مشروح سخنان بشار اسد در پارلمان سوریه

به گزارش شبکه تلویزیونی سوریه ، بشار اسد این سخنان را در مجلس سوریه و در جمع نمایندگان مجلس جدید این کشور مطرح کرد. 

بشار اسد در ابتدای سخنرانی خود آغاز ماه مبارک رمضان را تبریک گفت و ابراز امیدواری کرد که سوریه، ماه رمضان سال آینده ثبات خود را بازیابد.

بشار اسد گفت این نخستین بار نیست که پس از انتخابات پارلمانی و تشکیل مجلس جدید نمایندگان، پشت این تریبون می ایستم تا به اعضای آن به سبب انتخاب شان و به عنوان سخنگوی ملت و به عنوان کسب کنندگان رأی اعتماد مردم و به عنوان کسانی که مسئولیت ملی به دوش گرفته اند ، تبریک بگویم اما این بار متفاوت است و تفاوت نیز در مقایسه با مجالس سابق، زیاد است. این انتخابات یک انتخابات عادی نبود بلکه در میان کشمکشهای بزرگ میدانی و سیاسی و منطقه‌ای و بین المللی و در شرایط دشوار داخلی برگزار شد. برخی پیش بینی می کردند که این انتخابات شکست بخورد و برگزار نشود و اگر هم برگزار شود با تحریم گسترده مردم روبرو شود و در بهترین شرایط با بی اعتنایی مردم مواجه می شود اما آنچه اتفاق افتاد بر عکس این پیش بینی بود. 

رئیس جمهور سوریه تصریح کرد ملت این کشور جهانیان را بار دیگر با مشارکت گسترده خود در یکی از حقوق ملی و قانونی مهم غافلگیر کرد. حجم مشارکت رأی دهندگان برای انتخاب نمایندگان خود در مجلس نمایندگان بی سابقه بود و این پیام روشنی برای جهان داشت مبنی بر اینکه هر قدر بر فشارها افزوده شود ملت به استقلال خود پایبندتر است و هر اندازه دیگران تلاش کنند در امور سوریه دخالت کنند ملت سوریه نیز ثابت کرده به قانون و حقوق خود پایبندتر است و این پایبندی خود را باعث استقلال و عامل ثبات می داند. این موضع ملی نه تنها خودش را در حجم مشارکت نشان داد بلکه در تعداد بی سابقه نامزدها به نمایش گذاشت که آنها نیز ملی گرایی و آگاهی زیاد خود را نشان دادند. همه اینها برای شما نمایندگان، پیام بزرگ و مهمی دارد. این مشارکت بی سابقه با وجود شرایط موجود و چالشها و خطرات باعث می شود مسئولیت شما نیز در برابر شهروندان یک مسئولیت عادی نباشد. شهروندان آمال و آروزهای خود را به عنوان امانت نزد شما گذاشته‌اند تا از آن مراقبت و از آن با پشتکار و صداقت و امانتداری محافظت کنید. این کار باید متناسب با بزرگی چالشهای تحمیلی به سوریه و متناسب با رویکرد و اعتماد ملت به شما باشد. 

