سیدحسن نصرالله
سعودی ها در اجرای اهداف شان ناکام ماندند
دبیرکل حزب الله:سعودی ها از ما عصبانی هستند و من به خوبی علت آن را می دانم. کسی که ناکام می ماند و شکست می خورد، نخستین واکنشش عصبانیت است.
به گزارش سرویس بین الملل
خبرگزاری صدا و سیما، سید حسن نصرالله در ادامه سخنان خود گفت درباره تنش اخیر سعودی ضد لبنان برخی از ابعاد آن را چند روز قبل تشریح کردم، باید چند کلمه ای دیگر نیز سخن بگویم.
دبیرکل حزب الله لبنان افزود امروز، لبنان مورد خشم سعودی قرار گرفته است. برخی به دنبال آن هستند که خشم سعودی را بکاهند، اما همه باید به دنبال یافتن علل این خشم باشند.سعودی ها از ما عصبانی هستند و من به خوبی علت آن را می دانم. کسی که ناکام می ماند و شکست می خورد، نخستین واکنشش عصبانیت است و به دنبال راهی برای تخلیه خشم خود است. سعودی ها درباره سوریه بسیار خشمگین هستند. در یکی دو ماه نخست بحران در سوریه بارها گفتیم مقامات سوریه برای گفتگو و حل مشکل آمادگی دارند و حاضرند به مخالفان امتیاز دهند اما همیشه جواب منفی می شنیدیم. آنها می گفتند نظام سوریه دو یا سه ماهه سرنگون می شود. هیچ کس به دنبال راه حل سیاسی و توقف درگیری ها نبود زیرا همه آنها و در رأسشان سعودی ها این چنین حساب کرده بودند که سوریه سه ماه دیگر در اختیار آنها خواهد بود. از نخستین روزهای بحران، بیشترین نقش آفرینی منطقه ای را سعودی انجام می داد. در همان زمان یکی از شاهزادگان سعودی به امّان آمد و به دخالت پرداخت و پول های زیادی هزینه کرد و دستور می داد. این فرد و دیگران، معروف و شناخته شده هستند. یک ماه، دوماه، یکسال، دو سال گذشت و سال پنجم فرا رسید اما همه امید آنها از بین رفت. امروز، سوریه نسبت به آنچه آنها در ابتدای بحران تصور می کردند در مکان و جایگاه دیگری قرار دارد. آنها به شدت شکست خوردند و امیدشان ناامید شد. آنها حتی به دنبال آن بودند که پای ناتو و آمریکا را به سوریه باز کنند. در مورد یمن هم همین مساله بود. مقامات جدید سعودی گمان می کردند که دو یا سه هفته ای و در بدترین حالت، یک یا دو ماهه درگیری ها را به نفع خود به سرانجام می رسانند و به همه کشورهای عرب درس خوبی می دهند تا کشور قاطع و مقامات قاطع و حاکمان و شاهزادگان قاطع سعودی را بشناسند و پس از آن، همه کشورهای عرب رهبری سعودی را به رسمیت بشناسند. از هر یمنی که بپرسید خواهد گفت که قبل از ورود سعودی به یمن، یمنی ها در صنعا گرد هم آمدند و مشکلات و اختلافاتمان را حل کردند. اما ناگهان سعودی وارد معرکه شد و همه دستاوردهای گفتگوهای ملی را بر هم زد و اعلام کرد ما این موضوع را از راههای نظامی حل خواهیم کرد. سعودی در یمن هم به شدت شکست خورد. هزینه هایی که امروز سعودی بر اثر ورود به جنگ یمن پرداخت می کند، از جمله هزینه های انسانی، سیاسی، نظامی، مالی و غیر مادی بسیار زیاد است. آنها ادعا می کنند که برای مبارزه با حوثی های به قول خودشان تروریست؛ وارد یمن شده اند اما حقیقت آن است که جنگی را ضد ملت یمن آغاز کردند. با این حال نظام سعودی فقط توانسته است بر استانهای جنوبی سیطره پیدا کند که در آنها دست به جنایتهای وحشتناک بزند.
