به گزارش
خبرگزاری صداوسیما؛ براساس گزارشهای سازمانهای بینالمللی، 5 میلیارد هکتار از اراضی جهان در 110 کشور، با پدیده بیابانزایی روبهرو هستند. مقابله با این پدیده، یک مقوله ملی و بینالمللی است.
17 ژوئن برابر با 27 خرداد روز جهانی بیابانزدایی نامگذاری شده است ، بیابانزایی در کنار تغییرات جوی، یکی از بزرگترین چالشهای بشر در قرن اخیر است.
با نامیدن یک روز در سال به این مناسبت، تلاش میشود تا علاوه بر آشنا کردن مردم با این مساله و جلب توجه جهانیان به مساله بیابانزایی در بسیاری از کشورهای جهان، راهکارهایی برای مهار این پدیده پیدا شود.
191 کشور در جهان عضو کنوانسیون بینالمللی مبارزه با بیابانزایی هستند. این کنوانسیون در کنار مهار بیابانزایی، به دنبال ریشهکن کردن فقر و رسیدن به توسعه پایدار در کشورهای مبتلا است.
نامگذاری یک روز در سال به این پدیده، بهانهای است برای تحکیم و گسترش همکاریها، در مبارزه با پدیده زایش بیابان و تاکید بر این نکته که با همکاری کشورهای عضو، میتوان راهحلی برای این مشکل اساسی یافت.
با نهایی شدن کنوانسیون بیابانزدایی سازمان ملل متحد در 17 ژوئن سال1994 ایران جزو نخستین کشورهایی بود که به عضویت این کنوانسیون درآمد.
بیابانزایی و عوامل بیابانزا
بیابانزایی به معنای تخریب سرزمین یا کاهش توان تولید بیولوژیک سرزمینهای واقع در مناطق خشک و نیمه خشک است. پیدایش سرزمینهای بیابانی، از یکسو زاییده عوامل محیطی است. عوامل محیطی اقلیمی مانند بارندگیهای نامناسب و دمای بالای هوا که تبخیر شدید را به دنبال دارد و بادهایی با سرعت زیاد و بلایای طبیعی مانند سیل، در ایجاد بیابان سهم به سزایی دارند. از سوی دیگر عوامل انسانی در تشکیل بیابان را نباید نادیده گرفت. بهرهبرداری بیش از اندازه از سفرههای آب زیرزمینی، آلودهکردن آبهای زیرزمینی و تخریب و تبدیل غیراصولی جنگلها و مراتع از مهمترین عوامل بیابانزا محسوب میشود.
ایران از نظر توسعه بیابان در ردیف 5 کشور نخست جهان قرار دارد، روزانه40 هکتار از مراتع و جنگلهای کشور تخریب و به بیابان تبدیل می شود ، فرسایش خاک سالانه 20 تن خاک در هکتار عرصه های منابع طبیعی ایران را به سرعت در مسیر بیابانی شدن پیش می برد.
عوامل انسانی بیابانزا از قبیل افزایش جمعیت، چرای مفرط، برداشت بیرویه از سفرههای آب زیرزمینی، آلودگی آب های زیرزمینی از طریق پساب های صنعتی، شهری و کشاورزی، تغییر کاربری اراضی، برداشت غیر معادن سطحی، مدیریت نامناسب مراتع و مدیریت غیر اصولی اراضی کشاورزی، از جمله عوامل تاثیرگذار در تشدید پدیده بیابانزایی در ایران است.
آمارها نشان می دهد ایران با 2/1 درصد خشکی های جهان، 3/08 درصد مناطق بیابانی جهان را در خود جای داده است، 61 درصد از مساحت کشور در اقلیم خشک و فراخشک قرار دارد که 3/1 برابر درصد جهانی است.
20 میلیون هکتار از اکوسیستم بیابان تحت تأثیر فرسایش بادی است. از این مقدار 6/4 میلیون هکتار در محدوده کانونهای بحرانی است که در 182 منطقه، 97 شهرستان و 18 استان کشور پراکنده است. چنین شرایطی باعث شده که بیش از 20 درصد مساحت کشور را اراضی بیابانی تشکیل دهند، در حال حاضر سرانه بیابان در کشور 5 /0 هکتار است، در حالیکه سرانه جهانی آن 0/22 هکتار میباشد.
ایران با داشتن 11 اقلیم از 13 اقلیم در جهان و با 8 هزار گونه گیاهی و جانوری جزو 5کشور اول جهان از این لحاظ به شمار می رود در حالی که سرانه ایران از بیابان دو برابر جهان است.
