مشروح سخنرانی دبیرکل حزب الله لبنان
به گزارش سرویس بین الملل
خبرگزاری صدا و سیما ، سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله لبنان در سخنرانی خود که از چندین شبکه تلویزیونی بصورت مستقیم پخش می شد، به موضوعات داخلی لبنان و برخی موضوعات منطقه ای اشاره کرد.
وی در ابتدا به خانواده شهدای مقاومت از جمله شهید علی فیاض که در روزهای اخیر در مبارزه با گروه تکفیری تروریستی داعش و در راه آزادسازی جاده اثریا - خناصر و شکستن محاصره حلب به شهادت رسیدند تبریک و تسلیت گفت و وعده داد که طی روزهای آینده و در هفتمین روز شهادت فرمانده شهید، حاج علاء و همراهانش درباره وی و عملیات مذکور سخنرانی خواهد کرد و این سخنرانی را به مواضع سعودی در قبال لبنان و تبعات آن اختصاص می دهد.
دبیرکل حزب الله در ادامه گفت: از زمانی که سعودی اعلام کرد ارائه هدیه های فرضی خود به ارتش لبنان را متوقف می کند، حملات سیاسی و رسانه ای شدیدی را در منطقه و لبنان شاهد بودیم. این حملات هم از سوی سعودی و برخی کشورهای منطقه خلیج فارس و هم از سوی برخی جریان های سیاسی داخل لبنان صورت گرفت. از آن زمان، دیدارها و نشست ها و اظهار نظرهای زیادی صورت گرفت. این اقدام سعودی، لبنان را وارد تنش های سیاسی و رسانه ای زیادی کرد تا جایی که لبنانی ها و خارجی های مقیم لبنان و یا کسانی که می خواستند به لبنان سفر کنند، دچار نگرانی هایی شدند. شایعات زیادی منتشر شد. برخی از رسانه های سعودی، برنامه های توهین آمیزی تولید و پخش کردند که در پی آن شاهد تحرکات و اعتراضات جوانان در خیابان ها بودیم.
به هر حال از زمان اعلام توقف کمک ها و اقدامات عربستان سعودی، در لبنان شاهد تنش های جدیدی بودیم که سعودی به آنها دامن زد. تنش در لبنان وجود داشت اما سعودی به آنها دامن زد و آنها را وارد مراحل جدیدی کرد. در این خصوص به سه نکته اشاره می کنم. اول، فضای سیاسی و امنیتی کشور از جمله تحلیل ها و شایعات، دوم، واکنش ها و سوم، بررسی مشکل ما با سعودی و ارزیابی آن. در این سخنرانی نمی توانم به همه جوانب موضوع بپردازم که انشاالله در هفتمین روز شهادت علی فیاض آن را ادامه خواهم داد.
جریان مقابل ما در لبنان با سخنرانی، بیانیه، کنفرانس های خبری، اعتراضات مردمی و فعالیت در شبکه های اجتماعی و اینترنت به ترغیب و تهییج پرداختند. در این زمان، چندین مساله قابل مشاهده بود. نخست، بیانیه هایی بودند که منبع آنها مشخص نبود اما پشت پرده آنها قابل شناسایی و فهم بود. این بیانیه ها از تصمیمات حزب الله و طایفه گرایی آن سخن می گفتند و اهل سنت را دچار هراس می کردند. متاسفانه این بیانیه ها در برخی رسانه مورد توجه قرار گرفت تا جایی که برخی مقامات امنیتی از ما سوال کردند که آیا چنین تصمیمی داریم یا خیر. از این بیانیه ها صدای فتنه شنیده می شد. بویژه فتنه میان شیعه و سنی. نکته دیگر آنکه عربستان و برخی دیگر از کشورهای منطقه خلیج فارس از اتباع خود خواستند به لبنان سفر نکنند و کسانی که در لبنان حضور دارند این کشور را ترک کنند. این درخواست ها به بهانه امور امنیتی صورت گرفت اما علت اصلی آن سیاسی و اقدامی مجازاتی بود. فضاسازی منفی در لبنان علاوه بر این موارد از سوی نویسندگان لبنانی و عربی در روزنامه ها و رسانه های دیگر صورت گرفت. آنها ادعا کردند که حزب الله عصبانی است و قصد دارد هفتم (ماه) مه جدیدی را رقم بزند و سلاح های خود را از انبارها بیرون آورده و قصد آشوب دارد و این چنین خبرسازی ها. اقدام چهارم آنها دروغ پردازی در رسانه ها بود. می گفتند درگیری رخ داده و عده ای کشته و زخمی شدند. حزب الله در آماده باش است. این ادعاها فقط برای بر هم زدن امنیت کشور صورت می گرفت. البته بی شک، اعتراض جوانان لبنانی ضد شبکه تلویزیونی «ام بی سی» باعث بروز نگرانی هایی شد.
