فریب افکار عمومی توسط رسانه های امریکایی در موضوع سوریه
با پیشروی ارتش سوریه در حلب ، روایت ساکنان مناطق آزاد شده از کنترل گروههای تروریستی ،دروغ بودن ادعاهای رسانه های امریکایی در مورد معارضان سوری را اثبات می کند.
با پیروزی های میدانی ارتش سوریه در حلب و روایت ساکنان شهرهای آزاد شده از کنترل گروههای تروریستی که تحت عنوان معارضان سوری در پنج سال گذشته بخش هایی از این کشور را به اشغال خود در آورده بودند گام به گام تلاش رسانه های امریکایی و متحدان منطقه ای اش برای گمراه کردن افکار عمومی و سرپوش گذاشتن بر واقعیات بحران سوریه آشکارتر می شود .
نزدیک به پنج سال از بحران سوریه می گذرد بحرانی که بهانه آن ، خیزش های مردمی بود که از اواخر سال 2010 تونس ، مصر ، مراکش و برخی دیگر از کشورهای عربی خاورمیانه و شمال افریقا را در بر گرفته بود .
قیام هایی که بدون هیچ نتیجه ای پس از مدتی با مدیریت مطالبات مردم ونقش آفرینی قدرت های فرامنطقه ای در کشورهای متحد امریکا از طریق بازی رسانه ها با افکار عمومی و به قدرت رسیدن سکولارها در تونس ، کودتا در مصر و افزایش پرداخت یارانه به مردم در عربستان به سردی و خاموشی گرائید و در برخی دیگر از کشورها مانند بحرین نیز که همچنان ادامه دارد در سایه سکوت رسانه ها موج سرکوب ها افزاش یافت و درلیبی نیز با ازبین رفتن ساختار قدرت ، هرج و مرج حاکم شد .
بررسی تحولات کشورهای بحران زده در طول این پنج سال گذشته حکایت از آن دارد که دو مولفه قدرت های فرامنطقه ای به ویژه امریکا و رسانه های امریکایی از متغیرهای اصلی و مهم تاثیر گذار در این تحولات بوده اند و بسته به اینکه عملکرد حاکمیت کشورهای بحران زده چه نسبتی با سیاست های دولت امریکا داشته است تحت تاثیر دو متغیر یاد شده قرار داشته اند .
به این معنی که دولتمردان امریکایی و رسانه های امریکایی که در چارچوب پارادایم سیاسی دولت امریکا عمل می کردنده اند در طول پنج سال گذشته سعی کردند بطور موازی در کشورهای متحد امریکا تا حد ممکن وضع موجود را حفظ و در غیر این صورت مطالبات مردم را مدیریت نمایند .
اما این رویکرد در موردکشورهایی که سیاست های حاکمیتی آنها بر خلاف رویه امریکا بوده ، در جهت بحران سازی ، دامن زدن به بحران و در نهایت تغیر نظام سیاسی بوده است .
همسویی امریکا با کودتا در مصر ، سکوت در برابر سرکوب مردم در بحرین و عربستان و بالعکس بحران سازی در سوریه و عملکرد رسانه ها همسو با سیاست های امریکا نمونه هایی هستند که می توان به آنها اشاره کرد .
وضعیت دولت سوریه به دلیل قرار گرفتن در محور مقاومت و تهدیدی برای رژیم صهیونیستی بهانه ای بود تا دیپلماسی امریکا و هم عملکرد رسانه های وابسته در جهت تحقق این سیاست ها ، وضعیتی را در سوریه پدید آورند که به زعم خود با بزرگنمایی برخی اعتراضات اصلاح طلبانه درصدد تغیر نظام حاکم بر آیند اما از آنجایی که تناسبی میان این اقدامات با خواست اکثریت مردم سوریه که طرفدار دولت بودند وجود نداشت سبب شد به این بهانه پای عربستان و ترکیه و قطر و رسانه های شان به عنوان متغیرهای فرعی به معرکه باز شود و تغییر نظام از طریق گروههای تروریستی و جنگ مسلحانه و فریب افکارعمومی از طریق رسانه ها پیگیری شود .
اما اکنون که ارتش سوریه موفق شده است بخش هایی از خاک سوریه را در مناطق مختلف این کشور از جمله در حلب از کنترل گروههای تروریستی خارج سازد ، روایت ها ساکنان مناطق آزاد شده از کنترل تروریست ها گام به گام نقش رسانه های امریکایی در فریب افکار عمومی را آشکار می سازد بطوریکه در غرب هم بر خی روزنامه نگاران اکنون به فریب افکار عمومی اذعان می کنند .
