مشروح اظهارات جان کری در دانشگاه آکسفورد
به گزارش سرویس بین المللخبرگزاری صداوسیمابه نقل از ای پی تی ان ؛ وزیر امور خارجه آمریکا گفت همه شواهد نشان میدهد ما در مسیرِ غلبه بر گروه تروریستی داعش قرار داریم.
جان کری در سخنرانی خود در مجمع (دانشگاه) آکسفورد Oxford Union گفت: از استقبال سخاوتمندانه و گرم شما در این تالار متشکرم؛ حضور در اینجا برای من افتخار بزرگی است. خانم کاترین اشتون، از کار فوق العاده شما تشکر می کنم که در طول چند سال به شکل دهی و همچنین حرکت ما در مسیر (دستیابی به) توافق هسته ای ایران کمک کردید. گمان کنم همه افراد حاضر در اینجا نیز مانند من از زحمات شما به عنوان نماینده عالی رتبه (اتحادیه اروپا) تشکر و قدردانی می کنند.
جان کری افزود: همه شما را به «متیو بارزان» Matthew Barzun سفیر امریکا در انگلیس که اینجا نشسته است، معرفی می کنم. پیش از اینکه سخنرانی خود را آغاز کنم، دوست دارم تشکر ویژه ای از «جان فاینر» رئیس دفترم داشته باشم که احتمالاً اکنون به علت این کارم احساس بدبختی می کند! او مدیریت سیاست و برنامه ریزی را در وزارت امور خارجه آمریکا بر عهده دارد.
جان کری گفت به همه شما اعضای مجمع آکسفورد باید بگویم واقعاً از ایستادن پشت این تریبون خرسندم. من قبلاً افتخار ریاست مجمع سیاسی دانشگاه ییِل(Yale) را بر عهده داشتم که از مجمع دانشگاه آکسفورد الگو گرفته است. این موهبت بزرگی است که اینجا باشم و در محلی بایستم که قبلاً بسیاری سخنران های بزرگ و سرشناس مانند رابرت کندی، وینستون چرچیل و مادر ترزا ایستاده اند.
اینجا مرا به یاد دوران تحصیلات دانشگاهی خودم در ییل می اندازد. شاید به این علت که محوطه دانشگاه ییل به گونه ای طراحی شده بود که تا حد امکان به (دانشگاه) آکسفورد شباهت داشته باشد. با وجود این، نیازی به گفتن نیست که دانشگاه و مجمع آکسفورد اصالت دارند. من نیز خرسندم که اینجا حضور دارم، زیرا ما در برهه ای بسیار حساس با یکدیگر دیدار می کنیم.
اجازه دهید لحظه ای درنگ کنم و بیشتر درباره این برهه توضیح دهم: هفتاد و پنج سال پیش، یک شب بیش از پانصد هواپیمای جنگی آلمان نازی یکی از ویران کننده ترین حملات هواییِ جنگ جهانی دوم را راه انداختند. بمب ها بر سر مناطق مسکونی شهر لندن، از جمله آپارتمانی که مادربزرگ من آن زمان در آنجا زندگی می کرد، فرود آمد. انفجارها، کلیسای وست مینستر و پارلمان انگلیس را لرزاند و یکی از باشکوه ترین سقف های دنیا یا همان طاق کاخ وست مینستر را سوراخ کرد. در آن زمان، رایش سوم تقریباً همه اروپا را کنترل می کرد.
به نظر می رسید انگلیس و نیروهای مهاجر که اینجا گردهم آمده بودند، به تنهایی در برابر بزرگترین نیروی شیطانی دنیا ایستاده اند. با وجود این، انگلیس ایستادگی و مبارزه کرد. اندکی پس از حمله هوایی آلمان نازی، «ارنست بِوین» وزیر کار وقت انگلیس اعلام کرد اندازه و ظرفیت بمب افکن های ما بیشتر می شود و علم ما (در این زمینه) سریعتر از آنها (آلمانی ها) توسعه پیدا می کند؛ به یاوه گویان توجه نکنید، ما پیروز خواهیم شد. بدون شک نیز ما پیروز شدیم.