به همه کسانی که می خواهند با دروغ پراکنی و شایعه سازی کشور را به آشوب بکشند، شدیدا هشدار می دهم. برخی گمان می کنند حزب الله درانزوا قرار گرفته و نمیداند چه کند و سرگردان است که همه این ادعاها بسیار سخیف و زشت است. اما ما این گونه نیستیم و من این موضوع را به دوستان، رقیبان و دشمنان تاکید می کنم. به دشمنان می گویم تا مایوس شوند، رقیبان بدانند تا به صورت واقعی مسایل را محاسبه کنند و به دوستان می گویم تا بدانند که ما قوی هستیم و نسبت به پنج سال گذشته در همه زمینه های داخلی و منطقه ای نیرومند تر شده ایم. ما نه منزوی هستیم و نه سرخورده. ما بر ثبات و امنیت و آرامش لبنان تاکید داریم و قرار نیست کار خاصی در کشور انجام دهیم و قرار بر ایجاد «هفتم (ماه) مه» جدید و موضوع «پیراهنهای سیاه» نداریم. برخی می گویند این گونه سخنان در عالم سیاست نادرست است و باید رقیب را در نگرانی نگه داری اما من معتقدم که امور کشور بالاتر از این مسایل است و همه لبنانی ها و افراد مقیم لبنان و کسانی که می خواهند به لبنان سفر کنند بدانند که لبنان هیچ مشکل امنیتی ندارد و کشور در آستانه جنگ داخلی و درگیری نیست و همه شایعات نگران کننده بی اساس هستند. در آنچه به ما مربوط می شود اطمینان داشته باشید که قصد انجام هیچ کاری را نداریم. برخی می گویند حزب الله در سوریه حضور دارد، خوب شما هم از گروههایی در سوریه حمایت می کنید، اما ما خواهان پایان درگیری ها هستیم و از آتش بس خشنودیم و انشاالله آتش بس ادامه یابد و درگیری ها جای خود را به راه حل های سیاسی بدهند یعنی همان چیزی که ترکیه و سعودی و برخی کشورها و اسراییل و آمریکا آن را نمی خواهد. ما از ابتدا اعلام کرده ایم که باید اختلافاتمان را کنار بگذاریم. در مورد موضع سعودی هم گفتیم که علیرغم همه اقدامات سعودی، کشور باید از هرگونه کشمکش داخلی از جمله جنگ، درگیری و حتی تظاهرات مسالمت آمیز دور بماند.
برخی ادعا کرده اند که حزب الله می خواهد گفتگوهای ملی را متوقف کند اما ما بر ادامه گفتگوها اصرار داریم. اگر کسی می خواهد میز مذاکرات را ضد حزب الله به هم بزند و می تواند، این کار را بکند. ما همچنان بر سر میز مذاکره حاضر می شویم و با طرف های مقابل گفتگو می کنیم. ما مذاکرات را بر هم نمی زنیم اما اگر دیگران می خواهند این کار را بکنند، مساله دیگری است.
به همه لبنانی ها بویژه طرفداران و دوستانمان می گویم که به اخبار کذب اعتنا نکنید. از سال 2005 تاکنون هیچ چیز تغییر نکرده، تهدیدات و سخنان و اتهام زنی ها همان است. همه اتهاماتی که طی دو هفته گذشته به ما زده اند نسخه جدید همان سخنان سال 2005 است. بنابر این جای نگرانی و ترس نیست. البته من این سخنان را از طرف خود و متحدانمان می گویم.
در خصوص دولت لبنان هم که دو هفته قبل، برخی از استعفا خبر می دادند باید بگویم که ما باقی ماندن دولت را مصلحت کشور می دانیم و قصد کنار کشیدن از دولت را نداریم. ما باقی ماندن در دولت را وظیفه ملی خود می دانیم و تاکید می کنیم که این دولت، دولت شماست و ما در آن مشارکت داریم. برخی تصور می کنند که این دولت که بر ویرانه های دولت قبل بنا شد، دولت حزب الله است که این موضوع، ترس و نگرانی مدعیان این خبرها و تحلیلها را می رساند.
در خصوص گفتگوها باید بگویم که ما با جریان المستقبل گفتگوهای دو جانبه داریم و در کنار آن گفتگوهای ملی جامعی در پارلمان داریم که استمرار آنها را به نفع کشور می دانیم. اما اگر کسی می خواهد در گفتگوها شرکت نکند، تصمیم با خود اوست و ما کسی را به ادامه گفتگو مجبور نمی کنیم. ما برای گفتگوها نه بر کسی منت می گذاریم و نه اجازه می دهیم کسی بر ما منت بگذارد. هر چند که این گفتگوها نتایج کمی داشته اما به اعتقاد ما، اصل گفتگوها صرف نظر از نتایج آن مهم است.
