روزنامه نگار معروف آمریکایی ، انتقال گاز سارین از لیبی به سوریه را بدون اطلاع هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه وقت آمریکا غیر ممکن دانست و گفت هیلاری کلینتون این مسئله را تائید کرده بود.
به گزارش مونیتورینگ خبرگزاری صدا و سیما؛
پایگاه اینترنتی نشریه « مینت پرس نیوز» ، مقاله ای تحلیلی از مصاحبه نشریه اینترنتی « آلترنت دات اورگ»( Alternet.org) با سیمور هرش را منتشر کرد که مهمترین بخش آن به موضوع ارسال گاز سارین از لیبی به سوریه مربوط می شد.
در آغاز این مقاله تحلیلی آمده است:
سیمور هرش در این مصاحبه گفت ، هیلاری کلینتون ارسال (گاز) سارین لیبی، به شورشیان سوری را مورد تائید قرار داد.
سیمور هرش گفت، سیاست ما همیشه ضدیت با او(بشار اسد) بوده است. تمام و ختم کلام.
سیمور هرش افزود:همیشه اینگونه بوده است، نه فقط به این علت که حزب بشار اسد یعنی حزب بعث موضوع کودتای اجرا نشده ی سیا در سال هزار و نهصد و پنجاه و هفت برای سرنگونی این حزب و جایگزین کردن آن بود ، بلکه عملا نخستین کودتای سیا نه تنها طراحی شد بلکه در سال هزار و نهصد و چهل و نه در سوریه اجرا شد و یک رهبر منتخب دمکراتیک در این کشور را سرنگون کرد تا امکان احداث خط لوله برای انتقال نفت عربستان از خاک سوریه به بزرگترین بازار نفت یعنی اروپا فراهم شود.احداث این خط لوله در سال بعد از کودتا آغاز شد.
نشریه مینت پرس نیوز پس از این اشاره مقدماتی به مصاحبه سیمور هرش، افزود:
سیمور هرش در مصاحبه با « آلترنت دات اورگ» (Alternet.org) به پرسشی درباره نقش هیلاری کلینتون در عملیات
کنسولگری آمریکا در بنغازی لیبی برای جمع آوری سارین از ذخایر این ماده در لیبی و ارسال آن از طریق ترکیه به داخل سوریه که هدف آن (تدارک) حمله با گاز سارین و متهم کردن بشار اسد و توجیه تهاجم آمریکا به سوریه بود، پاسخ داد.
سیمور هرش در پاسخ به پرسش فوق گفته بود:
تا جایی که من می دانم، سفیری که کشته شد(سفیر آمریکا در لیبی که در بنغازی کشته شد)، به عنوان فردی شناخته می شد که در برابر سیا نمی ایستاد. همانطور که نوشتم، در روز ماموریت، وی(سفیر آمریکا در لیبی) با رئیس پایگاه سیا در آنجا و شرکت حمل و نقل، جلسه داشت.او(سفیر) قطعا نقش داشت، اطلاع داشت و می دانست که چه چیزی در جریان است.
اصلا نمی شود که فردی در چنین سمت حساسی(سفیر آمریکا در لیبی) به طریقی با رئیس خود (هیلاری کلینتون) صحبت نکند.
این نشریه می افزاید:
این کار در واقع بخش سوری از عملیات وزارت خارجه آمریکا در لیبی بود، یعنی عملیات اوباما به منظور بهانه تراشی برای اقدام آمریکا در سوریه، چیزی که آنها تا آن لحظه در لیبی انجامش داده بودند.
در ادامه ، مصاحبه کننده از سیمور هرش پرسید:
شما در کتاب( کشتن اسامه بن لادن)، از یک مقام سابق اطلاعاتی نقل قول کردید که گفته بود کاخ سفید سی و پنج هدف
( مربوط به طرح تهاجم آمریکا به سوریه) را که ستاد مشترک ارائه کرده بود به عنوان اهدافی که به اندازه کافی برای بشار اسد محنت زا نیستند، رد کرد. شما توجه دارید که اهداف اولیه ای که تعیین شده بودند فقط شامل سایت های نظامی
می شدند - به هیچ وجه شامل زیر ساخت غیرنظامی نمی شد. بعدا کاخ سفید فهرستی از اهداف را پیشنهاد کرد که شامل زیرساخت غیر نظامی می شد. اگر پیشنهاد کاخ سفید برای حمله اجرا می شد، چه میزان غیرنظامی تلف می شدند؟
سیمور هرش در پاسخ به این پرسش گفت:
مدت های مدیدی است که عادت مرسوم آمریکا در این مورد، بی توجهی به تلفات غیرنظامیان بوده است یعنی تلفات جانبی ناشی از حملات آمریکایی اشکالی ندارد و یا حتی مطلوب هم هست از این جنبه مطلوب است که جمعیت، مرعوب و تسلیم شوند. چنین موضوعی اصلا مهم نیست مگر شاید از جنبه روابط عمومی با مردم اهمیت داشته باشد(یعنی از جنبه افکار عمومی اهمیت داشته باشد).