وزیر امور خارجه آمریکا گفت همه ما می دانیم شادی روز پیروزی جنگ جهانی دوم که چند روز پیش سالروز آن را جشن گرفتیم، فوراً تحت الشعاع اختلافات تازه در اروپا قرار گرفت؛ به تعبیر وینستون چرچیل، پرده ای آهنین فرود آمد که آزاد را از غیرازاد و هم پیمانان ناتو را از شوروی تفکیک کرد. این، جهانی دو قطبی بود که نسل من در آن بزرگ شد. زمانی که پدرم جزء نظامیان آمریکایی اعزام شده به خارج بود، خانواده ما به شهر برلین نقل مکان کرد و من تنش های بین آلمان شرقی و غربی را در دوران کودکی لمس کردم. بعداً نیز زمانی که بحران موشکی کوبا رخ داد، من هجده سال داشتم و دانشجوی سال اول در دانشگاه ییل بودم. زمانی که جان اف کندی رئیس جمهور اسبق آمریکا ترور شد نیز نوزده سال داشتم. در بیست و دو سالگی به نیروی دریایی ارتش پیوستم و در بیست و سه سالگی برای نخستین بار به (جنگ) ویتنام اعزام شدم.
زمانی که دیوار برلین در سال 1989 میلادی فروریخت، من چهل ساله و نماینده مجلس سنای آمریکا بودم. جهان بینی من در آن سالها را تا حد زیادی جنگ سرد شکل داد. در آن زمان، چالش ها و نحوه رسیدگی به آنها کاملاً روشن بود. آن زمان عمده نیروهای شکل دهنده دنیای ما، حاکمان کشورهای شناخته شده بودند. آن زمان در جنگ با دشمن و ارتشی مبارزه می کردیم که یونیفورم به تن داشت و در مقابل دولتی پاسخگو بود. ما می توانستیم روی نقشه دنیا، تک تک کشورها را اعم از دوست، دشمن و غیرمتعهدها مشخص کنیم. مرزهای بین آزادی و استبداد نیز درست به اندازه رنگ کشورها روی نقشه مشخص بود. امروز دنیایی که پیش روی ما و شما قرار دارد، به مراتب پیچیده تر است.
هنری کسینجر، کتاب فوق العاده ای به نام «دیپلماسی» دارد، اما خود او چند ماه پیش به من گفت امروز، اوضاع به مراتب پیچیده تر و متفاوت است. این روزها، بازیگران غیردولتی برای رسیدن به قدرت و اعمال نفوذ، با دولتها رقابت می کنند. این کلیشه که فناوری (کشورهای) دنیا را به هم نزدیک می کند، در دنیای پر از افراط و درگیری به واقعیت تلخی تبدیل شده است. تصاویر دلخراش و دروغ های آشکار، در یک لحظه، همه دنیا را دور میزند. جنگجویانی که تشخیص آنها از شهروندان عادی دشوار است، با تسلیحات الکترونیکی به میدان جنگ آمدهاند.
گرچه دنیا بیش از هر زمان دیگری رفاه دارد، تبعیض تقریباً در هر کشوری افزایش یافته است و به بیثباتی دامن میزند. دولتهای ضعیف و فاسد به ایجاد شمار فزاینده ای از کشورهای منحط منجر شده است که فرصتهای اقتصادی و امید به آینده را از اکثر شهروندانشان سلب میکنند. تغییر آب و هوایی نیز چالش متفاوتی است که هم اینک بر زندگی روزمره ما اثر میگذارد و یاد آور این است که اگر تغییر رویه ندهیم، چه فاجعهای در انتظار سراسر کره زمین است. همه اینها به قدری پیچیده است که برخی آدم ها ترجیح می دهند (آن را نادیده بگیرند) به تخت خواب بازگردند، ملحفهها را روی سرشان بکشند و آرزو کنند همه چیز ناپدید شود! اما دوستان، با این شیوه نمی توان هیچ مشکلی را به جزء خماری حل کرد. (خنده حضار)
جان کری افزود در اوج فشار وقایع روزمره، مهم است یک گام به عقب برداریم و آنچه پیش رویمان قرار دارد به طور کامل بررسی کنیم. من از زمان پذیرفتن این شغل (وزارت امور خارجه آمریکا) دو هزار و سیصد ساعت یا نود و شش روز کامل را داخل هواپیما سپری کرده ام. در طول همه این پروازها، آدم فرصت دارد که بنشیند و فکر کند. روزانه حدود ده ها مسئله روی میز کار من قرار میگیرد و آنها را بررسی میکنم، اما سه تا از آنها به شکل در هم تنیده و در عین حال مجزا، چالشهایِ یک نسل هستند. این سه چالش نیز مستلزم اقدام فوری و یکپارچه جامعه بین المللی است، زیرا یک کشور به تنهایی نمیتواند آنها را حل کند. حل و فصل هر یک از این چالش ها نیز نه به چند سال، بلکه به ده ها سال همکاری بین المللی نیاز دارد.