موضوع دیگر آنکه، ترسی وجود دارد، نمی گویم امری حتمی است، مبنی بر اینکه برخی جریانات سیاسی در لبنان می خواهند انتخابات شهرداری ها در موعد مقرر برگزار نشود. ما ابتدا گفتیم که به علت درگیر بودن جوانانمان در سوریه این انتخابات به تاخیر بیفتد اما عده ای همین موضوع را برای متهم کردن ما بکار گرفتند، پس اعلام می کنیم که ما خواهان برگزاری انتخابات شهرداری ها هستیم. البته این احتمال وجود دارد که به علل مالی و ساختاری و ائتلاف ها برگزاری این انتخابات میسر نباشد. برخی هم می خواهند ناامنی ایجاد کنند و در آستانه انتخابات بگویند که اوضاع امنیتی مناسب نیست پس باید گزینه های دیگری را از جمله اداره شهرداری ها توسط دولت پیگیری کنیم. من در این مورد هشدار می دهم و لبنانی ها را به توجه به این موضوع دعوت می کنم.
سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان در ادامه سخنرانی خود به موضوع واکنش به اقدامات سعودی گفت: اقدام شبکه «ام بی سی» که از سوی سعودی تغذیه مالی می شود و اقدامات مشابه که با مسخره کردن و کارهای زشت و سَبُک همراه است، نشان دهنده ضعف شدید و شکست آنها است. آنها نمی دانند که با حزب الله و رهبران آن چه کنند. ما در جنگ رسانه ای ، نظامی و سیاسی هستیم و مواضع ما در مورد سوریه و یمن و عراق و منطقه مشخص و روشن است. کسی که می خواهد با ما وارد معرکه شود، با ابزاری وارد شود که سودی داشته باشد. این گونه کارها ارزش آن را ندارند که بخواهیم پاسخی به آن بدهیم. مردم از پخش این برنامه ناراحت شدند و عده ای از جوانان برای اعلام اعتراض به خیابان ها آمدند. من تاکید می کنم که حزب الله در این اعتراض ها هیچ دخالتی نداشته است. من شخصا یک یا دو ساعت بعد از وقوع این حوادث از آنها مطلع شدم. این اعتراض ها اقدام خودجوش برخی از جوانان بود که احساس کرده بودند اهانتی صورت گرفته است. بیشتر کسانی که به خیابان آمده بودند دوستداران و طرفداران حزب الله بودند و به دلیل دوست داشتن حزب الله اعتراض کردند که من از محبتی که به ما دارند تشکر می کنم اما باید مواردی را صراحتا اعلام کنم. اولا این گونه اعتراض ها صحیح نیست و شیوه نادرستی است. این کارها به زندگی مردم آسیب می زند و مردم را آزار می دهد. در شرایط امروز لبنان ما باید همه کارهایمان را حساب شده انجام دهیم. من با صراحت می گویم که نیازی به حضور در خیابان (برای اعتراض) نیست و از شما نمی خواهم و شما را از اعتراض خیابانی منع و نهی می کنم. به شما می گویم که هر اتفاقی هم که افتاد و هر رسانه ای که به من یا حزب الله یا هر فرد دیگر اهانت کرد، باید در برابر آن واکنش عاقلانه و متمدنانه نشان دهیم تا به اهدافمان کمک کند نه اینکه به نفع دشمن یا رقیبان باشد. اسراییل می خواهد میان لبنانی ها و شیعه و سنی اختلاف افکنی کند. اشخاص و طرف های دیگری هم در منطقه این گونه اند. عربستان سعودی هم به دنبال ایجاد فتنه است. در هر جای دنیا که شیعه و سنی وجود داشته باشد رد پای سعودی برای ایجاد فتنه دیده می شود. در سوریه، عراق، ایران، افغانستان، پاکستان، یمن، بحرین، نیجریه، اندونزی و هر مکان دیگر شواهد و مدارکی دال بر فتنه انگیزی ها وجود دارد. بنابر این نباید واکنشی نشان دهیم که در جهت فتنه حرکت کرده باشیم. برخی می گویند که نصرالله یا حزب الله نمی توانند موضع گیری کنند ولی ما باید اقدام کنیم اما من می گویم که جای هیچ اجتهادی در این مورد وجود ندارد. در روز شهادت شیخ نمر باقر النمر من مشاهده کردم که در شبکه های اجتماعی نزاع هایی میان جوانان لبنانی وجود داشت. برخی می گفتند باید مقابل سفارت سعودی در بیروت تجمع کنیم و این کار نیاز به اجازه حزب الله ندارد. برای پایان این مناقشات تاکید می کنم که کشور ما در وضعیت حساسی قرار دارد. هر گونه تحرکی که ممکن است تاثیر منفی داشته باشد نباید صورت گیرد. اگر ما از مردم می خواستیم، در همان روز، تظاهرات بزرگی در برابر سفارت سعودی در بیروت به راه می افتاد و در حالی که مردم به شدت خشمگین بودند، وارد یک فتنه مذهبی می شدیم. پس ما این کار را نکردیم زیرا عقیده داریم که نظام سعودی شیخ نمر النمر را برای ایجاد فتنه میان شیعه و سنی اعدام کرد. بنابراین، تظاهرات بزرگ در برابر سفارت سعودی به نفع قاتلان شیخ نمر النمر بود. این را هر فردی می تواند متوجه شود. به همه جوانان می گویم که هر چند دارای علایق ایمانی و عاطفی مورد احترام هستند اما در این مورد اجتهاد مورد قبول نیست. از امروز فقط زمانی به خیابانها بریزید که از جانب من بیانیه رسمی ببینید و من از شما بخواهم که به خیابان ها بیایید. اما تا زمانی که نگفته ام بدانید که به هیچ وجه مصلحت نیست.
