پخش زنده
امروز: -
هدف نهایی و اساسی اقتصاد مقاومتی، این است که کشور از جهت اقتصادی مقاوم شود و بتواند در مقابل توطئه های دشمنان مقاومت نماید.این مسئله مهم ترین نقطه افتراق اقتصاد مقاومتی با اقتصاد ریاضتی است.
پژوهش خبری صدا و سیما: اقتصاد مقاومتی با تاکید بر ارائه آزادی عمل بیشتر به مردم و اقتصاد داخلی و حتی افزایش برنامه های توسعه ای سعی می نماید خود را در مقابل توطئه های دشمنان و حتی رقبای اقتصادی مقاوم کند تا شرایط اقتصادی که بعضاً از جانب رقبا بر اقتصاد ملی تحمیل می شود، نتواند زمینه تسلط آنان را بر کشور فراهم کند. حمایت از مردم، نقطه مرکزی اقتصاد مقاومتی است در حالی که در اقتصاد ریاضتی حمایت از طلبکاران (وام دهندگان مانند بانک جهانی، کشورهای دیگر و سایر اعتبار دهندگان) از طریق ایجاد محدودیت برای مردم و اقتصاد ملی، نقطه تمرکز سیاست های اقتصادی قرار می گیرد. یکی از روش های رسیدن به اقتصاد مقاوتی از راه صرفه جویی است نه ریاضت؛ در حال حاضر ما شاهد آن هستیم که برخی مدیران به اشتباه ریاضت را به جای مقاومت و صرفه جویی در دستور کار خود قرار داده که میتوان به عدم آگاهی آنان از این دو مقوله اشاره کرد. برخی افراد اقتصاد مقاومتی و ریاضت اقتصادی را یکی می دانند و یا تصور می کنند اقتصاد ریاضتی یکی از شاخه های اقتصاد مقاومتی است در حالی که این دو اصطلاح کاملا متفاوت بوده و هیچ ارتباطی به یکدیگر ندارند برای روشن شدن موضوع به شرح تفاوت ریاضت اقتصادی با اقتصاد مقاومتی می پردازیم.
"تفاوت اقتصاد ریاضتی با اقتصاد مقاومتی"
1. ریاضت اقتصادی بار سختی مشکلات اقتصادی را بر روی دوش مردم قرار می دهد؛ نه طراحان برنامه های اقتصادی و دستگاه اجرایی. اما اقتصاد مقاومتی بار سختی ها بر دوش طراحان، برنامه ریزان و مجریان طرح اقتصادی قرار می دهد.
2. ریاضت اقتصادی یک برنامه کوتاهمدت، تصادفی با آزمون و خطا، ولی اقتصاد مقاومتی یک الگو از جنس بازسازی تدریجی است.
3. ریاضت اقتصادی یک واکنش اضطراری و تاکتیکی، ولی اقتصاد مقاومتی یک حرکت پیشرفت راهبردی است.
4. ریاضت اقتصادی یک برنامه انقباضی هزینه با رویکرد کاهش هزینههای عمومی دولت و بخش عمومی است، ولی اقتصاد مقاومتی یک الگوی منسجم همهجانبه، در برگیرنده همه ابعاد جامعه برای شکوفایی استعدادهای درونی سامانه اقتصاد در جهت انبساط نظام تولید و فعالیتهای اقتصادی حقیقی است.
5. ریاضت اقتصادی یک برنامه جبرانی بدون هدف در جهت تبدیل فشارها و بازگشت به تعادل موقت در الگوی موجود نظام سرمایهداری است، ولی اقتصاد مقاومتی یک الگوی جایگزین با هدف تغییر همهجانبه شرایط و بناگذاری یک سامانه جدید است.
6. ریاضت اقتصادی یک واکنش به دنبال عمل افراطگونه هزینه کردن بیش از توان بودجه که با مالیات از مردم تأمین میشد و یک برنامه تحمیلی تأمین مجدد هزینه از مردم و بر دوش مردم و علیه مردم و برای مواجه با واکنش منفی مردم است، ولی اقتصاد مقاومتی یک الگوی در جهت شکوفایی نقش مردم است.
7. ریاضت اقتصادی با رویکرد برونگرایی و تزریق پول بیپشتوانه اجرا میشود، ولی اقتصاد مقاومتی یک الگوی درونگرا با راهبرد اصلاح الگوی مصرف و تقویت تولید داخلی است.
8. ریاضت اقتصادی یک واکنش مجدد ناعادلانه منبعث از یک الگوی عدالتگریزاست، ولی اقتصاد مقاومتی در صدد طراحی یک الگوی جدید عدالتمحور است.
9. ریاضت اقتصادی حاصل یک اجماع فکری بیرونی و برنامه تحمیلی صندوق بین المللی پول و بانک جهانی است، ولی اقتصاد مقاومتی یک الگوی بومی است.
