پویش های گفتمانی مسئله خروج انگلستان از اتحادیه اروپا
دکتر حسین مفیدی احمدی کارشناس مسائل اروپا، در مقاله ذیل به امکانات خروج و یا ماندن انگلیس در اتحادیه اروپا می پردازد.
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صدا وسیما ،به دنبال تصویب طرح همه پرسی خروج انگلستان از اتحادیه اروپا در مجلس عوام این کشور و قول نخست وزیر انگلستان برای برگزاری همه پرسی خروج تا پیش از پایان سال 2017 میلادی ، به کانون مناظرات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی این کشور تبدیل شد. گرچه برگزاری این همه پرسی در سال 2016 نیز با احتمال کمتری ممکن است،اما مسئله خروج انگلستان از این اتحادیه به بریکسیت(brexit) معروف است.
سئوال اینجاست که ماهیت اصلی مناظرات مربوط به بریکسیت چیست؟ و تحولات داخلی انگلستان و تحولات حوزه اروپا به ویژه مواجهه با بحران آوارگان و بحران امنیتی چه تاثیری بر پویش های مرتبط با آن بر جای خواهد گذاشت؟ به نظر می رسد ماهیت اصلی مناظرات مربوط به مسئله خروج انگلستان از اتحادیه اروپا، گفتمانی و اجتماعی است و تحولات داخلی و اروپایی، از منظر اثر گذاری بر این پویش های گفتمانی و اجتماعی بر این مناظرات تاثیر خواهند گذارد.
به دنبال تصویب طرح همه پرسی خروج انگلستان از اتحادیه اروپا، شاخصه های کمی مرتبط با آثار خروج از اتحادیه بیشتر مورد توجه قرار گرفته است.
* سوالاتی برای امکان سنجی
این توجه به شاخص های کمی، سئوالاتی از این دست را برجسته کرده است:
- تاثیر این خروج بر رشد تولید ناخالص داخلی چه خواهد بود؟
- خروج از اتحادیه اروپا موجب از دست رفتن چه تعداد از مشاغل خواهد شد و یا بالعکس خروج از اتحادیه اروپا با توجه به کاستن از حجم ورود مهاجرین اقتصادی درون اتحادیه به انگلستان، چه تعداد فرصت جدید شغلی ایجاد خواهد کرد؟
- تاثیر این تحول بر مراودات تجاری انگلستان با اتحادیه اروپا و جهان چه خواهدبود؟
با وجود اهمیت شاخص های کمی، به نظر می رسد مسئله خروج انگلستان از اتحادیه اروپا، گفتمانی و اجتماعی خواهد بود.
ماهیت اجتماعی مناظرات مربوط به مسئله خروج انگلستان از اتحادیه اروپا مسئله قابل توجهی است. به عنوان مثال طرفداران خروج از اتحادیه اروپا در میان شهروندان با تحصیلات کمتر و یا آنانی که شغل کم ثبات تر و کم درآمد تری دارند و در نتیجه نگرانی بیشتری از ورود مهاجرین اروپایی دارند، پرتعداد تر هستند.. در مقابل، اکثر شهروندان انگلیسی جوانتر و یا آنانی که تحصیلات بیشتر و شغل با ثبات تری دارند، خواهان ادامه حضور در اتحادیه اروپا هستند.
بدیهی است در متن ماهیت اجتماعی مناظرات مربوط به مسئله خروج انگلستان، فراز و فرود نسبت موافقین و مخالفین ادامه حضور در اتحادیه اروپا تا حدود زیادی به تحولات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی داخلی و اروپایی در سال 2016 وابسته خواهد بود.
به عنوان مثال در صورت فزونی یافتن ورود شهروندان اروپا به داخل انگلستان و یا مواجهه احتمالی با هرج و مرج حاصل از ورود موج جدید آوارگان به اروپا، فشار بدنه اجتماعی طرفدار خروج بیشتر خواهد شد. در نقطه مقابل استمرار رشد مناسب اقتصادی انگلستان در سال جدید میلادی و یا تقویت بیشتر جایگاه اجتماعی احزاب طرفدار ادامه عضویت در اتحادیه اروپا به ویژه حزب کارگر، موضع طرفداران ادامه عضویت انگلستان در اتحادیه اروپا را تقویت خواهد کرد.
