پیشین شورای مرکزی "تحکیم وحدت” و در ابتدا فردی تندرو با نقابی به نام اصلاحات بود به همراه بسیاری از اعضاء این دفتر همانند علی افشاری و … در دام حلقه کیان گرفتار آمد.
عطری بعد از استحاله فکری و عقیدتی جزو پادوهای ترویج تفکر دینستیز و وابسته به آمریکا و عملاً تبدیل به تریبون نهضت آزادی و منحرفین فکری همچون سروش در دانشگاهها شد.
این عضو شورای مرکزی تحکیم وحدت و نیز علی افشاری بعد از چند سال سوء استفاده از آزادی بیان در داخل کشور به همراه تعدادی همفکران خود به آمریکا پناهنده شدند.
وی هنگامی که در پاییز سال 84 با ویزای دانشجویی به واشنگتن رسید خود را از سرکردگان قیام دانشجویی 18 تیرماه 78 معرفی کرد و دفتر تحکیم وحدت را برنامه ریز و هدایت کننده این قیام دانشجویی خواند.
عطری پس از ازدواج با مریم معمار صادقی که از شکارچیان قهار گرانتهای وزارت خارجه آمریکا هم هست، موسسه آموزشی به نام توانا ثبت کرده است و موفق به دریافت دو میلیون دلار از محل بودجههای وزارت خارجه آمریکا برای پیشبرد اهداف ننگین و پلید خود در براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران شده که البته این اقدامات به جایی نرسیده است.
عطری مقالات و مطالبی در «نیویورک تایمز »، «والاستریت ژورنال»، «گاردین»، رادیو بی بی سی، صدای آمریکا و دیگر نشریات منتشر کرده است. وی اکنون در آرلینگتن ویرجینیا زندگی میکند.
*امیرعباس فخر اور
امیرعباس فخرآور ملقب به سیاوش از فعالان فتنه 18 تیر 78 و از پایه گذاران کنفدراسیون دانشجویان ایرانی بوده است.
اقدام علیه امنیت ملی و دعوت به آشوب در سال 78 باعث شد به 3 سال زندان توسط شعبه چهار دادگاه انقلاب ارومیه محکوم شود.
فخرآور پیش از زندان، دانشجوی رشته پزشکی بود که به دلیل تکرار مشکلات اخلاقی اخراج شد.در فاصله سالهای 77 تا 81 در اوضاع بی سر و سامان دوم خرداد در روزنامههای خرداد و مشارکت و هفته نامه آذر خبرنگار بود.
در روزنامه مشارکت فخر آور با کمک عباس عبدی ستون ثابتی به نام "کی بدونه از مردم بهتر” داشت و دست به سیاه نمایی می زد.
سال 79 به دنبال تعطیلی روزنامههای زنجیرهای که در خدمت استکبار بودند و پایگاه دشمن شده بودند به زندان افتاد و سال 81 در شعبه 26 دادگاه انقلاب تهران به اتهام اقدام علیه امنیت جمهوری اسلامی به 8 سال زندان محکوم شد.
فخرآور هم جزو کسانی بود که فرامین کاخ سفید را در اطراف خیابانهای کوی دانشگاه در تیرماه 78 پیاده کرد . وی در سال 85 از یک مرخصی کوتاه دوران زندان برای شرکت در امتحانات دانشگاهیاش استفاده و در حالی که چند سال از دوران زندانی اش باقی مانده بود از زندان فرار کرد.
وی هم اکنون در شهر واشنگتن آمریکا سکونت دارد و در خدمت سازمانهای جاسوسی آمریکا و رژیم صهیونیستی است.فخرآور سه بار به دیدار جرج دبلیو بوش رفته و با "ناتان شارانسکی”، "واتسلاو هاول”، "خوزه ماریو ازنار”، "گری کاسپارف”، "برنارد لوییس”، "سناتور تام کوبرن”، "سناتور جو لیبرمن”، "سناتور سنتروم” و "جیمز وولسی” روابط و برای آنها حکم جاسوس را دارد.
وی در دوران حضور خود در آمریکا بارها خواستار براندازی جمهوری اسلامی شده است.
*منوچهر محمدی
متهم ردیف اول اغتشاشات کوی دانشگاه تهران در 18 تیرماه 1378؛ از جمله پیاده نظامهایی که اصلاً دانشجو نبود و باید در بین دانشجویان نفوذ پیدا میکرد.