بشار اسد افزود همچنانکه این انتخابات عادی نبود و حجم مشارکت نیز بی سابقه بود این مجلس نیز در مقایسه با مجالس گذشته متفاوت است. رأی دهندگانی که عادت کرده اند نمایندگان خود را انتخاب کنند به مسئولیت خود واقف و آگاه بودند و در سطح بالا تغییرات اوضاع و ارزش جانفشانی ها را درک می کنند. علاوه بر اینکه ملت نمایندگان خود را انتخاب کردند به نامزدهایی رأی دادند که از عمق رنج و محنت و با نهایت فداکاری آمده‌اند. مجلس شما این بار و برای نخستین بار در آن مجروحی دارد که بخشی از بدنش را داده است تا پیکره سوریه ، کامل و محفوظ بماند. در این مجلس مادر شهید ، پدر شهید و خواهر شهید حضور دارند. فرزندان اینها جانهای خود را داده اند تا سوریه حفظ شود. در این مجلس پزشک حضور دارد که این حرفه را ارجمند نگه داشته است و مردم و وضع اقتصادی و معیشتی مردم را درک کرده است و مردم را رایگان درمان می کند. در این مجلس هنرمند حضور دارد که سلاح به دست گرفته و از سرزمین و ناموس خود دفاع کرده است. در این مجلس تعداد زیادی نماینده زن و نیز جوان و شمار زیادی افراد دارای تحصیلات عالی حضور دارند. در این مجلس کسانی حضور دارند که با پول خود در دفاع از کشور و ملتش شرکت کرده اند. من اینجا این موارد را بیان می کنم اما مانند این موارد، زیاد است که به همه آنها اشاره نخواهم کرد. هر یک از شما را ملت برگزیده است و خواسته ملت آن است که شما صدای ملت و حامی آن باشید. برنامه و خط مشی و راهنمای ما به عنوان افراد مسئول در نهادهای مختلف در مرحله آینده ، تلاش برای دیگری و نه برای خود باشد. درست همانند زخمی ها و شهیدان و همه کسانی که جانفشانی کرده اند و همچنان جانفشانی می کنند. همگی در جایگاه و محل کار و مسئولیت خود به مسئولیت عمل کنند. اگر این جهت گیری نباشد سوریه نمی تواند از وضع کنونی خارج شود. بدون این جهت گیری امکان پیشرفت و کار وجود ندارد و بدون آن برای افکار ثمربخش و نوآورانه جایی وجود ندارد و اگر چنین افکاری نیز وجود داشته باشد ارزشی نخواهد داشت. زمانیکه اولا به دیگری و نه به خود می اندیشیم و صادقانه و خالصانه کار می کنیم موانع ناشی از فساد و سوء مدیریت از بین می رود و امکان حتمی مقابله با چالشهای ناشی از جنگ به وجود می آید و مقصّر و فاسد به شدت کم می شود و نمی تواند کوتاهی و فساد خودش را به گردن شرایط کنونی بیندازد. زمانیکه صادقانه و خالصانه ، اول برای کشور و نه برای مصالح و منافع شخصی خود می اندیشیم در آن صورت نظارت شما بر قوه مجریه کارآمد و واقعی می شود و می تواند عملکرد این قوه را در راستای خدمت به مردم ارزیابی کند و این چیزی است که همگان از مجلس کنونی انتظار و توقع دارند. 

بشار اسد افزود شما امروز در شرایط غیر عادی جهان، مسئولیت ملی را به عهده گرفته اید. این شرایط غیر عادی نتیجه منازعات بین المللی است. اصل و اساس این منازعات نیز تلاش غرب برای حفظ سلطه خود بر جهان به هر بهایی شده است. همین غربی که با هرگونه مشارکتی با آن از طرف هر کشوری یا تشکل بین المللی مخالفت می کند و با این موضوع به عنوان قضیه مرگ و زندگی خود تعامل می کند. این منازعات بین المللی به منازعات منطقه ای منجر شده است. منازعه [منطقه‌ای] نیز از یک طرف بین کشورهایی است که برای حفظ حاکمیت و استقلال تلاش می کنند و از طرف دیگر کشورهایی که برای اجرای منافع دیگران در تلاشند و لو آنکه به ضرر منافع ملتهایشان باشد. این منازعات به صورت مستقیم بر وضع منطقه ما در کل و بر سوریه به صورت ویژه، انعکاس پیدا کرده و بر پیچیدگی آن افزوده است. 

رئیس جمهور سوریه گفت اما در عین حال همه آنچه گفته شد به هیچ وجه به معنای آن نیست که ما سوریها به مسئولیت خود در آنچه که رخ می دهد عمل نکنیم. اگر ما در داخل محکم و قوی و منسجم بودیم و فساد و خیانت برخی زوایای داخلی نبود اوضاع به اینجا نمی رسید. این منازعات به صورت روشن و آشکار در سه جنبه بین المللی و منطقه‌ای و داخلی بر فرآیند سیاسی در ژنو تأثیر داشته است. میان جنبه های بین المللی و منطقه ای ، جنبه داخلی قرار دارد. در جنبه داخلی مجموعه‌ای از کسانی که ملیت سوری دارند قرار گرفته‌اند که راضی شده اند عروسکهایی باشند و برخی مواقع عقب مانده ترین کشور جهان آنها را به حرکت در می آورد. گاهی نیز این عروسکها را کشورهایی به در حرکت در می آورند که رؤیای بازگشت استعمار قدیمی  به کشورهای منطقه ما را در سر می پرورانند و لو آنکه این رؤیا را از طریق نمایندگانی نیابتی و در مقابل وعده‌های مادی و وعده‌های پوچ و واهی محقق سازند. در مقابل این خائنان، مجموعه دیگری از وطن پرستان سوری قرار دارند که امانتدار فداکاریهای شهدا و زخمی ها هستند و با تلاشهای سیاسی می کوشند سرزمین و کشور مستقل بماند. بر کسی پوشیده نیست که اصل و اساس تلاش سیاسی برای کشورهای حامی تروریسم در سطح منطقه‌ای و بین المللی از ابتدا و از طریق طرحهای مختلف با هدف ضربه زدن به هرگونه مفهوم کشور و از طریق ضربه به اصل و اساس آن یعنی قانون اساسی و از طریق فشارهای مداوم بوده است تا گفته شود که قانون اساسی وجود ندارد و برای جلوگیری از عمل به قانون اساسی و تعلیق آن با اسامی و اصطلاحات مختلف تلاش کرده اند که اصل و اساس این تلاشهای آنان نیز با عنوان مرحله انتقالی است. 