فرسایش خاک در ایران 5 برابر متوسط جهانی
وسعت مراتع کشور 84 میلیون هکتار است در حالی که سطح بیابان های ایران را 32.5 میلیون هکتار اعلام می کنند. از این رو کاهش هر میلی متر بارندگی باعث افت تولید در مراتع می شود، وقتی بارندگی کم باشد گیاهان یک ساله نابود و بیشتر اراضی خشک می شود و بدین ترتیب، زمینه فرسایش آبی و بادی فراهم می شود، یعنی شکل گیری بیابان و بیابان زایی است، به طور کلی قابلیت فرسایش پذیری خاک در ایران بالاست و ایران از لحاظ ویژگی های طبیعی مستعد فرسایش خاک است.
بر اساس تحقیقات انجام شده فرسایش خاک در ایران 5 برابر متوسط جهانی است و با کاهش میزان رطوبت فرسایش پذیری خاک هم بیشتر می شود که در شرایط خشکسالی، بیابان زایی تشدید می شود از این رو بخش اعظم مراتع درجه 3 که سطح زیادی از مراتع کشور را تشکیل می دهد در معرض بیابان شدن قرار می گیرد.
برآوردها نشان می دهد تحت تأثیر فرسایش خاک و نابودی پوشش گیاهی سالانه یک درصد به مساحت بیابان ها افزوده می شود و بر اساس تحقیق انجام شده ازجانب مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی کشور بررسی ها نشان می دهد در 30 سال گذشته حدود 30 درصد به مساحت بیابان های ایران افزوده شده که نشانگر سالانه یک درصد افزایش مساحت بیابان های کشور است.
خشکسالی عاملی بر افزایش بیابان ها
بر اساس مطالعه سال گذشته آژانس ملی هوانوردی و فضایی آمریکا (ناسا) درباره شرایط جوی زمین در 30 سال آینده 45 کشور جهان دچار خشکسالی شدید شده و در صورت ذخیره نشدن منابع آبی دچار بحران در تولید کشاورزی و همچنین دامداری خود می شوند که در میان این کشورها ایران در رتبه چهارم قرار گرفته است و با آن که 80 درصد دشت های کشور رو به نابودی است، ادامه خشکسالی، ایران را طی 10 سال آینده به بیابان کامل تبدیل می کند، هر چند این تحقیقات حاصل یک مطالعات علمی است و امکان عدم تحقق ان چندان بعید نیست اما باید به عنوان یک هشدار جدی تلقی شود.
از این رو برای مقابله با چنین پدیده ای باید به راهکارهایی توجه شود که جلوگیری از بحران کم آبی را در کشور به دنبال داشته باشد، بازنگری جدی در سیاست های رشد و توزیع جغرافیایی جمعیت، تأمین معیشت کشاورزان و جوامع روستایی با اعطای امتیازات بیشتر و سرمایه گذاری در بخش کشاورزی، بازبینی الگوی کشت در سراسر کشور با در نظر گرفتن امنیت غذایی ملی و بر اساس میزان دسترسی به منابع منطقه ای و بهره وری اقتصادی، افزایش قیمت حامل های انرژی و آب، ایجاد سازمان های تعاونی مدیریت کشاورزی، ایجاد بازار آب و کنترل حقابه ها، اصلاح ساختار حکمرانی آب و تقویت سازمان محیط زیست و آموزش و تقویت فرهنگ زیست محیطی جامعه از جمله این راه حل هاست.
آمایش سرزمین و افزایش بیابان ها
عمده مشکل کشور در افزایش پدیده بیابان زایی، ریزگردها و شن های روان و غفلت در برنامه ریزی آمایش سرزمین است، زیرا شرایط زیست محیطی فعلی کشور ناشی از رعایت نکردن حقابه های زیست محیطی همچون خشکیدگی تالاب ها و دریاچه هاست .
هر کجا که زمین حاصلخیزی خود را از دست دهد و پوشش گیاهی از بین برود و شرایط زندگی و آب و هوا به گونه ای باشد که موجب سختی زندگی برای موجودات شود به آن بیابان اطلاق می شود.
بیابان دارای خاک جاری و آب راکد و همیشه در معرض فرسایش است، بیابان زایی تحت تأثیر عوامل پیچیده فیزیکی، شیمیایی و یا محلی، اجتماعی و اقتصادی قرار دارد و در اصل می توان گفت بیابان زایی، تخریب زمین در اثر عوامل طبیعی و انسانی است و این پدیده یک ششم مردم جهان را تهدید می کند و نتیجه آن فقر، گرسنگی و کمبود آب است و در واقع 25 درصد خشکی ها نیز در معرض بیابان زایی قرار دارند.