محمدی در سخنرانی در جمع ضد انقلاب در خرداد سال1378 با وجودی که هیچ مدرکی دال بر دانشجو بودن وی در هیچ دانشگاهی وجود نداشت؛بارها به دروغ بر دانشجو بودن خود تأکید کرده و بیان داشته است: «حکومتی غیرمذهبی باید در کشور سرکار بیاید، بنده در بین دانشجویان هستم و سازمان دانشجویی را به عنوان یک سازمان غیرمذهبی اداره میکنم و به دلیل بودن با دانشجویان به خواسته های آنها واقف هستم.»
بعدها بوش نیز از دروغهای محمدی تقدیر شایانی کرد.
منوچهر محمدی به همراه برادرش اکبر محمدی نیز از جمله افرادی بودند که در دادگاه انقلاب تهران به اعدام محکوم شد، اما پس از چندی حکم آنها به 15 سال حبس تقلیل یافت.
وی پس از مرگ برادرش، از فرصت مرخصی زندان برای حضور در مراسم خاکسپاری برادرش اکبر محمدی که او هم یکی از متهمان حضور در ناآرامیهای دانشجویی 18 تیر بود، سوءاستفاده و به کردستان عراق سفر کرد.
محمدی از کردستان عراق به ترکیه رفت تا روادید سفر خود به آمریکا را از سفارت این کشور در آنکارا دریافت کند. اما پلیس ترکیه وی را به خاطر حضور غیرقانونی در این کشور به مدت 11 روز بازداشت میکند و سپس به عراق باز میگرداند.
او پس از بازگشت به عراق، با کمک سفارت آمریکا در این کشور مستقیما به آلمان و از آنجا به آمریکا منتقل میشود.
*بهروز جاوید تهرانی
بهروز جاوید تهرانی فعال دانشجویی و سیاسی در 18 تیر 1378 در سن 19 سالگی در حوادث کوی دانشگاه بازداشت شد.
وی به خاطر حضور در اعتراضها و حوادث کوی دانشگاه تهران از سوی دادگاه به اتهام اقدام علیه امنیت ملی به هشت سال زندان محکوم شد.
دادگاه تجدیدنظر حکم هشت سال زندان وی را در این دوره به چهار سال زندان و سه سال حبس تعلیقی کاهش داد .
جاوید تهرانی در اواخر سال 1382 با نظر قاضی مبنی بر معلق شدن 3 سال از دوران محکومیتش و با استفاده از قانون آزادی مشروط از زندان آزاد شد و مابقی حکم وی به حالت تعلیق در آمد.
جاوید تهرانی بعد از آزادی از زندان به فعالیت سیاسی خود ادامه داد. وی در طول سال 1383 دو بار دستگیر و به بند 209 زندان اوین منتقل شد.
تاریخ یکی از دستگیریهای وی در روز 18 تیر ماه سال 1383 بود که پروندهای در همین زمینه برای وی در شعبه 26 دادگاه انقلاب تشکیل شد.
هر دو بار این بازداشتها به خاطر حضور وی در تجمع اعتراضی در مقابل دفتر سازمان ملل متحد برای حمایت از زندانیان سیاسی بود.
بهروز جاوید تهرانی مجددا در تاریخ 4 خرداد ماه سال 1384 به اتهام ارتباط با گروههای معاند نظام بازداشت و در شعبه 26 دادگاه انقلاب به تحمل7 سال حبس تعزیری و 74 ضربه شلاق محکوم شد.
سرانجام وی با پایان دوره محکومیت در تاریخ5 دی ماه 1390 از زندان آزاد شد.
*حشمتالله طبرزدی
طبرزدی در سال 1356 و در آغاز ورود به دانشگاه به آزادیخواهان مستقل از گروههای سیاسی موجود-مذهبی و چپ-، پیوسته و مخالفت خود با رژیم حاکم را با فعالیت در جنبش دانشجویی به ویژه به مناسبت بزرگداشت 16 آذر 1332شروع کرد و به دلیل همین مبارزات در بهار 57 از دانشکده اخراج موقت شد.
با پیروزی انقلاب در 22 بهمن 1357 عملا فعالیتهای فرهنگی-سیاسی-تشکیلاتی خود را در انجمن اسلامی دانشجویان ادامه داد و به زودی در گروه رهبری این انجمن در آمد.وی در پایان سال 58 به عنوان نماینده انجمن اسلامی در شورای عمومی دفتر تحکیم وحدت بود.
در همین رابطه و به دنبال صدور پیام نوروزی امام خمینی(ره) در سال 59جزء دانشجویانی بود که به گفته خودش دست به انقلاب فرهنگی زد.