10. ریاضت اقتصادی یک عقبگرد راهبردی از الگوی سرمایهداری است، ولی اقتصاد مقاومتی در جهت اثبات پدیده قدیم وحیانی نظری و عملی جدید و یک الگوی جدید بر مبنای الگوی موفق عملی اسلامی است.
11. ریاضت اقتصادی انسجام یک برنامه را ندارد، ولی اقتصاد مقاومتی یک الگوی مبتنی بر برنامه خواهد بود.
12. ریاضت اقتصادی یک سیاست کوتاه مدت است. در حالی که اقتصاد مقاومتی یک سیاست بلندمدت است.
13. ریاضت اقتصادی یک طرح اقتصادی بسیار محدود است. اقتصاد مقاومتی یک طرح جامع و فراگیر در همه ابعاد اقتصادی است.
14. ریاضت اقتصادی ضد مقاومت است. این در حالی است که اقتصاد مقاومتی اصولاً برای افزایش قدرت مقاومت یک ملت طراحی شده است.
15. ریاضت اقتصادی ما با محدودیت در منابع و سرمایهها روبهرو هستیم و بهناچار باید با سهمیهبندی و کممصرف کردن با محدودیتهای موجود مقابله کنیم؛ اما در اقتصاد مقاومتی محدودیتی در منابع وجود ندارد بلکه استفاده بهینه از منابع موجود باید طی یک برنامه زمانبندی شده صورت گیرد
16. ریاضت اقتصادی مالیات ها را به عنوان ابزارهایی در اختیار ثروتمندان و بانک ها قرار می دهد که بتوانند سرمایه خودشان را بهتر به حرکت در بیاورند. اما در اقتصاد مقاومتی درآمدهای مالیاتی در اختیار اقتصاد ملی است که منجر به شکوفایی اقتصاد ملی می شود.
17. در ریاضت اقتصادی و هم در اقتصاد مقاومتی مردم، محور و کانون تمرکز اصلی به شمار می روند. با این تفاوت که در ریاضت اقتصادی در بروز مشکلات و سختی های اقتصادی کشورهای رقیب و شرکت های بزرگ دخیل هستند. اما در حل این مشکلات این مردم هستند که به تنهایی باید بار تمام سختی ها را به دوش بکشند تا مبادا منافع اعتباردهندگان ذرهای دچار خطر شود. اما در اقتصاد مقاومتی نیز مردم محورند؛ اما نه فقط محور تحمل سختی ها بلکه تکیه گاه اصلی تمام فعالیت های اقتصادی به شمار می روند.
جمع بندی: نکات اساسی ریاضت اقتصادی به خوبی نشان می دهد که این نوع از سیاست اقتصادی اصولاً نه تنها هیچ گونه سنخیتی با اقتصاد مقاومتی ندارد، بلکه نقطه مقابل آن قرار دارد. هدف نهایی و اساسی اقتصاد مقاومتی، این است که کشور از جهت اقتصادی مقاوم شود و بتواند در مقابل توطئه های دشمنان مقاومت نماید.این مسئله مهم ترین نقطه افتراق اقتصاد مقاومتی با اقتصاد ریاضتی است. ریاضت اقتصادی با فشار به مردم و اقتصاد داخلی و حتی کاهش برنامه های توسعه ای کشور، سعی می نماید کشورهای دیگر را راضی کند. این کشورها اگرچه در ظاهر ممکن است دشمن هم تلقی نشوند اما حداقل موضوع این است که قدر مسلم از نظر اقتصادی رقیب هستند و امروزه همگان می دانند که رقابت در عرصه اقتصاد تفاوت چندانی با جنگ در عرصه نظامی ندارد. چه بسا تبعات شکست در رقابت اقتصادی بسیار وسیعتر و مخرب تر برای یک کشور باشد. این در حالی است که اقتصاد مقاومتی با تاکید بر ارائه آزادی عمل بیشتر به مردم و اقتصاد داخلی و حتی افزایش برنامه های توسعه ای سعی می نماید خود را در مقابل توطئه های دشمنان و حتی رقبای اقتصادی مقاوم کند.
اقتصاد مقاومتی، اقتصادی است که جنس ابعاد آن اقتصاد پیش برنده در قالب بزرگ کردن ابعاد اقتصاد، در قالب قابلیت بخشی به مکانیزم اقتصاد، متغیرهای اقتصادی را پر سود کردن، ظرفیت های اقتصادی را به جریان درآوردن، فرصت های اقتصادی را بهبود بخشیدن، تکامل یافتگی در متن اقتصاد، حرکت به سمت اقتصاد خودکفا و پویاست که بتواند نرخ و شاخص های بهره وری را افزایش دهد، ظرفیت های سرمایه گذاری را پر قدرت رو به جلو مدیریت کند و از همه مهمتر حضور و نقش مردم را در اقتصاد بتواند به گونه ای ظرفیت ساز کند که راهبری های اقتصادی در اختیار مردم باشد. در شماره بعدی بخش دیگری از چیستی اقتصاد مقاومتی و تفاوت آن با اقتصاد ریاضتی را تشریح خواهیم کرد.