نخستین این چالشها که این روزها بیشترین عناوین خبری را در اروپا و به دنیا اختصاص داده است، لزوم مقابله و غلبه بر نیروهایی است که میکوشند افراطیگری بنیادگرا را به همه ما تحمیل کنند.
حتی یک کشور هم پیدا نمیشود که از خشونت شرارت بار و کوردلانه گروههایی مانند داعش، القاعده، الشباب، بوکوحرام و سایر گروه های مشابه در غرب آفریقا و شبه قاره عرب و فارس- (ببخشید) همان شبه جزیره عرب، حمایت کند. در واقع، مخالفت با این تروریستها است که مردم و دولت ها را در هر منطقهای گردهم آورده است. دقیقاً باید همین طور نیز باشد، زیرا این اوباش نمونه زنده و آشکارِ شرارت هستند؛ منظورم همان شرارتی است که انگلیس در زمان جنگ جهانی دوم به سختی با آن مبارزه کرد. بگذارید این را یادآور شوم که جرایم این افراد تنها سرقت و ویرانگری نیست. آنها قاچاقچیانی هستند که میراث فرهنگی را نابود میکنند. به مدارس حمله میکنند، معلمان را سلاخی میکنند، خبرنگاران را میکشند؛ پسران جوان را میربایند و از آنها قاتل میسازند. آنها دختران وحشت زده را در بازارهای برده فروشی زمانه ما به حراج میگذارند.
این رویه معمولِ داعش است. آنها از وحشیگری، نظام دیوان سالار (بروکراسی) ساختهاند و به شکل نظام یافته مسیحیان، ایزدی ها و دیگران به علت زادگاه، هویت یا باورهایشان قتل عام میکنند. به اعتقاد من، اینگونه حکومت وحشت در سطح نسل کشی است.
بنابراین، ما در کنار یکدیگر باید داعش، گروه های وابسته و مقلدان آن را شکست دهیم. شاید تعجب کنید، اما همه شواهد نشان میدهد ما دقیقاً در مسیر انجام همین کار قرار داریم. ائتلاف بین المللی ضد داعش هم اکنون شصت و شش عضو دارد. اعضای این ائتلاف از تک تک گوشههای دنیا نیز در جنبههای مختلف نبرد شرکت دارند؛ این باعث شده است مسئولیت ها و اثرگذاری در ائتلاف تقسیم شود.
جان کری در ادامه گفت: ائتلاف (ضد داعش) تا به امروز بیش از دوازده هزار حمله هوایی کرده است. آمریکا و دیگر کشورها همچنین برای مشاوره، آموزش و تجهیز شرکای بومی ما به منظور چالشهای پیش رو، نیروهای ویژه در عراق و سوریه مستقر کرده اند. ما در کنار یکدیگر، داعش را از یک سوم مناطق تحت کنترلش در عراق و سوریه بیرون راندهایم. ما همچنین تسلیحات سنگین، اردوگاههای آموزشی، مسیرهای تدارکاتی و زیرساختهای داعش را بمباران کردیم. ما این به اصطلاح مراکز داعش در الرقه و موصل را به شکل فزاینده ای تحت فشار گذاشته و منزوی کردهایم. گسترش دایره عملیات نظامی برای پایان دادن به تروریسمِ داعش نیز تازه آغاز شده است. ما همچنین شاهراه حیاتی اقتصادِ داعش را نابود میکنیم و تولید نفت، تأسیسات پالایشگاهی، کامیونهای نفتکش، مراکز غیرمجاز بانکی و اندوخته پول نقد آنها را هدف قرار دادیم. داعش هم اینک ناچار شده است حقوق جنگجویان خود را پنجاه درصد کاهش دهد. بنابراین، داعش در حال عقب نشینی است، گرچه نه با آن سرعتی که برخی از ما میخواهیم. اما این گروه در حال از دست دادن زمینها، حاکمان، جنگجویان و پول خود است. آنها (روحیه) و اعتماد به نفس خود را نیز باختهاند. داعش، یک هفته پیش چهار نوجوان سیزده و چهارده ساله را در الرقه سربرید، صرفاً به این علت که نگران بود آنها جاسوس باشند. در نتیجه، اطلاعاتی که ما از بازماندگان، نیروهای فراری و گزارش های اطلاعاتی به دست آوردیم، نشان میدهد نیروهای عادی داعش نیز اکنون امیدی ندارند.