طبرزدی از سال 68تا 83 به مدت 4 سال به فعالیتهای تشکیلاتی سیاسی اتحادیه مشغول بود. تا آنجا که مجوز فعالیت "پیام دانشجو”به عنوان هفته نامهای سراسری را از وزارت ارشاد کسب کرد.
حادثه 18تیر 78 نقطه تاریکی در مبارزات دانشجویی شد که از طبرزدی یک فرد شاخص در میان اپوزیسیون درون مرز ساخت که پایه حرکتهای بعدی را بنیان گذاشت . طبرزدی بازداشت و در سال 79 به زندانمحکوم شد. ابتدا به 14سال زندان که بعدها به ده سال تخفیف یافت.
طبرزدی در مسیر انتخابات 1388 مواضع خود را در مصاحبه با شبکههای خارجی بیان میکرد و در اغتشاشات خیابانی حضور داشت و در نهایت در ظهر روز 7 دیماه 1388، بلافاصله پس از تجمعهای غیر قانونی آشوبگران در تاسوعا و عاشورای حسینی بازداشت شد.
*عباس دلدار
عباس دلدار در جریان حوادث کوی دانشگاه تهران در سال78 به اتهام مشارکت در اعتراضهای عمومی و دانشجویی و تبلیغ علیه نظام و اقدام علیه امنیت ملی، بازداشت و ابتدا محکوم به اعدام شد؛ اما دادگاه تجدید نظر به 15 سال حبس؛ رای داد.
وی پس از تحمل بیش از نیمی از محکومیت خود در 24 دی 1385 مشمول آزادی مشروط و از زندان آزاد شد.
دلدار پیش از بازداشت عضو هیچ حزب و گروه و دسته و سازمان سیاسی نبوده است.
*محسن سازگارا
محمدحسن (محسن) سازگارا، فرزند محمدعلی، در سال 1333 در خانوادهای نسبتاً مرفه در تهران متولد و پس از پایان تحصیلات متوسطه، وارد دانشگاه صنعتی آریامهر (شریف کنونی) شد که احتمالاً در سال 1351 بوده است.
سازگارا پس از مدتی از ادامه تحصیل در این دانشگاه معتبر ایرانی منصرف شد و به آمریکا رفت تا در دانشگاه شیکاگو در رشته فیزیک تحصیل کند. در آنجا به فعالیتهای سیاسی روی آورد و بنا به گفته برخی، به عضویت نهضت آزادی در آمده و عضو انجمن اسلامی دانشجویان در آمریکا و کانادا شد . وی از جمله افراد تاثیرگذار در غائله 18 تیر بود که باید در مطبوعات وظایف غرب را انجام میداد.
سازگارا، پس از حوادث خرداد ماه سال 1382 در کوی دانشگاه تهران، به اتهام اقدام علیه امنیت ملی از سوی شعبه 26 دادگاه انقلاب بازداشت و به اتهام اقدام علیه امنیت ملی، به تحمل 7 سال حبس تعزیری محکوم شد.وی پس از سه ماه بازداشت موقت در زندان اوین، سرانجام با قرار وثیقه آزاد شد.
سازگارا پس از خروج از ایران، به فعالیت در صدای آمریکا در رابطه با مسائل سیاسی ایران به ویژه تحلیل و بررسی فتنه پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران (1388) و همچنین فعالیتهای سیاسی در وبسایت شخصیاش پرداخت.
*مهرانگیز کار
مهرانگیز کار وکیل و روزنامهنگار؛ او متولد سال 1323 در شهر اهواز و دانشآموخته دوره کارشناسی رشته حقوق دانشکده حقوق و علوم سیاسی و اقتصاد دانشگاه تهران است. در فروردین سال1379 مهرانگیز کار در کنفرانس «ایران بعد از انتخابات» که توسط بنیاد "هانریش بل” در برلین برگزار شده بود (مشهور به کنفرانس ننگین برلین) شرکت کرد.
مهرانگیز کار پس از بازگشت از این کنفرانس در شعبه سوم دادگاه انقلاب مورد بازجویی قرار گرفت . وی به مدت دو ماه در زندان اوین زندانی بود و پس از آن آزاد و سپس موفق شد به خارج از کشور برود. در همین دوره همسرش، سیامک پورزند، با اقرار به مطالبی بیان کرد که آنها توسط یک نهاد جاسوسی آمریکا برای براندازی نظام تلاش میکنند.
مهرانگیز کار از سال 1381 در خارج از کشور به سر میبرد.
*اکبر گنجی
اکبر گنجی متولد 11 بهمن 1338، تهران؛ وی پس از شرکت در کنفرانس ننگین برلین، پس از بازگشت به ایران در سوم اردیبهشت 1379دستگیر شد.