بیابان زایی از جمله چالش های زیست محیطی است که در حال حاضر مناطق بسیاری از ایران درگیر آن هستند، در گسترش پدیده بیابان زایی دو عامل «محیطی و انسانی» نقش بسزایی ایفا می کند که شرایط اقلیمی از قبیل کاهش نزولات آسمانی ، تبخیر بالای آب، پدیده گرمایش زمین و تغییر اقلیم که منجر به افزایش فرسایش بادی و گسترش بیابان زایی می شود، از عوامل محیطی است، از فعالیت های انسانی می توان به برداشت بیش از حد سفره های آب زیرزمینی، فشار بیش از حد بر خاک، افزایش وسعت زمین های کشاورزی، چرای بی رویه، ورود دام به جنگل ها و تغییر غیرقانونی و نادرست کاربری اراضی مانند تبدیل جنگل یا مراتع به کشتزار و زمین های کشاورزی همه سبب تشدید پدیده بیابان زایی در کشور می شود.
وضعیت ایران از لحاظ پدیده بیابان زایی وخیم است و یکی از دلایل عمده شاخص های ارزیابی جریان بیابان زایی کاهش سطح آبخوان هاست با توجه به شاخص های ذکر شده و با در نظر گرفتن این که بسیاری از تالاب های کشور نظیر بختگان، هامون، ارومیه، ارژند، پریشان و گاوخونی در حال خشک شدن هستند در نتیجه جریان بیابان زایی رو به گسترش است.
خشک شدن تالاب ها و دریاچه ها در کشور ما سبب ایجاد کانون های بحران در این مناطق می شود که خود موجب افزایش فرسایش بادی و تولید گرد و خاک می شود که می تواند حیات انسان و موجودات زنده دیگر را تهدید کند.
مهم ترین دلیل گسترش بیابان زایی بارگذاری بیش از حد بر منابع طبیعی است به طوری که فشار بیش از حد بر زمین، رعایت نکردن حقابه در ساخت سدها و وارد شدن دام در دامنه جنگل های زاگرس که منجر به خشک شدن30 درصد جنگل های زاگرس شد، همه این عوامل در کنار کاهش بارندگی و گرمایش زمین موجب گسترش پدیده بیابان زایی شده است.
گری لوئیس نماینده برنامه توسعه ملل متحد درایران می گوید:"بیابانزایی در همه جای کشور در حال وقوع است و همه را تحت تاثیر قرار می دهد. تاثیر منفی بیابانزایی تنها گریبانگیر کشاورزان نیست و تنها به آنانی که در نزدیکی بیابانها ساکن هستند آسیب نمی رساند. بیابانزایی گریبانگیر همه است.
وی می افزاید:" برای حفاظت از منابع آب در جهت تحقق امنیت غذایی نسل امروز و نسلهای آتی، باید در سیاستگذاری های بخش آب و مدیریت اراضی خود و بازنگری شود.
گری لوئیس می گوید: بهبود بهره وری مصرف آب در بخش کشاورزی نیازمند اقدام عاجل است ، باید به کشاورزان کمک شود تا به فناوری هایی نظیر سیستم های کشاورزی بدون شخم یا با حداقل میزان خاک ورزی دست یابند.
نماینده برنامه توسعه ملل متحد در ایران معتقد است : "هرگونه تغییردر سیستم کشاورزی و زراعت نیازمند تحقیق و بررسی دقیق است و در همین راستا ما نیازمند سیاستگذاری شفاف و چارچوب های قانونی متقن هستیم که به درستی به اجرا در آید ، این عوامل در کنار یکدیگر قادربه ایجاد تغییر در رفتارها و عادات نادرست است. باید مکانیزمهای تنبیهی و تشویقی برای متمایز کردن فعالیت های درست از نادرست بکار گرفته شود."
خسارات ناشی از پدیده بیابانزایی در کشور متغیر است و هنوز برآورد دقیقی از آن در دست نیست اما بهطور تقریبی میتوان گفت که کشور ما سالانه 1000میلیارد تومان از پدیده بیابانزایی خسارت میبیند.
خداکرم جلالی رئیس سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشورمی گوید: حدود 7 و نیم میلیون هکتار کانون بحرانی بیابان زا در کشور داریم که حدود 3 میلیون هکتار آن درجه یک است و ایجاد گرد و غبار می کند.
وی می افزاید: ما در کشورمان حدود 14 و 3 دهم میلیون هکتار جنگل در 5 منطقه رویشگاهی هیرکانی، ارسباران، زاگرس، ایران تورانی و خلیج فارس و دریای عمان داریم.
معاون وزیر جهادکشاورزی با اشاره به تاثیر جنگل ها بر حفظ آب و خاک و لطافت هوا گفت: مساله خشکسالی ها در سالهای اخیر و همچنین بهره برداری های بی رویه و تاریخی از جنگل ها موجب افت شدیدی در وضع جنگل ها شده است.