در همین جا از همه مسوولان حزب الله در مناطق، بخشها و شعبه ها می خواهم که به علت حساسیت کشور، با کسانی که اخیرا به خیابان آمدند تماس برقرار کنند. در هر محله و منطقه این افراد مشخص هستند. شاید برخی از جوانان، امشب سخنان مرا نشنیده باشند. آنها را جمع کنید و موضوع را برای آنها توضیح دهید و تبیین کنید. آنها بدانند که من اعتراض خیابانی را منع کرده ام و این به مصلحت ما و کشور است. نمی گویم باید ساکت باشیم بلکه باید راههای دیگری برای اعتراض بیابیم. نکته دیگر اینکه اگر در هر منطقه و بخش، تحرکات و اعتراضات خیابانی دیده شد، مسوولان باید سریعا به آن رسیدگی کنند و وقت را هدر ندهند. باید در همان دقایق نخستین برای حل موضوع وارد عمل شوند. در این خصوص باید با مسوولان جنبش امل هماهنگی شود زیرا این موضع، موضع رهبران این جنبش هم هست. البته هماهنگی با بقیه متحدانمان و دولت و دستگاه امنیتی هم ضروری است. نباید اجازه دهیم کار به جایی برسد که ارتش وارد میدان شود و درگیری میان نیروهای آن و جوانان رخ دهد. جلوگیری از وقوع تظاهرات باید با ابراز احترام همراه باشد.
در خصوص شعارها هم باید تذکری بدهم. حال چه در تظاهرات باشد و یا در رسانه ها و شبکه های اجتماعی. در برخی از تظاهرات شنیده شده است که به شخصیتهای بزرگ اسلامی اهانت شده که این امر نه تنها اشتباه است بلکه گناه است. فتوای امام سید علی خامنه ای دام ظله الشریف و فتاوی مراجع بزرگ ما در این مورد کاملا آشکار و شفاف است. حکم سب و شتم و اهانت به این شخصیتها مشخص است و اگر کسی به مسایل شرعی و دینی پایبند است باید این فتاوی را به خوبی بداند و عمل کند. کسی که سب و شتم کند به ملت خود، به دین، به مسلمانان و مقدسات آنها اهانت کرده و به اسراییل خدمت کرده است. مهمترین چیزی که می تواند به اسراییل و سعودی که خواهان فتنه اند، کمک کند همین اهانت به شخصیتهای اسلامی است. بنابر این برخی از کارهایی که در تظاهرات اخیر انجام شد حرام و اشتباه بود. این کارها مقاومت و طرفداران آنها و جبهه حق و وحدت مسلمانان را خدشه دار می کند و به نفع دشمنان ما است. اگر در تجمع یا مکانی دیدیم که کسی این کار غلط را انجام می دهد بر ما واجب است که او را نهی و طرد کنیم. این خطرناک ترین راه ورود فتنه در میان مسلمانان است و در مورد آن نباید مسامحه کرد. در میان شیعه و سنی افراد و شبکه های ماهواره ای هستند که از آمریکا و انگلیس و سعودی پول می گیرند تا فتنه انگیزی کنند.
اما در مورد شبکه های اجتماعی باید بگویم که گروههایی در ارتش و موساد اسراییل هستند که وظیفه کنترل شبکه های اجتماعی را بر عهده دارند و در آنها دخل و تصرف می کنند و با جوانان وارد گفتگو می شوند. آنها از هر راهی برای فتنه انگیزی استفاده می کنند. ما باید در رسانه ها و اعتراضات و اماکن عمومی و شبکه های اجتماعی هوشیار باشیم و خطرات فضای مجازی را بدانیم. فضای مجازی هم فرصت بزرگی است و هم تهدید بزرگ. کشورهایی هم که همین فضای مجازی را راه اندازی کردند و از آن استفاده می کنند اعتراف دارند که تهدید برای خود آنهاست. آموزه های دینی، پیامبران، ائمه، مراجع و فقهای ما به ما گفته اند که جزء صبابین (دشنام دهندگان) نباشیم. در آیات قرآن هم این موضوع قابل درک و فهم است. در مسایل سیاسی هم باید ادب و اخلاق را رعایت کنیم و از دادن صفت های زشت به حاکمان و پادشاهان و سران پرهیز کنیم. این مسایل به جبهه ما ضرر می رساند. ما باید از افعال و اعمال آنها سخن بگوییم و رفتارشان را نقد کنیم و جنایات و توطئه هایشان را بر ملا سازیم. همین کافی است و نیازی به درگیری با شخص و یا بدتر از آن سب و شتم نیست. این موضوع باید مورد بررسی و مطالعه بیشتر قرار گیرد تا اوضاع ملت و امت ما بهبود یابد.
سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان در بخش سوم سخنرانی خود گفت: در تاریخ 29 /12/ 3012 از کاخ نخست وزیری لبنان اعلام شد که عربستان سعودی هدیه ای به ارزش سه میلیارد دلار را به ارتش لبنان ارائه خواهد کرد. در حدود یکسال پیش هم گفته شد که هدیه دو میلیارد دلاری به ارتش لبنان و نیروهای امنیتی ارائه شده است. در 2/19/ 2016 عربستان سعودی اعلام کرد ارائه کمک ها را متوقف می کند. بر اساس اطلاعاتی که ما و مقامات لبنانی در اختیار داریم صرف نظر از اینکه عربستان در وضعیت مالی بدی قرار دارد یا خیر، از زمان درگذشت ملک عبدالله بن عبدالعزیز ارائه این کمکها متوقف شده است. این موضوع متعلق به این زمان یا موضع حزب الله نیست. این موضوع ربطی به جنگ یمن و موضع گیری های من ضد عربستان هم ندارد. از زمانی که رییس دیوان پادشاهی عربستان برکنار شد و در حصر قرار گرفت، ارائه کمکها به لبنان پایان یافت. همه لبنانی ها و سعودی ها و مسئولان به خوبی می دانند. اکنون که سعودی با حزب الله مشکل جدی پیدا کرده، زمان را برای اعلام توقف کمکها مناسب دیده است و می خواهد مسئولیت این مساله را بر عهده حزب الله قرار دهد. می گوید ما به خاطر مواضع حزب الله و حملات آن به سعودی به لبنان کمکی ارایه نمی کنیم. بر اساس آنچه من اطلاع دارم این کمکها از زمان درگذشت ملک عبدالله متوقف شده و اگر کسی مدرکی خلاف این دارد ارایه دهد. به هر حال عربستان اقداماتی انجام داد و گفته شده است که تهدید به اقدامات جدید هم کرده است. عربستان ابتدا توقف کمکها را اعلام کرد، بعد از آن از اتباعش خواست به لبنان سفر نکنند و از اتباعش که در لبنان بودند خواست لبنان را ترک کنند. در لبنان افرادی هستند که ابراز نگرانی و ترس از اقدامات جدید می کنند و حتی در این مورد پیشنهاد هم می دهند. مثلا شنیدیم که پروازهای عربستان به لبنان لغو می شود، سپرده های عربستان از بانک مرکزی و بانک های دیگر لبنان خارج می شود، از سعودی ها خواسته می شود که اموالشان را از بانک های لبنانی خارج کنند، دیپلماتهای سعودی از لبنان خارج می شوند و یا سطح روابط کاهش می یابد و یا حتی لبنانی ها از عربستان و منطقه خلیج فارس اخراج خواهند شد. این خبرها را شنیدیم اما رسما چیزی اعلام نشد. برخی در لبنان امید داشتند که عاصفه الحزمی (طوفان قاطعیت) مانند آنچه برای یمن به راه افتاد برای لبنان هم براه بیفتد و به ادعای آنها همان گونه که در یمن اهداف سعودی را برآورده کرد و دشمن را شکست داد، در لبنان هم چنین شود.
در همین حال جنگی سیاسی را به نام عربی بودن لبنان به راه انداختند. هویت عربی لبنان را زیر سوال بردند و از دلبستگی عربی و اجماع عربی سخن گفتند و لبنان را خارج از این دایره خواندند. اما آیا لبنان تا شش ماه قبل کشوری عربی بود اما اکنون عربی نیست؟ چه چیز تغییر کرد؟ اما چه بسا چیزی که بد بدانیم اما برای ما خوب باشد. در این دو هفته شمار زیادی از نویسندگان و شخصیت ها و احزاب را دیدیم که از هویت عربی و دلبستگی عربی سخن گفتندو این چیزی بود که ما تصورش را نداشتیم و تعجب برانگیز بود که مثلا فلان شخص این گونه سخن بگوید. از خوبی های این اقدام عربستان، قیام لبنانی ها برای اثبات هویت عربی لبنان بود.
سعودی ها ادعا کردند که حزب الله بر دولت لبنان تسلط دارد و آن را اداره می کند. این کشف جالبی بود. در لبنان احزابی وجود دارند که تاثیرشان بر دولت بیشتر از حزب الله است. این کشف آنها کاملا اشتباه است.