گفتمان های موجود در سپهر سیاسی و اجتماعی را نیز باید از مهمترین پیشران های مناظرات مربوط به مسئله خروج انگلستان از اتحادیه اروپا به شمار آورد.
* متغیرهای موثر بر مناظرات
به نظر می رسد گفتمان های ناسیونالیسم؛ همبستگی؛ آتلانتیــک گرایـی و بازار مهمترین عوامل تاثیرگذار بر مناظرات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مرتبط با مسئله خروج انگلیس از اتحادیه اروپا هستند.
گفتمان ناسیونالیسم از مهمترین گفتمان های تاثیر گذار بر سیاست اروپایی انگلیس بوده است. این گفتمان که بیشتر در پیشینه امپراطوری و ویژگی جزیره ای این کشور ریشه دارد، هویت و منافع انگلیس را خارج از «ما»ی اروپا قرار می دهد و این اعتقاد را برجسته می کند که تحقق منافع و امنیت انگلیس در گرو استقلال تصمیم گیری از اروپا و نهادهای آن است. تاثیر گفتمان ناسیونالیسم بر نگاه اروپایی انگلیس در واقع پیشران اصلی شرایط اعلامی انگلستان برای استمرار حضور در اتحادیه اروپا بوده است. شروطی چون منع مهاجرین داخل اتحادیه اروپا برای مطالبه مزایای کار در بازه زمانی چهار سال پس از ورود به انگلستان؛ معافیت انگلیس از اصول اساسی اتحادیه اروپا؛ بازیابی ارزش و جایگاه واحد پول «پوند» برای حفظ آن؛ تعیین خطوط قرمز برای بازیابی قدرت انگلیس در مقابل دستورات اتحادیه اروپا و تعریف ساختار تازه برای 28 کشور عضو اتحادیه. در واقع تحت تاثیر گفتمان ناسیونالیسم دولت انگلستان به دنبال آن است که هیچگاه مجبور به کمک به صندوق های نجات مالی مخصوص کمک به کشورهای بحرانی منطقه یورو نشود؛ تصمیمات کشورهای عضو منطقه یورو به عنوان بخش بزرگتر اتحادیه به انگلستان تحمیل نشود و انگلستان در فرایند تصمیم گیری اتحادیه اروپا مشارکت بیشتری داشته باشد. مهمتر آنکه انگلیس خواستار آن است که از «شرایط اضطراری» در دو مورد استفاده کند: اول در مورد مسئله مهاجران درون مرزهای اتحادیه اروپا و دیگری برای به تاخیر انداختن تصمیمات کشورهای عضو منطقه یورو در مواردی که آن تصمیم مغایر عملکرد مناسب بازار واحد ارزیابی شود.
مسئله قابل تامل اما اینجاست که مواجهه اروپا با بحران هایی چون بحران آوارگان و بحران امنیتی در سال های اخیر و برجسته شدن گزاره «لزوم برقراری نظم و کنترل بر مرزهای انگلستان»، به افزایش نفوذ گفتمان ناسیونالیسم در عرصه اجتماعی و سیاسی این کشور منجر شده است. به عنوان مثال در چارچوب گفتمان ناسیونالیسم است که بخش مهمی از کاستی های جامعه به ویژه در حوزه رفاه، آموزش و خدمات عمومی به مهاجرین نسبت داده می شود. در ضمن رشد احساسات ملی گرایانه و لزوم خلع سلاح کردن سایر حاملین این گفتمان از جمله حزب استقلال پادشاهی متحد (یوکیپ) از استفاده از این گفتمان برای افزایش نفوذ سیاسی اجتماعی خود، از جمله دلایل بهره مندی مقامات محافظه کار حاکم از حربه برگزاری رفراندوم خروج از اتحادیه اروپا بوده است.
این نکته قابل توجه است که در متنی بزرگتر، افزایش درخواست عمومی برای دموکراسی مستقیمتر در کشورهای اروپایی از جمله انگلستان را نیز باید یکی از نشانههای قدرت یابی گفتمان ناسیونالیسم بدانیم. در واقع برگزاری این همهپرسیها، یکی از آخرین ابزارهای نخبگان حاکم برای مواجهه با بحران همبستگی خواهد بود. به عنوان مثال وقتی نخست وزیر انگلستان با فشار شرکای شکاک به اتحادیه اروپا در درون حزب خود مواجه میشود، مهمترین ابزار، برگزاری همهپرسی و یا حداقل تهدید به استفاده از آن خواهد بود.
