نقشه های پنهان ریاض !
غرب آسیا، توافقی برای چالش های آینده
هدف عربستان از در اختیار گرفتن دو جزیره تیران و صنافیر، تشکیل محور منطقه ای، علیه ایران است.
به گزارش سرویس بین الملل
خبرگزاری صدا وسیما ، روزنامه السفیر چاپ لبنان در مقاله ای با عنوان : مصر وعربستان، توافقنامه ظالمانه و مشروعیت لرزان، نوشت: توافق جدید بر سر تعیین مرزهای مصر و عربستان که بر اساس آن دو جزیره تیران و صنافیر جزء قلمرو عربستان قلمداد شد، صفحه جدیدی در تاریخ خاورمیانه می گشاید. اهمیت استراتژیک این دو جزیره این است که گذرگاه آبی بین منطقه سینا و جزیره تیران، تنها گذرگاه آبی خلیج عقبه است، یعنی تنها مسیر دریایی اردن و رژیم إسرائیل برای دسترسی به آسیا و آفریقا. براساس این توافق، تنگه تیران به گذرگاهی بین المللی تبدیل می شود، در حالی که پیش از این، متعلق به و مصر و جزئی از آن بود و در نتیجه همانند دیگر گذرگاههای بین المللی، تابع قوانین بین المللی خواهد بود و إسرائیل را قادر خواهد ساخت که از راههای مختلف، وارد آن شود.
هدف اصلی این توافق !
با وجود ارزش و استراتژیک این تنگه، روح اصلی توافق در این است که منطقه، وارد دوره گسترش علنی نظام منطقه ای کمپ دیوید خواهد شد که از جمله نتایج آن، ایجاد موازنه قدرت منطقه ای جدید طبق محوری است که شامل عربستان، مصر، ترکیه و إسرائیل در رویارویی با محوری می شود که إیران رهبری آنرا بر عهده دارد.
این توافق، منافع فراوانی برای عربستان دارد به گونه ای که تلاش کرده است با دادن امتیازات زیاد به مصر، آنرا به دست آورد. عوامل متعددی باعث شده است عربستان برای رسیدن به این توافق تلاش کند از جمله کاهش حمایت آمریکا از عربستان در برابر ایران، تغییر موازنه قدرت بین المللی و کاهش قدرت آمریکا در جهان و کاهش قیمت نفت و در نتیجه کاهش شدید درآمد نفتی عربستان که باعث ناتوانی مقامات سعودی برای جلب رضایت مردم عربستان شده است.
زیان استراتژیک مصر
بر همین اساس، عربستان به سوی مصر متمایل شده است تا بتواند این زیانها را جبران کند، به ویژه آنکه ترکیه و پاکستان، شرکا و همپیمانان قابل اعتمادی برای عربستان نیستند و اقدامات آنها در برابر ایران، در حرف خلاصه می شود زیرا منافعی در رابطه با ایران دارند که نمی توانند از آن چشم بپوشند. با این حال اگر بپذیریم عربستان از این توافق منافع بسیاری به دست آورده است، مصر از آن بسیار زیان دیده است زیرا اصول ثابتی را که در دوره های مختلف قدرت در مصر بر آن تاکید شده، از یاد برده و چشم بر آنها بسته است و بر خلاف قانون اساسی مصر، حاکمیت ملی این کشور زیر سوال رفته است و این در حالی است که مصر با مشکلات اقتصادی بسیاری دست به گریبان است.
این در حالی است که نه رسانه های دولتی و نه مقامات مصر، نتوانسته اند میلیونها مصری را درمورد این توافق قانع کنند و نشانه آن، تظاهرات روز جمعه مردم مصر برضد این توافق بود. مردم مصر از یاد نبرده اند که کشورشان، صد هزار شهید برای دفاع از سرزمین و جزایر مصر در جنگ با اسرائیل تقدیم کرده است و علاوه بر این، سوالات بسیاری درمورد این توافق مطرح است از جمله اینکه اگر به گفته مقامات مصر این دو جزیره متعلق به عربستان است، چرا محمد نجیب، جمال عبد الناصر، أنور السادات، حسنی مبارک و محمد مرسی، روسای پیشین مصر آنها را به عربستان بازنگرداندند.
تقابلات آینده !؟
اگر به آینده نگاه کنیم، سوال بزرگی مطرح خواهد شد و آن این است که چگونه می توان برای هماهنگی به منظور رویارویی با إیران و نفوذ آن در منطقه، از طریق پیوستن به پیمانی با مشارکت اسرائیل، برنامه ریزی کرد، زیرا این همپیمانان، با تمدن و تاریخ مصر همخوانی ندارند و این در حالی است که إسرائیل، هم در گذشته و هم در زمان کنونی، چه از نظر سیاستمداران مصری و چه از نظر مردم مصر، حد فاصل بین حلال و حرام بوده است به گونه ای که نباید به آن نزدیک شد.
به طور خلاصه می توان گفت دولت کنونی مصر با بحران مشروعیت واقعی روبرو شده است که از زمان سرنگونی حکومت اخوان المسلمین تا کنون، بیسابقه است و تظاهرات روز جمعه برضد تعیین مرزهای دریایی بین مصر و سعودی با شعار: معیشت... آزادی .. تیران و صنافیر جزایر مصرند، نشانه چنین بحرانی بود.
تظاهراتی که همه جریانها و گروههای چپ و راست و لیبرال و ملی گرا و نیز جنبشهای جوانان را گرد هم آورد، جنبشهایی که از طریق حضور در انقلاب بیست و پنج ژانویه 2011 موجودیت یافتند و این در حالی است که این جریانها، مردم را به تظاهرات سراسری دیگری برای روز بیست و پنجم ماه آینده یعنی سالگرد آزادی سینا از جمله دو جزیره تیران و صنافیر، دعوت کرده اند.