وزیر امور خارجه آمریکا افزود: اما میدانیم غلبه بر داعش در میدان جنگ عراق و سوریه، تازه آغاز کار ماست. همان طور که «هنری دیوید توریو» Henry David Thoreau نوشته است: هزاران نفر سرگرم بریدن شاخههای شرارت هستند، اما فقط یک نفر دنبال قطع ریشههای آن است. بنابراین ما باید ریشههای خشونت و افراطیگری را قطع کنیم و نمیتوانیم چنین کاری کنیم، مگر اینکه ابتدا دریابیم علت ها چیست.
از زمان آغاز جنگ در سال 2011 میلادی، دستکم هشتصد شهروند انگلیسی برای پیوستن به داعش از این کشور خارج شده اند. طلحه اسماء، دانش آموز هفده ساله دبیرستانی در «وستِ یورکشایر» بود که به همراه همسایهاش عازم سوریه شد. چند ماه بعد نیز او یک دستگاه تویوتا لندکروزرِ پر از مواد منفجره را در یکی از پالایشگاه نفت منفجر کرد تا خودش به همراه یازده تن دیگر کشته شوند. ناگوار است، میدانم، اما حقیقت دارد که برخی از تروریستهای بالقوه، همسایگان ما در آمریکا، استرالیا، آلمان، فرانسه و بلژیک هستند؛ زنان، مردان و کودکانی که به این نتیجه رسیده اند آینده آنها نه در آکسفورد، داشتن شغل و آینده، بلکه در (پیوستن به) داعش است. میدانیم برخی از این افراد به علت وابستگی قومی و مذهبی چنین کاری میکنند، اما برخی نیز در پاسخ به سرکوب چنین کاری میکنند. به عنوان مثال اکنون سالهاست که حکمرانی داعش با مشت آهنین، راهبرد و زمینه استخدام سرباز را برای این گروه بویژه در بین اهل تسنن که بشار اسد را تهدیدی برای موجودیت اقوام خود میدانند، فراهم کرد. بشار اسد نیز تغییر مسالمت آمیز را غیر ممکن کرده بود و در نتیجه خشونت اجتناب ناپذیر بود.
باید تأکید کنم، بزرگترین ضربه قابل تصور که میتوانیم به داعش بزنیم، این است که جنگ بین رژیم (سوریه) و مخالفان را خاتمه دهیم و زمینه انتقال (قدرت) سیاسی را در سوریه ایجاد کنیم. به همین علت است که آمریکا، انگلیس و هجده کشور دیگر، از جمله عربستان، ایران و هر کشور بزرگ دیگری که مستقیماً به سوریه علاقه یا در این کشور منافع دارد، همه گردهم آمده اند تا گروه بین المللیِ حمایت از سوریه را تشکیل دهند. با گذشت پنج سال از زمان آغاز جنگ (سوریه)، ما برای نخستین بار همه بازیگران مهم بین المللی را پشت یک میز آوردهایم؛ کاری که تا یکسال پیش غیرممکن بود. ما بر سر توقف خصومتها و تحویل کمک (بشردوستانه) مذاکره کردیم. گرچه اینها در جاهایی نقض شد و حتی چند روز پیش در مقطعی بسیار شکننده بود، اما ما خشونتها را کاهش دادیم و به نجات جان هزاران نفر کمک کردیم. اکنون نیز به پیشبرد تنها راهکار بلند مدت و پایدار برای این جنگ هولناک که همان انتقال سیاسی و دور شدن از بشار اسد است، ادامه میدهیم.
جان کری افزود: امروز هنگام صرف ناهار، این بحث مطرح شد که چرا شما نمیتوانید به موضوع بشار اسد رسیدگی کنید؟ چرا کاری صورت نمیدهید؟ پاسخ ساده است. به علت اقدامات بشار اسد، به خاطر دوازده میلیون نفری که اکنون آواره و پناهنده شده اند، همچنین به خاطر عربستان، قطر، ترکیه و سایرین که به علت حضور بشار اسد متوقف نمیشوند، حتی اگر میخواستیم، نمیتوانستیم جنگ سوریه را با چنین شیوهای پایان دهیم. بنابراین هرچه برای پایان یافتن سریعتر درگیری کمک کنیم، سریعتر از رنج مردم کاسته میشود و زودتر میتوانیم روی حذف داعش در عراق و سوریه تمرکز کنیم.