گفتمان همبستگی نیز از دیگر گفتمان های تاثیر گذار بر سیاست اروپایی انگلیس بوده است. این گفتمان از منظر هویتی، انگلستان را درون «ما»ی اروپا قرار می دهد و بر این اعتقاد است که تحقق منافع انگلیس در گروی گسترش پیوندهای راهبردی با اروپا و نهادهای آن است.
نقش گفتمان آتلانتیــک گرایـی نیز در اتخاذ سیاست های اروپایی انگلیس قابل توجه بوده است. نقطه کانونی این گفتمان، لزوم تعامـل راهبردی انگلیس و آمریکا در عرصـه هـای سیاسـی، اقتصـادی و دفـاعی است که تا حدود زیادی برآمده از ریشه های آنگلوساکسونی این کشور است. نگاه آمریکا به انگلستان همواره مبتنی بر کشوری بوده است که عضوی از اتحادیه اروپاست و به همین دلیل آمریکا همواره مخالف خروج انگلیس از اتحادیه اروپا بوده است.
نقش گفتمان بازار نیز در اتخاذ سیاست های اروپایی انگلیس قابل توجه است و این گفتمان بیشتر تسهیل گر اروپایی شدن انگلیس بوده است. در واقع این گفتمان مولد اصلی استدلال های اقتصادی موافق ادامه حضور در اتحادیه اروپا است. استدلال هایی که از یک سو به عواقب منفی خروج انگلیس از اتحادیه اروپا از جمله بی اطمینانی سرمایهگذاران، کاهش نفوذ لندن بعنوان یک مرکز مهم مالی بین المللی و افزایش بیکاری اشاره می کند و از دیگر سو بر مزایای عضویت انگلیس در اتحادیه اروپا نظیر دسترسی نامحدود به بازار پانزده و نیم تریلیون دلاری این اتحادیه و سهم قابل توجه اتحادیه اروپا از تجارت خارجی انگلیس دست می گذارد. سخنرانی کامرون در جمع تجار انگلیسی و بیان این مسئله که: «بریتانیا یک ملت تاجر پیشه است و ما خواهان بازار 500 میلیونی اروپا هستیم. یک بازار واحد که یک چهارم اقتصاد جهان را شامل می شود و بریتانیا همواره نیاز دارد که این بازار به رویش باز باشد و در آن نقش داشته باشد» شاهدی از نقش آفرینی غیر قابل انکار گفتمان بازار است.
به نظر می رسد با توجه به نفوذ فزاینده گفتمان ناسیونالیسم در انگلیس، عامل اصلی تداوم احتمالی حضور این کشور را در اتحادیه اروپا باید در رهیافت های عملگرایانـه برآمده از گفتمان بازار و تا حدودی گفتمان آتلانتیــک گرایـی جستجو کرد. البته جایگاه گفتمان همبستگی نیز در این تداوم حضور قابل تامل بوده و خواهد بود. در این چارچوب انگلستان تلاش خواهد کرد ضمن استمرار حضور در اتحادیه اروپا، موجبات افزایش قدرت و نفوذ این کشور را در اتحادیه اروپا فراهم کند و از دامنه مداخلات این نهاد فراملی در تصمیم گیری های ملی خود بکاهد. اگر این راهبرد یعنی انتخاب راه میانی توسط انگلستان را در بستر اتفاق نظر تمامی رهبران اتحادیه اروپا در خصوص پیامدهای منفی گسترده خروج انگلستان از اتحادیه اروپا قرار دهیم، موفقیت این راهبرد دور از ذهن به نظر نخواهد آمد.
در واقع نشانه هایی از موفقیت در پیشبرد این سیاست نیز هویدا شده است. به عنوان مثال در دوم فوریه 2016، رئیس شورای اروپا پیش نویس طرحی را ارائه نمود که تقریبا با اصلاحات پیشنهادی لندن موافقت کرده است. یکی از این اصلاحات مربوط به پرداخت کمک های اجتماعی به مهاجران اروپایی است.