بشار اسد گفت طبیعتاً با ضربه زدن به قانون اساسی دو رکن اساسی هر کشوری نابود می شود یکی نهادها و در صدر آن نهاد ارتش قرار دارد که حامی کشور و ضامن امنیت ملت است. آنها از ابتدا و در هر صحبتی درباره آینده سوریه و نهادهایش به شدت به ارتش متمرکز شدند. رکن دوم نیز هویت ملی و قومیتی و دینی متنوع در سوریه است. آنان زمانیکه در ابتدای حوادث فهمیدند این رکن، پایه و اساس پایداری کشور است به آن متمرکز شدند. آنها یقین داشتند پایه و اساس طرح سیاسی آنان پس از ناکامی در طرح تروریستی با وجود ویرانگری ها و خونریزی هایی که تروریسم داشت، ضربه زدن به قانون اساسی بود. 

رئیس جمهور سوریه افزود طرح آن بود که تروریسم به صورت کامل بر کشور مسلط شود و به آن صفت اعتدال و سپس به آن از خارج و نه داخل، مشروعیت داده شود. طرح آنان ضربه زدن به قانون اساسی بود به همین سبب به ایجاد هرج و مرج مطلق اقدام کردند که راه برون رفت از آن نیز قانون اساسی قومیتی و طائفه ای بود تا ما را از ملتی که به کشورش پایبند است به گروههای درگیر تبدیل کنند و به طائفه گرایی متوسل شوند و از بیگانگان برای جنگ با برادران خود کمک بگیرند.

بشار اسد گفت آنچه می گویم جزو بدیهیات است و چیز تازه ای نمی گویم و تجارب طائفه ای در شرق و غرب ما واضح و روشن است و حوادث خودش گویاست و پس از دهها سال تجربه، نیازی به ارزیابی مجدد نیست. نظام طائفه ای فرزندان کشور واحد را به دشمن تبدیل می کند. زمانیکه در هر جایی دشمنی به وجود آید هر طرفی در این شرایط به دنبال هم پیمان می گردد. هم پیمان در چنین شرایطی در داخل سوریه یا داخل هر کشور دیگری،‌ با این شرایط پیدا نمی شود زیرا روابط بر کینه و تنفر بنا می شود در نتیجه هم پیمان از خارج می آید. اینجاست که کشورهای استعمارگر می آیند و خودشان را حامی این گروهها نشان می دهند و مداخله آنان در امور آن کشور یک مداخله توجیه پذیر و قانونی می شود و در مرحله‌ای به تجزیه تبدیل می شود؛ البته زمانیکه طرح تجزیه آماده شود. به همین سبب برای آنکه طرحشان را تثبیت کنند همگی ملاحظه می کنیم که اصطلاحات طائفه گرایانه در گفتمان سیاسی کشورهای حامی تروریسم در سطح بین المللی یا منطقه‌ای ، جایگاه خاصی دارد. همه اینها برای تثبیت مفهوم طائفه گرایی است تا بگویند گریزی از آن نیست و تنها راه حل است و سوریها اگر صلح می خواهند چاره‌ای غیر از این ندارند. این مفهوم اوّلا در خارج تثبیت می شود سپس کشورها و سیاستمداران در جهان متقاعد می شوند که راهکاری بدون قانون اساسی طائفه ای- به این جهت که این منطقه متنوع است- وجود ندارد و منازعه نیز منازعه طائفه‌ای و قومیتی است و امکان زندگی بین آنها وجود ندارد. سپس فشارها به ما آغاز می شود تا با این منطق و قانون اساسی [طائفه ای] موافقت کنیم و ما در درجه دوم به عنوان شهروندان متقاعد شویم که نمی توانیم بایکدیگر زندگی کنیم مگر با این قانون اساسی [طائفه ای]. 

بشار اسد گفت شما وحدت سوریه را می خواهید. همه کشورهای جهان نیز از وحدت سوریه حمایت می کنند اما همه ما می دانیم که وحدت با جغرافیا آغاز نمی شود بلکه با وحدت شهروندان آغاز می شود. زمانیکه کشور به واسطه شهروندانش تقسیم شده باشد در آن صورت تقسیم جغرافیایی نیز به مرور زمان انجام می شود. زمانیکه هنگام تقسیم بیاید این اتفاق می افتد.

