امام خمینی(ره)؛ شخصیت بی بدیل جهان در نیمه دوم قرن بیستم

به گزارش خبرنگار خبرگزاری صداوسیما، دکتر محمد جواد لاریجانی در برنامه تیتر امشب درباره اندیشه های امام(ره) گفت: امام خمینی یک شخصیت بی بدیل جهانی در نیمه دوم قرن بیستم میلادی بود اما جای تاسف است که در خط مشی امام، تحقیقات گسترده، بسیار کم است.

دکتر لاریجانی درباره اندیشه های امام گفت: تلقی امام از اسلام، مکتب اهل بیت است، در این اندیشه اولا اسلام همیشه تازه است و لذا مندرس و کهنه نمی شود؛ اسلامی است نوشنونده متحرک، اجتهادی.

وی افزود: همان طور که رحلت ایشان با نهضت ایشان در پانزده خرداد قرین است، ما امام را بدون توجه به انقلاب اسلامی نمی توانیم بشناسیم.

جواد لاریجانی گفت: حضرت امام نهضت را درطول حداقل یک ربع قرن هدایت کردند و به انقلاب بزرگی تبدیل شد؛ امام انقلاب را هدایت کردند و انقلاب پیروز شد اما از این به بعد دو جریان بزرگ اجتماعی به راه افتاد؛ یکی بنای یک نظام مدنی جامع و کامل بر اساس فکر اسلامی بود که در سرزمین ایران شکل گرفت که البته بنای نظام کامل مدنی بر اساس فکر اسلامی تجربه نویی بود.

وی افزود: در آن زمان نظام های مدنی یا بر اساس تفکر مارکسیستی بودند و عقلانیت سوسیالیستی داشتند یا عقلانیت سکولارلیبرال داشتند، اما امام راه سومی ارئه دادند که بر اساس عقلانیت اسلامی ما یک نظام مدنی سیاسی جامع بسازیم.

دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضاییه گفت: امام در این روش دموکراسی نمایندگی را نیز قرار دادند که ابتکار جالبی بود و نوشته های امام از چهل سال قبل بر این قضیه متمرکز بود.

وی با بیان اینکه تلقی امام از اسلام تلقی مکتب اهل بیت است افزود: در این اندیشه اسلام همیشه، تر و تازه است و مندرس و کهنه نمی شود و اسلامی است که نو شنونده ، متحرک و اجتهادی است و اسلام منجمد و سخت نیست.

وی ادامه داد: پایه دوم این است که اسلام مکتب جامعی است و هم زندگی فردی و هم زندگی مدنی و جامعه را می پوشاند.

دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه با بیان اینکه اسلام سکولار مبتنی بر اسلام اهل بیت نیست گفت: امام(ره) معتقد بودند که اسلام مکتب جامع است و برای تمام جوامع است و در راس آن حکومت است و حکومت نمی تواند بدون اسلام باشد.

وی با بیان اینکه امام معتقد بود پایه های اصلی حکومت اساس مشروعیت و سیطره اسلام  است افزود: پایه سوم، جهان شمولی اسلام است که فقط مختص عرب و عجم و سیاه و سفید نیست بلکه برای افرادی و انسان های است که به راه  الهی تمسک کرده اند. 

جواد لاریجانی با بیان اینکه پروژه تاسیس نظام مدنی بر اساس تفکر اسلامی یک پروژه من درآوردی، خیالی، تقریبی و حدسی نیست بلکه یک تفکر با استوانه های قوی است گفت: جمهوری اسلامی تجربه ای است که امروز بعد از 35 سال می بینیم تجربه چشمگیری است، البته معنایش این نیست که در همه جهات توفیقاتش یک اندازه بوده است بلکه معنایش این است که موثرترین قدرت منطقه غرب آسیا را شکل داده است و این چیز کمی نیست .

وی افزود : تجربه دوم که همزاد انقلاب است نهضت بیداری اسلامی است که مربوط به امت اسلامی است که حتی می تواند در کشورهای غربی نیز باشد. 

وی با بیان اینکه احیای مفهوم امت اسلامی یک پروژه بسیار عظیمی است ادامه داد : این تکنولوژی جدید دست رسی ها را اسان کرده است و اتفاقا زمینه توسعه مفهوم امت را خیلی هموار تر از گذشته کرده است . 

این تحلیل گر سیاسی با بیان اینکه امام هم در سیاست داخلی و سیاست خارجی به امت اسلامی توجه داشته اند گفت : در سیاست داخلی بنای نظام مدنی اصل بود و برای امام توفیق این تجربه بسیار مهم بود چون امام معتقد بود پایه های فکری مبتنی بر فقه اسلامی است فقهی که مرجعیت فکری آن به ائمه بر می گردد و اسلام بدون فقه اسلام بی در و پیکر است . 