استیون کینزر یکی از این نویسندگان وروزنامه نگاران است که درمقاله ای که در روزنامه بوستون گلوب منتشر شده نوشته است پوشش خبری جنگ سوریه به عنوان شرم آورترین فصل تاریخ رسانه ای آمریکا به خاطر خواهد ماند.
کینزر در مورد شهر حلب مینویسد شبه نظامیان خشن سه سال کنترل حلب را در دست داشتند. حکمرانی آن ها با موجی از سرکوب آغاز شد. آن ها اعلان هایی نصب کردند که به ساکنین شهر هشدار می داد: "بچه های تان را به مدرسه نفرستید. اگر چنین کنید، ما کوله پشتی شان را می گیریم و شما تابوت شان را." آن ها بعدتر کارخانه های شهر را نابود کردند تا شاید مردم بیکار شهر ناچار به پیوستن به جنگجویان شوند. آنها ماشین آلات غارت شده را به ترکیه فرستاده و به فروش رساندند. ساکنان حلب سرانجام این ماه کور سوی امیدی یافتند. ارتش سوریه و متحدانش برای بیرون راندن شبه نظامیان از شهر فشار می آورند. آن ها هفته گذشته کنترل نیروگاه برق را باز پس گرفتند. جریان عادی برق امکان دارد به زودی در حلب برقرار شود و تسلط شبه نظامیان بر شهر هم به پایان برسد. شورشیان زیر فشار نیروهای روسی و سوری برای ترک حلب، ویرانه ای از شهر به جای گذاشته اند.
یکی از ساکنان حلب در شبکه های اجتماعی نوشته است: "شورشیان میانه رو تحت حمایت ترکیه و سعودی محله های مسکونی حلب را زیر باران راکت های بی هدف قرار دادند."
مروا عثمان، تحلیلگر ساکن بیروت، می پرسد: "ارتش سوریه، تحت رهبری بشار اسد و دیگر متحدانش، تنها نیروی میدان جنگ علیه داعش است. شما می خواهید تنها نظام طرف جنگ با داعش را تضعیف کنید؟"
این روایت از جنگ با نسخه مورد نظر واشنگتن همخوانی ندارد. در نتیجه، بخش عمده ای از رسانه های آمریکایی خلاف آن چه واقعا اتفاق می افتد را گزارش می دهند. بسیاری از گزارش های خبری از این حکایت دارد که حلب برای سه سال منطقه ای آزاد بوده اما اینک بار دیگر به مصیبت گرفتار شده است.
رسانه ها به مردم آمریکا می گویند کار اخلاقی در سوریه، مبارزه با رژیم اسد و شرکایش روسیه و ایران است.
این مهملی بی سر و ته است. اما آمریکایی ها برای قبول آن گناهی ندارند. ما تقریبا هیچ اطلاعات واقعی درباره ستیزه جویان و اهداف یا تاکتیک هایشان نداریم. بخش عمده ای از گناه این مساله بر گردن رسانه های ما است.
بخش عمده روزنامه ها، مجلات، و شبکه های خبری آمریکایی زیر فشارهای مالی سنگین به شکلی چشمگیر از خبرنگاران امور خارجی شان کاسته اند.در چنین فضایی، دسترسی به منابع خبری و اعتبار رسانه ای به پذیرش پارادایم رسمی بستگی دارد.
گزارشگرانی که اخبار سوریه را پوشش می دهند صحت اخبار را با پنتاگون، وزارت خارجه آمریکا، کاخ سفید، و متخصصان اندیشکده ها تطبیق می دهند.
گزارشگران ساکن واشنگتن به ما می گویند که النصره، یکی از نیروهای قدرتمند در سوریه از شورشیان و میانه روها تشکیل شده است نه افراد محلی مرتبط با القاعده. عربستان سعودی به عنوان حامی مبارزان آزادی معرفی می شود در حالی که پشتیبان اصلی داعش است. ترکیه سال ها راه ورود جنگجویان خارجی به سوریه برای پیوستن به گروه های تروریستی را هموار کرده است، اما چون آمریکا به ترکیه نیاز دارد، در باره این مساله کمتر می شنویم. هر کاری که روسیه و ایران در سوریه انجام می دهند منفی و برهم زننده ثبات توصیف می شود، فقط به این خاطر که آن ها انجام اش داده اند؛ زیرا این خط رسمی در واشنگتن است.
در مورد سوریه روایت رسمی این است: "با اسد، روسیه، و ایران بجنگید! برای حمایت از صلح به دوستان ترک، و سعودی بپیوندید." این نگاه فاصله ای هولناک از واقعیت دارد. این رویکرد همچنین به طولانی تر شدن جنگ می انجامد و سوری های بیشتری را با رنج و مرگ روبرو می کند.
-----------------------
بررسی و تحلیل / رضا محمدمراد