در این میان، جبران باسیل وزیر خارجه لبنان مظلوم واقع شد. او در نشست اتحادیه عرب و چند کنفرانس دیگر و در مصاحبه ها اتفاقی را که برای سفارت سعودی در تهران افتاد محکوم کرد. اما به بیانیه اتحادیه عرب رای نداد. قصه جبران باسیل و حملات به او از داخل نشات می گرفت و عده ای می خواستند بر او و جریان آزاد ملی و میشل عون فشار وارد کنند و متحد ما را در تنگنا قرار دهند. ما اعلام می کنیم که در این معرکه توان و ظرفیت و امکاناتی دارد که به تنهایی می تواند با مشکلات مقابله کند. ما از هیچ یک از متحدانمان نخواسته ایم که حتی با یک کلمه خود را برای ما به زحمت بیندازد. این مورد را یک سال پیش هم گفتم. ما حضورمان در سوریه را به متحدانمان نگفتیم تا آنها را در تنگنا قرار ندهیم. در مورد موضعگیری و سخنرانی در مورد یمن هم متحدانمان را در جریان نگذاشتیم. امروز هم اعلام می کنیم که از آنها چیزی نمی خواهیم. اینکه متحدان ما در لبنان و یا لبنانی ها در کشورهای خلیج فارس تحت فشار قرار گیرند بهانه است، مشکل اصلی چیز دیگری است. مشکل آنها با حزب الله است. ما مسوولیت این مسایل و مواضع خود را بر عهده می گیریم. ما برای لبنانی ها و مردم منطقه و افکار عمومی داخلی، منطقه و جهان مواضعمان را آشکار می کنیم و حقایق را می گوییم و نه احساس شرم می کنیم و نه احساس پشیمانی. حق، آشکار است و ما از آن پیروی می کنیم. حتی اگر تنها بمانیم. هر چند که تنها نیستیم. امروز معرکه بزرگی در منطقه در جریان است که سرنوشت منطقه را رقم می زند و نه فقط لبنان را. سعودی در این موضوع از دولت لبنان و جریانات سیاسی آن و مردم لبنان در داخل و خارج می خواهد که بر حزب الله فشار وارد کنند تا این جنبش از فلان موضع خود عقب نشینی کند. آنها تغییر موضع حزب الله در قبال عربستان سعودی را می خواهند، حتی اگر این کار منجر به ایجاد فتنه و سرنگونی دولت و جنگ داخلی در لبنان شود. این مسایل برای سعودی مهم نیست، همان گونه که در سوریه و عراق و یمن و لیبی انجام داد. سعودی به دنبال منافع خود است. اما من گمان می کنم که لبنانی ها برای کشور و نهادهای حکومتی و دولت و امنیت خود اهمیت قائل هستند. لبنانی ها تجربه جنگ داخلی دارند و درد و رنج آن را می دانند و به همین علت من نسبت به جریانهای سیاسی حسن ظن دارم که آنها به خواسته های سعودی اگر باعث ناامنی در لبنان شود پاسخ مثبت نخواهند داد. برخی در لبنان فریاد می زنند و به حزب الله می تازند که اشکالی ندارد. ما از سال 2005 برای این امور آماده بوده ایم.
عربستان از حزب الله خشمگین است اما این عصبانیت، جدید نیست. این جنگ سیاسی و رسانه ای ضد حزب الله جدید نیست. از سال 2005 رسانه های سعودی مستقیما به حزب الله می تازند. شبکه ها، روزنامه ها، رسانه ها و همه امکانات سعودی از سال 2005 حزب الله را هدف قرار داده اند اما ما ساکت بوده ایم. دروغ گفته اند، تهمت زده اند، شایعه پراکنی کرده اند، جنگ روانی به راه انداخته اند و حتی وارد جنگ اطلاعاتی و امنیتی ضد حزب الله هم شده اند. عربستان سعودی در ده - دوازده سال گذشته در همه زمینه های سیاسی، امنیتی، رسانه ای و اقتصادی هر آنچه در چنته داشته ضد حزب الله استفاده کرده است. بار دیگر موضوع جنگ 2006 را مطرح می کنم. در آن زمان عبارت «حزب الله باید لگدکوب و له شود» سخن یکی از حاکمان سعودی بود. اما علیرغم همه این مسایل ما برای امنیت و ثبات کشور لبنان اهمیت بیشتری قائل بوده ایم و منافع لبنان و مردم لبنان در داخل و خارج را در نظر داشته ایم. ما هیچگاه خواهان جنگ و مناقشه با سعودی نبوده ایم و حتی همیشه در مورد اوضاع منطقه بر گفتگو و حل مشکلات از طریق مسالمت آمیز تاکید کرده ایم. امروز هم می گوییم گفتگوی سوری- سعودی و ایرانی - سعودی لازم است و این، علیرغم همه اقدامات سعودی ضد ماست. ما حتی در مورد مسایل داخلی سعودی هم اظهار نظری نکردیم و این در حالی بود که اوضاع قطیف و الاحساء و اعدامها را می دیدیم. ما همیشه جنگ اصلی را با اسراییل می دانسته ایم. زمانی که تانک های سعودی وارد بحرین شدند و استخوانهای مردم بحرین را که بصورت مسالمت آمیز به خیابانها آمده بودند، له کردند ما چیزی ضد سعودی نگفتیم. فقط بر لزوم