جایی همین نزدیکی
روستایی زیبا ، سرسبز والبته گردشگرپذیر
پشت هرخانه وحیات هرخانه ایوان خانه ای دیگربام برروی بام ومن هم همان گردشگرم که دعوت شده ام به یک مهمانی صدای بچه ها ، حرکت به صف مرغ وخروسها محله رادیدنی ترکرده است .
اینجا کودکان برای هر اردک وبزغاله و خروس نام گذاشته اند .
اهالی می گویند : خروس امیرحسین ، پسر بچه 5 ساله کربلایی غلامعلی آنقدرزیبا می خواند که هرصبح باصدای این خروس اهالی بیدارمی شوند .
زمان اینجا آرام ودرسکوت وصف ناپذیرسپری می شود .
روز ، را با چای داغ وکره محلی ونان خانگی میزبان سپری می کنم ، حالا خورشید خود را کنارمی کشد وشب چترخود را پهن می کند .
ازدورمی توانم ببینم زنان ودختران راکه بی آلایش خودرا به خانه همسایه می رسانند لباس ها نو نیستنداما چین دست دوز محلی جلوه دیدنی را ایجادمی کند.
ایوانی که نشسته ام مشرف است به خانه همسایه ، خانه ها، معماری هاچه قدربا دنیای شهریها متفاوت است .
خانه همسایه نوعروس دارد واین یعنی سه شبانه روزمحله پر می شود ازآدم هایی که بی هیچ دعوتی دررفت وآمدند تا شادی صاحب خانه رابرای عروس جوان صد افزون کنند .
عاشیق می خواند ، بام ها پرمی شود ازمردم آبادی ، چراغها چشمک می زنند وآبگوشتی روی دیگها های مسی وسط حیات روغن می اندازند و عجب عطری دارد این پلوی مجلس
وعروس می آید وشاباشهایی که دل کودکان رابه شادی دعوت می کند .
خانه داماد بزرگ ووسیع است .
پیرمردها یک گوشه ومردان جوان درگوشه ای دیگر.
غذا کشیده می شود ، شیرینی ها خورده می شود و حالا نوبت به نقل می رسد
مرد میانسال فامیل می گوید: عروسی بی نقل وکشمش صفا ندارد ، شیرینی برای شهری هاست
انگارازجمعیت انبوه مجلس خیلی ها میل به نقل مجلس دارند
نقل ها از روزهای گذشته با پول صاحب مجلس خریداری شده است وحالا ....
نقل هاهم دست به دست می شوند ودستها همدیگررامی شناسند نقل به دست غریبه نیفتد.
کت هایی که کنارزده می شوند ، نیشخند ولبخندهایی که زده می شوند وزغالهایی که مهیا می شوند .
بسته های نقل حالا خیلی ها راآرام کرده است ، خیلی ها راهم نئشه کرده است .
ساعت به 4 بامدادمی رسد ونقل هایی که همه آن راسفید دیده اندخبرازسیاهی تنفس های مهمانان می دهند
وصبح است وخروس می خواندو نقل عروسی هنوز خیلی ها رابه خواب برده است .
گاوها وگوسفندان به چرا نرفته اند، ظرفهای مجلس درحیاط پشتی تلنبارشده است ، کارها برروی هم انباشته شده اند
آفتاب خودرا به میانه ایوان رسانده است وهنوزخیلی ها درخوابند .
خواب یک اعتیاد خاموش که عروسی بهانه اولین مصرف مواد می شود...
سنتی که چندین سال است در برخی مجالس عروسی روستایی جوانان به دام اعتیاد می کشاند .
وافرادی که نه گفتن درمجلس نقل ، را بزدلی فرض کردند وحالا نمی توانند دست ازاعتیاد بردارند .
باید فکری کرد ....