وی افزود : برای حضرت امام تنومندی ، فربه شدن و توفیق نظام اسلامی بسیار مهم بود. 

جواد لاریجانی گفت : رکن و حضور مردم و احساس این که مردم بدانند این پروژه از آن خودشان است از ابتکارات امام بود و امام هرگز مردم را در مشی سیاسی با هیچ چیز مقایسه نمی کردند و علت توانمندی نظام نیز تا امروز همین است .

وی با بیان اینکه سیاست خارجی امام دنیای بسیار جالبی است افزود : برای حضرت امام بنای جمهوری اسلامی در ایران و نهضت بیداری اسلامی دو تجربه بزرگ بود و در مکتب امام این مهم بود . 

دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضاییه گفت : امام توصیه شان این بود در مقابل استکبار می ایستیم و پیروز می شویم اما در اوایل انقلاب نوعی بد فهمی وجود داشت و عده ای از ناسیونالیست ها همانند مرحوم بازرگان بودند و می گفتند ما چی کار به این ور و آن ور داریم بلکه سیاست ما باید مربوط به ایران خودمان باشد . 

وی افزود: در مکتب امام حتی اگر ما قائل به نهضت بیداری اسلامی هم نبودیم این تز ، تز موفقی نمی توانست باشد چرا که اگر ما می خواهیم مستقل باشیم انها(مستکبران) نمی گذارند مستقل باشیم؛ حتی اگر بگوییم "نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران". 

وی ادامه داد: این همان شعاری مندرس 35 سال پیش است که کلاه بزرگی بر سر ملت است اما اگر می خواهیم مستقل باشیم باید بگوییم این نیز با اساس انقلاب در تضاد است. 

محمدجواد لاریجانی با بیان اینکه نکته دیگر در سیاست خارجی حضرت امام دکترین مقاومت اسلامی است که در واقع نظریه پرداز آن است گفت: شعار نه شرقی و نه غربی یعنی اینکه هرگونه سلطه به هر شکلی رفع می شود اما در زمان امام برخی سیاسیون این تز را رد کرده بودند و معتقد بودند ما نمی توانیم به خاطر اینکه نمی گذارند مستقل باشیم . 

وی افزود: حضرت امام می گفتند ما قاطعانه در مقابلشان می ایستیم و پیروز می شویم به شرط اینکه مقاومت ما مبنای اسلامی داشته باشد.

دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضاییه با بیان اینکه آیا توان ما برای استقامت کمتر شده است یا بیشتر گفت: هر کسی در دنیا می گوید امروز ایران قوی تر شده بنابراین اگر در دهه اول انقلاب، استقامت و مقاومت و مجاهدت موفق بود امروز توفیقات، بالاتر است. 

وی افزود: ضمن اینکه امروز هم دکترین مقاومت توسط مقام معظم رهبی مطرح می شود .

جواد لاریجانی با بیان اینکه تردید دراین خصوص مبتنی بر استیصال است گفت : کسی که این را قبول کند که فشار غرب می تواند بیشتر شود تمام استقلال را زیر سوال می برد .

وی افزود : روش دیگر برای تردید در دکترین مقاومت اسلامی است و ان اینکه بگوییم مسئله استقلال کهنه و قدیمی شده است و اکنون مرزها برداشته و دهکده جهانی شده است و در نظم جهانی مندرج شویم . 

وی ادامه داد: این تئوری، ظاهری مدرن دارد اما باطنش خیلی عقب افتاده است چرا که جهانی شدن یک نقشه تسلط امریکا بر جهان است و امام حتما با این نظر قاطعانه مخالف است .  

این تحلیل گر مسائل سیاسی با بیان اینکه توجه نظام سلطه جهانی و غربی به  استفاده از مهندسی افکار و تغییر افکار جدی است گفت : غرب در این اندیشه است که فکر شما را تغییر دهد اما امام در سیاست خارجی این را مد نظر داشتد  که هرگز منزوی نباشیم. 

وی امام همیشه به چهره نظام در بیرون توجه و حساسیت داشت و به شدت مخالف کاری بودند که ما را در نگاه بیرونی بد نمایش بدهد افزود:‌ حضور در صحنه بین المللی نیز برای امام اهمیت داشت و امام می گفتند ؛ به صحنه بین الملل بروید هرچند در آن جا اقلیت باشید. 

جواد لاریجانی به نامه امام به گورباچوف اشاره کرد و گفت : امام در نامه به گورباچوف می خواستند یک تحرک و چالش تفکر را در سطح بین المللی راه بیاندازند و چالش فکری که در نامه به گورباچف پی ریزی کردند امروز می بینیم چقدر داهیانه بوده است.