همین دو روز پیش، خانه سالمندان در عدن مورد هجوم قرار گرفت. آیا کسی نیست این موضوع را برای جهانیان شرح دهد؟ من باید این موضوع را توضیح دهم، زیرا هیچ کس این کار را نکرد. خانه سالمندان در عدن مورد هجوم قرار گرفت. چه کسانی در این خانه سالمندان خدمت می کردند؟ گروهی از راهبه ها. پرستاران چه کسانی بودند؟ پرستارانی از هند. بنابراین، (بنابر دیدگاه تکفیری ها) در این خانه سالمندان، کفار حضور داشتند و باید کشته شوند و سرشان از بدن هایشان جدا شود. این در حالی است که همه سالخوردگان، مسلمان بودند. راهبه ها مسیحی بودند، هندی ها را نمی دانم که هندو بودند یا سیک یا مسلمان. راهبه ها و پرستاران را کشتند و بسیاری از سالخورده ها مسلمان را هم به خاک و خون کشیدند. این جنایت زیر نظر نیروهای سعودی رخ داد. همان هایی که یمن را بمباران و تخریب می کنند و زمین را به القاعده و داعش سپرده اند. سعودی در یمن شکست خورده و باز هم شکست خواهد خورد. من تاکید می کنم و اطمینان کامل دارم همان گونه که از روز اول گفتم، هیچ گزینه ای جز پیروزی ملت یمن وجود ندارد. این، منطق عدالت و قوانین و سنتهای الهی است که بر تاریخ و جامعه ها حاکم است. ملتی که مقاومت و پایداری کند و نترسد و متزلزل نشود به هیچ عنوان شکست نخواهد خورد.
خوب، سعودی در سوریه و یمن و لبنان و بحرین شکست خورده است. آنها در بحرین نتوانستند قیام مردمی را متوقف کنند. پنج سال است که مردم بحرین تظاهرات می کنند و مسالمت آمیز شعار می دهند و از پا ننشسته اند که این شکست سعودی است. سعودی به دنبال کسی می گردد که مسوولیت شکست هایش را بر عهده او قرار دهد و ما را پیدا کرده است. البته ما که خوشحال می شویم و شکرگزار خداوند هستیم. اگر ما بدانیم که سهم بزرگی در ناکام گذاشتن طرح ها و دشمنی ها و خرابکاری ها داشته ایم، در دنیا و آخرت افتخار می کنیم.
آنها از ما خشمگین شدند و خشمشان همه لبنان را فرا گرفت. آنها از لبنانی ها هم عصبانی هستند. متاسفانه نتایج بسیاری از نظرسنجی ها را منتشر نمی کنند تا حقایق روشن شود. لبنانی ها می دانند که هدف سعودی در سوریه سرنگون کردن نظام و روی کار آوردن هر کس و هر گروه بجای نظام کنونی بود، دقیقا مانند یمن. آنها به دنبال قتل و کشتار مخالفان هستند و مهم نیست که القاعده و داعش بر کشور حاکم شود. اگر سوریه مقاومت نمی کرد و القاعده و داعش و النصره و گروههای مشابه بر این کشور حاکم می شدند، آیا لبنانی ها از جمله مسیحیان و مسلمانان در امان می ماندند؟ و حتی کسانی که خود را در لبنان میانه رو می خوانند، در امان بودند؟ کسانی که با سعودی در سوریه مبارزه کردند مدافعان واقعی منافع لبنان بودند. آنها ما را تحریک می کنند که لبنانی ها را از کشورهای عرب منطقه خلیج فارس بیرون می ریزیم مگر آنکه شما از سوریه خارج شوید و سوریه را به دست تکفیری ها بدهید تا آنها به لبنان بیایند و کودکان شما را سر ببرند و زنانتان را به اسارت ببرند و مساجدتان را تخریب کنند و کلیساهایتان را ویران سازند. چه کسی این مساله را قبول می کند؟ آنها هر روز بهانه ای می تراشند و می گویند، اگر به ارتش لبنان کمک کنیم، کمک های مان به حزب الله می رسد. بهانه عادل الجبیر این است. اما از لبنانی ها می پرسم که آیا حزب الله تاکنون گلوله توپ یا موشکی از ارتش لبنان دریافت کرده است؟ این چه حرف هایی که می زنند؟ آنها فقط به دنبال بهانه تراشی هستند.
آنها در گام بعدی می خواهند حزب الله را در سازمان همکاری های اسلامی در لیست گروه های تروریستی قرار دهند.قبل از آن هم در نشست وزرای کشور اتحادیه عرب این کار را کردند. البته در این نشست بندی وجود ندارد که به صراحت گفته باشد که حزب الله، سازمانی تروریستی است و یا اینکه نظر دیگران را در این مورد کسب کنند.سعودی در این باره مخفیانه عمل کرده اند. مانند همیشه بیانیه پایانی داده اند و در آن بیانیه در جمله ای آورده اند «حزب الله تروریست» . یعنی حزب الله را تروریستی توصیف کرده اند. سعودی ها با خودشان فکر می کردند که این گونه کار تمام است اما برخی کشورهای عرب موضعگیری کردند که جای تشکر دارد. الجزایر اعلام کرد این موضع را ندارد. دولت لبنان هم موضع گرفت. بنابر این اجماع عربی در این باره وجود ندارد اما به هر حال بیانه صادر شد.