دادگاه اولیه گنجی به ریاست قاضی مرتضوی وی را به دلیل چند اتهام سنگین سیاسی به ده سال حبس و پنج سال تبعید محکوم کرد؛ اما دو سال بعد در دادگاه تجدیدنظر حکم گنجی تنها به شش ماه حبس کاهش یافت.
پس از آن با اعتراض دادستانی، حکم گنجی دوباره نقض و این بار به شش سال حبس تبدیل شد.گنجی چند ماه پس از پایان دوران زندان به خارج از ایران مسافرت کرد و در آنجا علیه نظام اسلامی، لجن پراکنی می کند.
*فاطمه حقیقت جو
فاطمه حقیقتجو نماینده اصلاحطلب دوره ششم مجلس شورای اسلامی بود. وی در سال 1380 در دادگاهی به ریاست «سعید مرتضوی» به بیست ماه زندان محکوم شد که در دادگاه تجدیدنظر به هفده ماه کاهش یافت.
وی دارای دکترای مشاوره، پژوهشگر و مدرس دانشگاههای تهران و مراکز آموزش عالی فرهنگیان، نایب رئیس انجمن مشاوره ایران، 10 سال سابقه در پستهای امور تربیتی و مشاوره آموزش و پرورش، عضو انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تربیت معلم تهران و دو دوره عضو سازمان غیرقانونی «دفتر تحکیم وحدت» بوده است.
پس از مهاجرت فاطمه حقیقت جو به خارج از کشور، بورسیههای تحصیلی از طرف آمریکا برای او صادر شد. فاطمه حقیقت جو در سالهای 2005 تا 2006 در «مرکز مطالعات بینالملل دانشگاهام آی تی» مشغول به فعالیت شده و پس از آن به جهت خوش خدمتیاش در ایران برای سران کشورهای غربی به عنوان پژوهشگر در «مرکز زنان در سیاست و سیاستگذاری دانشگاه هاروارد» مشغول به کار شده است.
وی در جریان اغتشاشات سال 88 تلاش گستردهای برای برگزاری کمپینهای اعتراضی در خارج از کشور میکند، او با همکاری اکبر گنجی و برخی دیگر به برگزاری این کمپینها کمک می کند تا از آن سو مورد توجه دولتهای غربی قرار گیرد تا به خیال خود برای براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران از آنها درخواست کمکهای مالی کند.
*فریبا داوودی مهاجر
فریبا داوودی مهاجر از مشاوران مسئولان دوران اصلاحات، ضدانقلاب فعلی ساکن آمریکا و عضو سازمانی غیرقانونی به نام سازمان دانشآموختگان ایران اسلامی (ادوار دفتر تحکیم وحدت) است.
وی مدعی است فعال حقوق زنان و حقوق بشر است، اما تمام فعالیتهایش در تضاد ریشهای با اصول اسلام قرار دارند. مهاجر به گفته خودش ابتدا در ایرلند کشف حجاب کرد؛ اما به طور رسمی در مقابل دوربین شبکه صدای آمریکا حجاب خود را از سر برداشت.
وی علت تغییر مداوم ظاهر خود را ترس از کنار زده شدن از برخی محافل سیاسی میداند. مهاجر پس از خروج از ایران با همکاری دوستان خارج نشین خود هدایت فتنهای را در دست گرفت که از ابتدا محکوم به شکست بود. وی همچنین در 29 فروردین ماه سال 1386، به دلیل شرکت در تظاهرات، به چهار سال زندان محکوم شد. اتهامات وی اقدام علیه امنیت ملی، تبلیغ علیه نظام، مصاحبه با رسانههای خارجی، و نشر اکاذیب بود.
*ضرورت هوشیاری و درس گرفتن از فتنه 18تیر 78
فتنه و آشوب های تیر 78 نشان داد که دشمنان این مرز و بوم هیچ گاه برای براندازی نظام و ارزش های دینی از پای نمی نشینند چرا که آنها پس از این واقعه ، فتنه بزرگ دیگری را با عنوان فتنه 88 ایجاد کردند .
باید دانست که دشمن همیشه و در همه حال مترصد کوچکترین غفلت و بی بصیرتی خواص برای ضربه زدن به نظام و ایجاد ناامنی در کشور است .
پایبندی به دین و ارزش های اسلامی و وفاداری به خونهای پاکی که نثار انقلاب ، استقلال و امنیت کشور شده است و نیز امید به اینده ای بهتر و توسعه همه جانبه ، از مهمترین الزامات مقابله و ایستادگی در برابر دشمن است.