انجام گفتگو در بحرین تاکید کردیم و حتی از سعودی خواستیم که به حل بحران بحرین کمک کند. در مورد جنگ سوریه که همه ما را هدف قرار داده بود، جو بایدن گفت که سعودی و برخی کشورهای دیگر میلیاردها دلار و هزاران تُن سلاح و مهمات در این جنگ صرف کردند. سعودی در حال مدیریت جنگی است که مردم، زیر بار آن له می شوند و قلبها به درد آمده و افراد، کشته و سربریده می شوند و خانه ها ویران می گردد. قبل از آن هم در عراق چنین کرد. سعودی از سال 2003 خودرو های بمب گذاری شده به عراق ارسال می کرد. از بدن زنان و کودکان و کارگران و دانش آموزان و کشاوزران و نمازگراران پُشته ساختند. این تفکر و اجرای آن از سعودی بود. خودورها و مهمات و مواد منفجره از سعودی وارد عراق می شد. اما ما ساکت ماندیم. حتی خودروهای بمب گذاری شده در لبنان که در هرمل، ضاحیه جنوبی، نبی عثمان و بیروت منفجر می شد از عربستان سعودی مدیریت می شدند. زمانی که موضوع یمن پیش آمد مساله فرق کرد. دخالت سعودی در یمن مستقیم و بی پرده بود. مثلا در سوریه گفته می شد که سعودی چنین و چنان کرده اما در یمن دخالت مستقیم روی داد. در عراق و لبنان جنگ غیرمستقیم در جریان بود اما در یمن، مستقیم بود. ارتش سعودی روز و شب ملت یمن را می کوبد. از یکسال قبل چه جنایتها که در یمن صورت نداده است. همین دیروز جنایتی کرد که حتی بان کی مون نتوانست در برابر آن سکوت کند. امروز هم در صنعا شاهد تظاهرات به علت این جنایت بودیم. نظام سعودی هر روز در یمن جنایت انجام می دهد. مدارس، بیمارستانها، مساجد، دانشگاهها، بازارها، روستاها و شهرها هدف قرار می گیرند اما جهان در سکوت است. همه سکوت کرده اند تا از منافعشان حمایت می کنند اما ما نمی توانیم این چنین باشیم و از روز اول موضعگیری کردیم. حزب الله به علل انسانی، عاطفی، اخلاقی، جهادی، عربی و بر اساس همه اصول و ارزشها و حتی به علت منافع ملی لبنان نمی تواند ساکت باشد. به همین علت، آشکارا موضع گیری کردیم و باز هم این کار را خواهیم کرد. حمله به یمن چه توجیهی دارد؟ مقابله با نفوذ ایران یا اینکه چه کسی رییس جمهور باشد؟ شما به بهانه حمایت از رییس جمهور مستعفی به یمن حمله کرده اید اما در سوریه که رییس جمهور منتخب داشت و باز هم مورد انتخاب مردم قرار گرفت، کار دیگری می کنید؟ جهان، نهادهای دینی، جنبش های اسلامی، علماء، احزاب، موسسه ها ، سازمانها، کشورها و دولتها هر موضعی که داشته باشند به خودشان مربوط است و ما موضع خود را داریم و سکوت نمی کنیم. مشکل، ما که در برابر این ظلم ایستاده ایم نیستیم بلکه مشکل اصلی، نظام سعودی است. پادشاهان و شاهزادگان سعودی به همه جهان اهانت می کنند، به همه دروغ می بندند و فحاشی می کنند، برای همه شایعه سازی می کنند، رسانه های آنها با هزینه های میلیارد دلاری به نشر اکاذیب و انحراف افکار عمومی مشغولند، جنگ بپا می کنند، جنایت می آفرینند و پنهانی با اسراییل دست می دهند و امروز آشکارش می کنند، اما هیچ کس حق ندارد مخالفت کند. اگر کسی مخالفت کرد عربستان سعودی خشمگین می شود و به نام حرمین شرفین، اهل سنت و جماعت، اسلام و عربیت بر آن می تازد. جرم ما، مقابله با این نظام است. ما به این جرم خود افتخار می کنیم. اگر از من بپرسند که در عمر 56 - 57 ساله خود و در تمام تاریخ مقاومت در برابر اسراییل که با دوستانم انجام داده ام بهترین و شرفترین و با ارزش ترین کارت چه بوده می گویم، سخنرانی در روز دوم جنگ سعودی ضد یمن. این بزرگترین کاری بود که من در طول زندگی خود انجام دادم. این، جهاد حقیقی است. من عقیده دارم که این کار از جنگ 2006 هم با رازش تر بود زیرا حرف حق را گفتم. من از ملت مظلوم و غریب و تنهای یمن که در مظلومیت از ملت فلسطین هم پیشی گرفته اند، دفاع کردم. امروز افراد زیادی در مورد ملت فلسطین و سوریه و عراق سخن می گویند اما بر روی زمین هیچ ملتی مظلوم تر از ملت یمن نیست. ملت بحرین، مظلوم است اما یمنی ها مظلوم ترند زیرا هر روز علیه آنها جنایت می شود و زیر بمباران هستند. من اعتقاد خود به پیامبر (ص)، قرآن، ابا عبدالله الحسین علیه السلام را در گرو این موضع می گذارم که شما ملتی مظلومتر از ملت یمن در سراسر جهان نخواهید یافت.