جان کری افزود: دومین چالش بزرگی که امروز کنار یکدیگر با آن روبرو هستیم، تداوم حکمرانی نادرست و مهلک در بسیاری از مناطق است؛ منظورم حکومت های منحطی است که از آنها صحبت کردم. ما باید با این چالش مقابله کنیم، زیرا به اقتصاد جهانی قدرتمند، پایدار و فرصتساز نیاز داریم. ابتداییترین وظیفه هر دولتی، پاسخگویی به نیازهای شهروندان است. زمانی که دولتها شکننده و حاکمان بیکفایت هستند، شکاف بین فقیر و غنی افزایش مییابد و فضا برای آزادیهای ابتدایی محدود میشود. امروز هزینههای فساد در سطح دنیا رو به انفجار است. اخیراً یک بررسی در خاورمیانه (غرب آسیا) نشان داد یک سوم شهروندان برای دریافت خدمات به ظاهر رایگان دولتی باید رشوه بپردازند. البته خبر خوش آن است که هر روز شهروندان بیشتری در دنیا به فساد لگام گسیخته، نه میگویند.
وزیر امور خارجه آمریکا گفت: فردا موهبت آن را دارم که در «اجلاس مبارزه با فساد» (به میزبانی) دیوید کامرون نخست وزیر انگلیس شرکت کنم. ما درباره شیوههای کمک جامعه بین المللی به شهروندان دنیا برای مقابله با این چالش گفتگو خواهیم کرد.
سومین و آخرین چالش پیش روی نسلها، رسیدگی به زوال گسترده محیط زیست در سراسر دنیاست. خوشبختانه همان طور که ماه دسامبر پارسال در (کنفرانس تغییرات آب و هوایی) پاریس دیدیم، اکثر کشورهای دنیا حاد بودن این تهدید را درک میکنند.
طبق برنامه ریزیها تا اواسط قرن بیست و یکم میلادی، پنجاه تریلیون دلار در دنیا برای (منابع تازه) انرژی هزینه خواهد شد که اکثر آن نیز صرف انرژی پاک خواهد شد.
وزیر امور خارجه آمریکا در ادامه به سؤالات شرکت کنندگان در مراسم سخنرانی پاسخ داد. وی در پاسخ به این سؤال که آیا در سال 2013 میلادی، مداخله مستقیم (و نظامی) در سوریه نمیتوانست به کاهش یا توقف ویرانیها در این کشور کمک کند، گفت: نمیخواهم شما را مأیوس کنم، اما نمیخواهم درباره مسائل فرضیِ مربوط به گذشته قضاوت کنم. فقط هشت ماه دیگر (از دوره فعالیتم) باقی مانده است. ضمناً آن زمان وزیر امور خارجه آمریکا نبودم. معضل سوریه این است که وقتی از پیچیدگی ها صحبت میکنم، شاید احتمالاً پنج جنگ در سوریه وجود دارد. کردها مقابل ترکیه هستند، عربستان هم اینک چالش اساسی با ایران دارد. حزب الله (لبنان) در منطقه حضور دارد و داخل سوریه میجنگد. این مسئله نیز روی احساس تهدید از جانب اسرائیل و همچنین احساس تهدیدِ ما، انگلیس و دیگران به عنوان دوست و هم پیمان اسرائیل اثر میگذارد. همچنین باید با داعش و جبهه النصره که منافع مختلفی دارند، مبارزه کرد. نهایتاً نیز تنشهای پنهانی میان شیعیان و اهل تسنن وجود دارد که اغلب بهانه ای برای انجام برخی کارها می شود و در نتیجه اختلافات بین فارسها و عربها نیز وجود دارد.
بنابراین، آنچه ما برای رسیدن به آن تلاش میکنیم، این است که منافع همه گروهها را تبیین کنیم تا دریابیم نقطه تلاقی همه این منافع کجاست. چالش سوریه نیز همین است. با وجود این، آوردن ایران، عربستان سعودی و سایر کشورهای شورای همکاری خلیج (فارس) و روسیه به پای میز مذاکره و دریافت تعهد رژیم (سوریه) برای اینکه دست کم در ژنو حضور داشته باشد، تازه آغاز راه برای رسیدن به نتیجه است.
