آیا روسیه میتواند دست از حمایت سوریه بردارد؟!
اقدام غیرمنتظره روسیه در خارج کردن تعدادی از جنگنده های خود از سوریه باب بحث ها و حرف و حدیث های جدیدی را گشوده است.
اقدام غیرمنتظره روسیه در خارج کردن تعدادی از جنگنده های خود از سوریه باب بحث ها و حرف و حدیث های جدیدی را در قبال مواضع مسکو در قبال دمشق گشوده است. با وجود اینکه مسئولان روسیه و سوریه در خلال دو روز گذشته به کرات بر این نکته تاکید کرده اند که این اقدام هیچ تغییری در روابط و همکاری های راهبردی آنها ایجاد نمیکند و تصمیم روسیه کاملا با هماهنگی سوریه اتخاذ شده است اما محافل غربی و عربی می کوشند اقدام جدید روسیه را نشانه ای از بروز اصطکاک و شکاف در مواضع دو طرف در قبال دور جدید مذاکرات مطرح کنند.
برخی از این محافل ادعا میکنند که روسیه از خروج بخشی از ناوگان هوایی خود از سوریه پیام هشدارآمیزی به مسئولان این کشور ارسال کرده است که در صورت نادیده گرفتن می تواند ادامه یابد. برخی دیگر از این محافل بخصوص در عربستان حتی کوشیده اند اقدام روسیه را نه از روی میل و انتخاب بلکه ناشی از زور و اجبار معرفی کنند که از روی ناچاری به این تن داده و به عقب نشینی دست زده است. نکته جالب در این میان مواضع رژیم صهیونیستی است که از پرشدن جای خالی روسیه به وسیله ایران و حزب الله به وحشت افتاده است.
حال سوالی که مطرح است اینکه در میان اظهارنظرهای مطرح شده کدامیک به واقعیت نزدیک تر است؟ به نظر می رسد پاسخ این سوال به مشخص شدن پاسخ چند سوال دیگر نیاز دارد: نخست اینکه باید دید روسیه برای چه هدف یا اهدافی جنگنده های خود در سوریه مستقر کرد؟ دوم اینکه کاهش این جنگنده ها تاثیری در کاهش نقش و جایگاه آن دارد یا نه؟
در پاسخ به سوال نخست باید گفت که چند عامل روسیه را به استقرار جنگنده های نظامی خود در سوریه واداشت: نخست اهمال ائتلاف به اصطلاح ضد داعش به رهبری امریکا و عربستان در مبارزه واقعی با تروریسم تکفیری و استمرار استفاده ابزاری از آن علیرغم نص صریح قطعنامه های سازمان ملل در منع هرگونه همکاری با گروههای تکفیری و دوم اصرار برخی از کشورهای منطقه بخصوص ترکیه و عربستان بر ادامه پروژه براندازی در سوریه و سکوت غرب در قبال آن.
اما بعد از حضور مستقیم نظامی روسیه در سوریه که علاوه بر استقرار جنگندههای نظامی با استقرار سامانه دفاع ضد هوایی اس 300 و اس 400 نیز همراه بود، هم امریکا برای عقب نماندن از روسیه و همپیمانان منطقه ای خود در جنگ با داعش وارد عمل شد و هم اینکه ترکیه و عربستان و گروههای تحت حمایت آنها را برای کنار گذاشتن پروژه براندازی و همراهی با روند مذاکرات صلح تحت فشار قرار داد. گذشته از اینها پشتیبانی هوایی روسیه موازنه میدانی را بیش از پیش به نفع ارتش و دولت سوریه تغییر داد که این علاوه بر تقویت برتری های دفاعی آن قدرت چانه زنی دمشق را نیز در مذاکرات پیش رو افزایش می دهد.
اما در پاسخ به سوال دوم می توان گفت که کاهش تعداد جنگنده های روسیه در سوریه نمی تواند تاثیر چندانی بر موقعیت و جایگاه روسیه در معادلات سوریه داشته باشد. زیرا همه قدرت روسیه در نیروی هوایی آن خلاصه نمی شود و جنگ سوریه ابعاد مختلفی دارد که بخش کوچکی از آن به عرصه هوایی مربوط می شود. ضمن آنکه هنوز هم روسیه بخش عمده ای از نیروی هوایی خود را در لاذقیه حفظ کرده است. از همه مهمتر اینکه همان عواملی که روسیه را بر آن داشت که قرص و محکم پای سوریه بایستد و 5 سال مقاومت کند، کماکان به قوت خود باقی است و سوریه متحد و یکپارچه برای حفظ جایگاه ژئوپولتیک و ژئواستراتژیک خود در خاورمیانه اهمیت کلیدی دارد و به هیچ وجه نمی تواند و یا اساسا نمی خواهد پشت سوریه را خالی کند.
..........................................
تحلیل و پردازش:احمد کاظم زاده