زمانی که جهان عرب در برابر جنگ آشکار، ضد ملت یمن سکوت می کند در واقع چراغ سبزی به او نشان داده تا به هر کشور عربی و اسلامی دیگر که خواست حمله کند. او دیگر برای جنایات خود مشروعیت کسب کرده است. امروز مردم یمن را سر می برد و فردا معلوم نیست به سراغ کدام ملت می رود. حتی همسایگانش هم در امان نیستند. ببینید قطر و شبکه الجزیره با سعودی چه کردند؟ آیا زمانی که الجزیره از سعودی انتقاد کرد، قطر تهدید نشد؟ قطر حتی تهدید شد که از شورای همکاری اخراج خواهد شد. تهدید شد که از زمین و آسمان و دریا محاصره خواهد شد. این مسایل در رسانه ها رسما اعلام شد. منفعت هیچ کشور عربی در این نیست که به سعودی اجازه دهد که به کشور دیگری حمله کند یا پول و اسلحه و تجهیزات برای ایجاد جنگ داخلی به کشورهای دیگر ارسال کند.
مشکل ما چنین نظامی است که در فرانسه و آلمان با پول نفوذ کرده، در کشورها و رسانه ها و عقل ها و قلبها با پول نفوذ کرده و موسسه های دینی و فتواها را با پول خریده است. در این روزگار، کسانی که حق را بیان کنند کم و غریب و مظلوم هستند. در لبنان می خواهند همه مردم را ضد حزب الله بشورانند تا آن را متوقف کنند. سعودی در یمن، سوریه، فلسطین، لبنان، بحرین، عراق و در منطقه از ده سال و صد سال قبل جنایت ها آفریده است و انتقادی را بر نمی تابد. کسی که جرأت انتقاد داشته باشد برای سعودی یک فاجعه است. مدتها ما را تحت فشار قرار داد و تهدید کرد تا ساکت شویم اما ساکت نشدیم و ساکت نخواهیم شد. فشاری که سعودی به لبنانی ها وارد می کند علتش آن است که حزب الله به خود جرات داده است که در برابر پادشاه سعودی بایستد و نظامی را که کسی حق اعتراض به آن را ندارد زیر سوال ببرد. ما نه اهانت کردیم و نه صب و شتم، ما فقط اعتراض کردیم.
سعودی ها گفته اند که به علت مواضع حزب الله و طرح های منطقه ای و صفوی آن، منافع ملی لبنان را دچار خسارت می کنند. مگر عربستان متحد شما (14 مارس) و پادشاه خوبی ها نیست؟ آیا سعودی حق دارد لبنان و ارتش لبنان و دولت و ملت آن را به علت آنکه یک حزب مشخص لبنانی موضعی را اتخاذ کرده و صدایش را بالا برده مجازات کند؟ آیا از نظر انسانی و اخلاقی و عربی این صحیح است؟ آیا عرب، هدیه ای را که داده پس می گیرد و یا میهمانان خود را اخراج می کند؟ آیا این هویت عربی است که ادعا دارید؟ یا اسلام چنین دستوری داده است؟ اگر کسی مجرم است، من هستم. حزب الله مجرم است. مردم لبنان چه گناهی دارند؟ ارتش لبنان و لبنانی های مقیم عربستان چه کاری کرده اند؟ به کدام دلیل انسانی و اخلاقی و شرعی و قانونی و اسلامی، عربستان حق دارد با لبنان به این وضع اهانت بار رفتار کند؟ آیا لبنانی ها احساسات میهن پرستانه ندارند؟ آیا عزت ملی ندارند؟ سعودی اگر با حزب الله مشکل دارد جلو بیاید. آنها که همه نوع جنگ را ضد ما ترتیب داده اند. اصلا ما را در اتحادیه عرب، گروه تروریستی معرفی کنید. در سازمان همکاری های اسلامی و شورای امینت هم چنین کنید. اما از جان مردم لبنان و دولت و ارتش آن چه می خواهید؟ بر ضد حزب الله هر کاری که خواستید کرده اید و آن را ادامه دهید. ما سالها ساکت بودیم اما شرایط فرق کرده و سکوت جایز نیست. ما مسوولیت کاری را که انجام داده ایم و موضعی که اتخاذ کرده ایم می پذیریم. امروز شرایط به گونه ای است که سکوت جایز نیست و باید با جرات و جسارت حق را بیان کرد.