جلالی افزود: با این وجود در دو دهه اخیر با کاهش سطح جنگل ها کمتر مواجه بوده ایم و حتی جنگل کاری های سطح کشور در 5 منطقه رویشگاهی خوب است.
وی گفت: وضع جنگلداری کشور از سال 1334 تا سال 1394 نشان می دهد که 240 هزار هکتار در این 60 سال از سطح جنگل ها کاهش یافت اما در این سالها 225 هزار هکتار جنگل کاری داشتیم.
رئیس سازمان جنگل ها در عین حال افزود: کیفیت جنگل های دست کاشت به جنگل های طبیعی نمی رسد.
جلالی می گوید: پدیده تغییر اقلیم و گرم شدن کره زمین در همه جهان آثار منفی به جای گذاشته است به این ترتیب که سطح جنگل های جهان زمانی 8 میلیارد هکتار بود که اکنون به 4 میلیارد هکتار رسیده است.
وی سرانه جنگل در ایران را حدود هزار و 700 مترمربع و در جهان 6 هزار مترمربع عنوان کرده و می افزاید: ما باید تلاش کنیم سرانه جنگل در کشور به 2 هزار و 500 مترمربع برسد و برای تحقق این موضوع برنامه هایی در برنامه ششم توسعه تدارک دیده شده است.
جلالی متعقد است: چرای بی رویه، بیلان منفی بارندگی ها، آتش سوزی، کاهش سطح جنگل ها و فرسایش خاک از مهمترین عوامل در بیابان زایی هاست و ما هم اکنون بیش از 16 تن در هکتار فرسایش خاک داریم و حدود 20 میلیون هکتار از کشور تحت تاثیر فرسایش بادی و 75 میلیون هکتار تحت تاثیر فرسایش آبی است.
وی افزود: سرانه بیابان در کشور 4 هزار و 300 مترمربع است که این رقم در جهان حدود 2 هزار مترمربع است و ما بیش از دو برابر میانگین جهانی، بیابان داریم.
رئیس سازمان جنگل ها برخی عوامل اجتماعی و اقتصادی مانند فقر را نیز در تخریب جنگل ها موثر می داند و می گوید: در این سالها حدود 8 میلیون مترمکعب هیزم و حدود 600 هزار تن سوخت بوته ای مصرف کرده ایم که موجب لخت شدن عرصه های منابع طبیعی شده است.
جلالی افزود: همه فعالیت هایی که امسال در عرصه های منابع طبیعی و زمین انجام می شود می تواند از عوامل بیابان زایی باشد و همچنین عواملی که موجب کاهش توان بیولوژیک عرصه ها می شود در زمینه بیابان زایی موثر است.
وی گفت: برای مثال شخم در جهت شیب، از اقدامات رایج در کشور است که موجب فرسایش خاک می شود.
معاون وزیر جهاد کشاورزی افزود: ما به لحاظ وضع اقلیمی یک سوم میانگین جهانی بارندگی داریم و میزان تبخیر در کشور سه برابر میانگین جهانی است و در خصوص درجه هوا هم میانگین 18 و نیم درجه سانتی گراد را داریم در حالی که میانگین متوسط سالانه جهانی 14 و 6 دهم درجه سانتی گراد است.
جلالی با اشاره به اینکه با ایجاد پوشش گیاهی می توان ظرفیت و توان عرصه های بیابانی را افزایش داد، گفت: حدود 7 و نیم میلیون هکتار کانون بحرانی بیابان زا در کشور داریم که حدود 3 میلیون هکتار آن درجه یک است و ایجاد گرد و غبار می کند و ما برنامه کنترل و مهار در این 3 و نیم هکتار را در برنامه ششم توسعه پیش بینی کرده ایم.
وی افزود: در سطح کشور حدود 8 میلیون هکتار عملیات مقابله با پدیده بیابان زایی داشته ایم و 2 و 3 دهم میلیون هکتار جنگل کاری بیابانی داشته ایم که اگر نبود هم اکنون بسیاری از شهرها و روستاها تحت تاثیر شن های روان و ریزگرد قرار می گرفت.
رئیس سازمان جنگل ها گفت: کشور ما به لحاظ مقابله با پدیده بیابان زایی جزو کشورهای تراز یک است و از نظر کنوانسیون بیابان زدایی هم جزو کشورهای پیشتاز جهان و منطقه هستیم و فناوری های موثر و کارآمدی را در این بخش به کار می بریم.
جلالی افزود: در جاهایی که استقرار پوشش گیاهی سخت است مالچ پاشی انجام می شود که تاکنون 250 هزار هکتار مالچ پاشی صورت گرفته است.
گزارش از محمد رضا طلاجوران