مصاحبه کننده پرسید چرا اوباما دغدغه جایگزین کردن اسد در سوریه را دارد درحالیکه خلا قدرتِ متعاقب آن ، باعث خواهد شد که سوریه در معرض انواع گروههای جهادی قرار گیرد ، سیمور هرش هم در پاسخ گفت نه تنها او بلکه ستاد مشترک و هیچ کس دیگر هم نمی تواند پی ببرد که چرا ؟
سیمور هرش گفت:
سیاست ما همیشه ضدیت با او(بشار اسد) بوده است. تمام ، ختم کلام!
همیشه اینگونه بوده است نه فقط به این علت که حزب بشار اسد یعنی حزب بعث ،موضوع کودتای اجرا نشده ی سیا در سال هزار و نهصد و پنجاه و هفت برای سرنگونی این حزب و جایگزین کردن آن بود بلکه عملا نخستین کودتای سیا نه تنها طراحی شد بلکه در سال هزار و نهصد و چهل و نه در سوریه اجرا شد و یک رهبر منتخب دمکراتیک در این کشور را سرنگون کرد تا امکان احداث خط لوله برای انتقال نفت عربستان از خاک سوریه به بزرگترین بازار نفت یعنی اروپا فراهم شود.
احداث این خط لوله در سال بعد از کودتا آغاز شد.
در اداهم این تحلیل آمده است:
سپس کودتاهای متوالی صورت گرفت( کودتاهای داخلی به جای کودتاهای خارجی در سالهای 954/1963/1966 1) و 1970 که به قدرت گرفتن حافظ اسد در جریان کودتای دهه هزار و نهصد و هفتاد ختم شد. خط لوله عربی مد نظر سعودی ها که مدت های طولانی برای آن برنامه ریزی کرده بودند، هنوز احداث نشده بود. خاندان سلطنتی سعودی، که مالک بزرگترین شرکت نفت جهان هستند یعنی آرامکو، نمی خواهند که دیگر بیش از این صبر کنند.اوباما نخستین رئیس جمهور آمریکا است که به صورت جدی تلاش کرده است تغییر رژیم در سوریه را که آنها(سعودی ها) اشتیاقش را داشته اند محقق کند تا اینکه سعودی ها بتوانند این خط لوله عربی را ( از خاک سوریه) احداث کنند و نیز اقدام به احداث خط لوله گازی قطر - ترکیه از داخل خاک سوریه بکنند، چیزی که خاندان ثانی که مالک قطر هستند و از دوستان سعودی هستند می خواهند احداث کنند.
آمریکا با خاندان سلطنتی عربستان سعودی ، با دوستان آنها یعنی خاندان سلطنتی در قطر، کویت ، امارات عربی متحده ، بحرین و عمان) همپیمان است. روسیه با سران سوریه همپیمان است - همانطور که روسیه پیشتر با مصدق در ایران ، اربناز در گواتمالا ، آلنده در شیلی، حسین در عراق، قذافی در لیبی و یانوکوویچ در اوکراین همپیمان بود( آمریکا همه این سران را به جز حزب بعث سوریه ، به طرز موفقیت آمیزی سرنگون کرده است.
در ادامه گزارش تحلیلی نشریه مینت پرس نیوز از مصاحبه سیمور هرش با نشریه اینترنتی آلترنت دات اورگ آمده است:
سیمور هرش وقتی گفت که هیچ کس نمی تواند دریابد که چرا اوباما دغدغه سرنگونی اسد و حزب بعث را دارد، اشتباه کرد در واقع هیچ یک از افرادی که سیمور هرش با آنها صحبت کرده بود تمایل نداشتند بگویند که چرا؟
سیمور هرش در ادامه مصاحبه ی خود گفت اوباما می خواست تا سوریه پر از جهادی های خارجی شود تا به عنوان نیروهای زمینی مورد نیاز او برای بمباران هوایی او در سوریه خدمت کنند. آنها درسالهای دوهزار و یازده و دوهزار و دوازده
می گفتند اگر می خواهی به سوریه بروی برو و بشار اسد را سرنگون کن. آنها عملا افراد جهادی زیادی را روانه آنجا کردند. منظورم این نیست که آنها (آمریکایی ها) به آنها ( جهادی ها) پول پرداخت می کردند بلکه منظورم این است که برایشان روادید صادر می کردند.
این نشریه در ادامه تحلیل خود از مصاحبه سیمور هرش آورده است:
با این وجود، عملا به عنوان بخشی از توافق آمریکا با همپیمانان خود یعنی بنیادگراها که شامل خاندان های سلطنتی سنی عربی و بنیادگراهای سنی اردوغان در ترکیه قرار نیست که آمریکا بخواهد حقوق جهادی های سنی را پرداخت کند بلکه این کار برعهده سعودی ها و دوستان شان و سایر خاندان های سلطنتی عربی است.
