فراخبر:
روزجهانی کتاب کودک ؛بهانه ای برای ورود کتاب به زندگی کودکان
روز جهانی کتاب کودک ( 14 فروردین ) ، فرصت مناسبی جهت آشنا کردن کودکان با کتاب و بهانهای برای ورود کتاب به زندگی کودکان است.
پژوهش خبری : روز جهانی کتاب کودک مصادف با ۲ آوریل برابر با 13 فروردین است که بعلت تلاقی آن با 13 نوروز، در ایران به روز 14 فروردین موکول شده است و به افتخار زادروز هانس کریستین اندرسن، نویسنده داستانهای کودکان نامگذاری شده است. این روز از سال ۱۳۴۹ در ایران به رسمیت شناخته شده است و وزارت آموزش و پرورش در سال ۱۳۵۰ روز ۱۴ فروردین هر سال را روز جهانی کتاب کودک در ایران اعلام کرده است.
روز جهانی کتاب کودک فرصت مناسبی جهت آشنا کردن کودکان با کتاب و بهانهای برای ورود کتاب به زندگانی کودکان است. متأسفانه ما در کشور از این فرصتها و بهانهها برای ترویج فرهنگ کتابخوانی در میان کودکان و نوجوانان بهرهگیری چندانی نمیکنیم.انس کودکان با کتاب، تضمینی بر استحکام تربیت و فرهیختگی نسل آینده یک جامعه می باشد.در این مسیر، توجه به ماندگاری تربیت در کودکان و جاودانگی هر آنچه در کودکی در ذهن انسان نقش می بندد بسیار مهم است. همان گونه که در روایتی از امام علی ( ع ) آمده است: العلم فی الصغر کالنقش فی الحجر (آموختن تخیل کودکان در کودکی مانند نقش زدن بر سنگ است که ماندگار می ماند).
و اما چند سوال:
چگونه می توان فرهنگ کتابخوانی را به طور خاص در میان کودکان برای تضمین زندگی آینده آنان به صورت زیربنایی بنا نهاد؟
چرا بهرغم تمام نگرانیها و تلاشها برای اینکه کتابهای کودک حاوی پیامهای اخلاقی باشند؛ نتوانستهایم علاقه کودک را به سمت کتاب جذب کنیم؟ چرا نتوانستهایم کودکانی تربیت کنیم که نه تنها در بچگی که در بزرگسالی هم کتابخوان شوند؟ واقعیت این است که حوزه کتاب کودک در رسالت اصلی خود موفق نبوده است و میبینیم که قشر کتابخوان نسبت به گذشته نه تنها بیشتر نشده که شاهد سیر نزولی آن هستیم.
برخی پیشنهادات برای گسترش فرهنگ کتابخوانی کودکان
..............................................................
1- ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی کودک به عنوان نیاز ضروری کودک
داستان و نمایش، بهترین وسیله انتقال فرهنگ و حتی تجربه است که اگر با توجه به نیاز کودک و خواست او انجام گیرد، نتایج مفیدی به همراه خواهد داشت. آشنا کردن کودکان با فرهنگ دینی و قصه های اصیل ایرانی و بازنویسی این قصه ها به صورت نمایش در رسانه ملی، گام بسیار مهمی برای نزدیک شدن به دنیای کودک است. کودکان اگرچه کودک اند، ولی دنیایی بزرگ و پیچیده دارند. آن ها همه چیز را خوب می بینند و برای یادگیری و یافتن پاسخ پرسش های فراوان خود آماده می باشند. پس اگر پاسخ ها و نیازهایشان را در میان کتاب ها نیابند، هرگز به مطالعه علاقه مند نخواهند شد.