جان کری در پاسخ به تهدیدهای احتمالی ریاست جمهوری ترامپ برای سیاست خارجی آمریکا گفت: طبق قانون آمریکا، من اجازه ندارم وارد کارزار تبلیغات (انتخابات ریاست جمهوری) شوم.
وزیر امور خارجه آمریکا درباره مخالفت باراک اوباما با خروج انگلیس از اتحادیه اروپا گفت: این ما نیستیم که باید (در همه پرسی) رأی دهیم. با وجود این، درباره روابط خود با انگلیس دیدگاهی داریم. اوباما آشکارا گفت حضور انگلیس در اتحادیه اروپا، توانایی این کشور را برای اثرگذاری بر وقایع دنیا تقویت میکند. این یک واقعیت است که در توافق های تجاری به دنبال بیست و هفت کشور هستیم و نه یک کشور. ما به دنبال افزایش حداکثری بازار هستیم، زیرا (تجارت) به این شیوه مؤثر است.
وزیر امور خارجه آمریکا در پاسخ به این سؤال که آمریکا، انگلیس و دیگر قدرتهای غربی چه اندازه باید در انتقال سیاسی سوریه نقش داشته باشند، گفت ما نقش داریم، زیرا گروه بین المللی حمایت از سوریه سرگرم همکاری با گروههای (مختلف در سوریه) است تا آنها قانون اساسی خودشان را تدوین کنند. آنها باید این قانون را نگارش کنند. ما نمیتوانیم راهکاری را تحمیل کنیم و نباید چنین کاری کنیم. روسیه و ایران توانایی آن را دارند که روی سوریه، روی رژیم (سوریه) اثر بگذارند. ما نیز در کنار اکثر اعضای گروه حمایت از سوریه، هوادار مخالفان میانه رو هستیم. جبهه النصره و داعش نیز بخشی از هیچ توافقی نیستند و توقف خصومتها شامل آنها نمیشود.
در پاسخ به سئوال شما باید بگویم که اگر سخت تلاش کنیم، میتوان سناریویی روی میز گذاشت که در نهایت به یک راهکار بینجامد. تنها مسئله این است که آیا بشار اسد، جدیت دارد؟ آیا هواداران بشار اسد، او را وادار میکنند که جدیت داشته باشد؟ این را میگویم، زیرا بشار اسد تاکنون تمایلی برای گفتگو بر سر ریاست جمهوری خود نشان نداده است. بنابراین گرچه او به پای میز گفتگو آمده است، اما هنوز ذهنیت لازم برای مذاکره را ندارد. در اینجاست که روسیه و ایران باید بیشتر نقش داشته باشند. روسیه و ایران هر دو، سه تا از بیانیههای گروه حمایت از سوریه را پذیرفتند و از قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل حمایت کردند؛ قطعنامه ای که خواستار مذاکره سیاسی، (تشکیل) نهاد حکومتی موقت برای اداره سوریه در زمان تدوین و اجرای قانون اساسی، آتش بس سراسری و نهایتاً برگزاری انتخابات بعد از یک سال و شش ماه است. هم اکنون پنج ماه از این زمان گذشته و حدود یک سال باقی مانده است؛ اما این نتیجه ای است که ایران و روسیه پیش بینی کردهاند و (دیدگاه آنها) بسیار به ما شباهت دارد. مسئله اینجاست: آیا آنها واقعاً آماده اند بشار اسد را برای پذیرفتن (این دیدگاه) تحت فشار بگذارند؟ اگر بشار اسد نپذیرد، آتش بس کاملاً به هم میخورد، آنها دوباره وارد جنگ خواهند شد تا از نوعی مداخله دیگر (به شیوه نظامی) که لزوماً آن را در افق پیش رو نمیبینم، جلوگیری کنند.
وزیر امور خارجه آمریکا در بخش دیگری از سخنان خود چشم انداز سال 2030 عربستان برای فاصله گرفتن از اقتصاد نفتی را جالب دانست و «توافق بر سر تغییرات آب و هوایی در پاریس، توافق هسته ای ایران و گشایش در برابر کوبا» را جزو دستاوردهای دوران فعالیت خود در زمان ریاست جمهوری اوباما دانست.
دانلود فیلم