( اینها افرادی هستند که اقدام به تامین مالی تروریست ها می کنند تا در آمریکا ، اروپا، روسیه، افغانستان، پاکستان، هند، نیجریه و هر جای دیگر به جز کشور خودشان دست به حملات بزنند)
اردوغان در ترکیه عمدتا مسیر امن را برای جهادی ها فراهم می کند تا وارد سوریه شوند ، او بخشی از عواید ناشی از اقدام جهادی ها به فروش نفت سرقتی عراق و سوریه را دریافت می کند اما همه آنها به مثابه یک تیم عمل می کنند(حتی وقتی که جهادی ها یکدیگر را می کشند نیز بخشی از طرح است) هرچند سران هر کشوری مجبور هستند افکار عمومی خود را فریب دهند تا آنها فکر کنند که آنها(سران کشورشان) ضد تروریست ها هستند و فقط دشمن مقصر است.
به این شیوه است که شرکت های نفت و گاز آمریکایی ، اقدام به پالایش نفت سعودها و گاز ثانی ها خواهند کرد ، خط لوله (نفت و گاز) به اروپا کشیده می شود، در این صورت نه تنها بازار عمده نفت و گاز روسیه در اروپا تحت فشار شدید قرار می گیرد بلکه با تحریم های اقتصادی اوباما علیه روسیه و انزوای بیشتر روسیه ( و نیز چین و بقیه کشورهای عضو بریکس) با عضو نکردن آنها در سه توافقنامه مهم تجاری دولت اوباما( شامل توافقنامه سرمایه گذاری و تجاری آمریکا و اروپا / توافقنامه همکاری تجاری آمریکا و کشورهای حوزه اقیانوس آرام و توافقنامه تجارت خدمات) باعث می شود که اشراف آمریکایی سلطه جهان را به طور کامل در دست گیرند و بر قرن بیست و یکم سلطه داشته باشند همانطور که از زمان پایان جنگ جهانی دوم نیز این سلطه وجود داشته است.
در ادامه از سیمور هرش پرسیده شد:
چرا آمریکا این کار را می کند؟ چرا ما به روس ها نمی گوئیم که بیائید با یکدیگر کار کنیم؟ چرا ما همکاری نزدیک تری با روسیه نداریم؟ این کار خیلی معقول به نظر می رسد.
سیمور هرش در پاسخ گفت:
نمی دانم.
نشریه مینت پرس نیوز در ادامه تحلیل خود از مصاحبه سیمور هرش با نشریه آلترنت دات اورگ آورده است:
وقتی روزنامه نگار مطلعی همچون او(سیمورهرش) توضیح معتبری ارائه نمی دهد تا دروغ های آشکار فردی مثل باراک اوباما را به چالش بکشد آیا معنی اش این نیست که به صورت منفعلانه درحال مشارکت در حیله و تقلب است، درحالیکه
می توانند این دروغ ها را به چالش بکشند؟ یا فرض این افراد( سیمور هرش) بر این است که افکار عمومی نیز عمیقا درگیر اطلاعات پشت صحنه می شود و از این رو آنها نیازی ندارند تا فردی مثل سیمور هرش برایشان توضیح بدهد.
روزنامه نگاری مثل سیمور هرش جزو بهترین ها است( رویهمرفته وی درباره هیلاری کلینتون گفت که « به هیچ وجه نمی شود که فردی در سمت حساس این چنینی ، به نحوی ، با رئیس خود صحبت نکند) اما این موضع گیری قطعا به اندازه کافی خوب و مطلوب نیست. با این وجود، انتشار چنین مطالبی در روزنامه نیویورکر خوب است. گزارش های کریستوفر لهمن بسیار خوب بود چون پیشتر از سیمور هرش منتشر شد و در آنها از افراد اسم برده شد و درباره انگیزه ها هم توضیح داده شد و این کار به شیوه ای صادقانه انجام شد. به همین علت بود که گفته های لهمن فقط در وب سایت مونته نگرویی
منتشر شد ولی در مطبوعات غربی مثل نیویورکر منتشر نشد. وب سایت هایی که تحت مالکیت اشراف غربی قرار دارند گزارش هایی از این دست را منتشر نمی کنند.
آنها وقتی که می بینند وزیر خارجه آمریکا و رئیس او یعنی رئیس جمهور آمریکا جزو اشخاصی هستند که عملا در پشت صحنه یک حمله با گاز سارین قراردارند، در این باره به اطلاع مردم نمی رسانند بلکه اقدام به متهم کردن یک رهبر خارجی می کنند که اشراف های آمریکایی و اشراف های همپیمان آنها مصمم به سرنگونی و جایگزین کردن او هستند.
این نشریه می افزاید:
آیا این واقع دمکراسی است؟
اصل این مقاله در نشریه بنیاد فرهنگ راهبردی منتشر شده بود.