بشار اسد گفت با توجه به اینکه ما اجازه نخواهیم داد سوریه را در این مسیر ببرند تا در پرتگاه بیندازند از ابتدای [مذاکرات] ژنو سه ، اصولی را مطرح کردیم که پایه و اساس مذاکرات با طرفهای دیگر است. فکر می کنم همگان این پرسش را مطرح می کنند که طرفهای دیگر چه کسانی هستند؟ اما ما طرفی ندیده ایم. در هر حال یا با خودمان مذاکره می کردیم یا با طرف میانجی. 

بشار اسد گفت بنا بر توافق بر سر این اصول که سوریه مطرح کرده است می توان به بررسی موضوعات دیگر مانند دولت وحدت ملی اقدام کرد. دولت وحدت ملی نیز به نوبه خود به تدوین قانون اساسی جدید از طریق یک کمیته قانون اساسی ویژه اقدام خواهد کرد. این قانون اساسی نیز به همه پرسی گذاشته می شود و پس از آنکه تصویب شد انتخابات پارلمانی برگزار می شود. این بند ساده همان است که اصل و اساس آن در سال 2013 میلادی مطرح شد و آن را در سخنرانی خود در دار الاسد بیان کردم. همگان امروز به طور مکرر می پرسند نظر شما درباره حل وفصل چیست؟ اگر درباره حل وفصل با مفهوم سیاسی صحبت کنیم این جنبه سیاسی آن است. جنبه دیگر نیز مبارزه با تروریسم است. هر بار همین پرسش را می کنند و هر بار نیز همین پاسخ داده می شود.

بشار اسد گفت به موضوع اصول بازگردیم. چرا اصول را مطرح کردیم؟ اصول در هر مذاکره و گفتگویی بین هر طرفی و هر کشوری لازم و ضروری است. چرا؟ چون مذاکره همواره به مرجع نیاز دارد. می گویند مرجع وجود دارد و مرجع نیز قطعنامه 2254 [ شورای امنیت سازمان ملل متحد] است.

بشار اسد گفت در روند صلح [مذاکرات سازش بین تشکیلات خودگردان فلسطین و رژیم صهیونیستی] قطعنامه هایی مانند 242وجود دارد. اما زمانیکه تصمیمات عبارتند از تسویه حساب بین کشورهای بزرگ، هر کشوری تلاش می کند اصطلاح مورد نظر خودش را بگنجاند. اگر به این قطعنامه ها نگاه کنیم خود این قطعنامه‌ها نیز تناقض دارند. به بیانیه ژنو 2012میلادی بازگردیم می بینیم که در آن حاکمیت سوریه و در عین حال شورای انتقالی مطرح شده است. خب اگر از حاکمیت سوریه صحبت می کنید چگونه به نیابت و نمایندگی از ملت سوریه صحبت می کنید؟ ساختاری که می خواهید چیست؟ اگر حاکمیت را مطرح می کنید این ساختار منتفی است. اگر پای حاکمیت را به میان می آورید در آن صورت ساختار منتفی می شود و اگر این ساختار را مطرح می کنید و آن را شورای انتقالی می نامید یعنی حاکمیت را نفی می کنید. این یک جنبه. جبنه دیگر شاهد اصطلاحات بدون تفسیر هستیم. در این تصمیمات مبتنی بر مذاکرات و مباحثات و دیدارهای وین، شاهد ظهور اصطلاح حکومت دارای اعتبار هستیم. حکومت دارای اعتبار یعنی چه؟ از نظر یک تروریست اگر داعش و جبهه النصره و دیگر گروههای تروریستی موجود در مناطق مختلف بیاید و بر سوریه حکومت کند این می شود حکومت دارای اعتبار. اگر خائنهای موجود در خارج را بیاوریم که به پاک‌کن جای پای اربابان خود تبدیل شده‌اند و  حکومت را به دست بگیرند و سوریه را به کشور وابسته تبدیل کنند، از نظر آنان این یک حکومت دارای اعتبار می شود. در نتیجه زمانیکه به مذاکرات می رویم با این جور چیزها موافقت نمی کنیم به همین سبب اصول را مطرح کردیم و زمانیکه اصول مطرح می شود نمی گذارد هر طرفی آنچه دلش می خواهد مطرح کند. چارچوبی وجود دارد که اصول را مشخص می کند. هر طرحی خارج از این اصول به معنای مانع تراشی و عدم جدیت در تلاشهاست. من گذرا اصول اساسی را که در طرح حاکمیت سوریه مطرح شده است بیان می کنم. حاکمیت ، وحدت ، مخالفت با مداخله خارجی ، کنار گذاشتن تروریسم ، حمایت از آشتی ها ، حفظ نهادها ، پایان محاصره ، بازسازی ، کنترل مرزها و موارد دیگری وجود دارد که در قانون اساسی کنونی مانند تنوع فرهنگی و آزادی شهروندان و استقلال قضایی و اصول دیگر بیان شده است. 