پس از این اقدام، شاهد واکنش ها بودیم. بیشترین اعتراض ها و واکنش ها در تونس صورت گرفت. تونس از دیر باز به حمایت از مقاومت و فلسطین معروف بوده است. در تونس اجماعی صورت گرفت که حتی مردم، سکوت وزیر کشورشان را تحمل نکردند و شخصیت های رسمی و غیر رسمی و فراکسیون های پارلمانی و اتحادیه ها و روزنامه ها و جمعیت ها و اقشار مختلف مردم و حتی رییس جمهور و وزیر خارجه تونس موضع گیری کردند. ما از موضع ملت و دولت و احزاب و پارلمان و جریانهای تونس تشکر می کنیم زیرا واقعیتها و حقیقت ملتهای عرب را به نمایش گذاشتند. ما از آنها نخواستیم که چنین کنند. امروز هم جلسه ای داشتیم و در آن مقرر شد که با هیچ کس برای موضع گیری در برابر شورای همکاری خلیج فارس تماس نگیریم. هیچ کس مجبور به همراهی با ما نیست. اگر کسی این گونه موضع گیری کند، ارزش دارد. ما کسی را در تنگنا قرار نداده ایم و با کسی تماس نگرفته ایم.
در لبنان، فلسطین، سوریه، عراق، مصر، الجزایر، اردن، ایران، پاکستان، مغرب، موریتانی، حتی از داخل کشورهای منطقه خلیج فارس و کشورهای دیگر موضعگیری هایی را شاهد بودیم. بیشتر این مواضع، مردمی بود اما الجزایر و سوریه و ایران موضع رسمی گرفتند.
در این باره چند نکته را بیان می کنم اول اینکه ما از همه کسانی که با ما همراهی و از ما دفاع کردند و موضع شورای همکاری و وزرای کشور عرب را محکوم کردند، تشکر می کنیم. دوم آنکه، اهمیت این موضعگیری ها در این است که شاخصی برای درک مکان و جایگاه مقاومت در میان ملتهای عرب بود. برخی می خواستند این گونه وانمود کنند که مقاومت تمام شده و اثری از آن نمانده است. مقاومت، موضوع فلسطین و مناقشه اعراب و اسراییل همچنان زنده است. نکته سوم اینکه، فریادها و اعتراض هایی که طی این چند روز شاهد آن بودیم بسیار با ارزش بود و حتی ارزش آن از تظاهرات میلیونی گذشته هم بالاتر بود. چرا؟ زیرا در فضای کنونی جهان عرب ابراز شد. فضایی که پول و رسانه و تفکر تکفیر دینی و سیاسی بر آن خیمه زده است. کسانی که موضع گیری کردند منافع ملی و شخصی شان را در خطر انداخته اند زیرا در برابر خشم پادشاه سعودی و شاهزادگان قرار گرفته اند. سعودی با کسی مسامحه نمی کند همانگونه که با لبنانی ها مسامحه نکردند. بنابر این، این اعتراض ها معنای واقعی فریاد بر سر حاکم مستبد و سلطه گری است که به مال و رسانه و تکفیر دینی و سیاسی مجهز است. بعید نیست که فردا فتوایی از شیوخشان بگیرند که هر کس در برابر این تصمیم اعتراض کند، کافر و مشرک است. مساله دیگر که اهمیت زیادی دارد آنکه، واکنشهای رسمی و غیر رسمی و بویژه مردمی به این تصمیم، پیامی قوی به اسراییل بود. اسراییل این تصمیم (تروریستی خوانده شدن حزب الله) را فرصتی مناسب یافته بود تا خود را دوست و حامی اهل سنت معرفی کند. برخی دجال ها و منافقین و دروغگویانی در میان سیاستمداران و رسانه ها بودند که سخنان مرا تحریف کردند که نصرالله گفته است اهل سنت متحد اسراییل شده اند. من این را نگفتم و همه شما سخنان مرا شنیده اید. اسراییل، خود را متحد اهل سنت می خواند و برخی هم می خواهند این گونه وانمود کنند. پادشاه بحرین در کاخش با یک خاخام صهیونیست دیدار کرد. علمای بحرین و افراد برجسته بحرین در زندان در بند هستند ولی صهیونیستها در کاخ پادشاه مورد استقبال قرار می گیرند. واکنش های روزهای گذشته، پاسخ ملتهای عرب به اسراییل بود، ملتی