آیا می توان باور کرد امریکا به دنبال تجزیه سوریه نیست؟
امریکا اعلام می کند مخالف تجزیه سوریه است اما سیاست هایی را اعمال می کند که
تجزیه نتیجه آن باشد بدون اینکه مقصر شناخته شود.
شاید بارها از مقامات امریکایی شنیده اید که امریکا در بحران سوریه مخالف تجزیه این کشور است و یکپارچگی آن را در هر راه حلی برای پایان بحران خواستار است، به عنوان نمونه هنگامیکه زمزمه هایی از سخنگوی حزب اتحاد دموکراتیک کُردهای سوریه مبنی بر احتمال تشکیل منطقه خودمختار در شمال این کشور شنیده شد، مارک تونر سخنگوی وزارت خارجه آمریکا گفت: واشنگتن با ایجاد حکومتهای خودمختار در سوریه مخالف و به حمایت از یکپارچگی سوریه متعهد است.
این موضع گیری یکی از نمونه های سیاست های اعلامی مقام های امریکایی در مورد یکپارچگی سوریه است،
اما اقدمات عملی این کشور چیز دیگری را می گوید بطوریکه هر ناظر بی طرفی را به این نتیجه می رساند که سیاست اعمالی امریکا در سوریه به نوعی است که یا بحران بدون هیچ راه حلی ادامه یابد، یا اینکه طرف های درگیر به راه حلی رضایت دهند که چیزی جز تجزیه سوریه نیست آن هم بدون اینکه در این راه حل امریکا مقصر شناخته شود.
در واقع امریکایی ها در جریان بحران سوریه در سیاست های اعلامی خود از مخالفت با تجزیه این کشور سخن می گویند اما در سیاست های اعمالی خود وضعیتی را پدید می آورند که هیچگاه بحران به سود یک طرف تمام نشود.
نگاهی به وضعیت میدانی سوریه در هفته های اخیر و مواضع امریکایی ها این نظر را تقویت می کند که امریکا چنین سیاستی را در قبال سوریه دنبال می کند.
درست تا چند هفته پیش نیروهای سوری به همراه متحدان خود با واردآوردن ضربات سهمگین به گروههای تروریستی موفق شدند بسیاری از مناطق تحت کنترل این گروهها را آزاد نمایند و در بحبوحه این پیروزی ها، نیروهای دولتی به آزادسازی کامل شهرحلب دومین شهر راهیردی سوریه نزدیک شده بودند که این مسئله می توانست به قطع خطوط ارتباطی تروریست ها با ترکیه منجر شده و زمینه پیروزی در دیگر مناطق تحت کنترل گروههای تروریستی از جمله دیرالزودر و حمص را فراهم سازد که از سوی امریکا و متحدانش تبلیغات گسترده منفی علیه پیروزهای ارتش سوریه منتشر شد.
در چنین شرایطی که مذاکرات صلح نیز در ژنو در حال برگزاری بود، هیات ریاض ژنو را ترک کرد و امریکایی ها به بهانه ازسرگیری مذاکرات وجلوگیری از شکست آن موضوع آتش بس را مطرح کردند در حالیکه گروه النصره وداعش در فهرست گروههای تروریستی قرار داشتند و مشمول آتش بس نمی شدند.
با این وجود دولت سوریه برای نشان دادن حسن نیت خود آتش بس را قبول کرد در حالیکه طی این مدت بر اساس گزارش ها از جمله گزارش خبرگزاری اسپوتنیک، پنج هزار تروریست با تجهیزات کامل از ترکیه وارد حلب شدند و گروههای تروریستی را تقویت کردند.
در حین همین آتش بس بود که برخی رسانه ها نیز از تجهیز گروههای تروریستی به سلاح های پیشرفته از جمله موشک های دوش پرتاب از سوی عربستان و قطر خبر دادند که این مسئله به هدف قرار گرفتن یک جنگنده سوری وسقوط یک جنگنده روس ها منجر شد.
در جبهه زمینی نیز نیروهای تروریست با استفاده از آتش بس در جنوب حلب، حمله گسترده ای را تدارک دیدند و خان طومان را مجددا به اشغال خود در آوردند و آخرین خبرها هم در کمال تعجب از محاصره تدمر حکایت دارد که چندی پیش آزاد شد. این وضعیت بارها در طول چند سال گذشته در درگیری های سوریه تکرار شده است.
در جبهه شمال شرقی هم، امریکایی ها با مسلح کردن کردهای سوری به بهانه مبارزه با داعش تقریبا اداره خود مختاری را در شرایط ضعف حاکمیت مرکزی دمشق ایجاد کرده اند و این در حالی است که امریکایی ها چند روز پیش ، علی رغم همکاری دو گروه جیش الاسلام و احرار الشام با گروه تروریستی النصره از قرار گرفتن انها در فهرست گروههای تروریستی ممانعت و درخواست آتش بس در سراسر سوریه را مطرح کردند.
با این وضعیت آیا می توان نتیجه گرفت امریکا تمایل ندارد دولت سوریه در مبارزه با تروریست ها موفق شود و یکپارچگی این کشور را حفظ نماید؟ آیا امریکا به دنبال تثبیت شرایطی نیست که همه طرف ها مجبور شوند به تجزیه راضی شوند؟آیا امریکا با موازنه قدرت در میان طرف های درگیر، از گروههای تروریستی برای پیشبرد طرح های خود استفاده نمی کند؟اینکه امریکا در سیاست های اعلامی ادعا می کند مایل به تجزیه سوریه نیست فقط ادعایی برای تبرئه خود نیست؟
به نظر می رسد امریکا با تجزیه سوریه به دنبال اهدافی چون حفظ امنیت رژیم صهیونیستی، ضربه زدن به مقاومت و تضعیف جمهوری اسلامی و حضور پر رنگ در منطقه در نقش میانجی صلح و پلیس خوب است.
البته این سیاست ها فقط مختص به سوریه نیست، امروزه در عراق، یمن، لیبی و لبنان نیز چنین رویکردی به روشنی از سوی امریکایی ها قابل شناسایی است.
در این میان آنچه جای تعجب دارد سیاست های دولت ترکیه است که معلوم نیست به چه دلیل در جهت تجزیه سوریه در محور امریکا وعربستان و قطر حرکت می کند در حالیکه با توجه به شرایط امنیتی ، اقتصادی و سیاسی این کشور، ترکیه پس ازسوریه در معرض تجزیه قرار دارد.
--------------
بررسی وتحلیل / رضا محمدمراد