بشار اسد گفت هر طرحی خارج از این اصول مطرح شود با آن موافقت نخواهیم کرد به همین سبب آنها مخالفت کردند. نشنیدیم که کسی نه بگوید اما طفره رفتند. اما این اصول از نظر ما پایه و اساس واقعی برای موفقیت مذاکرات است البته اگر برای مذاکرات جدیت و صداقت وجود داشته باشد. این طرح نه تنها بیانگر وجود جدیت است بلکه بیانگر وجود دیدگاهی روشن برای سازوکار فعالیت سیاسی است که می تواند به حل وفصل سوری -سوری منجر شود. اما مذاکرات عملی تا این لحظه آغاز نشده است و در مراحل گذشته با طرف بین المللی صحبت کرده ایم و این طرف نیز طرف گفتگوی ما نیست. به هیچ وجه به طرح اصولی پاسخ نداده است. هیئت سوری واکنش طرفهای دیگر را جویا شده اما به هیچ وجه پاسخی دریافت نشده است و این نشان می دهد این طرفها به اربابان خود دلخوش کرده اند و برای همگان روشن شده است که آنها از روی ناچاری به ژنو آمده بودند و از روز اول پیش شرط مطرح کردند و زمانیکه شکست خوردند در دور اخیر گفتگوها به روشنی از تروریسم حمایت و توافق توقف اقدامات جنگی [آتش بس موقت] را نقض کردند.

بشار اسد گفت همچنانکه گفتیم ما در دور اخیر مذاکرات و مذاکرات پیش از آن به ژنو رفتیم و فقط با میانجی و گروه آن دیدار داشتیم. ما طرح اصولی خود را مطرح کردیم و پاسخ مثبت یا منفی ندادند و این طرح را کنار گذاشتند و گفتند ما الان در حال یافتن وجوه مشترک بین دو طرف هستیم. برخی طرفهای بین المللی پیشنهاد کردند که در مرحله اول مذاکرات غیر مستقیم صورت بگیرد و میانجیگری شود این اتفاق نیفتاد. آنچه برای ما طرح کردند مجموعه‌ای از پرسشها با عنوان چیزهای مشترک مطرح کردند اما همه این پرسشهایی که مطرح شد در حکم دام بود. هر پرسشی دربرگیرنده اصطلاحی از اصطلاحاتی است که یا به حاکمیت سوریه یا سلامت آن یا نهادهای سوریه یا وضع اجتماعی با مفهوم دینی و هویت و مفاهیم مختلف که در رسانه ها می شنوید تعرض می کند اما اینها به پرسشهایی تبدیل شده است. مسئولانی از این کشورها همواره پشت پرده تلاش و چنین پرسشهایی را مطرح می کنند. آنها با چه فکری این کار را می کنند؟ آنان با این فکر این کار را می کنند که گروه مذاکره کننده سوری گروهی است که چیزی از سیاست نمی داند و سیاست ورز نیست اما پاسخ گروه مذاکره کننده قاطعانه بود و نتوانستند هیچ یک از مصطلاحات خودشان را تحمیل کنند. کسانی که این پرسشها را مطرح می کنند خواه توسط میانجی یا این کشورها باشد، نشان می دهد که در جهان سیاست مبتدی هستند.

بشار اسد گفت طرف دیگری وجود ندارد. این طرف هم بر خلاف میل خود و پس از آنکه اربابانشان به آنها دیکته کردند باید به ژنو بیایند، به ژنو آمدند. آنان به ژنو آمدند و فریاد می کشیدند و با داد و بیداد به هتل رفتند. ما نمی خواهیم رفتار آنان را ارزیابی کنیم چرا که رفتار آنها را مردم ارزیابی می کنند و کوچکتر از آن هستند که درباره آنها صحبت کنیم اما هیچ مذاکره مستقیمی صورت نگرفته است. آنان در هتل دیگری می نشینند و برنامه کاری ندارند. هر از چند گاهی اربابان آنها دستور می دهند که حرفی بزنند. تنها برنامه کاری آنان که ریاض آن را تصویب کرده بیدار شدن از خواب و خوابیدن و خوردن است.

00:20:26.06