2- ارضای تخیل کودکانه در ادبیات کودکان
تخیل، نقش بسیار مهم و به سزایی در ادبیات دارد و این به طور مستقیم به خاصیت وجودی انسان برمی گردد. کودک در اندازه گیری و تشخیص جهان، محدودیت خاص خود را دارد و به تدریج که با جهان انس می گیرد، باید بیشتر به مکان های دوردست سفر کند. او باید مناطق جغرافیایی مختلف را ببیند و بشناسد و پس از این ها، باز در گامی جلوتر، چیزهایی را که در این جهان به شکل مادی وجود ندارد، حس کند. یکی از وظایف مهم تصویرگران و نویسندگان، گشودن دریچه ها و پنجرههایی است که مخاطبانش را به سوی جهان تخیل و شگفتی هدایت کند و آنان را در این مسیر پر رمز و راز راهنما باشد.
3- توسعه واقع گرایی در ادبیات کودک
کودک از ده سالگی به بعد، دیگر با افسانه ها و داستان های غیر واقعی قانع نخواهد شد. در نتیجه، به تدریج سراغ داستان هایی می رود که بتواند روابط انسان ها را درک کند. در این مرحله است که مسئولیت خطیر داستان های واقعی، در راه سازندگی شخصیت کودک احساس می شود. واقع گرایی در داستان ها که جنبه های گوناگون زندگی را در برمی¬گیرد، باعث می شود که کودک، محیط و مردمان دوران گذشته و حال را بیشتر بشناسد و به خودشناسی برسد. کودک از راه داستان واقعی، در مییابد که نه تنها کودکان دیگری با عواطف مشابه او وجود دارند، بلکه بزرگ سالانی نیز هستند که مسایل هم سن و سالان او را درک می کنند و در نتیجه، او می تواند آسوده خاطر، مسایل را با بزرگترها در میان بگذارد و از آنها چاره جویی کند.
4- پرداختن به ادبیات دینی و تربیتی
بیشتر داستان های مذهبی، درباره پیامبران، امامان معصوم و اولیای الهی است و نکته های اخلاقی مناسبی را برای کودکان دربردارد. ادبیات دینی کودکان، ادبیاتی است که میراث مذهبی را به نسل بعدی منتقل می کند. از وظایف اصلی ادبیات دینی، آموزش مفاهیم و اطلاعات دینی است؛ مثل کتاب هایی که در قالب داستان، می کوشند تعالیم مذهبی را آموزش دهند. از دیگر وظایف این حیطه، بیان مقاصد اخلاقی و ترغیب به رفتار اخلاقی نیک است که در اصطلاح کلی تر، آن ها را «تربیتی» می نامند.
5- حل مشکل فرهنگی کتابخوانی
مشکل کتاب و کتابخوانی، بیش از آن که مسأله ای «اقتصادی» باشد، مشکلی «فرهنگی» است و برای حل آن، باید همه دست به دست هم دهند و شوق و نیاز به خواندن را در اقشار مختلف، به ویژه کودکان ترویج کنند. در جامعه ما، شوق به مطالعه و این که کودک به دنبال کتاب باشد، کم است. در این میان، نظرات کارشناسان ادبیات کودک، حاکی از اثرات سوء «سفارشی نویسی» است که بر کیفیت و جذب مخاطبان تأثیر می گذارد. همچنین، عوامل دیگری مانند شتابزدگی در نوشتن، در چارچوب قرار دادن نویسنده، ارزان تمام شدن، آشنا نبودن تصویرگر با فضای ذهنی کودک و...، در افت کیفی کتاب های کودکان مؤثر است.
6- ارتقاء جایگاه کتاب کودک
در کشوری که کتاب و مطالعه از اصلی ترین ارزش ها و پایه های رشد و تعالی به شمار می رود، با پرهیز از سفارشی نویسی، رشد نشریات غیر دولتی فعال در زمینه ادبیات کودک ، فاصله گرفتن از چاپ کتاب های بازاری و کم ارزش از نظر فرهنگی، توجه بیشتر خانواده ها به خرید کتاب برای کودکان و همچنین بهره گیری از عنصر خلاقیت به جای بازنویسی متون کهن در نگارش کتاب ها، می توان گام های مؤثری برای ارتقای سطح کیفی ادبیات کودک برداشت.
............................................
پژوهش خبری/ رکن آبادی