که اکثرشان اهل سنت و جماعت بودند. پیام، این بود که هر چند که شورای همکاری، حزب الله را در لیست گروههای تروریستی قرار داد اما خوشحال نباشد و بداند که در جهان عرب و اسلام روزی نخواهد آمد که وجودشان بصورت طبیعی جلوه کند و مردم وجود و بقاء آن را تحمل کنند. شما (اسراییل) نمی توانید دوست ملتهای عرب و مسلمان باشید چه رسد به اینکه بخواهید متحد آنها شوید. شما دشمن هستید و دشمن باقی خواهید ماند. شما تروریست هستید و در نظر ما تروریست باقی خواهید ماند. این پیام قوی ملتها بود. اسراییل که سرزمین فلسطین را اشغال کرده باید چنین جوابی را بگیرد. اسراییلی که هر روز فلسطینیان را می کشد و هزاران فلسطینی را اذیت می کند و فلسطینیان را تا آخر دنیا تحت تعقیب قرار می دهد، باید چنین جوابی را دریافت کند. عمر النایف، مبارز شهید و شریف فلسطینی که از سرزمینش رانده شده بود، به بلغارستان پناه برد، در وسط سفارت فلسطین در بلغارستان به دست ماموران موساد به شهادت رسید اما کشورهای عرب تکان نخوردند و سکوت کردند. هیچ کس شکوائیه ای به شورای امنیت نداد و اتحادیه عرب بیانیه ای صادر نکرد زیر ا او یک فلسطینی بود و اسراییل او را کشته بود. هیچ نظام عربی نمی تواند با اسراییل رابطه اش را عادی کند، نه آل سعود و نه آل فلان و نه حاکمان و پادشاهان و نه رسانه هایی که میلیونها دلار برای آنها صرف می شود و نه فتنه انگیزان و فتنه انگیزی ها. فتنه انگیزی ها شاید بتواند میان مسلمانان و مسیحیان و یا شیعه و سنی اختلاف افکنی کند اما نمی تواند روابط را با اسراییل عادی سازد. این آخرین اسلحه اسراییل بود که عمل نکرد. به مصر که امضا کننده کمپ دیوید است نگاه کنید. ببینید پارلمان مصر با نماینده ای که با اسراییل رابطه برقرار کرده بود چه کرد. این در حالی است که مصر با اسراییل رابطه دیپلماتیک دارد و اسراییل در قاهره دارای سفارتخانه است. نمایندگان پارلمان مصر، نماینده ای را که سفیر اسراییل را در خانه اش راه داده بود، با کفش پذیرایی کردند و تدابیر سخت گیرانه ای را ضد او به اجرا گذاشتند. این افراد، عرب هستند. این است هویت عربی. این ملت و امت عرب نیز چنین است. اسراییل باید این را درک کند. ممکن است آل فلان با شما (اسراییل) دست دهد و روبوسی کند اما بدانید شما که در جنین و دیریاسین و غانا و در حق مصری ها و تونسی ها و ملتهای منطقه جنایت آفریدید، جایگاهی در میان ملتها ندارید و هر کس بخواهد شما را بالا ببرد بی شک با شما زمین خواهد خورد. سعودی ها بزودی خواهند فهمید که وارد معرکه ای شده اند که پایان آن شکست است.
در پایان، در برابر «حاج علاء بوسنی» و برادران شهیدش به شما اطمینان می دهم که کشورمان را از خطرها دور و از آرامش و وحدت ملی آن دفاع می کنیم. مقاومت در برابر اسراییل و زیاده خواهی های آن ایستاد و امید امت اسلامی در کرامت و شرافت است، در میدانهایی که لازم است، حضور خواهد یافت هر چند که اتهامات و توهین ها افزایش یابد و یا شمار شهدایمان زیادتر شود. ما در این راه بهترین جوانان و فرماندهانمان را فدا کردیم اما همچنان بر سر سلاطین زورگو فریاد خواهیم زد و در روزگار پیروزی ها همچنان سهیم در موفقیتها خواهیم بود و همیشه از مژده دهنگان به پیروزی خواهیم بود.
با محبت، حمایت و با صبر و پایداری خانواده های شهدا راهمان را ادامه می دهیم و انشاالله عاقبتی جز پیروزی و برکت نخواهیم داشت.